نویسنده: بهرام مرادی
بیگمان، ما همه چیز را مدیریت میکنیم، چون که خودمان نیز مدیریت میشویم، زیرا جهان به گونه ای نظام یافته که هیچ کس جز خداوند از دایره پاسخ گویی بیرون نیست. (انبیاء، آیه23) پس همان گونه که طبق سنت الهی، خودمان و جهان را مدیریت میکنیم؛ زیرا مشیت الهی به این تعلق گرفته تا خودمان با اراده و اختیار، خود و جهان خویش را در دنیا و آخرت بسازیم؛ به شکلی خودمان نیز در دایره مدیریت دیگران قرار میگیریم و این گونه است که به جای فعال مایشاء که صفت انحصاری خداوند همانند صفت تکبر و مانند آن است، ما گرفتار نوعی جبر میشویم که از سوی دیگران تحمیل میشود.
بنابراین همان اندازه که دستهای ما برای انجام کاری باز است به همان مقدار با محدودیتهایی مواجه هستیم که سنتهای الهی و قوانین حاکم بر جهان و اراده و مشیتهای خودی و غیرخودی بر ما تحمیل میکند. پس میبایست در میانه لاجبر و لاتفویض یعنی بین المنزلتین خودمان و دیگران یا دیگر چیزها را مدیریت کنیم.
بر این اساس میتوان گفت که ما دچار نوعی محدودیتهای خواسته و ناخواستهای هستیم که خواسته و اراده و انتخاب ما را محدود میسازد و باید با همین داشتهها کارهایی را به سامان برسانیم که در آموزههای قرآنی از آن به مظهریت در الوهیت و ربوبیت یاد شده و به ما فرمان داده شده تا ربانی شویم و جهان را به عنوان خلیفه الهی پروردگاری کنیم. (بقره، آیه30؛ آل عمران، آیه79)
شیوه انتخاب کارگزار
از آن جایی که سنت الهی و قوانین حاکم بر نظام هستی به گونه ای است که انسان باید در اجتماع شکل گیرد و خودش و جهانش را بسازد و به عنوان سازه نهایی در آخرت تحویل خداوند دهد، لذا ناچار است که از دیگران به عناوینی چون همسر، همکار و مانند آن استفاده کند و اصل را بر تعاون و همکاری قرار دهد. (مائده، آیه2)
از این رو در انتخاب معاون و همکار، در هر کاری باید با توجه به هدف و شرایط، کارگزاری را برگزید. اما نمیتوان هر کسی را برای هر کاری به کار گرفت و به عنوان همکار با او کار کرد و لذا محدودیتهایی را باید پذیرفت و بدان تن داد.
کار، هر چه مهمتر و دارای ارزش و اعتبار بالاتری باشد میبایست شرایط سخت گیرانهتری را اعمال کرد.
در آموزههای قرآنی روش انتخاب همکار و کارگزار بیان شده است. ما در اینجا به چند نکته ای اشاره میکنیم که خداوند در سوره یوسف برای انتخاب کارگزار بیان کرده است.
ویژگیهای لازم برای انتخاب کارگزار و همکار
با توجه به آیاتی از جمله 54و 55 سوره یوسف میتوان چند ویژگی و شرط برجسته را در انتخاب همکار و کارگزار مورد توجه قرارداد. اینکه میبایست درباره شخص، تحقیقاتی میدانی انجام داد و اطلاعاتی از پیشینه فکری و اخلاقی و کاری او به دست آورد جزو مسلمات عقلی و بدیهی و قرآنی است.
بررسی سوابق خانوادگی و شخصیتی همکار و کارگزار مهم است و اگر اطلاعاتی در این زمینه نداشته باشیم نمیتوانیم از موقعیت پرورشی و تربیتی او آگاهی درستی بدست آوریم.
از دیگر مسایل مهم در سوابق شخص، مسئله امانت داری است. هر چه شخص در حوزههای مختلف مورد ارزیابی قرار گیرد و میزان وفاداری او معلوم شود بهتر است. اگر کسی بتواند در حوزه اخلاق جنسی امین باشد، میتوان گفت که از شرایط مناسب تری برای کار برخوردار است.
باید توجه خاصی به حوزه اخلاق همکار و کارگزار داشته باشیم، زیرا آنچه در تعاملات و روابط انسانی، مهم و اساسی است حوزه اخلاق و رفتار است. بنابراین، هر نکتهای اخلاقی به ویژه روابط جنسی و اخلاقی او میتواند در نوع معاشرت و تعامل شخص با دیگران و خود مدیر نیز مؤثر باشد.
دیگر آنکه با او جلسه مصاحبه ای گذاشت و اطلاعاتی درباره شخصیت و علم و دانش و بیان و مانند آن به دست آورد. در این جلسه میتوان قدرت بدنی و جسمی او را نیز ارزیابی کرد.
در مصاحبه باید جلسه به طور خصوصی و به دور از حضور دیگران برگزار گردد و پس از ارزیابی و سنجش قدرتها و توانمندیها اگر شایسته معاشرتهای خاص و خصوصی است او را افزون بر مسئولیتهای عمومی برای همراهی و همدلی نیز به خدمت گرفت و از ویژگیهای او برای ارتقای شخصی و شخصیتی خود بهره برد. مصاحبه باید به گونهای انجام گیرد که خصوصیات او روشن شود و آستانه تحمل و صبر وی به دست آید.
پس از انتخاب کارگزار و همکار مناسب برای کار خاص، همه امکانات مناسب با آن کار در اختیار او قرار داده شود و بر اساس مسئولیتها او را تکریم کرده و مکانت و منزلت او را به طور رسمی به دیگران ابلاغ کرد.
اگر شخص را برای کار مربوط به خانه و خانواده استخدام میکنیم او را باید در مورد عناصری چون امانت اخلاقی و حفاظت بر اسرار و رازها بیازماییم و اطلاعات کاملی از او در این زمینه به دست آوریم.
در صورت احراز صلاحیتهای کامل، به شخص امکاناتی را دهیم تا بتواند به سادگی در حوزه مسئولیت خویش عمل کند و کارها را به او واگذار و تفویض کنیم و نیازی نیست که هر روز امور خرد و درشت را به او گوشزد نماییم. البته این بدان معنا نیست که او را زیر نظر قرار ندهیم، زیرا نظارت، امری لازم و ضروری است و حتی کسانی که از نظارت درونی وجدان بیدار و تقوا برخوردارند ممکن است به طوری زیر نظر قرار گرفته شوند و رفتار آنان هر از گاهی سنجش و ارزیابی شود. حتی بر کارگزاران بسیار امین نیز میبایست افرادی به عنوان رقیب عتید باشد تا ضمن کنترل و مدیریت از بالا اجازه دهند تا شخص آزادانه کار خود را انجام دهد و در صورت نیاز هرازگاهی موارد کلی به شکل خاص تذکر داده شود. بیان همه مطالبی که در سوره یوسف در انتخاب و مدیریت کارگزاران و همکاران بیان شده در این مطلب کوتاه شدنی نیست و از این رو به همین مقدار بسنده میشود.