دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

بازتاب کشته شدن چه ‌گوارا در روز نامه‌های ایران

پنجاه سال پیش در اکتبر ۱۹۶۷ (مهر ۱۳۴۶) از بولیوی خبر رسید که ارنستو چه‌گوارا کشته شده است.
بازتاب کشته شدن چه ‌گوارا در روز نامه‌های ایران
بازتاب کشته شدن چه ‌گوارا در روز نامه‌های ایران

پنجاه سال پیش در اکتبر ۱۹۶۷ (مهر ۱۳۴۶) از بولیوی خبر رسید که ارنستو چه‌گوارا کشته شده است. آن زمان دو سالی بود که از «ال ‌چه» خبری نبود و حالا ناگهان از زبان دشمنان او خبر کشته شدنش شنیده می‌شد.

پذیرفتن این خبر به صرف اینکه ارتش بولیوی آن را اعلام کرده به خصوص برای نزدیکان و هواداران چه‌گوارا دشوار بود، برای همین با انتشار خبر، تردید‌ها درباره صحت آن شروع شد. بیشتر از اینکه پرسیده شود چه‌گوارا چرا و چگونه کشته شده، سؤال می‌شد که آیا او واقعاً کشته شده است؟

از تردید در تیتر‌ها تا تأیید و تکذیب‌ها

مطبوعات ایران هم در انعکاس خبر کشته شدن چه‌گوارا تحت تأثیر همین فضا بودند. از روز سه‌شنبه هجدهم مهرماه ۴۶ که خبرهای مربوط به مرگ چه‌گوارا به نیم‌صفحه نخست روزنامه‌ها راه پیدا کرد، تیتر‌ها بوی تردید می‌داد.

«چه‌گوارا کشته شد؟‌» تیتری بود که روزنامه کیهان عصر روز سه‌شنبه برای خبر کشته شدن «ال‌ چه» انتخاب کرد (این روزنامه البته آن روز‌ها به جای «چه‌گوارا» از عنوان «که‌گوارا» استفاده می‌کرد). اطلاعات هم تیتر مشابه و سؤالی «آیا چه‌گوارا کشته شده؟» را برگزید.

روزنامه کیهان در متن خبر خود درباره مرگ ارنستو چه‌گوارا نوشت: «... در اعلامیه ارتش بولیوی گفته شده در طی زد و خورد بین چریک‌ها و نیروهای دولتی سه سرباز کشته و چهار نفر مجروح شدند. اما این اخبار هنوز رسماً تأیید نشده است. مسأله ناپدید شدن گوارا مسأله‌ای است که هنوز احدی از صحت و سقم آن آگاهی ندارد...»

خبر‌ها قطعی نبودند. رسانه‌ها و مردم در انتظار اخبار تکمیلی و تازه‌تری بودند که ابهام و تردید‌ها را برطرف کند. افکار عمومی هنوز قانع نشده بود. در چنین شرایطی دولت بولیوی دست به کار شد و کنفرانسی مطبوعاتی تشکیل داد. در این کنفرانس جدا از پاسخ به سؤالات خبرنگاران، جسدی که گفته می‌شد متعلق به چه‌گواراست هم در معرض شناسایی خبرنگاران گذاشته شد. در آنجا همچنین اثر انگشت جسد با اثر انگشتی که قبلاً از چه‌گوارا گرفته شده بود، تطبیق داده شد. کار البته به اینجا هم ختم نشد و دولت بولیوی برای رفع تردید‌ها یک سند دیگر نیز رو کرد؛ این سند دفترچه خاطرات «ال ‌چه» بود که زمان مرگ، همراه او و در کوله‌پشتی‌اش قرار داشت.

روزنامه‌های روز چهارشنبه ۱۹ مهر با تیترهایی مثل «قتل چه‌گوارا تأیید شد» به انعکاس اخبار این کنفرانس پرداختند. جدا از این‌ها عدم پذیرش کشته شدن «چه» از طرف خانواده‌اش هم خبری بود که در روز چهارشنبه میان خبرهای مربوط به مرگ او جلب توجه می‌کرد. کیهان در این‌باره نوشت: «... با آنکه مقامات دولتی مرگ «چه‌گوارا» را تأیید کرده‌اند، اعضای فامیل اشرافی این انقلابی آرژانتینی‌الاصل کوبایی از قبول و باور این خبر سر باز می‌زنند. بعضی از افراد فامیل او عقیده دارند که «چه‎گوارا» دو سه سال پیش مرده است و برخی می‌گویند او زنده است و در چند نهضت سیاسی پنهانی فعالیت می‌کند...»‌

آن روز‌ها روزنامه اطلاعات صفحه‌ای داشت که در آن مقالات خارجی روز ترجمه می‌شد. مسئولان وقت روزنامه به مناسبت خبرهای منتشر شده درباره چه‌گوارا مطلب اصلی این صفحه در روز چهارشنبه را به او اختصاص دادند؛ مطلبی با عنوان «چه‌گوارا، مرد اسرارآمیز آمریکای لاتین». در بخشی از این مطلب با اشاره به آشنایی چه‌گوارا با فیدل کاسترو آمده: «... این شناسایی سرآغاز یک همکاری حیرت‌انگیز بین دو مرد انقلابی بود. گوارا با برتری فکری فوق‌العاده، صداقت و صراحت لهجه‌ای که از خود نشان داد فیدل کاسترو را تحت تأثیر قرار داد تا جایی که مردم «سیرا» اغلب در صحبت‌های خصوصی به شوخی می‌گفتند: آنچه را که «چه» امروز می‌گوید «فیدل» فردا خواهد گفت. به هر حال «چه» به زودی در ردیف یکی از همکاران و معاونان درجه اول کاسترو قرار گرفت...»‌ آن روز‌ها «دوست فیدل کاسترو» عبارتی بود که برای توصیف ارنستو چه‌گوارا به ویژه در روزنامه اطلاعات استفاده می‌شد. «انقلابی معروف آمریکای لاتین»، «از رهبران انقلاب کوبا» و «از برجسته‌ترین خبره‌های جنگ‌های چریکی» نمونه‌های دیگری از عباراتی‌اند که روزنامه‌های کثیرالانتشار چهل و چهار سال پیش، در جریان انعکاس خبرهای مربوط به کشته شدن «ال‌ چه» برای توصیف او استفاده می‌کردند.

از دفن مخفیانه تا افسانه «ال ‌چه»

خبرهای تازه درباره «ال‌ چه» همچنان ادامه داشت. روز پنج‌شنبه ۲۰ مهر باز هم نام او به تیتر روزنامه‌ها راه پیدا کرد. انتشار بخشی از یادداشت‌هایی که چه‌گوارا در دفترچه خاطراتش نوشته بود و دفن مخفیانه او در روز چهارشنبه، مهم‌ترین اخباری بودند که پنج‌شنبه از طریق روزنامه‌های ایران و جهان درباره چه‌گوارا منتشر شدند. روزنامه کیهان در این‌ روز درباره دفن ناگهانی ارنستو نوشت: «... جسدی که مقامات بولیوی می‌گویند متعلق به «چه‌گوارا» است، دیروز به آرامی در گور بی‌نام و نشانی به خاک سپرده شد و مراسم کلیسای کاتولیک هنگام تدفین انجام گردید... یکی از مقامات نظامی بولیوی گفت محل گور «چه‌گوارا» را معلوم نخواهند کرد تا بعد‌ها به صورت یک زیارتگاه درنیاید... مقامات بولیوی گفتند که جنازه چه‌گوارا از روز سه‌شنبه گذشته که عده‌ای روزنامه‌نگار آن را دیدند متعفن شده بود و از این رو زود آن را دفن کردند...»‌ این روزنامه در این روز همچنین از زبان سخنگوی نظامی بولیوی از پرداخت جایزه‌ای معادل ۳۲ هزار تومان آن زمان به کسانی که چه‌گوارا را کشتند، خبر داد.

از تکذیب برادر تا تأیید کاسترو

روز پنج‌شنبه هم پرونده اخبار مربوط به ارنستو چه‌گوارا بسته نشد. این قصه سر دراز داشت. انگار قرار نبود نام «ال ‌چه» به این زودی‌ها از اخبار رسانه‌ها کنار رود. این بار به خاطر صحبت‌های برادر او، «روبرتو» بود که نامش در روزنامه‌های روز یکشنبه بیست و سوم مهرماه نقش بست. روبرتو مدعی شده بود برادرش همچنان زنده است و آن فرد کشته شده شخص دیگری بوده است. روزنامه اطلاعات هم نوشت که شب‌‌‌‌ همان روز فیدل کاسترو نطقی خواهد داشت تا در آن نظرش را درباره مرگ چه‌گوارا بیان کند. صحبت‌های او با توجه به رابطه‌اش با «ال ‌چه» می‌توانست نقشی تعیین‌کننده داشته باشد.

کاسترو‌‌‌ همان شب در نطقی رادیویی با تأیید صحت سخنان مقامات بولیوی درباره مرگ چه‌گوارا آب پاکی را روی دست کسانی ریخت که هنوز به زنده بودن او امیدوار بودند. فردای آن روز روزنامه‌ها از قول کاسترو نوشتند: «... عکس‌ها واقعی است و خاطرات تقویم بغلی او عین حقیقت است. برای ما هرگز امکان ندارد باور کنیم ادعای دولت بولیوی اساسی دروغ دارد و باید با کمال تأسف اعلام کنیم که درگذشت چه‌گوارا، حقیقت محض است...»کاسترو در اواخر صحبت‌هایش به مناسبت مرگ چه‌گوارا در کوبا سه روز عزای عمومی اعلام کرد. سفر برادر ارنستو به کوبا برای مذاکره درباره مرگ او هم از دیگر اخبار مطبوعات روز دوشنبه یکم آبان ماه درباره چه‌گوارا بود.

روزنامه ابتکار

تاریخ: سه شنبه 18 مهر ماه 1396

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

سینمای پناهنده ; به بهانه اکران فیلم سینمایی تگزاس

سینمای پناهنده ; به بهانه اکران فیلم سینمایی تگزاس

نمایش فیلم تگزاس در روزهای اخیر نشان می دهد که مسعود اطیابی تغییر بزرگی در رویه فیلمسازی خود داده است. او که پیش از این با فیلمی درباره حوادث هشتاد و هشت نشان داده بود که در فکر پرداختن به مسائل جدی و حرکت در راستای سینمای اجتماعی است، حالا با تگزاس به جریان فیلم های پرفروشی پیوسته که اتفاقا بر خلاف فیلم قبلی اش دچار موانع ممیزی و عدم مجوز اکران نشده و با توجه به فضای سینمای ایران، سود قابل توجه‌ی را به جیب تهیه کننده واریز می کند.
مصادره و ماجرای غم انگیز زن در سینما

مصادره و ماجرای غم انگیز زن در سینما

هنوز و بعد از گذشت حدود سه ماه از جشنواره فیلم فجر(سی و ششم) و دیدن فیلم سینمایی مصادره ، طعم تلخ تماشای آن هم زمان با اکران های نوروزی و فروش بالای این فیلم ذایقه ام را می آزارد. مصادره را شاید بتوان اروتیک ترین فیلم سینمای ایران پس از انقلاب برشمرد. این فیلم به شدت بیمار است و گویا به جز شوخی های سخیف جنسی حتی با دستمایه کردن یک کودک یا نوجوان راهی برای خندان و شادکردن مخاطبانش ندارد.
گل دادن درخت پیر ; نگاهی به فیلم خجالت نکش

گل دادن درخت پیر ; نگاهی به فیلم خجالت نکش

خجالت نکش، یک فیلم مفرح است. فرحبخشی این فیلم نه از شوخی ها و تکه کلام ها، بلکه به جهت دنیای درونی فیلم است. دنیایی که در آن کودکی متولد می شود و پیری و گذر سن، مانعی برای زایش نیست. در روستای کوچک و کم جمعیت مهمت اباد، 231 نفر زندگی می کنند و این فیلم به ما می گوید که این جمعیت چگونه به اندازه یک نفر بیشتر می شود.
خوک های آوازه خوان ; نگاهی به فیلم خوک

خوک های آوازه خوان ; نگاهی به فیلم خوک

اگر تلاش فیلم خوک در این است که یک کمدی متفاوت در سینمای ایران باشد، باید گفت که در این کار موفق شده است. این فیلم توجهی به شوخی ها کلامی و متدوال در سینمای طنز ندارد. تا حد زیادی می کوشد که از مزیت های واقعیت استفاده کند و در مناسبات انسانی و روابط فردی آدم ها دخل و تصرفی نکند و همزمان از سوی دیگر پیروزمندانه از میدان واقعیت بیرون بیاید بدون آنکه هیچ باج و امتیازی به آنچه که ما واقعیت صدایش می کنیم داده باشد؛ خوک خود را در واقعیت محدود نمی کند.
فیلشاه، آغاز راهی جریان‌ساز در انیمیشن بومی

فیلشاه، آغاز راهی جریان‌ساز در انیمیشن بومی

صحبت از انیمیشنی سینمایی است که در فرم، تکنیک و ارائه مفاهیم به استاندارهای جهانی نزدیک شده و سعی دارد به‌دور از شعار و کلیشه به یک مقطع تاریخی با رگه‌های دینی بپردازد و آغازکننده راهی جریان‌ساز برای صنعت سینمایی انیمیشن در ایران باشد.

پر بازدیدترین ها

شهرزاد در کشاکش سنت و مدرنیسم

شهرزاد در کشاکش سنت و مدرنیسم

این سریال ساخته فیلمساز موفق ایرانی حسن فتحی است که سریال های جذاب وموفقی چون پهلوانان نمی میرند، شب دهم، مدار صفر درجه و میوه ممنوعه را در کارنامۀ خود دارد. همگی این سریال های تلویزیونی مخاطبان بیشماری را به خود اختصاص دادند و این همه ناشی از توانایی او در نوشتن فیلمنامه و کارگردانی است.
از مذهب تا تشکیلات ; بازخوانی یک نامه قدیمی | قسمت اول

از مذهب تا تشکیلات ; بازخوانی یک نامه قدیمی | قسمت اول

دعوای مجید شریف واقفی و محمد تقی شهرام بر سر چه بود؟ آیا انگونه که فیلم سیانور یا باورهای معمول تاریخی در باب این ماجرا مدعی است، مجادله بر سر دین بود؟ بر سر خدا، معاد و قیامت؟ این کدام خدا، کدام معاد و کدام قیامت بود؟ نمی دانم تعریفی که او از معاد و قیامت داشت با تعریف امروز چقدر تناسب و یگانگی دارد.
می گردم و می گردم و می گردم ; چرا گشت ارشاد ۲ چنین سرگردان است؟

می گردم و می گردم و می گردم ; چرا گشت ارشاد ۲ چنین سرگردان است؟

نقدهای بسیاری از آشفتگی و عدم انسجام فیلم گشت 2 سخن گفته اند. شوخی های پراکنده با پس زمینه اشارات جنسی و سیاسی و نداشتن پیرنگی واحد بسیاری را ازرده است( از جمله در نقدی که در همین سایت منتشر شده است؛ منقار کج مرغ انجیر خوار یا نقد سایت سلام سینما؛ فیلم گشت 2, ملغمه ای از لودگی با چاشنی اعتراض اجتماعی) خصوصاً مطالعه کامنت هایی که توسط کاربران عادی که از تجربه تماشای فیلم می گویند عموما اعتراض به بی برنامگی فیلم است.
از رنج زن بودن ; نگاهی به نقش زنان در سریال‌های جلیل سامان

از رنج زن بودن ; نگاهی به نقش زنان در سریال‌های جلیل سامان

" نفس " آخرین ساخته تلویزیونی جلیل سامان و آخرین حلقه از سه گانه او با موضوع سازمان مجاهدین خلق بخوانید منافقین است که در اولین ساعات شب‌های ماه مبارک رمضان و مصادف با افطار به روی آنتن شبکه سه سیما می‌رود.
فیلشاه، آغاز راهی جریان‌ساز در انیمیشن بومی

فیلشاه، آغاز راهی جریان‌ساز در انیمیشن بومی

صحبت از انیمیشنی سینمایی است که در فرم، تکنیک و ارائه مفاهیم به استاندارهای جهانی نزدیک شده و سعی دارد به‌دور از شعار و کلیشه به یک مقطع تاریخی با رگه‌های دینی بپردازد و آغازکننده راهی جریان‌ساز برای صنعت سینمایی انیمیشن در ایران باشد.
Powered by TayaCMS