دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

حکمت 46 نهج البلاغه : شناخت بزرگوار و پست فطرت

حکمت 46 نهج البلاغه به تشریح موضوع "شناخت بزرگوار و پست فطرت" می پردازد.
No image
حکمت 46 نهج البلاغه : شناخت بزرگوار و پست فطرت

متن اصلی حکمت 46 نهج البلاغه

موضوع حکمت 46 نهج البلاغه

ترجمه مرحوم فیض

ترجمه مرحوم شهیدی

شرح ابن میثم

ترجمه شرح ابن میثم

شرح مرحوم مغنیه

شرح شیخ عباس قمی

شرح منهاج البراعة خویی

شرح لاهیجی

شرح ابن ابی الحدید

شرح نهج البلاغه منظوم

متن اصلی حکمت 46 نهج البلاغه

46 وَ قَالَ عليه السلام احْذَرُوا صَوْلَةَ الْكَرِيمِ إِذَا جَاعَ وَ اللَّئِيمِ إِذَا شَبِعَ

موضوع حکمت 46 نهج البلاغه

شناخت بزرگوار و پست فطرت

(اخلاقى، اجتماعى)

ترجمه مرحوم فیض

46- امام عليه السّلام (در باره جوانمرد و ناكس) فرموده است

1- بپرهيزيد از حمله كردن كريم و جوانمرد هنگاميكه گرسنه شود (نيازمند گردد، چون در اين حال بى اعتنائى مردم خشمش را بر انگيخته خود را بخطر مى اندازد تا بر ايشان مسلّط شده انتقام بكشد) و بپرهيزيد از حمله لئيم و ناكس هنگاميكه سير شود (توانگر گردد، چون توانگرى او را به آرزويش كامياب ساخته بمقتضى طبعش به زير دستان آزار مى رساند).

( ترجمه وشرح نهج البلاغه(فيض الاسلام)، ج 6 ص 1111)

ترجمه مرحوم شهیدی

49 [و فرمود:] بپرهيزيد از صولت جوانمرد چون گرسنه شود و از ناكس چون سير گردد.

( ترجمه مرحوم شهیدی، ص 369)

شرح ابن میثم

42- و قال عليه السّلام:

احْذَرُوا صَوْلَةَ الْكَرِيمِ إِذَا جَاعَ وَ اللَّئِيمِ إِذَا شَبِعَ

المعنى

أراد بالكريم شريف النفس ذا الهمّة العليّة. و جوعه كناية عن شدّة حاجته و ذلك مستلزم لثوران حميّته و غضبه عند عدم التفات الناس إليه، و حمل نفسه على المبالغة في طلب أمر كبير يصول عليهم به و يتسلّط بواسطته على قهرهم و مكافاتهم كالولاية عليهم و نحوها فلذلك أوجب الحذر منه و الاحتراز من صولته بالالتفات إليه في حاجته و أوقات ضرورته بما يدفعها. و شبع اللئيم كناية عن غناه و عدم حاجته. و ذلك يستلزم استمراره على مقتضى طباعه من اللؤم. و شبعه مؤكّد لذلك، و أمّا جوعه فربّما كان سببا لتغيّر أخلاقه و تجويدها لغرض. و استمرار ذي الشبع من اللئام على مقتضى طباعه من اللؤم مستلزم لأذى من كان تحت يده و من يحتاج إليه من الناس فمن الواجب إذن أن يحذر صولته و يحسم أسباب شبعه عند التمكّن من ذلك.

( شرح ابن میثم، ج 5 ص 268 و 269)

ترجمه شرح ابن میثم

42- امام (ع) فرمود:

احْذَرُوا صَوْلَةَ الْكَرِيمِ إِذَا جَاعَ وَ اللَّئِيمِ إِذَا شَبِعَ

ترجمه

«از حمله كريم آن گاه كه گرسنه شود و همچنين از حمله فرومايه هنگامى كه سير باشد بترسيد».

شرح

مقصود امام (ع) از كريم شخص بلند طبع و والاهمّت است، گرسنگى وى كنايه از نياز مبرم اوست. توضيح آن كه نياز مبرم- در وقت بى اعتنايى مردم به وى- باعث جوشش غيرت و خشم او مى شود و خود را به وادار به يافتن كار مهمترى مى كند تا بدان وسيله بر آن مردم دست يابد و بر آنان مسلّط گردد، تا ايشان را درهم شكند و مجازاتشان كند. مانند اين كه زمام حكومت را به دست بگيرد و يا چيزى نظير آن، از اين رو لازم است با توجّه به او و نيازهايش به گرفتارى و رفع نيازمندى اش از حمله وى حذر كرد و از آن دورى جست.

مقصود از سيرى شخص فرومايه توانگرى و بى نيازى اوست و آن نيز باعث استمرار وى در فرومايگى است كه اقتضاى طبع اوست، و سير بودنش باعث تأكيد اين ويژگى است، امّا گرسنگى او چه بسا كه باعث دگرگونى خلق و خوى او شود و براى هدف خاصى از فرومايگى دست بردارد. دوام پستى فرومايگان سير برخاسته از طبع پست آنهاست و باعث آزردن زيردستان و مردمى است كه به آنان نيازمندند، بنا بر اين بايد از حمله آنان بيمناك بود و در صورت امكان موجبات سيرى ايشان را از بين برد.

( ترجمه شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 5 ص 454 و 455)

شرح مرحوم مغنیه

48- احذروا صولة الكريم إذا جاع و اللّئيم إذا شبع.

المعنى

تتمثل كرامة الكريم في تواضعه للفقراء إذا استغنى، و تيهه على الأغنياء إذا افتقر، و في تحمله الكلمة الموجعة من أهل الضعف و القلة و صفحه عند المقدرة، و في ثورته و غضبه حين تمس كرامته من قريب أو بعيد، لأنها لقلبه أشد الجروح إيلاما. أما اللئيم فعلى العكس.. إذا استغنى بطر و طغى، و ربما ترفّع عن رد السلام الواجب على الفقراء، و إذا افتقر ذل و وهن.. و لا يبالي بما يقال له و لا بما يفعل به

«من يهن يسهل الهوان عليه ما لجرح بميت إيلام»

( فی ضلال نهج البلاغه، ج 4 ص 246)

شرح شیخ عباس قمی

12- احذروا صولة الكريم إذا جاع، و اللّئيم إذا شبع. يراد بالكريم شريف النفس، ذو الهمّة العليّة، و بجوعه ضميمه، و امتهانه، و شدّة حاجته. و ذلك مستلزم لثوران غضبه و حميّته عند عدم التفات الناس إليه، و شبع اللئيم كناية عن غناه و عدم حاجته.

و ذلك يستلزم تمرّده و أذيّته لمن كان تحت يده، و من يحتاج إليه من الناس، فربما كان جوعه سببا لتغيّر أخلاقه و تجويدها، و نحن شاهدنا ذلك كثيرا.

( شرح حکم نهج البلاغه، ص 36)

شرح منهاج البراعة خویی

السادسة و الاربعون من حكمه عليه السّلام

(46) و قال عليه السّلام: احذروا صولة الكريم إذا جاع، و اللّئيم إذا شبع.

اللغة

(الصولة): السطوة، القهر الجولة و الحملة في الحرب، لؤم كان دني ء الأصل، شحيح النّفس مهينا فهو لئيم ج: لئام- المنجد.

الاعراب

صولة الكريم منصوب على الحذف و الايصال توسّعا أى من صولة الكريم، إذا جاع، جملة ظرفيّة متعلّق باحذروا، و تقيد الأمر المستفاد منه.

المعنى

قد فسّر الشرحان قوله: احذروا اصوله الكريم إذا جاع، على ثورته عند شدّة الحاجة و الاضطرار، أو الضيم و الامتهان، قال الشّارح المعتزلي: ليس يعنى بالجوع و الشبع ما يتعارفه النّاس، و إنّما المراد، احذروا صولة الكريم إذا ضيم و امتهن، و تبعه ابن ميثم فقال: و جوعه كناية عن شدّة حاجته، و ذلك مستلزم لثوران حميته.

أقول: الشرح الّذي علّقاها على الجملة الاولى لا يستقيم لوجهين: 1- أنّ الصّولة عند الاضطرار و الحاجة ليست مقصورة على الكريم و لا مدحا له، بل الصّولة من اللئيم عند مسيس الحاجة و الاضطرار أشدّ و أليق بالحذر.

2- أنّ ثوران الحمية و الغضب عند عدم التفات النّاس و طلب أمر كبير كما أفاده ابن ميثم لا يناسب مقام الكريم في نظره عليه السّلام و لا يتبع عملا للأنام بالنسبة إليه، فهل يكلّف النّاس باشباعه و رفع حاجته، فالمقصود من هذه الحكمة الحذر من اللئيم إذا شبع و حصلت له قدرة و سلطة، فتشير إلى المثل السّائر: عبد ملك عبدا فأخذ النّاس تلدا.

و الظاهر أنّ المراد من الجوع معناه الحقيقى و يشير إلى خصلة معروفة عند كرام الأبطال في ميادين القتال في هذه الأعصار و هي: أنّهم إذا خاضوا حربا هائلة أحسّوا منها بالخطر لا يأكلون شيئا حذرا من أن اصيبوا ببطونهم، و يظهر منهم ما يفضحهم و يشينهم، و قد نقل في ذلك قصّة عن بعض أيّام صفّين في شأن مالك الأشتر رضوان اللَّه عليه حيث أفلت من يده قرنا فسئل عن ذلك فأجاب بأنّى ما أكلت شيئا منذ يومين، فالمقصود الحذر من صولة البطل الكريم في المعركة إذا جاع و وطن نفسه على الموت أو الظّفر.

الترجمة

از حمله كريم در حذر باشيد چون گرسنه بجنگ آيند، و از لئيمان بهراسيد چون سير برايند.

  • از حمله كريم حذر كن چه گرسنه است ليك از لئيم چون كه شود سير الحذر

( منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه(الخوئی) ج 21 ص89و90)

شرح لاهیجی

(70) و قال عليه السّلام احذروا صولة الكريم اذا جاع و اللّئيم اذا شبع يعنى و گفت (- ع- ) كه بپرهيز از سطوت صاحب كرم و جود در وقتى كه گرسنه و بى مال شد زيرا كه نداشتن مال سبب شدّت شوق كرم كريم است و از سطوت صاحب بخل و خسّت در وقتى كه سير و با دولت شد زيرا كه دولت لئيم موجب زيادتى لئامت و حرص او است

( شرح نهج البلاغه (لاهیجی) ص 296)

شرح ابن ابی الحدید

47: احْذَرُوا صَوْلَةَ الْكَرِيمِ إِذَا جَاعَ وَ اللَّئِيمِ إِذَا شَبِعَ ليس يعني بالجوع و الشبع ما يتعارفه الناس- و إنما المراد احذروا صولة الكريم إذا ضيم و امتهن- و احذروا صولة اللئيم إذا أكرم- و مثل المعنى الأول قول الشاعر-

لا يصبر الحر تحت ضيم و إنما يصبر الحمار

- . و مثل المعنى الثاني قول أبي الطيب-

إذا أنت أكرمت الكريم ملكته و إن أنت أكرمت اللئيم تمردا

( شرح نهج البلاغة(ابن أبي الحديد)، ج 18 ، صفحه ى 179)

شرح نهج البلاغه منظوم

[46] و قال عليه السّلام:

احذروا صولة الكريم اذا جاع، و اللّئيم إذا شبع.

ترجمه

جوانمرد را از سطوتش بترسيد بهنگامى كه گرسنه و نادار باشد، و ناجوانمرد را گاهى كه مالدار و سير گرديد (رادمرد بلند همّت بهنگام نادارى شوقش در بخشش شدّت گيرد، و بخيل بهنگام دارائى حرص و آزش افزون گردد).

نظم

  • جوانمرد ار گهى گرديد بى چيزز بأس و سطوتش بايست پرهيز
  • كه او از مال گر دستش تهى شدبه بخشش آن زمان از فرّهى شد
  • بود همّت بلند از آن جوانمرد ز بيزرّى نشيند بر دلش گرد
  • هر آن مالى كه در چشمش درخشدز چشم سير بر اشخاص بخشد
  • ز باد تند چون خرمن بپاشد چنينش دست در ايثار باشد
  • كه سيرى و ليك از آن لئيمىكه دارد بخل بايد داشت بيمى
  • چو باشد نانجيب و فطرتش پست فراوان مالش افتد، هر چه در دست
  • شود ديوانه مانند سگ هاردرد مردم چنانكه گرگ پروار
  • به چنگش هر چه از دينار و درهم فتد همچون جهنّم باشدش كم
  • دهان چون درّه باز از آن عنيد استهمى در نعره هل من مزيد است

( شرح نهج البلاغه منظوم، ج 9 ص57و58)

منبع:پژوهه تبلیغ

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

سینمای پناهنده ; به بهانه اکران فیلم سینمایی تگزاس

سینمای پناهنده ; به بهانه اکران فیلم سینمایی تگزاس

نمایش فیلم تگزاس در روزهای اخیر نشان می دهد که مسعود اطیابی تغییر بزرگی در رویه فیلمسازی خود داده است. او که پیش از این با فیلمی درباره حوادث هشتاد و هشت نشان داده بود که در فکر پرداختن به مسائل جدی و حرکت در راستای سینمای اجتماعی است، حالا با تگزاس به جریان فیلم های پرفروشی پیوسته که اتفاقا بر خلاف فیلم قبلی اش دچار موانع ممیزی و عدم مجوز اکران نشده و با توجه به فضای سینمای ایران، سود قابل توجه‌ی را به جیب تهیه کننده واریز می کند.
مصادره و ماجرای غم انگیز زن در سینما

مصادره و ماجرای غم انگیز زن در سینما

هنوز و بعد از گذشت حدود سه ماه از جشنواره فیلم فجر(سی و ششم) و دیدن فیلم سینمایی مصادره ، طعم تلخ تماشای آن هم زمان با اکران های نوروزی و فروش بالای این فیلم ذایقه ام را می آزارد. مصادره را شاید بتوان اروتیک ترین فیلم سینمای ایران پس از انقلاب برشمرد. این فیلم به شدت بیمار است و گویا به جز شوخی های سخیف جنسی حتی با دستمایه کردن یک کودک یا نوجوان راهی برای خندان و شادکردن مخاطبانش ندارد.
گل دادن درخت پیر ; نگاهی به فیلم خجالت نکش

گل دادن درخت پیر ; نگاهی به فیلم خجالت نکش

خجالت نکش، یک فیلم مفرح است. فرحبخشی این فیلم نه از شوخی ها و تکه کلام ها، بلکه به جهت دنیای درونی فیلم است. دنیایی که در آن کودکی متولد می شود و پیری و گذر سن، مانعی برای زایش نیست. در روستای کوچک و کم جمعیت مهمت اباد، 231 نفر زندگی می کنند و این فیلم به ما می گوید که این جمعیت چگونه به اندازه یک نفر بیشتر می شود.
خوک های آوازه خوان ; نگاهی به فیلم خوک

خوک های آوازه خوان ; نگاهی به فیلم خوک

اگر تلاش فیلم خوک در این است که یک کمدی متفاوت در سینمای ایران باشد، باید گفت که در این کار موفق شده است. این فیلم توجهی به شوخی ها کلامی و متدوال در سینمای طنز ندارد. تا حد زیادی می کوشد که از مزیت های واقعیت استفاده کند و در مناسبات انسانی و روابط فردی آدم ها دخل و تصرفی نکند و همزمان از سوی دیگر پیروزمندانه از میدان واقعیت بیرون بیاید بدون آنکه هیچ باج و امتیازی به آنچه که ما واقعیت صدایش می کنیم داده باشد؛ خوک خود را در واقعیت محدود نمی کند.
فیلشاه، آغاز راهی جریان‌ساز در انیمیشن بومی

فیلشاه، آغاز راهی جریان‌ساز در انیمیشن بومی

صحبت از انیمیشنی سینمایی است که در فرم، تکنیک و ارائه مفاهیم به استاندارهای جهانی نزدیک شده و سعی دارد به‌دور از شعار و کلیشه به یک مقطع تاریخی با رگه‌های دینی بپردازد و آغازکننده راهی جریان‌ساز برای صنعت سینمایی انیمیشن در ایران باشد.

پر بازدیدترین ها

شهرزاد در کشاکش سنت و مدرنیسم

شهرزاد در کشاکش سنت و مدرنیسم

این سریال ساخته فیلمساز موفق ایرانی حسن فتحی است که سریال های جذاب وموفقی چون پهلوانان نمی میرند، شب دهم، مدار صفر درجه و میوه ممنوعه را در کارنامۀ خود دارد. همگی این سریال های تلویزیونی مخاطبان بیشماری را به خود اختصاص دادند و این همه ناشی از توانایی او در نوشتن فیلمنامه و کارگردانی است.
از مذهب تا تشکیلات ; بازخوانی یک نامه قدیمی | قسمت اول

از مذهب تا تشکیلات ; بازخوانی یک نامه قدیمی | قسمت اول

دعوای مجید شریف واقفی و محمد تقی شهرام بر سر چه بود؟ آیا انگونه که فیلم سیانور یا باورهای معمول تاریخی در باب این ماجرا مدعی است، مجادله بر سر دین بود؟ بر سر خدا، معاد و قیامت؟ این کدام خدا، کدام معاد و کدام قیامت بود؟ نمی دانم تعریفی که او از معاد و قیامت داشت با تعریف امروز چقدر تناسب و یگانگی دارد.
می گردم و می گردم و می گردم ; چرا گشت ارشاد ۲ چنین سرگردان است؟

می گردم و می گردم و می گردم ; چرا گشت ارشاد ۲ چنین سرگردان است؟

نقدهای بسیاری از آشفتگی و عدم انسجام فیلم گشت 2 سخن گفته اند. شوخی های پراکنده با پس زمینه اشارات جنسی و سیاسی و نداشتن پیرنگی واحد بسیاری را ازرده است( از جمله در نقدی که در همین سایت منتشر شده است؛ منقار کج مرغ انجیر خوار یا نقد سایت سلام سینما؛ فیلم گشت 2, ملغمه ای از لودگی با چاشنی اعتراض اجتماعی) خصوصاً مطالعه کامنت هایی که توسط کاربران عادی که از تجربه تماشای فیلم می گویند عموما اعتراض به بی برنامگی فیلم است.
از رنج زن بودن ; نگاهی به نقش زنان در سریال‌های جلیل سامان

از رنج زن بودن ; نگاهی به نقش زنان در سریال‌های جلیل سامان

" نفس " آخرین ساخته تلویزیونی جلیل سامان و آخرین حلقه از سه گانه او با موضوع سازمان مجاهدین خلق بخوانید منافقین است که در اولین ساعات شب‌های ماه مبارک رمضان و مصادف با افطار به روی آنتن شبکه سه سیما می‌رود.
فیلشاه، آغاز راهی جریان‌ساز در انیمیشن بومی

فیلشاه، آغاز راهی جریان‌ساز در انیمیشن بومی

صحبت از انیمیشنی سینمایی است که در فرم، تکنیک و ارائه مفاهیم به استاندارهای جهانی نزدیک شده و سعی دارد به‌دور از شعار و کلیشه به یک مقطع تاریخی با رگه‌های دینی بپردازد و آغازکننده راهی جریان‌ساز برای صنعت سینمایی انیمیشن در ایران باشد.
Powered by TayaCMS