8 فروردین 1397, 15:38
امّا بعد، پوشیده نماند که مردمان آفریده شدهاند تا خداى عز و جل را بشناسند و بندگى او را به جاى آورند، و به مقصود از آفرین خود پی ببرند، و از عاقبت کار خویش آگاه گردند تا به سعادت عظمى مستسعد[1] و به نعیم ابدى عقبى فائز شوند. و کتب و رسل نیز به جهت این مطالب نازل و وارد است؛ چنان که عقول صحیحه و نُقول[2] صریحه، بر آن شاهد است. اعتقاد به اصول و هر که اصول این دانشها را به اعتقاد جازم در عمق دل خود بکارد و با عمل صالح در دنیا پرورش دهد در آخرت از براى او درختى شود که در سایه آن استراحت کند، و هر میوه که دلش آرزو کند از آن بچیند، و هرگز ثمره آن تمام نگردد. «طُوبى لَهُ وَ حُسْنُ مَآب».
و آن اصول در قرآن مجید به دلائل واضحه روشن شده، برروشی که هم خواص از آن بهره میبرند و هم عوام. لیکن اکثر مردمان از آن اعراض نموده، طرق دیگر براى تحصیل آن پیمودهاند، و خود را از مطلب دور افکنده، و به راههاى مختلف رفتهاند. کأنّ طریق دلالت را از قرآن نیافتهاند، یا دلائل خود را اقوى از حجج حق گمان کردهاند. «تَعَالَى اللّهُ عَنْ ذَلِکَ».
یک دم حدیث امکان و وجوب را بگذار و دل با ما دار؛ و لحظهاى حرف دور و تسلسل را رها کن و گوش با ما کن؛ که دورت سرگردان مىسازد و تسلسلت در بیابان بىپایان مىاندازد؛
عجایب زمین و آسمان
زمانى نگاه کن و ببین در غرایب آسمان و عجایب زمین از بروج[3] و نجوم[4] و شُهُب[5] و غُیوم[6] و ریاح[7] و اَمطار[8] و نیران[9] و انوار[10] و جبال[11] و نباتات[12] و معادن و حیوانات.
«أَفَلَمْ یَـنْظُرُوا إِلَى السَّماءِ فَوْقَهُمْ کَیْفَ بَنَیْناها وَ زَیَّنّاها وَ ما لَها مِنْ فُرُوجٍ وَ الْأَرْضَ مَدَدْناها وَ أَلْقَیْنا فیها رَواسِیَ وَ أَنْبَتْنا فیها مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهیجٍ تَبْصِرَةً وَ ذِکْرى لِکُلِّ عَبْدٍ مُنیبٍ وَ نَزَّلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً مُبارَکاً فَأَنْبَتْنا بِهِ جَنّاتٍ وَ حَبَّ الْحَصیدِ وَ النَّخْلَ باسِقاتٍ لَها طَلْعٌ نَضیدٌ رِزْقاً لِلْعِبادِ وَ أَحْیَیْنا بِهِ بَلْدَةً مَیْتاً ».
ساعتى تأمل کن در سرگردانى افلاک و حیرانى آب و خاک، و آمد شد شب و روز، و طلوع و غروب خورشید جهان افروز؛ «إِنَّ فی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ لاَیاتٍ لِأُولِی الْأَلْبابِ »[13].
و لحظهاى متفکر شو در گردش ستاره و سرگشتگى ثوابت و سیّاره؛ «وَالشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومَ مُسَخَّراتٍ بِأَمْرِهِ »[14].
و لمحهاى[15] بنگر در بحر و برّ و جریان سفینه[16] بر روى آب زَخّار[17] با اَحمال[18] و أوزار[19]؛«وَ الْفُلْکَ تَجْری فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ »[20]. و در سیر کِشتىِ بیابان[21] و چگونگى خلقت آن؛ «أَ فَلا یَـنْظُرُونَ إِلَىالاْءِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ »[22].
دمى مرغان را نظر کن که در میان هوا چگونه باز داشته و هر یک را به لَونى[23] و صوتى و صورتى نگاشته؛ «أَ لَمْ یَرَوْا إِلَى الطَّیْرِ مُسَخَّراتٍ فی جَوِّ السَّماءِ ما یُمْسِکُهُنَّ إِلاَّ اللّهُ إِنَّ فی ذلِکَ لاَیاتٍ لِقَوْمٍ یُؤمِنُونَ »[24].
و زمانى رنگهاى طاووس را به نظر آر و دمى بر نغمههاى هَزار[25] گوشدار؛ «وَ الطَّیْرُ صَافّاتٍ کُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبیحَهُ »[26].
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان