دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

ابوحنیفه

No image
ابوحنیفه

كلمات كليدي :ابوحنيفه، نعمان بن ثابت، قياس بن مذهب حنفي

نویسنده : یدالله حاجی‌زاده

"نعمان بن ثابت زوطی بن مرزبان ثابت" (80 – 150)[1]مشهور به "ابوحنیفه" پیشوای مذهب حنفی – یکی از مذاهب چهارگانه اهل سنت – می‌باشد. وی در سال 80 هجری در شهر کوفه به دنیا آمد.[2]

پدرش و جدش از موالی بنی تمیم بوده‌اند.[3] وی اصالتاً ایرانی و خراسانی بوده است و بنا به قولی هم ایرانی الاصل کابلی می‌باشد. "ابن اثیر" می‌نویسد:

«امام بزرگ اهل سنت (ابوحنیفه) ایرانی و خراسانی و دانشمند و پرهیزکار و بزرگوار بود.»[4]

"ابوحنیفه" در ابتدای زندگی‌اش و در سنین جوانی ابتدا به بازرگانی پرداخت. مغازه‌ای در کوفه داشت و به شغل بزازی (پارچه فروشی)مشغول بود.[5] وی همانگونه که خود بیان کرده با تشویق «شعبی» یکی از استادان معروف کوفه، به فراگیری علوم دینی مشغول شده و با جدیت این کار را پی گرفت.[6]

یکی از مهمترین اساتید وی "حماد بن ابی سلیمان" است که "ابوحنیفه" در درس فقه او حاضر می‌شد.[7] "ابوحنیفه" علاوه بر شاگردی "حماد" از شاگردان امام باقر (ع) و امام صادق (ع) نیز بوده است.[8] وی در خصوص شاگردی خویش نزد امام باقر (ع) می‌گوید:

«لولا السنتان لهلک النعمان»[9]

اگر آن دو سال نبود نعمان هلاک شده بود.

و در مورد امام جعفر صادق (ع) می‌گفت:

«ما رایت اَفقه من جعفر بن محمد و انه اعلم الامة»[10]

کسی را فقیه تر از جعفر بن محمد (ع) ندیدم به راستی او عالم‌ترین این امت است.

ابوحنیفه پس از درگذشت "حماد بن ابی سلیمان" در سال 120 هجری به عنوان برجسته‌ترین شاگرد او، مرجع صدور فتوا و تدریس فقه در کوفه گردید و از جایگاه اجتماعی ویژه‌ای برخوردار شد.[11]

آثار "ابو حنیفه":

از جمله آثار قلمی ابوحنیفه می‌توان کتابهای «الفقه الاکبر» «الرد علی القدریه» «العالم و المتعلم» «المسند فی الحدیث»[12]را نام برد.

ابوحنیفه ارکان اجتهاد را کتاب، سنت، اجماع و قیاس می‌دانست.[13]

«الیان سرکیس» می‌نویسد:

«ابوحنیفه اولین کسی بود که فقه را شکافت و فصول و اقسام آن را مرتب کرد، مسائلش را ترتیب داد و قیاس را در آن وارد کرد.»[14]

رسول جعفریان در خصوص علت گرایش وی به رأی و قیاس می‌نویسد: «این امر معلول دو علت بود: 1- نادرست داشتن روایات موجود[15]2- از نظر وی رأی و قیاس او را از نصوص بی نیاز می‌ساخت به طوری که حتی از آن مقدار حدیثی هم که به نظر خود او صحیح و قابل استناد بود، دست برداشت و یکپارچه به رأی و قیاس روی آورد.[16]

احتجاج امام صادق(ع) با ابوحنیفه:

امام صادق (ع) در خصوص آراء باطل او خصوصاٌ قیاس با وی احتجاج کرد. در یکی از این احتجاجات آمده است:

«...امام صادق (ع) از او پرسید:

به چه چیز فتوا می‌دهی؟

گفت: به کتاب خدا.

حضرت فرمود:

آیا تو به کتاب خدا عالمی؟ ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه آن را می‌دانی؟

گفت: بله!

سپس حضرت از تفسیر چند آیه از او سؤال کرد. ابوحنیفه نتوانست جواب دهد و اعتراف کرد که علمی به کتاب خدا ندارد و صاحب قیاس است. حضرت از اموری از او سؤال کرد و او قیاس کرد. سپس قیاسهای او را رد کرد.[17]

امام (ع) از او پرسید:

زنا مهمتر است یا قتل نفس؟

گفت: قتل نفس.

امام (ع) فرمود:

خداوند در زنا چهار شاهد و در قتل نفس دو شاهد برای اثبات ادعا خواسته است و این برخلاف مقتضای قیاس است.

سپس حضرت پرسید:

نماز مهمتر است یا روزه؟

ابوحنیفه گفت:‌ نماز.

حضرت فرمود:

زن موظف به قضای نمازهای فوت شده در ایام حیض نیست. ولی روزه‌های فوت شده را باید قضا کند و این نیز با قیاس توجیه پذیر نیست.[18]»

شهید مطهری (ره) می‌نویسد:

«فتوای ابوحنیفه ایرانی مبنی بر اینکه عجم کفو عرب نیست و نمی‌تواند از عرب زن بگیرد، عجیب است. و علتش همچنانکه خود اهل تسنن اعتراف کرده‌اند، کم اطلاعی ابوحنیفه از سیرت و سنت نبوی است»[19]

حمایت ابوحنیفه از قیامهای زیدی:

منابع در خصوص شرکت و حمایت ابوحنیفه از قیام "زید بن علی"؛ نفس زکیه و قیام "ابراهیم بن عبدالله حسنی" مطالبی را ذکر کرده‌اند.

"زید بن علی بن الحسین" (ع) در سال 120 هجری در کوفه قیام کرد. "ابوحنیفه" از قیام وی حمایت کرد و فتوایی در خصوص حمایت از "زید" به این نحو صادر کرد: «قیام حضرت زید در این برهه از زمان شبیه تشریف آوری رسول خدا (ص) در میدان بدر می‌باشد.[20]»

در خصوص شرکت ابوحنیفه دز قیام "محمد بن عبدالله بن حسن" (نفس زکیه) ابن خلدون می‌نویسد:

«مالک و ابوحنیفه زمانی که محمد بن عبدالله بن حسن در حجاز قیام کرد، به جانبداری او برخاستند و امامت او را از امامت "ابوجعفر منصور" صحیح‌تر می‌دانستند. ابوحنیفه همواره قائل به فضیلت او بود و از حق دفاع می‌کرد؛ این سبب شد که وی و "مالک" در زمان خلافت منصور به مصیباتی گرفتار شدند. تا آنجا که مالک را به سبب فتوی در طلاق مکره تازیانه زد و ابوحنیفه را بدان سبب که امر قضا را نپذیرفت، به زندان افکند»[21]

ابوحنیفه در سال 145 هجری از قیام "ابراهیم بن عبدالله حسنی" از امامان زیدی بصره که در زمان خلافت منصور قیام کرد، نیز حمایت کرد و در نامه‌ای از ابراهیم دعوت کرد تا به کوفه بیاید و از یاری بیشتر او برخوردار گردد.[22]

ابوحنیفه و "منصور" خلیفه عباسی:

رابطه ابوحنیفه با "منصور عباسی" چندان خوب نبوده است. همانگونه که اشاره شد، حمایت ابوحنیفه از قیامهای زیدی و اعتقاد اینکه امامت پیشوایان زیدی از امامت ابوجعفر منصور مقبول‌تر است، رابطه بین آنها را تحت تأثیر قرار داده بود.[23]

علاوه بر این منصور، بارها از ابوحنیفه درخواست می‌کرد که امر قضاوت را در دربار عباسی عهده‌دار شود و ابوحنیفه همواره از قبول این مسؤولیت خودداری می‌کرد.[24]این امر نیز به تیرگی روابط منصور و ابوحنیفه کمک می‌کرد.

مورخان نوشته‌اند: ابوحنیفه به پیشنهاد منصور چهل مسئله مشکل و پیچیده را آماده کرد، تا از امام صادق (ع) بپرسد. هدف منصور این بود که امام صادق (ع) را در صحنه علم و دانش اسلامی و در نگاه مردم تحقیر کند.

ابو حنیفه می‌گوید:

من در حضور منصور مسائلی را که آماده کرده بودم پرسیدم. حضرت می‌فرمود:

«در این مسئله عقیده شما چنین است. اهل مدینه چنین می‌گویند و ما چنین می‌گوئیم...»

ابوحنیفه پس از اتمام سؤلاتش گفت: انّ اعلم الناس اعلمهم باختلاف الناس»[25]دانشمندترین مردم کسی است که به آراء و نظرهای مختلف علما در مسائل احاطه داشته باشد.

درگذشت ابوحنیفه:

ابوحنیفه نعمان بن ثابت، طبق اتفاق مورخان در سال 150 هجری در بغداد از دنیا رفت.[26] او در این زمان 70 سال از عمرش گذشته بود.[27]

عبدالقیوم حقانی می‌نویسد:

«منصور پست کلیدی قاضی القضات را به ابوحنیفه پیشنهاد کرد و در این کار اصرار فراوان داشت. اما ابوحنیفه سوگند یاد کرد که زیر بار این مسئولیت نخواهد رفت. منصور پس از نا امیدی از او دستور داد 30 تازیانه به او زدند؛ سپس او را روانه زندان کرد»[28]

برخی قائلند ابوحنیفه 4 سال در زندان منصور بود.[29] سخت گیری منصور نسبت به ابوحنیفه در زندان و ایجاد محدودیتهای در خورد و خوراک وی سبب شد، سلامت جسمی‌اش به خطر بیفتد. وقتی ابوحنیفه لحظه مرگ خویش را نزدیک دید، سر به سجده گذاشت و در همین حال جان سپرد.[30]

مسعودی می‌نویسد:

«ابوحنیفه در زمان منصور در بغداد هنگامی که در اثنای نماز به سجده رفته بود، درگذشت»[31]

در نقلی دیگر آمده است «منصور از ابوحنیفه درخواست کرد، امر قضاوت را در بغداد بر عهده بگیرد؛ اما وی نپذیرفت. منصور او را به زندان افکند، تا اینکه مرد.»[32] برخی قائلند وی در زندان منصور مسموم شد و در ماه رجب یا ماه شعبان از دنیا رفت.[33]

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

فرزند کمتر، یا زندگی بهتر؟ مسئله این است

فرزند کمتر، یا زندگی بهتر؟ مسئله این است

خجالت نکش در نگاه اول فیلم تقابل‌هاست در یک زمینه طنز که مدام به مخاطب یادآور می‌شود چه جای خنده؟ فیلم را می‌توان در چند مضمونِ دوگانه بیان و نقد کرد. همان مضامین دوگانه‌ای که ساختار روایی فیلم را هم می‌سازند: دوگانه روستایی – شهری، دوگانه‌ی سپهر سیاسی - زندگی روزمره، دوگانه‌ی برنامه‌ریزی‌های سیاست اجتماعی و در نهایت دوگانه اراده – تقدیر که سکانس‌های انتهایی فیلم را شکل می‌دهد.
ایستاده در غبار نگاهی به «لاتاری» اثر محمدحسین مهدویان

ایستاده در غبار نگاهی به «لاتاری» اثر محمدحسین مهدویان

«لاتاری» فیلم موفقی است در جذب مخاطب عمومی سینمای ایران و البته فتح گیشه. فیلمی که توانسته جمیع جوانب امر را در حوزه جذابیت بخشی اینچنینی به خوبی و با فراست فراهم کند و به مقصود رسد. لاتاری فیلم مخاطب عام است.
عشق امیر به نوشین ; یادداشتی بر فیلم لاتاری

عشق امیر به نوشین ; یادداشتی بر فیلم لاتاری

راجر ایبرت بزرگترین منتقد آمریکایی معتقد است کار فیلم، برانگیختن تفکر مخاطب است. فیلمی قابل اعتنا و نقد است که خواب آسوده را از مخاطب بستاند. قطعاً هر فیلمی نماینده انعکاس اندیشه در جامعه مقصد است. در حقیقت فیلم ها ارزش ها و حقایق فراموش شده جوامع را آشکار می سازند.
انسان های هم عصر ما ; نگاهی به فیلم خرگیوش

انسان های هم عصر ما ; نگاهی به فیلم خرگیوش

خرگیوش اولین فیلم مانی باغبانی تجربه‌ای قابل قبول است اما کاستی‎های بسیاری در پردازش موضوع‌هایی دارد که سعی کرده است در فیلم به آنها بپردازد؛ مقوله‎هایی مثل بیماری رو به مرگ نزدیکان، تلاش‌های علمی یک نخبه جوان، ازدواج‎های پنهانی و مفهوم شادی.
بازخوانی یک کمدی سیاسی ; نگاهی به فیلم مصادره

بازخوانی یک کمدی سیاسی ; نگاهی به فیلم مصادره

فیلم مصادره اولین ساخته مهران احمدی، بازیگر پر سابقه سینمای ایران، فیلمی کمدی است که تلاش می‎کند با تصویرگری برخی از معضلات فرهنگی جامعه از منظر متفاوتی به مقولاتی بپردازد که به طور جدی جامعه ایرانی معاصر را تهدید می‎کنند.

پر بازدیدترین ها

No image

ارزش هایی که فراموش کرده‌ایم

آیا استراتژی مقابله با شبکه‌های ماهواره‌ای، لاجرم به افزایش تعداد شبکه‌های داخلی و تکثّر برنامه‌های همزمان می‌انجامد؟ آن هم در شرایطی ‌که در تأمین برنامه‌های مناسب و کیفی برای همان شبکه‌های قدیمی نیز با چالش‌های جدّی روبه‌رو هستیم. و آیا...
نگاهی به سریال معمای شاه | سریال های تاریخی که در تاریخ نمی مانند

نگاهی به سریال معمای شاه | سریال های تاریخی که در تاریخ نمی مانند

این روزها در باره اشتباهات تاریخی یا به اصطلاح «گاف» های سریال معمای شاه حرف ها فراوانی در شبکه های اجتماعی شنیده می شود. این ماجرا در مورد سریال کیمیا هم به وجود امد. هرچند که در مورد آن کسی برای پاسخ دادن پا به میدان نگذاشت اما در مورد سریال معمای شاه ماجرا این گونه نبود.
لحن غبار آلود یک فیلم

لحن غبار آلود یک فیلم

عنوان ایستاده در غبار، علاوه بر اشاره به سکانسی از فیلم که حاج احمد متوسلیان را بی‌سیم به دست در میان گرد و خاکِ تیر و ترکشِ‌ خمپاره‌ها، برقرار و استوار با حسی سرشار از خضوع، تصویر کرده، دلالت‌های دیگری را نیز به ذهن متبادر می‌سازد
سیری در تاریخ رابطه سینما و واقعیت | مثلث واقعیت: دیدار، پدیدار، پندار

سیری در تاریخ رابطه سینما و واقعیت | مثلث واقعیت: دیدار، پدیدار، پندار

"لرزش تصویری در فیلمی به ما القا کننده واقعی بودن صحنه ای است که میبینیم، هرچند هرگز در نگاه واقعی خود لرزشی را حس نمیکنیم ولی لرزش در فیلم موجب میشود مخاطب احساس کند، با صحنه ای واقعی روبرو است، این واقعیتی است که سینما جایگزین واقعیت میکند"
ای کاش قضاوتی در کار بود ؛ نقدی بر فروشنده فرهادی و نگاه او به اخلاق

ای کاش قضاوتی در کار بود ؛ نقدی بر فروشنده فرهادی و نگاه او به اخلاق

مسئله آقای فرهادی چیست؟ او به اخلاق سنتی باور ندارد. بارها این را گفته است که اخلاق در جامعه معاصر معنا و مساله تازه ای می‌یابد. او اخلاق سنتی را نقد می‌کند و اخلاق مدرن را هم به چالش می‌کشد.
Powered by TayaCMS