دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

بصیرت باطن

No image
بصیرت باطن

بصیرت باطن

آیت الله کوهستانى از طریق صدق وصفا ومؤانست با عالم قدس و ملکوت، از نورى باطنى برخوردار شد که به کمک آن، باطن افراد را مشاهده مى کرد و یا از آینده خبر مى داد. این حالت ها ارمغان صفاى قلب و پاکى روح و تزکیه درونش بود که به نمونه هایى از آن ها اشاره مى شود:

1 - آیت الله حاج سید مصطفى میر کتولى، هم بحث آیت الله کوهستانى مى گوید: در مشهدتدریس مى کردم و در پذیرفتن شاگردان خود از آیت الله کوهستانى نظرخواهى مى کردم. روزى شاگرد آراسته و منظمى تقاضاى شرکت در محفل درس مرا نمود. آن جوان را به آیت الله کوهستانى نشان دادم و از او خواستم تا درباره اش خبر دهد. تا چشم آن فقیه عارف به سیماى آن جوان افتاد، صورت خود را برگردانید و سکوت کرد. از وى خواستم واقع امر را بیان کند، او گفت: آینده خطرناکى در پیش دارد. من هم از درس دادن به آن جوان امتناع کردم. آن جوان سال ها در مشهد درس خواند و براى تکمیل تحصیلات راهى نجف شد و بعد بر سر مسئله اى با فرزند آیت الله سید ابوالحسن اصفهانى اختلاف پیدا کرد و زمانى که وى در صحن بارگاه حضرت على(علیه السلام)، در نماز جماعت به پدر خود اقتدا کرده بود، سرش را بُرید.([54])

2 - حجت الاسلام ابراهیم نژاد آکردى مازندرانى مى گوید: در ایّام اشتغال به تحصیل، از نظر معیشتى بر من خیلى سخت مى گذشت. تصمیم گرفتم از زىّ طلبگى درآیم و با کار و تلاش خود را از گرسنگى برهانم. پیش از اجراى تصمیم، به حوزه علمیّه کوهستان رفتم و به محضر استادم، آیت الله کوهستانى ـ که مدتى زیر نظرش درس خوانده و از الطاف پدرانه اش برخوردار بودم ـ رسیدم. آن بزرگوار در سخنانى به آنچه در ذهنم گذشته بود، اشاره کرد و مرا از چنین کارى نهى نمود و در ضمن، مبلغى به من تقدیم کرد. از آن جا که این راز را با کسى در میان ننهاده بودم، شگفت زده شدم و به ادامه تحصیل پرداختم.([55])

3 - آیت الله سید عبدالکریم کشمیرى (1304 ـ 1378 هـ .ش.) فرمود: با عدّه اى از مشهد به سوى تهران حرکت کردیم. دوستان قصد زیارت عارف بزرگ آیت الله کوهستانى را داشتند، امّا من به آنان گفتم: نمى آیم و در ماشین مى مانم تا شما بروید و ایشان را ملاقات کنید و برگردید. چون به منزل ایشان رسیدیم، با اصرار یکى از دوستان پذیرفتم که نزدشان بروم. همین که چشم ایشان به من افتاد، بدون آن که کسى چیزى از بابت اکراه من براى دیدار با آن عارف نامدار گفته باشد، بدون مقدمه فرمود: چرا مایل به آمدن نبودیددر حالى که ما به شما و جدّتان ارادت داشتیم.([56])

از آیت الله کشمیرى پرسیدند: آیت الله کوهستانى را دیده اید؟ جواب داد: به خدمتش رسیده ام، انسانِ تحفه اى بود. خیلى از دو جدّم سیّد حسن کشمیرى در کربلا و سیّد محمّد کاظم یزدى در نجف تعریف مى کرد، زیرا با سیّد حسن مأنوس بود و درس سیّد کاظم یزدى را هم درک کرده بود.([57])

4 - حجت الاسلام دانشمند مى گوید: همه ساله براى سخنرانى به مازندران و تهران سفر مى کردم و به محضر آیت الله کوهستانى مى رفتم، سالى که به بهشهر رفته بودم، خواستم از رفتن به کوهستان و دیدار با آیت الله کوهستانى صرف نظر کنم. به مدرسه علمیّه ملاّ صفرعلى بهشهر رفتم و در آن جا استخاره کردم که آیا به کوهستان بروم یا نروم، که استخاره خوب آمد و عازم کوهستان شدم. به محض تشرّف به محضر آیت الله کوهستانى، آقا به من فرمود: ما به شما علاقه داریم. براى آمدن، استخاره لازم نبود! این ماجرا برایم خیلى مهم جلوه کردزیرا نزد کسى استخاره نکردم و کسى هم از این موضوع خبر نداشت.([58])

5 - شیخ محمّدعلى صادقى گُلْوِرْدى، شاگرد آیت الله کوهستانى مى گوید: روزى اسب سوارى از دور هویدا گردید و چون نزدیک آمد، آیت الله کوهستانى آن فرد سوار بر اسب را شبیه میمون دید.

6 - یکى از اهالى روستاى خورشید - از توابع شهرستان نکا - که از ارادتمندان آیت الله کوهستانى بود و گاهى خدمت وى شرفیاب مى شد، دریکى از سال ها پس از مدّتى طولانى، به حضورش رفت. آیت الله کوهستانى از او پرسید: چرا در این چند وقت نیامدید؟ او پاسخ داد: چون فصل کشاورزى است و حیوانات وارد مزرعه مى شوند و به محصولات صدمه مى زنند، براى محافظت از محصولات، این توفیق را به دست نیاوردیم. آیت الله کوهستانى گفت: چیزى مى نویسم، آن را در محل زراعت خود قرار دهید تا از تعرّض حیوانات مصون باشد. آن روستایى دست نوشته آیت الله کوهستانى را در مزرعه خود قرار داد و این امر موجب شد که بر خلاف سایر مزارعِ آن روستا، مزرعه وى از آسیب حیوانات وحشى در امان بماند.([59])

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

فرزند کمتر، یا زندگی بهتر؟ مسئله این است

فرزند کمتر، یا زندگی بهتر؟ مسئله این است

خجالت نکش در نگاه اول فیلم تقابل‌هاست در یک زمینه طنز که مدام به مخاطب یادآور می‌شود چه جای خنده؟ فیلم را می‌توان در چند مضمونِ دوگانه بیان و نقد کرد. همان مضامین دوگانه‌ای که ساختار روایی فیلم را هم می‌سازند: دوگانه روستایی – شهری، دوگانه‌ی سپهر سیاسی - زندگی روزمره، دوگانه‌ی برنامه‌ریزی‌های سیاست اجتماعی و در نهایت دوگانه اراده – تقدیر که سکانس‌های انتهایی فیلم را شکل می‌دهد.
ایستاده در غبار نگاهی به «لاتاری» اثر محمدحسین مهدویان

ایستاده در غبار نگاهی به «لاتاری» اثر محمدحسین مهدویان

«لاتاری» فیلم موفقی است در جذب مخاطب عمومی سینمای ایران و البته فتح گیشه. فیلمی که توانسته جمیع جوانب امر را در حوزه جذابیت بخشی اینچنینی به خوبی و با فراست فراهم کند و به مقصود رسد. لاتاری فیلم مخاطب عام است.
عشق امیر به نوشین ; یادداشتی بر فیلم لاتاری

عشق امیر به نوشین ; یادداشتی بر فیلم لاتاری

راجر ایبرت بزرگترین منتقد آمریکایی معتقد است کار فیلم، برانگیختن تفکر مخاطب است. فیلمی قابل اعتنا و نقد است که خواب آسوده را از مخاطب بستاند. قطعاً هر فیلمی نماینده انعکاس اندیشه در جامعه مقصد است. در حقیقت فیلم ها ارزش ها و حقایق فراموش شده جوامع را آشکار می سازند.
انسان های هم عصر ما ; نگاهی به فیلم خرگیوش

انسان های هم عصر ما ; نگاهی به فیلم خرگیوش

خرگیوش اولین فیلم مانی باغبانی تجربه‌ای قابل قبول است اما کاستی‎های بسیاری در پردازش موضوع‌هایی دارد که سعی کرده است در فیلم به آنها بپردازد؛ مقوله‎هایی مثل بیماری رو به مرگ نزدیکان، تلاش‌های علمی یک نخبه جوان، ازدواج‎های پنهانی و مفهوم شادی.
بازخوانی یک کمدی سیاسی ; نگاهی به فیلم مصادره

بازخوانی یک کمدی سیاسی ; نگاهی به فیلم مصادره

فیلم مصادره اولین ساخته مهران احمدی، بازیگر پر سابقه سینمای ایران، فیلمی کمدی است که تلاش می‎کند با تصویرگری برخی از معضلات فرهنگی جامعه از منظر متفاوتی به مقولاتی بپردازد که به طور جدی جامعه ایرانی معاصر را تهدید می‎کنند.

پر بازدیدترین ها

No image

ارزش هایی که فراموش کرده‌ایم

آیا استراتژی مقابله با شبکه‌های ماهواره‌ای، لاجرم به افزایش تعداد شبکه‌های داخلی و تکثّر برنامه‌های همزمان می‌انجامد؟ آن هم در شرایطی ‌که در تأمین برنامه‌های مناسب و کیفی برای همان شبکه‌های قدیمی نیز با چالش‌های جدّی روبه‌رو هستیم. و آیا...
نگاهی به سریال معمای شاه | سریال های تاریخی که در تاریخ نمی مانند

نگاهی به سریال معمای شاه | سریال های تاریخی که در تاریخ نمی مانند

این روزها در باره اشتباهات تاریخی یا به اصطلاح «گاف» های سریال معمای شاه حرف ها فراوانی در شبکه های اجتماعی شنیده می شود. این ماجرا در مورد سریال کیمیا هم به وجود امد. هرچند که در مورد آن کسی برای پاسخ دادن پا به میدان نگذاشت اما در مورد سریال معمای شاه ماجرا این گونه نبود.
لحن غبار آلود یک فیلم

لحن غبار آلود یک فیلم

عنوان ایستاده در غبار، علاوه بر اشاره به سکانسی از فیلم که حاج احمد متوسلیان را بی‌سیم به دست در میان گرد و خاکِ تیر و ترکشِ‌ خمپاره‌ها، برقرار و استوار با حسی سرشار از خضوع، تصویر کرده، دلالت‌های دیگری را نیز به ذهن متبادر می‌سازد
سیری در تاریخ رابطه سینما و واقعیت | مثلث واقعیت: دیدار، پدیدار، پندار

سیری در تاریخ رابطه سینما و واقعیت | مثلث واقعیت: دیدار، پدیدار، پندار

"لرزش تصویری در فیلمی به ما القا کننده واقعی بودن صحنه ای است که میبینیم، هرچند هرگز در نگاه واقعی خود لرزشی را حس نمیکنیم ولی لرزش در فیلم موجب میشود مخاطب احساس کند، با صحنه ای واقعی روبرو است، این واقعیتی است که سینما جایگزین واقعیت میکند"
ای کاش قضاوتی در کار بود ؛ نقدی بر فروشنده فرهادی و نگاه او به اخلاق

ای کاش قضاوتی در کار بود ؛ نقدی بر فروشنده فرهادی و نگاه او به اخلاق

مسئله آقای فرهادی چیست؟ او به اخلاق سنتی باور ندارد. بارها این را گفته است که اخلاق در جامعه معاصر معنا و مساله تازه ای می‌یابد. او اخلاق سنتی را نقد می‌کند و اخلاق مدرن را هم به چالش می‌کشد.
Powered by TayaCMS