دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

دفن امام حسین(ع) و دیگر شهدای کربلا

No image
دفن امام حسین(ع) و دیگر شهدای کربلا

كلمات كليدي : امام حسين(ع)، بني اسد، دفن امام حسين(ع)

نویسنده : سيد علي اكبر حسيني

عمر بن سعد ملعون، پس از شهادت امام حسین(ع) و یاران بزرگوارش دستور داد جسدهای پلید لشکریانش را دفن کنند؛ اما پیکرهای پاک، مطهر، بی‌سر، برهنه و چاک چاک امام(ع) و یاران باوفایش بر زمین بماند. اما مدتی نگذشت که اجساد بی‌سر و مطهر شهدا با حضور امام سجاد(ع) و با کمک مردم بنی‌اسد شناسایی و به خاک سپرده شدند.

متأسفانه در منابع کهن اسلامی، در روز و چگونگی دفن آن حضرت(ع) و دیگر شهدای کربلا، میان مورخان اختلافاتی وجود دارد؛ در این مقاله سعی شده قولی که از نظر تاریخی و کلامی با انگاره‌هایی شیعی سازگارتر است انتخاب، و بدان پرداخته شود.

روز دفن شهدا

مورخان در مورد روزی که اجساد مطهر شهدا دفن شده‌اند اختلاف نظر دارند عده‌ای روز یازدهم[1] و برخی دیگر هم روز سیزدهم محرم[2] را زمان دفن شهدای کربلا بیان کرده‌اند. علما و مورخان اهل سنت، بالاتفاق بر این باورند که مراسم تدفین امام حسین(ع) و یارانش در روز یازدهم محرم سال شصت و یک هجری صورت گرفته است.[3] سرشناس‌ترین مورخان شیعه نیز با اهل سنت، در این که روز یازدهم محرم زمان دفن شهدای کربلا توسط طایفه بنی‌اسد است، موافقند. شیخ مفید در ارشاد و سید بن طاوس در لهوف و ابن شهر آشوب در المناقب از جمله بزرگانی هستند که این نظر را تأیید کرده‌اند. از جمع روایات نقل شده در این کتب، چنین برمی‌آید که دفن شهدا در همان روزی انجام گرفته که عمر بن سعد از کربلا خارج شد؛ یعنی روز یازدهم. در این صورت دفن شهدا در عصر آن روز صورت پذیرفته است؛ چرا که بنابر نقل تاریخ عمر بن سعد بعد از ظهر روز یازدهم راهی کوفه شده بود.[4]

دفن شهدا

بنا بر برخی اقوال، پس از رفتن ابن‌سعد و یارانش، جماعتی از بنی‌اسد که در نزدیکی کربلا منزل داشتند به صحنه کربلا وارد شدند و چون آن بدنهای پاک و مقدس را به آن وضع دیدند دانستند که این بدنها، اجساد مطهر حسین(ع) و یاران اوست، پس صدا به شیون و زاری بلند کردند و در شب موقعی که ایمن از دشمن بودند بر امام حسین(ع) و یارانش نماز گذاردند و آنها را دفن نمودند. امام(ع) را در موضع فعلی آن و علی اصغر را پایین پای آن حضرت(ع) دفن کردند، قبری هم برای اهل بیت امام(ع) حفر نمودند و قبری نیز برای یاران امام(ع) در پایین پای حضرت(ع) در نظر گرفتند و آنان را در آنجا به خاک سپردند. بدن مبارک عباس(ع) را نیز در همان قبری که فعلاً قبر او شناخته می‌شود و در همان جایی که به شهادت رسیده بود دفن نمودند.[5]

اما بر پایه نقلی دیگر، «دفن شهدا برای بنی‌اسد امکان پذیر نبود، زیرا آنان اهل روستاهایی بودند که در میدان نبرد شرکت نداشتند و بدون راهنمایی کسی که از همه آن شهیدان شناخت کامل داشته باشد قادر به شناسایی و دفن آنان نبودند به ویژه آن که سرهای شهدا را بریده بودند از این‌رو دفن دقیق و همراه با شناخت شهدا بدون وجود راهنمایی آگاه، امکان پذیر نبود و از سوی دیگر با توجه به این باور که کار دفن امام(ع) را کسی جز امام(ع) نمی‌تواند بر عهده بگیرد ناگزیر ما را به این مطلب می‌رساند که این راهنما باید امام سجاد(ع) بوده باشد. اما این حضور باید به صورت خارق‌العاده بوده باشد، چرا که ایشان در آن زمان در بند اسارت دشمنان به سر می‌برد.

با توجه به این گفته، برخی دیگر از مصادر شیعی چنین بیان داشته‌اند که: بنی‌اسد در دفن شهدای کربلا، متحیر و سرگردان بودند، چرا که کوفیان بین سرها و بدنهای شهدا جدایی انداخته بودند و بدنها قابل شناسایی نبودند. در این هنگام امام سجاد(ع) به کربلا تشریف آوردند و آنان را در این امر یاری کردند. ایشان با یاری مردان بنی‌اسد نخست پیکر مطهر پدر بزرگوارشان را پیدا کردند و پس از گریه زاری فراوان، آن را روی قطعه حصیری ‌گذاشتند و به آرامگاه فعلی‌اش آوردند؛ سپس اندکی از خاک محل دفن را کنار زدند قبری ساخته و پرداخته ظاهر شد. سپس امام زین‌العابدین(ع)، دستها را زیر بدن مبارک امام حسین(ع) قرار دادند و فرمودند: «بسم الله و فی سبیل الله و علی ملة رسول الله صدق الله و رسوله ما شاء الله،و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم.» آن گاه به تنهایی، بدن مطهر را در داخل قبر گذاشت؛ ایشان در حالی که دیگران را از کمک در تدفین امام(ع)، باز می‌داشت فرمودند: «با من کسانی هستند که مرا یاری دهند.» وقتی حضرت(ع) بدن را در قبر نهاد صورت مبارکش را بر گلوی بریده ابی عبدالله الحسین(ع) نهاد و در حالی که اشک بر گونه‌هایش جاری فرمود: «طوبی لأرض تضمنت جسدک الطاهر فان الدنیا بعدک مظلمه و الآخره بنورک مشرقه و اما اللیل فمسهد و الحزن فسرمد او یختار الله لاهل بیت دارک التی انت بها مقیم و علیک منی السلام یابن رسول الله و برکاته؛ چه مبارک است زمینی که بدن مطهر تو را در برگرفته است؛ دنیا بعد از تو تاریک است و آخرت با نور جمال تو روشن و نورانی. بعد از تو شبهای‌مان سخت و حزنهایمان طولانی است؛ تا آن زمان که خداوند سر منزلی را که تو مقیم آن شده‌ای برای اهل بیت(ع) و خاندانت اختیار کند ای زاده رسول خدا(ص) سلام و رحمت خدا و برکات او بر تو باد.» آنگاه قبر را پوشانید و با انگشت مبارک روی قبر امام(ع) نوشتند: «هذا قبر الحسین بن علی بن ابیطالب(ع) الذی قتلوه عطشانا غریبا.» سپس برادر گرامی‌اش -علی اکبر(ع)- را در پایین پای امام(ع) دفن کردند و بقیه هاشمیین و اصحاب را در قبر دیگر در زیر پای امام حسین(ع) دفن نمودند. سپس امام(ع) به همراه بنی‌اسد به نهر علقمه رفتند؛ در آنجا با مشاهده پیکر پاک عمویش -عباس(ع)،- خود را بر روی بدن ابوالفضل(ع) افکند و گلوی مبارکش را بوسید. امام(ع) در حالی که به شدت می‌گریست، ‌فرمود: «علی الدنیا بعدک العفا یا قمر بنی‌هاشم و علیک منی السلام من شهید محتسب و رحمة الله و برکاته؛ بعد از تو ای قمر بنی‌هاشم خاک بر سر این دنیا؛ و سلام من به تو و رحمت و برکات الهی بر تو باد.» آنگاه برایش قبری حفر کرد و همانند پدر شهیدش به تنهایی او را درون قبر گذاشت و به بنی‌اسد فرمود: «کسی با من هست که کمکم می‌کند» سپس بدن شریف عباس(ع) را دفن کردند.»[6]

این گزارش به وسیله روایتی که از امام رضا(ع) نقل شده نیز تأیید می‌شود. راوی می‌گوید: «من نزد امام رضا(ع) بودم که علی بن ابی‌حمزه، ابن‌سراج و ابن‌مکاری بر حضرت(ع) وارد شدند. علی پس از گفتگو با حضرت(ع) درباره امامت ایشان، گفت: "از پدران شما برای ما روایت کرده‌اند که کار امام(ع) را کسی جز امامی مانند خودش بر عهده نمی‌گیرد.[پس چگونه است که پس از شهادت پدر بزرگوارتان امام موسی کاظم(ع) شما حضور نداشتید و متقبّل امر کفن و دفن ایشان نشدید]" امام(ع) فرمود: "بگو ببینیم حسین بن علی(ع) امام بود یا غیر امام؟" گفت: "امام(ع) بود". فرمود: "چه کسی عهده‌دار کارش بود." گفت: "علی بن الحسین(ع)" فرمود: "علی بن الحسین(ع) کجا بود." گفت: "در کوفه در زندان ابن‌زیاد." امام(ع) فرمود: "چگونه در حالی که زندانی بود عهده‌دار کار پدرش گردید." گفت: "دور از چشم آنان رفت و پدرش را کفن و دفن نمود و بازگشت." امام(ع) فرمود: "آن کسی که به علی بن الحسین(ع) امکان داد به کربلا برود و کار پدرش را بر عهده بگیرد به صاحب این امر نیز امکان می‌دهد که به بغداد برود و کار پدرش را عهده‌دار گردد."»[7]

آنچه که در این روایت به صراحت بدان اشاره شده است خارق‌العاده بودن حضور امام سجاد(ع) در کربلا و همراهی با بنی‌اسد در تدفین شهدای کربلا است.

همچنین نقل شده است که به هنگام دفن شهدای کربلا اقوام و خویشاوندان و به نقلی مادر حر بن یزید ریاحی، جنازه او را به محلی که اکنون به آرامگاه حر بن یزید ریاحی معروف است بردند و در آنجا دفن نمودند.[8]

همچنین نقل است طایفه بنی‌اسد راضی نشدند که پسر عم خویش - حبیب بن مظاهر - با دیگر یاران امام(ع) دفن شود از این‌رو او را در جایی جدا از دیگران و در محلی در بالا سر امام(ع) که امروز به قبر حبیب شناخته شده است دفن کردند.[9]

مقاله

نویسنده سيد علي اكبر حسيني

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

فرزند کمتر، یا زندگی بهتر؟ مسئله این است

فرزند کمتر، یا زندگی بهتر؟ مسئله این است

خجالت نکش در نگاه اول فیلم تقابل‌هاست در یک زمینه طنز که مدام به مخاطب یادآور می‌شود چه جای خنده؟ فیلم را می‌توان در چند مضمونِ دوگانه بیان و نقد کرد. همان مضامین دوگانه‌ای که ساختار روایی فیلم را هم می‌سازند: دوگانه روستایی – شهری، دوگانه‌ی سپهر سیاسی - زندگی روزمره، دوگانه‌ی برنامه‌ریزی‌های سیاست اجتماعی و در نهایت دوگانه اراده – تقدیر که سکانس‌های انتهایی فیلم را شکل می‌دهد.
ایستاده در غبار نگاهی به «لاتاری» اثر محمدحسین مهدویان

ایستاده در غبار نگاهی به «لاتاری» اثر محمدحسین مهدویان

«لاتاری» فیلم موفقی است در جذب مخاطب عمومی سینمای ایران و البته فتح گیشه. فیلمی که توانسته جمیع جوانب امر را در حوزه جذابیت بخشی اینچنینی به خوبی و با فراست فراهم کند و به مقصود رسد. لاتاری فیلم مخاطب عام است.
عشق امیر به نوشین ; یادداشتی بر فیلم لاتاری

عشق امیر به نوشین ; یادداشتی بر فیلم لاتاری

راجر ایبرت بزرگترین منتقد آمریکایی معتقد است کار فیلم، برانگیختن تفکر مخاطب است. فیلمی قابل اعتنا و نقد است که خواب آسوده را از مخاطب بستاند. قطعاً هر فیلمی نماینده انعکاس اندیشه در جامعه مقصد است. در حقیقت فیلم ها ارزش ها و حقایق فراموش شده جوامع را آشکار می سازند.
انسان های هم عصر ما ; نگاهی به فیلم خرگیوش

انسان های هم عصر ما ; نگاهی به فیلم خرگیوش

خرگیوش اولین فیلم مانی باغبانی تجربه‌ای قابل قبول است اما کاستی‎های بسیاری در پردازش موضوع‌هایی دارد که سعی کرده است در فیلم به آنها بپردازد؛ مقوله‎هایی مثل بیماری رو به مرگ نزدیکان، تلاش‌های علمی یک نخبه جوان، ازدواج‎های پنهانی و مفهوم شادی.
بازخوانی یک کمدی سیاسی ; نگاهی به فیلم مصادره

بازخوانی یک کمدی سیاسی ; نگاهی به فیلم مصادره

فیلم مصادره اولین ساخته مهران احمدی، بازیگر پر سابقه سینمای ایران، فیلمی کمدی است که تلاش می‎کند با تصویرگری برخی از معضلات فرهنگی جامعه از منظر متفاوتی به مقولاتی بپردازد که به طور جدی جامعه ایرانی معاصر را تهدید می‎کنند.

پر بازدیدترین ها

ای کاش قضاوتی در کار بود ؛ نقدی بر فروشنده فرهادی و نگاه او به اخلاق

ای کاش قضاوتی در کار بود ؛ نقدی بر فروشنده فرهادی و نگاه او به اخلاق

مسئله آقای فرهادی چیست؟ او به اخلاق سنتی باور ندارد. بارها این را گفته است که اخلاق در جامعه معاصر معنا و مساله تازه ای می‌یابد. او اخلاق سنتی را نقد می‌کند و اخلاق مدرن را هم به چالش می‌کشد.
No image

ارزش هایی که فراموش کرده‌ایم

آیا استراتژی مقابله با شبکه‌های ماهواره‌ای، لاجرم به افزایش تعداد شبکه‌های داخلی و تکثّر برنامه‌های همزمان می‌انجامد؟ آن هم در شرایطی ‌که در تأمین برنامه‌های مناسب و کیفی برای همان شبکه‌های قدیمی نیز با چالش‌های جدّی روبه‌رو هستیم. و آیا...
آشوبی برای هیچ

آشوبی برای هیچ

آشوب، هفتمین و آخرین فیلم کاظم راست گفتار روایت زندگی جوان شهرستانی‌ای است که رو به تهران می‌آورد تا شاید موفقیت را در تهران در آغوش کشد؛ داستانی که کمابیش در طول تاریخ معاصر بسیار تکرار شده است و همواره یکی از داستان‌های مکرر در بین سینماگران یا داستان‌نویسان ما بوده است.
نگاهی به سریال معمای شاه | سریال های تاریخی که در تاریخ نمی مانند

نگاهی به سریال معمای شاه | سریال های تاریخی که در تاریخ نمی مانند

این روزها در باره اشتباهات تاریخی یا به اصطلاح «گاف» های سریال معمای شاه حرف ها فراوانی در شبکه های اجتماعی شنیده می شود. این ماجرا در مورد سریال کیمیا هم به وجود امد. هرچند که در مورد آن کسی برای پاسخ دادن پا به میدان نگذاشت اما در مورد سریال معمای شاه ماجرا این گونه نبود.
فرزند کمتر، یا زندگی بهتر؟ مسئله این است

فرزند کمتر، یا زندگی بهتر؟ مسئله این است

خجالت نکش در نگاه اول فیلم تقابل‌هاست در یک زمینه طنز که مدام به مخاطب یادآور می‌شود چه جای خنده؟ فیلم را می‌توان در چند مضمونِ دوگانه بیان و نقد کرد. همان مضامین دوگانه‌ای که ساختار روایی فیلم را هم می‌سازند: دوگانه روستایی – شهری، دوگانه‌ی سپهر سیاسی - زندگی روزمره، دوگانه‌ی برنامه‌ریزی‌های سیاست اجتماعی و در نهایت دوگانه اراده – تقدیر که سکانس‌های انتهایی فیلم را شکل می‌دهد.
Powered by TayaCMS