نویسنده: محمد صمدپور شربیانی
چکیده
در خیلی از ادیان مشاهده میکنیم که برای اعمال و رفتار و گفتار انسان مقررات ویژهای قرار داده شده است. برای برخی از اعمال نوید پاداش و جایزه و برای برخی دیگر از اعمال بیم مجازات و عذاب داده شده است. از طرف دیگر خداوند به صفاتی چون عدالت و مهربانی توصیف شده و خلقت جهان هستی و انسان نیز با این اوصاف ارتباط داده شده است. در ذهن برخی، توهم ناسازگاری بین این دو حقیقت پیش آمده و میآید. این توهم میگوید عقل انسان نمیتواند وجود این عذابهای شدید و دردناک را از خداوند قبول کند خداوندی که از خلقت قصد رساندن خیر و فیض داشته و خود را به مهربان و بخشنده و عدالتپیشه توصیف نموده است؛ پس خداوندی که چنین وعدههایی میدهد نمیتواند مهربان، بلکه عادل باشد. متکلمان شیعه توجه ویژهای به این مسئله در نوشتههایشان در بخشهایی چون خلقت جهان و انسان و معاد داشتهاند. در این نوشتار به پاسخهای مطرح شده در این خصوص میپردازیم.
مقدمه
این نوشتار در واقع ناظر به بخش دوم از مقالهی «آیات بیعدالتی خداوند در قرآن» میباشد نویسندهی مقاله دو دسته از آیات قرآن را برای بیعدالتی و نامهربانی خداوند کنار هم چیده بود. در دستهی اول از آیات به خداوند نسبت گمراه ساختن بدکاران و کافران داده شده بود که این امر را در بخش اول این نقد با عنوان «گمراه کردن بدکاران توسط خداوند!» بررسی کرده و نتیجه گرفتیم که این گمراه ساختن ابتدائی نیست و با تصمیم و انتخاب خود کافران و بدکاران است و مسئولیت این گمراهی بر عهدهی انسان میباشد نه خداوند. در دستهی دوم از آیات، نویسندهی مقالهی مورد نظر، شمردن عذابهای مختلف برای بدکاران در قرآن را دلیلی بر بیعدالتی و مهربان نبودن خداوند و خشونت او گرفته است و معتقد است که چنین تهدیداتی از طرف خداوند راهی را برای اثبات مهربان بودن او نمیگذارد.
این استدلال در نهایت ضعف و سستی است و برای نقد این مدعا از دو گونه دلیل میتوان استفاده کرد: شواهد نقضی و پاسخهای حلی.
الف. شواهد نقضی
در بین انسانها که ادعای عقلانیت میکنند قوانینی وجود دارد همین حقوق بشر که نوشتهی مقدسی برای دین ستیزان است مجازاتی برای برخی تخلفات و جرمها تعیین کرده است. آیا به نظر این دین ستیزان وضع چنین مجازاتی نشان از بیرحمی و خشونت نویسندههای چنین قوانینی است؛ یا اینکه دلیلی بر عقلانیت و درایت آنهاست که برای برقراری عدالت و نظم و در نهایت، رفاه و آسایش فردی و اجتماعی چنین مجازاتی را تعیین نمودهاند؟
ب. پاسخ حلّی (نظریه تجسم اعمال)
در فرهنگ و تفکر شیعه عنوانی را مییابیم به نام «تجسم اعمال»[1]؛ نظریهی تجسم اعمال به خوبی نشان میدهد که دادن وعدهی عذاب به بدکاران دلیل نامهربانی خداوند نیست؛ بلکه هر عملی که در این دنیا به وقوع میپیوندد صورت و حقیقتی به خود میگیرد که همان شکل و حقیقت در دنیای پس از مرگ حاضر میشود و همواره همراه انسان است. اگر خوب باشد انسان را مسرور و شادمان و متلذّذ خواهد ساخت و اگر بد باشد انسان را معذّب و گرفتار خواهد نمود. پس عذاب بدکاران عین عدالت الهی است.[2]
متفکران شیعه با الهام از قرآن و اشارات و فرمایشات امامان معصوم(ع) معتقد هستند که اعمال انسان، روح و حقیقتی دارد؛ یعنی با فعل و رفتار انسان هویت و حقیقتی به وجود میآید و این هویت و حقیقت همراه اوست؛ بلکه خود اوست و در روز قیامت همان هویت و حقیقت حاضر میشود. روح انسان در این دنیا مانند فلز گداختهای است که در قالب انگیزهها و عملها و رفتارها و گفتارها شکل مییابد. با اعمال و رفتار خوب، روح شکل خوبی پیدا میکند و با اعمال و رفتار بد، شکل بدی به خود می گیرد و در واقع همین شکل خوب، موجب سعادت و لذت و خوشی در آن دنیا میشود و شکل بد زحمت و رنج و عذاب را برای صاحبش در پی دارد. چنین نیست که پس از مرگ انسانی را به دوزخ افکنند و انسان دیگر را در باغی پر از ناز و نعمت و خوشی رها سازند؛ بلکه این نعمتها و آن عذابها همراه انسان است و انسان با خود و از این جهان به آن جهان میبرد. چگونه است که بچهای ناقص و یا بیمار متولد میشود و در این صورت نمیتوان گفت که بچه در این دنیا دچار نقص و بیماری شده است. چرا که بیماری و ضعف را از دنیای جنین به همراه آورده است و با این نقص زندگی می کند. و رازش همین است که امام معصوم(ع) نسبت جهان پس از مرگ به این دنیا را به نسبت این جهان به جهان رحم مادر تشبیه نموده است. در واقع این تشبیه قاعدهای است که نتایج زیادی میتوان استنباط کرد. همانطور که بچه در شکم مادر باید ابزاری را برای زندگی خوب و آرام و بدون رنج و عذاب در این دنیا بهدست آورد، همانگونه انسان برای داشتن زندگی خوب و بدون عذاب در جهان ابدی باید ابزاری را در این دنیا کسب کند، راه کسب این ابزار همان انگیزهها و عملها و رفتارها و گفتارهای انسان است، هرگونه بکارد همانگونه درو خواهد کرد. پس بنابراین وقتی خداوند خبر از عذابهای دردناک در آن دنیا میدهد در واقع از این واقعیت پرده برمیدارد که برخی از انگیزهها و رفتارها و گفتارها لزوماً به چنین نتیجهای منجر میشود و انسان را از رسیدن به آن نتیجه برحذر میدارد و این خود هدایتی تشریعی است که طی آن خداوند راه را به انسان نشان میدهد و این کار نهایت لطف و مهربانی از طرف خداوند به بندهاش میباشد.
مثال سادهای برای تجسم اعمال
شخصی در طول زندگیاش تحصیل علم میکند و موفق به اخذ مدرک دکترا میشود یا سمت مهمی در شرکت یا ادارهای بهدست میآورد یا در رشتهای ورزشی دارای مقام جهانی و مدال میشود، این افتخارات صورتی پیدا میکند و مردم هرجا این شخص را میبینند یا نام او را میشنوند بلافاصله درجه و مدرک و افتخارات او را در ذهن میآورند خوشحال و خوشوقت میشوند و او را احترام میکنند. یا شخصی کارهای بدی چون دزدی، ظلم و تعدّی به مردم انجام میدهد مردم هر موقع او را میبینند یا از او یاد میکنند چهرهی خشن و بدی از او در ذهن دارند و از یاد و نام او متنفر میشوند. حتی انسانهایی مانند دانشمندان و شاعران معروفی چون سعدی، حافظ، ابوعلی سینا، ابوریحان بیرونی و... که قرنها از حیات آنها میگذرد مردم هنوز شخصیت آنها را در یاد و خاطره و ذهنشان زنده نگاه میدارند. در همهی این موارد اعمال شخص، حتی در برخی مواردی که خود شخص از بین رفته است، اما انگار یاد و خاطره و اثر اعمال و خود اعمال به حقیقتی تبدیل شده است و ماندگار و باقی است.
دلایل نظریه تجسم اعمال
دانشمندان علم کلام و تفسیر شیعه، دلایلی را از قرآن برای این نظریه اقامه کردهاند[3] که تنها بهصورت خلاصه متذکر میشویم:
1. «یوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ مِنْ خَیرٍ مُّحْضَرًا»[4] روزى که هر کسى آنچه کار نیک بهجاى آورده و آنچه بدى مرتکب شده حاضر شده مىیابد. یعنی خود عمل را بهصورت مجسم شدهای میبیند.
2. «وَأَن لَّیسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى، وَأَنَّ سَعْیهُ سَوْفَ یرَى»[5] و اینکه براى انسان جز حاصل تلاش او نیست، و کوشش او بهزودى دیده خواهد شد. در این آیه بیان شده است که خود عمل انسان در آخرت دیده خواهد شد.
3. «یوْمَئِذٍ یصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا لِّیرَوْا أَعْمَالَهُمْ، فَمَن یعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیرًا یرَهُ، وَمَن یعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یرَهُ»[6] آن روز (قیامت) مردم پراکنده برآیند تا کارهایشان به آنان نشان داده شود، پس هر که هموزن ذرهاى نیکى کند آن را خواهد دید، و هر که هموزن ذرهاى بدى کند آن را خواهد دید. باز در این آیه تصریح شده است که عمل انسان حتی اگر یک ذره باشد در روز قیامت دیده خواهد شد.
4. «وَ وُضِعَ الْکِتَابُ فَتَرَى الْمُجْرِمِینَ مُشْفِقِینَ مِمَّا فِیهِ وَیقُولُونَ یا وَیلَتَنَا مَالِ هَذَا الْکِتَابِ لَا یغَادِرُ صَغِیرَةً وَلَا کَبِیرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا وَوَجَدُوا مَا عَمِلُوا حَاضِرًا»[7] و کارنامه [عمل شما در میان] نهاده مىشود آنگاه بزهکاران را از آنچه در آن است بیمناک مىبینى و مىگویند اى واى بر ما این چه نامهاى است که هیچ [کار] کوچک و بزرگى را فرو نگذاشته جز اینکه همه را به حساب آورده است و آنچه را انجام دادهاند حاضر یابند و پروردگار تو به هیچ کس ستم روا نمىدارد.
5. خداوند در برخی از آیات قرآن کریم به حقیقت برخی از اعمال بدکاران اشاره میکند: «إِنَّ الَّذِینَ یأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا یأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَیصْلَوْنَ سَعِیرًا»[8] در حقیقت کسانى که اموال یتیمان را به ستم مىخورند جز این نیست که آتشى در شکم خود فرو مىبرند. آری خوردن مال یتیم در همین دنیا هم آتش است، اما این حقیقت در این دنیا قابل رویت نیست جز برای معدودی از انسانها. در آیهای دیگر حقیقت و باطن غیبت کردن را خوردن گوشت مردار برادر معرفی میکند: «وَلَا یغْتَب بَّعْضُکُم بَعْضًا أَیحِبُّ أَحَدُکُمْ أَن یأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیتًا فَکَرِهْتُمُوهُ»[9] و بعضى از شما غیبت بعضى نکند آیا کسى از شما دوست دارد که گوشت برادر مردهاش را بخورد از آن کراهت دارید. همچنین از طرف امامان معصوم(ع) باطن خیلی از اعمال بد معرفی شده است.
6. «عَلِمَتْ نَفْسٌ مَّا أَحْضَرَتْ»[10] باز خداوند در این آیه بیان میدارد که انسان در روز قیامت اعمالش را حاضر در مقابل چشمانش خواهد یافت.
عذابهای شدید
مولف مقاله از وجود عذابهای شدید، خشن و وحشتناک، بیعدالتی و نامهربانی خداوند را نتیجه گرفته است. ما علاوه بر اینکه بر وجود اینگونه عذابها تاکید میکنیم در این زمینه نکاتی را متذکر شویم:
1. این عذابهای شدید قراردادی و اعتباری نیستند؛ بلکه نتیجهی حقیقی و تکوینی اعمال خود انسان میباشند.
2. آری رابطهی تکوینی بین اعمال بد و عذابهای شدید توسط خداوند ایجاد شده است و این امر میتواند به دلایلی باشد:
الف: هرچه جرم و بدیِ کار، سنگینتر باشد مجازات نیز سنگینتر خواهد بود و این امری عقلانی و پذیرفته شده است.
ب. وجود چنین مجازاتی بدین جهت است که آنها که شوق رشد و تکامل و رسیدن به نعمتهای بهشتی را ندارند لااقل بهخاطر ترس از عقاب و مجازات به این هدف نائل گردند. و این لطفی از جانب الهی است.[11]
ج. وجود مجازات برای اعمال بد انسان، بهویژه مجازات شدید، مقتضای عدل الهی است.[12] چرا که طبق عدالت نه تنها لازم است نیکوکار به پاداش و مجرم و بدکار به مجازات برسد؛ بلکه هر مجرمی باید به اندازه بدی و سنگینی جرمش عقاب و مجازات گردد نه کمتر و نه بیشتر. پس «عدالت و وصف شدیدالعقاب بودن مقتضی کیفر است.[13]
خداوند خود در قرآن کریمش چنین میفرماید:
«وَنَضَعُ الْمَوَازِینَ الْقِسْطَ لِیوْمِ الْقِیامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیئًا وَإِن کَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ أَتَینَا بِهَا وَکَفَى بِنَا حَاسِبِینَ»
و ترازوهاى داد را در روز رستاخیز مىنهیم پس هیچ کس در چیزى ستم نمىبیند و اگر عمل هموزن دانه خردلى باشد آن را مىآوریم.[14]
نتیجه:
با بررسی مسئلهی وعدههای عذاب که در قرآن آمده است به این نتیجه میرسیم که خود عمل ناپسند که انسان مرتکب میشود دارای حقیقتی است که این حقیقت دردناک و غیرقابل تحمل است منتها در این دنیا قابل درک و مشاهده نیست و با انتقال به عالم دیگر این درک فعال میشود. و در واقع وجود عذاب نتیجهی کار بد بوده و گریزی از آن نیست. و طبیعتاً نوع عذاب و مجازات متناسب با کار بد و نوع جرم بوده و هرچه جرم سنگینتر باشد مسلماً مجازات و کیفر آن نیز شدیدتر و دردناکتر خواهد بود. بنابراین آگاهی دادن خداوند به انسان در مورد وجود عذابهای شدید و دردناک برای برخی نیتها و عملها و بیم دادن انسان از آنها، نشان از نهایت رحمت و شفقت و مهربانی خداوند نسبت به بندگان خویش است. چرا که با این کار زمینهای را برای انسان فراهم میکند تا زندگی سعادتمند و بدون عذاب و همراه با لذت و خوشی را برای خود رقم بزند.
فهرست منابع
- قرآن کریم.
- 1. جوادی آملی، عبدالله؛ تفسیر موضوعی قرآن کریم، معاد در قرآن، اسراء، قم، 1381ش.
- 2. حلی، حسن بن یوسف؛ نهج الحق و کشف الصدق، قم، دارالهجره، 1407ق.
- 3. خمینی، سید مصطفى؛ تفسیر القرآن الکریم، مؤسسة تنظیم و نشر آثار إمام الخمینی، چاپ اول، 1418ق.
- 4. سبحانی تبریزی، جعفر؛ الهیات، قم، موسسة الامام الصادق(ع)، 1417ق، چاپ چهارم .
- 5. سبزواری، ملا هادى؛ شرح الأسماء الحسنى، قم، منشورات مکتبة بصیرتی.
- 6. شبر، عبدالله؛ تفسیر شبر، ناشر: سید مرتضى رضوی، 1385ق، چ سوم.
- 7. طالقانی، نظرعلی؛ کاشف الاسرار، بهکوشش مهدی طیباول، تهران، رسا، 1379ش، چاپ دوم.
- 8. طباطبائی، محمدحسین؛ المیزان، قم، منشورات جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة.
- 9. قدردان قراملکی، محمدحسن؛ جهنم چرا؟، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، 1379، چاپ دوم.
- 10. مجلسی، محمدباقر؛ بحارالانوار، دار احیاء التراث العربی.
- 11.مصباح یزدی، محمدتقی؛ معارف قرآن، ج3، انسان شناسی(مشکات)، قم، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ دوم، 1388.
- 12. مکارم شیرازی، ناصر؛ الامثل فی تفسیر کتاب الله المنزل.