نویسنده: علیرضا حاج حسینی – مهناز حسینی
چکیده
نوشتار حاضر نقدی است بر مقاله «اندر مضرات روزه». در مقاله مزبور با برداشتی نادرست از روزه اسلامی، این دستور الهی به عنوان حکمی غیر مفید، بلکه مضر به حال فرد و جامعه معرفی شده است. در پاسخگویی به مقاله مذکور، در نوشتار حاضر با مراجعه به منابع دینی اسلام و با روشی علمی و عقلایی، نادرستی گفتار نویسنده را به تصویر میکشیم.
مقدمه
در بخش اول این نوشتار تحت عنوان «روزه از منظر دین اسلام» به نقد بخشی از مقاله «اندر مضرات روزه» پرداختین. نویسنده مقالهی مذکور پس از بررسی تاریخی روزه و معرفی روزه در اسلام با انواع آن، به تبیین مضرات جسمی و روانی روزه بر شخص روزهدار میپردازد و در پایان مقاله خود تاثیر منفی روزهداری بر اجتماع را بیان میکند. در پاسخگویی به نویسنده مقاله مورد نظر، در این بخش از نوشتار خود، به نقد گفتار وی پیرامون مضرات فردی و اجتماعی روزه خواهیم پرداخت.
آثار جسمی روزه بر بدن
نویسنده، دینسالاران را متهم میکند که از قدیم و ندیم در تلاش بودهاند تا روزه را با توسل به دانش پزشکی توجیه کنند و آن را نیاز اجتنابناپذیر بهداشتی برای بدن قلمداد نمایند؛ اما به گفته او روزهداری برای اکثریت مردم که از سوء تغذیه رنج میبرند زیان بخش است به خصوص انسانهای زحمتکشی که مجبورند ساعتها در زیر آفتاب کار کنند. وی همین مطلب را دلیلی بر افزایش تعداد مراجعین به بیمارستانها و استفاده از داروهای قلبی و گوارشی، در ماه رمضان میداند. عوارض دیگر سوء تغذیه ناشی از روزه را خستگی و کاهش مصونیت بدن معرفی میکند و این را چراغ سبزی برای ابتلای فرد به انواع بیماریها میبیند و به ما خبر میدهد که تمام عوارض پیشگفته در رابطه با انسانهای فقیر روزهدار در ایران دیده شده است. در ادامه، روزه را بدترین عامل در تشدید بیماریهای عضلانی و استخوانی و کسانی که وزنشان پایینتر از حد معمول است یا از بیماریهای قلبی و گوارشی رنج میبرند دانسته و روزهداری را برای زنان باردار، پیران، کودکان و نوجوانان در حال رشد، سمی کشنده میپندارد و اینکه موجب پایین آمدن فشار خون و افزایش ضربان قلب و تشدید بیماریهای عروقی میشود.
هر چند روزه اگر با تمامی معیارهای اسلامی انجام پذیرد میتواند برای بدن بسیار مفید باشد[1] اما این نه تمام هدف از تشریع روزه است و نه در اثباتش وابسته به دانش پزشکی است. اگرچه نویسنده از افزایش آمار بیماران قلبی و گوارشی در ماه روزه (البته بدون ارائه مستندی در این باب) خبر میدهد اما بهتر بود قبل از اینکه دین را به عنوان متهم اصلی معرفی نماید دستورالعمل اسلام را در این رابطه میدید و عمل دینداران را با آن مقایسه مینمود. به طور کل میتوان آنچه که ذهن نویسنده را پریشان و احساساتش را جریحهدار نموده را تصویری نادرست از حکم روزه اسلامی دانست چراکه روزهداری در اسلام مشروط به شرایطی است که توان جسمی فرد در انجام آن یکی از مهمترین آنهاست به گونهای که تخطی از این شرط هم حرام الهی شمرده شده است و هم روزه شخص روزهدار پذیرفته نخواهد بود. به فتوایی در این رابطه توجه نمایید:
«یکى دیگر از شرائط صحت روزه، نداشتن بیمارى یا درد چشم است؛ البته بیمارى و درد چشمى که روزه برایش ضرر دارد؛ یعنى درد آنرا شدیدتر و یا بهبودش را دیرتر و یا خرابى و بیماریش را شدیدتر مىسازد؛ حال چه اینکه یقین به این آثار سوء داشته باشد و یا صرفا احتمال آنرا بدهد که باعث دلواپسى و ترسش باشد، و همچنین [است] کسی که مىترسد اگر روزه بگیرد دچار بیمارى و ضرر شود؛ البته این [ترک روزه به سبب ترس] در صورتى است که ترس او منشائى عقلانى و قابل اعتناء نزد عُقلا داشته باشد که در اینصورت نیز روزهاش صحیح نیست و جایز بلکه واجب است بر او که افطار کند، و اما صرف ضعف و سستى مجوز افطار نیست هرچند که ضعف مفرط باشد؛ بله اگر به حدى برسد که عادتاً قابل تحمل نیست جائز است افطار کند، و اگر به خیال اینکه روزه برایش ضرر ندارد روزه بگیرد و بعد از فراغت از آن معلوم شود که اشتباه کرده و از ناحیه روزه صدمه دیده در صحت آن روزه اشکال است بلکه صحیح نبودن آن خالى از قوت نیست.»[2]
این فتوا به خوبی پاسخگوی اشکالات نویسنده است و از این رو کلام در این موضوع را کوتاه میکنیم و قضاوت را به مخاطبان میسپاریم.
آثار روانی روزه بر روزهدار
نویسنده، روزهداری در کشورهای اسلامی را موجب تاثیرات مخرب روانی هم بر روزهداران و هم روزهخواران میداند و در توضیح این مطلب به نکات ذیل اشاره میکند:
الف) تشنگی و گرسنگی عاملی در دچار شدن به عصبانیت و کجخلقی است.
ب) فردی که نتوانسته روزه بگیرد احساس گناه مینماید و این احساس تا پایان عمر در او باقی میماند و وی را دچار افسردگی میکند و چه بسا از ترس عذاب آخرت و آتش جهنم تا آخر عمر در حالت وحشت روحی به سر برد. همچنین کسانی که به سبب پیری یا بیماری نتوانند تا آخر عمر روزه بگیرند باید تا آخر عمر بار گناه مرتکب نشده را بدوش کشند و بترسند و بلرزند و مرتباً ذکر بگویند و استغفار کنند.
ج) محدودیت در رابطه جنسی زن و شوهر (اجازه رابطه جنسی فقط از افطار تا سحر به شرط غسل نمودن پیش از طلوع آفتاب) هم علیه طبقه فقیر جامعه است که مجبورند بیرون از خانه به حمام روند و غسل کنند و اغلب برای انجام این کار آه در بساط ندارند؛ و هم علیه زن و شوهری که مجبورند به هم دست نزنند و محرومیت جنسی را با تمام عوارض روانی آن تحمل کنند و یا به دور از اغیار، کار خود را انجام دهند و دم نزنند و اجباراً با دروغ و ریا زندگی کنند.
د) روزهداران در شرایط گرسنگی و تشنگی تصمیماتی را در رابطه با زندگی میگیرند که با عقل سلیم سازگار نیست و با به اجرا در آوردن آنها پس از ماه روزه، تعادل زندگی خود را به هم میزنند و خود را دچار دردسر فراوان میسازند.
در پاسخ به نکاتی که نویسنده مقاله مورد نقد بیان نموده، توجه به مطالب زیر راهگشاست:
1) نسبت دادن «تشدید عصبانیت و کج خلقی در ماه روزه» به تمامی روزهداران صحیح نیست و نویسنده نیز مدرکی بر این ادعا ارائه ننموده است. به علاوه با تغذیه مناسب در دو وعده غذایی افطار و سحر میتوان مواد لازم را به بدن رساند و در این صورت دلیلی وجود ندارد تا میان روزهداری و کجخلقی ملازمه دانست. از اینها گذشته تاثیر روزهداری به خصوص در ماه رمضان بر روح و روان افراد جامعه و فضای عمومی اجتماع چنان قوی است که رفتارهای ناهنجاری چون جرم و جنایت به میزان قابل توجهی کاهش مییابد.[3] نیز، به گفته متخصصان، روزه با کاهش اضطراب و تقویت اراده، وسواس را درمان میکند و بیدار شدن در سحر برای عبادت و خوردن سحری که یک تغییر برنامه در خواب محسوب میشود، در درمان افسردگی مؤثر است.[4]
2) همانطور که در رسالههای عملیه آمده است کسی که به دلیل موجهی نتواند در ماه رمضان روزه بگیرد میتواند با قضا نمودن روزه یا دادن کفاره (با توجه به مورد هر یک)[5] از عهده آن خارج شود و چانچه شخصی که کفاره روزه بر او واجب شده توانایی جسمی و مالی برای انجام آن احکام را ندارد با یک استغفار از عهده روزههای واجب خارج میشود.[6] آیا با این وجود جایی برای افسردگی یا ترس از عذاب اخروی یا بار گناه به دوش کشیدن باقی میماند. پاسخ این سوال را به خواننده گرامی واگذار میکنیم.
3) اسلام دین اعتدال است و احکامش را بر پایه اعتدال عرضه نموده است. شب هنگام که طبیعتاً زمان استراحت و گرد آمدن اعضای خانواده است را برای روابط زناشویی قرار داد و روز هنگام را زمان روزهداری و پرهیز، تا به این وسیله ضمن تاکید بر انجام تکالیف انسانپرور و پاسخگویی به نیازهای روحانی و توجه به زندگی اخروی، نیازهای غریزی و ضروری زندگی دنیوی وی نیز تامین شود. آیا مرد و زنی که به این حد راضی نیستند و جانب افراط را در پیش گرفتهاند مستحق مذمت هستند یا روزه اسلامی؟
اسلام در تشریع حکم روزه بسان دیگر احکامش، توانایی افراد را از نظر دور نداشته و کسانی که قادر به انجام هر کدام از تکالیف الهی نیستند را با معرفی تکلیفی جایگزین و در حد توان، راهنمایی کرده است؛ به عنوان مثال: کسی را که غسل به گردن دارد اما توانایی تهیه آب را ندارد به انجام تیمم امر نموده است.[7]
4) بدون شک هر کدام از پرخوری و سوء تغذیه برای بدن و فعالیتهای ذهنی مضر است و بهترین شیوه، رعایت اعتدال در تغذیه است ولی سؤال اینجاست که آیا روزهداری با دو وعده غذایی افطار و سحر همراه با رعایت توصیههای لازم پزشکی در این خصوص، را میتوان سوء تغذیه نام نهاد؟ آیا با رعایت این شرایط، فعالیت ذهن مختل میشود؟ ادعای نویسنده در این خصوص نیز بیدلیل است.
توجه به این نکته نیز خالی از لطف نیست که نویسنده، ماه رمضان را ماه رنج و فشار زن و مرد و کودک و پیر معرفی میکند و در ادامه مینویسد: «بیخود نیست که مسلمانان در پایان ماه روزه جشن میگیرند زیرا بار سنگینی را بر زمین گذاشتهاند.» و آنگاه به تمسخر میگوید: «کسی نیست از آنان بپرسد چه ضرورتی داشت که خود را شکنجه دهید؟»
در پاسخ به این گفتهی حقیقتاً شگفتانگیز نویسنده، کافی است به کلامی از امام علی(ع) توجه کنیم که فرمود:
«این [عید فطر] عید کسی است که خدا روزهاش را پذیرفته، نماز او را ستوده و هر روز که خدا نافرمانی نشود، آن روز عید است.»[8]
و در کلامی دیگر فرمود:
«اى مردم! این روز شما [روز عید فطر] روزى است که نیکوکاران در آن پاداش مىگیرند و زیانکاران و تبهکاران در آن مایوس و ناامید مىگردند و این شباهتى زیاد به روز قیامت دارد. پس با خروج از منازل و رهسپارى به سوى جایگاه نماز عید، خروجتان را از قبر و رفتنتان را به سوى پروردگار به یاد آورید، و با ایستادن در جایگاه نماز، ایستادن در برابر پروردگارتان را یاد کنید، و با بازگشت به سوى منازل خود، بازگشتتان به سوى منازلتان در بهشت برین را متذکر شوید. اى بندگان خدا، کمترین چیزى که به زنان و مردان روزهدار داده مىشود، این است که فرشتهاى در آخرین روز ماه رمضان به آنان ندا مىدهد و مىگوید: هان! بشارتتان باد، اى بندگان خدا که گناهان گذشتهتان آمرزیده شد! پس به فکر آینده خویش باشید که چگونه بقیه ایام را بگذرانید؟»[9]
روزه و اثرات اجتماعی آن
نویسنده، روزهداران را متهم میکند که به زمین و زمان فخر میفروشند، خود را طلبکار جامعه میدانند و از خود سلب مسئولیت میکنند. به اعتقاد نویسنده روزه دشمنی آشکار و نهان روزهداران و روزهخواران را دامن میزند و ستیز اجتماعی را در متن جامعه قرار میدهد و دروغ و ریا را از سطح فردی به کل جامعه تعمیم میدهد. روزهدار تقوا و پرهیزگاری خود را ریاکارانه به رخ میکشد و روزه خواران از ترس جان مجبورند به روزه داری تظاهر کنند. روزه حربه دست شیادان و کلاه بردارانی است که دزدیهای کلان خود را در زیر پوشش آن پنهان میکنند. وی یکی از مخربترین پیامدهای روزه را تشدید جباریت مذهبی در جامعه میداند و در توضیح میگوید: دولت همه را مجبور به ریاضتکشی احمقانه کرده است و بر سر هر گذری گزمه گماشته تا هر که را که طبیعیترین کار لازم برای هر موجود زنده را مانند خوردن و آشامیدن و خندیدن و شادمانی کردن انجام میدهد به چماق تکفیر بکوبند. در ماه مبارک رمضان آمار حد و تعزیر (شلاق و زندان و شکنجه) بالا میرود و بدتر از همه اینکه همسایه را به جاسوسی علیه همسایه وادار میکند و تخم بیاعتمادی را در سطح جامعه – حتی در بین خانوادهها – میکارد.
نویسنده با بیان مطالب مذکور سعی دارد که چهرهای زشت از روزه و روزهداران به تصویر کشد و حال آنکه در اینجا نیز دچار جزئینگری شده است. بدون شک روزهداری - آن هم برای ساعات طولانی و در اواخر روز - تا حدودی موجب ضعف بدن میشود و شخص روزهدار از طراوت و شادابی ساعات اولیه برخوردار نیست. طبیعی است در چنین وضعیتی استراحت را جایگزین فعالیت میکند اما آیا این به معنای فخر فروشی است؟ در کشورهای اسلامی ساعات کاری متناسب با ایام روزه تنظیم میشود و چه بسیار روزهدارانی که تا بعد از ظهر فعالیتهای روزمره خود را انجام میدهند و در ساعات پایانی به استراحت میپردازند. آیا این به معنای سلب مسئولیت از خود است؟ اسلام به همان میزان که روزهداران را از ریا و فخر فروشی در مقابل دیگران منع نموده، از افرادی که به هر دلیل قادر به روزهداری نیستند خواسته است تا رعایت حال روزهدار را بنمایند و از ارتکاب اعمالی که مستلزم آزار او میشود (همچون خوردن و آشامیدن در پیش روی او) خودداری کنند. آیا این به معنای رعایت تناسب و اعتدال در جامعه اسلامی است یا دامن زدن به ستیز و دشمنی؟ آری کسانی که به حقوق دیگران احترام نمیگذارند و به قانون جامعه پایبند نیستند نه تنها در مورد روزه، بلکه هر قانونی را که منافی با آزادی مطلق خود میبینند دستآویزی برای ستیز و دشمنی قرار میدهند ولی آیا این به معنای نادرستی آن قانون است یا زیادهخواهی قانونشکن؟ عجیب است که نویسنده استفاده نابجای برخی از افراد سودجو از روزه را دلیل بر نادرستی روزهداری میبیند. چه بسیار افراد سودجویی که از عدالت، قانون و دیگر امور ارزشمند انسانی در جهت مقاصد نادرست خود بهرهبرداری میکنند؛ در این حال آیا عدالت و قانون را بایست از میان برداشت یا از سوء استفاده افراد سودجو ممانعت نمود؟ آنچه نویسنده جباریت مذهبی نام نهاده چیزی نیست جز نظارت بر اجرای درست یک قانون الهی و جلوگیری از قانون شکنان. مگر نه این است که قوانین عقلایی آن هنگام ضمانت اجرا پیدا میکنند که از عنصر مجازات چشم پوشی نشود؟ به نظر میرسد نویسنده نیز موافق است که در مورد هر قانونی و در هر جامعه قانونمداری وجود نیروهای بازدارنده که در مقابل افراد سودجو و قانونشکن ایستادگی میکنند امری ضروری است و به جاست از وی پرسیده شود آیا نام جباریت بر آن مینهد یا اجرای عدالت؟ از این که بگذریم شایسته بود نویسنده منبع خود در این ادعا که «دولت همه را مجبور به ریاضت کشی کرده و بر سر هر گذری گزمه گماشته تا هر که را که میخندد و شادمانی میکند به چماق تکفیر بکوبد» و این ادعا که «در ماه مبارک رمضان آمار حد و تعزیر بالا میرود و همسایه را به جاسوسی علیه همسایه وادار میکند و تخم بی اعتمادی را در سطح جامعه – حتی در بین خانواده ها – میکارد» را معرفی مینمود؛ چرا که به افسانه بیشتر شبیه است تا واقعیت.
در پایان و به رسم نویسنده مقاله «اندر مضرات روزه»، به نمونههایی از اشعار شاعران بزرگ در ادبیات مدون که در بیان عظمت روزه سروده شده است اشاره میکنیم:
مولوی در بزرگداشت ماه رمضان چنین میگوید:
مبارک باد، آمد ماه روزه
رهت خوش باد، ای همراه روزه
شَوَم بر بام، تا مَه را ببینم
که بودم من به جان، دلخواه روزه.[10]
و نیز میسراید:
ماه رمضان آمد، ای یار قمر سیما
بر بند سر سفره، بگشای ره بالا
بَستیم در دوزخ، یعنی طمع خوردن
بگشای در جنت، یعنی که دل روشن
بس خدمت خر کردی، بس کاه و جُوَش بردی
در خدمت عیسی هم، باید مددی کردن.[11]
ناصر خسرو قبادیانی نیز روزه را این چنین وصف میکند:
سوی بهشت عدن، یکی نردبان کنم
یک پایه از صلات و دگر پایه از صیام.[12]
نتیجهگیری
روزه اسلامی در کنار توجه به رشد جسمانی انسانها سلامتی روان ایشان را مد نظر قرار داده و اثرات مفید و متعالی فردی را همگام با آثار نیک اجتماعی به ارمغان آورده است. این حکم الهی با تمام عظمت و آثار خود تواناییهای بشری را از نظر دور نداشته و برای کسانی که نمیتوانند به هر دلیل روزه بگیرند احکامی جایگزین قرار داده است.
فهرست منابع
- قرآن
- نهجالبلاغه
- 1) بوخنگر، اتو؛ نقش روزه در درمان بیماریها، ترجمه علی اکبر مهدی پور، تهران، کعبه، 1362.
- 2) خمینی، روح الله؛ تحریر الوسیله، ترجمه: سید محمّد باقر موسوى همدانى، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دفتر انتشارات اسلامی، خرداد 1386ش.
- 3) خمینی، روح الله؛ رساله توضیح المسایل امام خمینی، قم، روح، 1380ش، چاپ دوم.
- 4) صرافی، حمید رضا؛ مقاله مجرمان حرمت رمضان را نگاه می دارند / نگاهی به پدیده کاهش جرم در ماه مبارک رمضان، روزنامه رسالت، شماره 7058، بیست و چهارم مردادماه 1389ش.
- 5) قبادیانی، ناصرخسرو؛ دیوان اشعار، به تصحیح مجتبی میسری، مهدی محقق، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوّم، بی تا.
- 6) مالک، ایوب؛ روزهداری اسلامی و مسائل روان پزشکی، تهران، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی فن و هنر، 1380، چاپ اوّل.
- 7) محمدی ری شهری، محمد؛ میزان الحکمه، سایر پدید آورندگان: مسعودی، عبدالهادی؛ طباطبایی، سید محمّد کاظم؛ افقی، رسول؛ قم، سازمان چاپ و نشر دارالحدیث، 1387ش، چاپ اول.
- 8) مولوی، جلالالدین محمد بلخی؛ کلیات شمس، با تصحیحات و حواشی بدیع الزّمان فروزانفر، تهران، دانشگاه تهران، بی تا.
پی نوشت:
-
[1] . به اعتقاد برخی از پزشکان، جسم هنگام روزهداری از مواد داخلی خود استفاده میکند و این باعث از بین رفتن مواد زائد انباشته در بدن میشود و گرفتن رژیم مناسب در پایان روزه، اثر درمانی روزه را افزایش میدهد تا جایی که دکتر اتوبوخنگر ادعا نموده است که پنجاه هزار بیمار را با این شیوه معالجه کرده است. همچنین دکتر ژان فروموزان، روش معالجه روزهای را به «شستشوی امن» تعبیر میکند و اعضای بدن روزهدار را در حالت استراحت میداند که سموم را دفع کرده و سبک و سر حال میشود. ر.ک: نقش روزه در درمان بیماریها، اتوبوخنگر، ص 52- 36 و روزهداری اسلامی و مسائل روان پزشکی، ایوب مالک، ص 35.
-
[2] . تحریرالوسیله، امام خمینی، ترجمه: سیّد محمّد باقر موسوى همدانى، ج2، احکام روزه، گفتار در شرایط صحت روزه و وجوب آن.
-
[3] . طبق آماری که در برخی از جراید منتشر شده است، میزان جرم در ماه رمضان تا 30 درصد کاهش می یابد. ر.ک: روزنامه رسالت، شماره 7058، ص 14.
-
[4] . روزه داری اسلامی و مسائل روان پزشکی، ص 47 و 46.
-
[5] . احکام تفصیلی را میتوانید در رسالههای عملیه ببینید.
-
[6] . «کسى که کفاره روزه رمضان بر او واجب است، باید یک بنده آزاد کند یا به دستورى که در مساله بعد گفته مىشود، دو ماه روزه بگیرد یا شصت فقیر را سیر کند یا به هر کدام، یک مد که تقریبا ده سیر است، طعام یعنى گندم یا جو و مانند اینها بدهد، و چنانچه اینها برایش ممکن نباشد، هر چند مد که مىتواند به فقرا طعام بدهد و اگر نتواند طعام بدهد باید استغفار کند، اگر چه مثلا یک مرتبه بگوید: «استغفرالله»، و احتیاط واجب در فرض اخیر آن است که هر وقت بتواند، کفاره را بدهد. رساله امام خمینی، مساله 1660.
-
[7] . تحریر الوسیله، ج1، گفتار در تیمم.
-
[8] . نهج البلاغه، حکمت 428.
-
[9] . میزان الحکمه، محمدى رى شهرى، ج 7، ص 131-132.
-
[10] . کلیات شمس، جزء پنجم، ص 137.
-
-
[12] . دیوان ناصر خسرو، ص 58.