دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

نقدی بر مقاله «جستاری در بحران عقل تابع» (2) «روشنفکری و انقلاب اسلامی ایران»

آنچه در پی می‌آید، بررسی و نقد قسمت دیگری از مقاله «جستاری در بحران عقل تابع» است.
No image
نقدی بر مقاله «جستاری در بحران عقل تابع» (2) «روشنفکری و انقلاب اسلامی ایران»
نویسنده: حسن مجتبی‌زاده

چکیده

آنچه در پی می‌آید، بررسی و نقد قسمت دیگری از مقاله «جستاری در بحران عقل تابع» است. نویسنده بعد از ادعای تابع و دنباله‌رو بودن عقل در اسلام به تحلیل علل رشد نگرفتن روشنفکری در ایران می‌پردازد و قضاوت‌های نادرستی از اسلام و انقلاب اسلامی ایران ارائه می‌دهد. در این نوشتار سعی شده است با نگاهی واقع‌بینانه به این دو جریان، نادرستی ادعای نویسنده بیان شود.

مقدمه

در قسمت اول این نوشتار به بخشی از اشکالات و ادعاهای نویسنده مقاله‌ی جستاری در بحران عقل تابع با عنوان «عقل و جایگاه آن در اسلام» پرداختیم و در این قسمت به بخش دیگری از مقاله مذکور خواهیم پرداخت.

نویسنده از آنجا که باور زیربنایی خود را بر تابع بودن عقل در اسلام گذاشته، علت اصلی زوال روشنفکری در ایران را تبعیت از عقل دنباله رو و ذهنیت شیعه مآب و چشم بستن در برابر حق‌ستیزی اسلام و مسلمانان دانسته است. وی بر این اساس جمع میان مشروعیت و حقانیت را متضاد می‌داند و برای نو شدن همه جانبه جامعه ایرانی پیشنهاد می‌دهد که باید در بنمایه‌های زیبایی و پیوند و مهر و قداست جان و شادخواری و گیتی پروری و فروزش زندگی در برابر بنمایه‌های قهر و خشونت و خون‌ریزی و چپاول و متابعت ایمانی و کینه توزی اسلامی از سر اندیشید. باید عقل ایمان‌خواه اسلام و عقل دنباله‌رو و تابع شبه‌مدرن را با خرد پُرسنده و مهر ورز و سنجش‌گری که تنها تجربه انسانی را برای داوری در واقعیت و یافتن چهره‌هایی از حقیقت و سامان دادن به گیتی و زندگی کافی می‌داند جایگزین کرد.

در نوشتار حاضر روشن می‌شود که سخنان نویسنده با واقعیت جوامع اسلامی خصوصا انقلاب اسلامی ایران تطابقی ندارد.

روشنفکری و علل افول و انحطاط آن[1]

با نیم نگاهی به تاریخ روشنفکری در ایران معلوم می‌شود که علت انحطاط و عدم اقبال مردم از روشنفکران را باید در امور دیگری غیر از عقلانیت اسلامی جستجو نمود.

روشنفکری اصطلاحی وارداتی و به معنای روشن شدگی و بیداری است.[2] روشنفکر به کسی گفته می‌شود که دو دغدغه اساسی دارد: یکی احساس عقب ماندگی و عدم پیشرفت در جامعه و دیگری دغدغه ارتباط دین‌داری یا سنت با تجدد.[3]

برای روشنفکری دو کاربرد عمده وجود دارد و بنابر هر دو کاربرد سخن نویسنده نادرست است. کاربرد اول، همان معنای رایج است که به دوران مشروطیت باز می‌گردد. روشنفکری در این کاربرد، پدیده‌ای غربی و زاییده تحولات جدید فکری و فلسفی مغرب زمین بوده است و دستاورد آن به عنوان یک کالای معرفتی و اجتماعی وارد سرزمین اسلامی شده است.[4] یکی از ریشه‌های انحطاط و عدم مقبولیت مردمی این جریان وارداتی، در واژه «الیناسیون» وجود دارد‌. الیناسیون یعنی از خود بیگانگی. الیناسیون حالتی را گویند که در آن فرد قدرت تشخیص و انتخاب را از دست داده و مطیع و مقلد فرهنگ غرب شده است.[5] چنین شخصی به جهت مسحور شدن در برابر زندگی غربی و زرق و برق ظاهری آن، توانایی درک درست از نادرست را از دست داده و هر چه توسط غربیان به او دیکته شده را به عنوان متاعی گران‌بها و جدید که کامل‌تر از آن ممکن نیست در نظر می‌گیرد و تمام میراث گذشته خویش را کهنه و مندرس می‌پندارد.

ما با این قسمت سخن نویسنده که روشنفکران در ایران، مقلد بودند نه آزاداندیش، موافق هستیم و علت اصلی عدم موفقیت این جریان را در این عامل می‌دانیم؛ اما ایشان مقلد چه کسانی بودند؟ با مطالعه زندگی روشنفکران در ایران روشن می‌شود که ایشان بر خلاف آنچه نویسنده بیان می‌دارد، مقلد فرهنگ و اندیشه غربی بودند. علت عقب ماندگی را در همین جا و دور بودن از آموزه‌های آزادی‌بخش اسلام باید جستجو نمود.

خلاصه آسیب‌شناسی روشنفکری در ایران را می‌توان اینگونه بیان نمود:

الف) غفلت از سرمایه غنی اسلامی و عدم شناخت آموزه‌های دینی؛

ب) گرایش شدید به غرب و اندیشه غربیان و خودباختگی و تقلید کورکورانه از آنان؛

ج) بی‌اطلاعی از فرهنگ ملی ایرانی.[6]

روشنفکری بر اساس معنای لغوی آن کاربرد دیگری نیز دارد. اگر ما روشنفکر را به معنای کسی بگیریم که در امور با نگاهی باز نظر کرده و دغدغه نوگرایی دارد[7] در این صورت نه تنها روشنفکری در ایران انحطاط نیافته، بلکه بزرگانی در این حوزه وارد شدند که تحولات عظیمی را به وجود آوردند. از آن جمله می‌توان به سید جمال‌الدین اسد آبادی، میرزا کوچک خان، شیخ فضل الله نوری، شهید آیت الله مدرس، جلال آل احمد، علامه طباطبایی، استاد مطهری و در راس همه، امام خمینی(ره) اشاره نمود که علیه وضع نامطلوب موجود قیام نمودند و در صدد حل نیازهای انسان معاصر برآمدند. آن‌ها بر خلاف گروه نخست از سرمایه‌های غنی اسلامی- ایرانی غافل نشدند و مسحور ظواهر فریبنده غرب نگشتند و موفق شدند با جمع بین گنجینه‌های گذشته و عقل آزاداندیش، تحولات مهمی را پی‌ریزی نمایند.

پیرامون انقلاب اسلامی ایران

انقلاب اسلامی ایران با تکیه بر سیزده قرن پشتوانه فکری و فرهنگی اسلام و تشیع و پیوند عمیق آن با شخصیت ممتاز امام خمینی(ره) شرایطی را پدید آورد که امروزه بسیاری از تحلیل‌گران جهانی به شدت در تب و تاب دست‌یابی به تحلیلی جامع از واقعیت عظیم انقلاب اسلامی و نظریه عمیق ولایت فقیه و وقوف بر رمز و راز پیام‌های معنوی، سیاسی، اجتماعی و ... امام خمینی(ره) هستند.[8]

نویسنده در تعبیری بسیار عجیب و دور از واقعیت، انقلاب اسلامی را باعث سر برآوردن اسلام حکومتی خون‌ریز می‌داند یا در قسمتی دیگر انقلاب اسلامی را عامل رکود ایرانیان می‌داند. وی بر این مدعای خود دلیلی اقامه نکرده است و صرفا یک ادعای واهی را مطرح می‌کند. به علاوه شواهد و دلایل فراوانی گویای نادرستی این ادعا و چشم بستن بر آفتاب عالم‌تاب اسلام و یکی از پرتوهای درخشان آن یعنی انقلاب اسلامی ایران است. با بررسی دستاوردهای انقلاب اسلامی و وضعیت ایرانیانی که اسلام شیعی را با اکثریت آراء[9] برگزیده‌اند، و همچنین توجه به سخن اندیشمندان منصف غیرمسلمان، می‌توان به این حقیقت دست یافت. از نگاه تحلیل‌گران غیر ایرانی و غیر مسلمان «امام [خمینی] رهبر منحصر به فردی بود»[10] که «توانست اثر بزرگی در تاریخ جهان بر جای بگذارد»[11] و بی‌تردید «جهانیان هم چنان تحت تاثیر انقلاب معنوی او قرار دارند».[12]

پرفسور خوزه مارتینز، رئیس دانشکده تاریخ باستان اسپانیا در اظهارات خود بیان می‌دارد با پیروزی انقلاب عظیم اسلامی در ایران «بزرگ‌ترین تحول جهانی در قرن بیستم به وقوع پیوست.»[13]

رابرت کالسون دانشمند کانادایی می‌گوید: «از نظر من که یک غربی و فرد غیر مسلمان هستم این معجزه است که یک انقلاب مکتبی و الهی بتواند در جهان امروز این‌طور تحقق پیدا کند و در جهات استقرار عدالت به پیش رود. این انقلاب بدون شک از جانب خداوند حمایت می‌شود».[14]

فرید هالیدی استاد روابط بین‌الملل دانشگاه لندن در مقدمه کتابی که درباره ایران تالیف کرده، می‌نویسد: «انقلاب اسلامی، عظیم‌ترین انقلاب تاریخ است و همه می‌دانیم این کار عظیم در پرتو عظمت شخصیت امام خمینی پا گرفت».[15]

گزیده‌ای از دستاورد‌های انقلاب اسلامی

امام خمینی(ره) کسی است که با قیام خود، «غرور ملت‌هایی را که مدت‌های مدید خوار شده بودند را به آن‌ها بازگرداند و توجه جهان را به خود جلب نمود و [نه تنها] سرنوشت کشورش را تغییر داد»[16] بلکه میلیون‌ها انسان گم گشته در برهوت الحاد و جاهلیت عصر مدرن را به رجعت دوباره به معنویت و یکتا‌پرستی فرا خواند و کام عطش‌ناک آنان را از کوثر تعالیم محمدی (ص) سیراب نمود.[17]

توجه به گوشه‌ای از دستاورهای عظیمی که به برکت انقلاب اسلامی و حاکمیت خدای متعال در ایران، صورت گرفته است برای هر انسان حقیقت‌جویی، ماهیت حکومت دینی و نادرستی ادعای واهی نویسنده را روشن می‌کند.[18]

با وجود این که انقلاب اسلامی، وارث صنعتی شد که میزان وابستگی‌اش به خارج بسیار زیاد بود و به همین سبب پس از انقلاب، صنایع کشور به دلیل محاصره‌ی اقتصادی و عدم تأمین مواد اولیه دچار رکود گردید،[19] و با وجودی که به دلیل وابستگی شدید و پیچیده‌ی اقتصاد ایران به کشورهای صنعتی در طول حاکمیت رژیم مشروطه و فقر عمومی، ساخت اقتصاد معیشتی، دریافت کمک‌های مالی و تکنولوژیکی، اقتصاد متکی به فروش مواد خام اولیه‌ی نفت و ده‌ها مشکل دیگر، هیچ روزنه‌ای برای بهبود وضع ایران وجود نداشت؛ اما انقلاب اسلامی در طول دو دهه تحولی شگرف ایجاد نمود.

نیکی کدی نویسنده‌ی امریکایی و یکی از کسانی که از نزدیک وضعیت ایران در یکصد سال اخیر را مورد مطالعه قرار داده است، در نوشته اخیر خود تحت عنوان نتایج انقلاب ایران می‌نویسد: «در زمان انقلاب، مراقبت بهداشتی یک مسأله عمده بود. فقر، نبود خدمات، در نرخ بالای مرگ و میر مادران و نوزادان [که از دستاوردهای رژیم پهلوی بود] نقش داشت. دولت‌های متوالی منابع قابل ملاحظه‌ای را صرف برنامه‌های بهداشتی، به ویژه در مناطق محروم و دورافتاده کردند. از سال 1364 تا 1376، نرخ مرگ و میر مادران از 140 مرگ در 100 هزار زنده‌زایی به 37 کاهش یافت. نرخ مرگ و میر نوزادان نیز کاهش یافت.»[20] «این تحولات دقیقاً در دورانی به وجود آمد که در بخشی از مقاطع زمانی آن، ایران درگیر جنگ تمام عیاری با متجاوزان به خاک این کشور بود؛ اما در ظرف بیست سال گام‌های بلند و مهمی در عرصه‌ی آموزش و مراقبت‌های بهداشتی اولیه برداشته شده است. بهبود وضعیت آب آشامیدنی، تأسیسات بهداشتی، نظافت و تغذیه به ویژه به طبقه‌ی عامه و زنان و کودکان روستایی کمک کرده است.»[21]

آموزش یکی از معیارهای رشد و توسعه در هر کشور است.[22] انقلاب اسلامی توانست، ظرف بیست سال به اندازه دو برابر و نیم از رژیم سلطنتی پهلوی و همه رژیم‌های پیش از آن فقط برای زنان ایران، شرایط تحصیل ایجاد کند.

موفقیت جمهوری اسلامی ایران در رشته‌های مختلف المپیادهای جهانی دانش آموزی، نشان از استعداد بالقوه‌ی دانش‌آموزان ایرانی و حجم سرمایه‌گذاری جمهوری اسلامی در تقویت بنیه‌ی علمی فرزندان این آب و خاک است. ایران علی‌رغم اینکه دیر به میدان رقابت‌های علمی جهان وارد شد؛ اما ظرف ده سال 3 بار موفق به کسب مقام اول جهان، 2 بار به مقام دوم و 2 بار نیز مقام سوم جهان شد.

شاخص دانشجویی بر اساس معیارهای بین‌المللی از 558 نفر در هر 100 هزار نفر در سال 1357 به تعداد 1950 نفر در هر 100 هزار نفر در سال 1375 رسید؛ یعنی جمهوری اسلامی در ظرف بیست سال به میزان 5/3 برابر دستاوردهای هفتاد ساله‌ی رژیم مشروطه‌ی سلطنتی در حوزه‌ی شاخص دانشجویی کار کرد.

تعداد دانشجویان در حال تحصیل در ظرف 20 سال به اندازه‌ی 5/6 برابر رژیم‌های پیشین در ایران در حوزه‌ی تحصیلات دانشگاهی، امکانات تحصیل فراهم کرد.

حقانیت و مشروعیت

نویسنده در قسمتی از مقاله خود می‌گوید حقانیت برخواسته از آراء مردم با مشروعیت در تضاد است؛ در حالی که هرگز چنین تضادی وجود ندارد. در اسلام، مردم در فکر و اندیشه و عمل آزاد هستند؛ اما این آزادی در چارچوب اصول مسلم انسانیت و عقلانیت که باعث تامین سعادت فرد و جامعه می‌شود، رقم می‌خورد. فرض کنید کسی می‌خواهد به شهری سفر کند. تابلوهای کنار جاده، علائم و هشدارهایی را به راننده می‌دهد تا بتواند به درستی رانندگی کرده و به مقصد برسد. آیا وجود این تابلوها با آزادی راننده در تعارض است یا نه، بلکه تامین کننده امنیت و سلامتی اوست؟ نبود شرع مانند این است که راننده را بدون علائم هشدار دهنده در جاده رها کنیم. چنین شخصی نه تنها خود را به ورطه هلاکت می‌اندازد بلکه باعث هلاکت دیگران می‌شود.

شرع مقدس آنجا که بشر به اشتباه، مسیری بر خلاف کمال و آزادی واقعی خویش بر می‌گزیند و در مسیر نابودی ‌گام بر می‌دارد راه را برای او روشن می‌کند و جلوی تباهی او را می‌گیرد. در واقع این کار باعث تامین آزادی واقعی افراد است.

تجربه قرن‌ها زندگی بشر نشان می‌دهد که بین خواسته مردم و ارزش‌های اخلاقی همیشه همخوانی نبوده است.[23] بر اساس عقیده توحیدی، خداوند که خالق انسان است و به تمام جهات سعادت آدمی و توانایی‌ها و ضعف‌هایش واقف است مربی و مدبر اوست و در این راستا دستوراتی عادلانه و مطابق با ارزش‌های اخلاقی در اختیار بشریت قرار داده است.[24]

به نظر می‌رسد پیشنهاداتی که نویسنده برای وصول به آنچه نو شدن جامعه ایرانی می‌نامد عملا گرفتار نوعی عقل‌ستیزی است. وی که بنمایه اسلام را قهر و خشونت و خونریزی و کینه‌توزی دانسته، براهین متعدد عقلی بر حقانیت اسلام را آیا مد نظر قرار داده است یا اینکه همچون دیگر مخالفان عنود، چشم بر همه بسته و یکسره تمامی را باطل می‌داند؟ وی که سنجشگری عقل را در تجربه انسانی محصور می‌کند بجاست پاسخ دهد که ضعف عقل و دایره تنگ تجربه بشری در ترسیم واقعیت را کجای این معادله لحاظ کرده است؟

نتیجه‌گیری

از آنچه گفته شده بدست آمد که علت عدم رشد روشنفکری در ایران را باید در خودباختگی و دست برداشتن از میراث گذشته جستجو نمود. هر چند که اگر روشنفکری را به معنای لغوی آن بگیریم نه تنها افول نداشته بلکه رشد چشم گیری در ایران داشته است. همچنین روشن شد که سخنان اندیشمندان منصف که از بیرون روند انقلاب اسلامی را مشاهده می‌نمایند و دستاوردهایی که انقلاب اسلامی ایران در طی مدت تصدی خود به وجود آورده است، گویای بالندگی و رشد مردم و رفع احتیاجات مادی و معنوی آنان بوده است. درباره رابطه شرع و آراء مردم نیز به این نتیجه رسیدیم نه تنها تضادی در این باره نیست؛ بلکه شرع مقدس حافظ آزادی و رسیدن مردم به سعادت است.

مطلب مرتبط :

نقدی بر مقاله «جستاری در بحران عقل تابع» (1) «عقل و جایگاه آن در اسلام»

    فهرست منابع
  • 1)حاجتی، میر احمد‌رضا؛ عصر امام خمینی، قم، بوستان کتاب، 1387ش، چاپ چهاردهم.
  • 2)خسرو پناه، عبدالحسین؛ جریان‌شناسی فکری ایران معاصر، قم، موسسه فرهنگی حکمت نوین، 1388ش.
  • 3)سلیمان دارابی، حجت؛ فصلنامه 15 خرداد، شماره 2، مقاله «انقلاب اسلامی برای ایران چه کرد؟؛ دگرگونی در نظام آموزشی و پژوهشی ایران».
  • 4)مصباح، محمد تقی؛ پرسش‌ها و پاسخ‌ها، قم، موسسه امام خمینی(ره)، 1380ش، چهارم.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

مطلب مکمل

نقدی بر مقاله «جستاری در بحران عقل تابع» ʁ) «عقل و جایگاه آن در اسلام»

نقدی بر مقاله «جستاری در بحران عقل تابع» (1) «عقل و جایگاه آن در اسلام»

«جستاری در بحران عقل تابع» عنوان مقاله‌ای است که در یکی از سایت‌های ضد دین ارائه شده است.

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
نقد دو مقاله «بیگ بنگ در قرآن»و «قرآن و پیدایش جهان، قضیه پدید آمدن کائنات از دود»

نقد دو مقاله «بیگ بنگ در قرآن»و «قرآن و پیدایش جهان، قضیه پدید آمدن کائنات از دود»

قرآن کریم آخرین سروش آسمانی است که بر آخرین پیامبر؛ یعنی حضرت محمد(ص) فرود آمد و جهانیان را به نور و کمال هدایت کرد.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʅ) علی(ع) و رابطه‌ او با ایرانیان

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (5) علی(ع) و رابطه‌ او با ایرانیان

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʈ) اهداف اعراب از حمله به ایران ʂ)

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (8) اهداف اعراب از حمله به ایران (2)

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʇ) اهداف اعراب از حمله به ایران ʁ)

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (7) اهداف اعراب از حمله به ایران (1)

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS