دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

معاویة بن یزید

No image
معاویة بن یزید

کلمات کلیدی :معاویه، ابن یزید، ضحاک بن قیس، ابن زبیر

نویسنده :

نویسنده: رضای نوین معاویة بن یزید بعد از مرگ یزید بن معاویه درسال64 ، پسرش ابولیلی معاویه بن یزید بن معاویه بن ابی سفیان به حکومت رسید. معاویه بن یزید سومین خلیفه سلسله اموی و هشتمین خلیفه رسول اکرم(ص) بشمار می‌رفت. حکومت و عمر کوتاه معاویه بن یزید در هاله‌ای از ابهام است و نیاز به بررسی‌ها و تحلیل‌های تاریخی دارد. هر چند، در کتب تاریخی مطالب چندانی در مورد معاویة بن یزید وجود ندارند. این که یزید بن معاویة برای پسرش معاویة بن یزید از مردم بیعت گرفته مسلم است. ولی در بین مورخان در مورد مدت خلافت، علت کناره‌گیری از آن و درگذشت وی اختلاف نظر وجود دارد. بعضی‌ها نظرشان بر این است که بعد از یزید 40 روز زنده بوده و عده‌ای از محققین هم برآنند که 40 روز حکومت کرده سپس کناره‌گیری می‌کند. کناره‌گیری معاویه از حکومت علت کناره‌گیری او از حکومت نیز مسئله اختلافی است، ولی آن‌چه از تاریخ برمی‌آید به دلیل تمایل او به اهل بیت (ع) می‌باشد. اما بعضی‌ها علت کناره‌گیری معاویة بن یزید و حکومت کوتاه وی را مریضی او بیان کرده‌اند که هنگام تحویل حکومت مریض بود و با همان مرض هم فوت کرد. این علت شاید به دلایل سیاسی بیان شده باشد زیرا آن چه از کتب تاریخی متقدم بدست می‌آید این است که محبت او به اهل بیت (ع) علت کناره‌گیری وی از خلافت می‌باشد. او اولین خلیفۀ مسلمانی است که خواستار ارجاع خلافت به اهل بیت (ع) شد و از منصبش کناره‌گیری کرد. «قاموس الرجال» مطلبی از «مجالس المؤمنین» نقل می‌کند که این نظریه را تأیید می‌کند: «همانا معاویة بن یزید مصداق (یخرج الحی من المیت) می‌باشد و همچنین او در بین بنی‌امیه مانند مؤمن آل فرعون می‌باشد. اینکه چرا معاویة بن یزید دوست‌دار اهل بیت (ع) شده ظاهراً بخاطر معلمش بوده؛ او معاویه را با اهل بیت (ع) آشنا می‌کند. این احتمال قرائتی نیز دارد. بعد از آنکه معاویه پدرش را لعن و از حکومت تبری کرد بنی‌امیه معلم معاویه (عمرالقصوص) را مقصر دانستند و او را زنده دفن کردند. نحوه کناره‌گیری معاویه از حکومت معاویه بعد از آنکه از حکومت خودش را خلع کرد در مسجد جامع به منبر رفت و مدت زیادی به حالت سکوت نشست سپس حمد و ثنای خداوند را به طور بلیغ به جا آورد. بعد پیامبر و اهل بیتش را به نیکی یاد کرد. همانا جدم معاویه کسی که به حکومت سزاوارتر بود را کنار زد. کسی که به پیامبر نزدیک بود، فضلش عظیم بود، سابقه‌اش در اسلام از همه زیاد بود، در بین مهاجران قدرش از همه بیشتر بود. از نظر قلب از همه شجاع بود، از نظر علم علمش از همه بیشتر بود، از نظر ایمان اولین نفر بود و از نظر ارزش شریف‌ترین بود. مصاحبتش با پیامبر (ص) از همه قدیمی‌تر بود. پسرعموی رسول خدا (ص)، دامادش، برادرش، همسر دختر رسول خدا (ص) که رسول خدا (ص) با اختیارش او را برای دخترش برگزید. پدر دو سید بزرگوار اهل بهشت. پدرم به خاطر کارهای بدش و اسراف بر نفسش متخلق به اخلاق امت رسول خدا (ص) نبود. او تابع هوای نفس بود. خطاهایش را نیک می‌دید و اقدامی کرد که آن اقدام جرأت بر خداوند متعال بود. او حرمت اولاد رسول خدا را شکست... او رهین خطاهای خود است... این چنین از پدرش تبری کرد و بعد از آن در خانه نشست تا اینکه از دنیا مفارقت کرد. جانشینی معاویه بعد از کناره‌گیری معاویه از خلافت، بنی‌امیه و مادرش اصرار کردند که برادرش را به عنوان ولیعهد معرفی کند و از مردم برای او بیعت بگیرد اما او قبول نکرد و گفت: «به خدا قسم این حکومت زمانی که من زنده بودم برای من نفعی نداشت اگر این کار را انجام بدهم شیرینی آن برای شما خواهد بود و سختی و عذابش برای من». مرگ معاویه در مورد نحوه مرگ معاویه هم اختلاف است. عده‌ای به مرگ طبیعی وی اشاره دارند ولی بعضی از مورخان مثل ابن اثیر می‌گویند که او را با سم مسموم کرده‌اند. در هر صورت در سال 61 و در سن 21 سالگی درگذشت و در شهر دمشق مدفون گشت. حکومت بعد از معاویه در زمان یزید بن معاویه عبدالله بن زبیر در مکه خودش را امیرالمؤمنین خواند و حکومتی تشکیل داد اکثر نواحی حجاز به عبدالله بن زبیر گرویدند. بعد از یزید همه مردم از شهرهای دیگر نیز به ابن زبیر متمایل گشتند. ابن زبیر، عبدالرحمن بن جحدم را به مصر فرستاد به عنوان استاندار و اهل مصر هم در طاعت و پیروی ابن زبیر بودند ضحاک بن قیس را نیز به دمشق فرستاد. همچنین افرادی را به بصره، کوفه، فلسطین و شهرهای دیگر روانه کرد. همچنین از اقدامات ابن زبیر این بود که در زمان خلافتش امیه را از مدینه اخراج کرد. از این مطالب استفاده می‌شود که همزمان با خلافت معاویه بن یزید در دمشق یک حکومت دیگر در حجاز بود. بعد از مرگ معاویه، مروان بن حکم با حقه‌بازی از عده‌ای از مردم دمشق بیعت گرفت در حالی که عده‌ای دیگر با ضحاک بن قیس بیعت کرده بودند مروان دست به شمشیر برد و ضحاک بن قیس را کشت و شروع کرد به فتح کردن شهرهای دیگر در آخر ابن زبیر را کشت و حکومت مروانیان را تشکیل داد. _____________________________________________________ 1. ابن ابی‌الحدید؛ شرح نهج‌البلاغه، وفات 656 قمری، مصحح محمد ابراهیم ابوالفضل، بیرت داراحیاء الکتب العربیه، ج 6، ص 152. 2. محمدبن سعد؛ طبقات الکبری، وفات 230قمری، بیروت، دارصادر، ج 4، ص 169. 3. خلیفه بن خیاط؛ تاریخ خلیفة بن خیاط، با تحقیق دکتر سهیل زکار، بیروت، دارالفکر؛ ص 196. 4. ابن قتیبه؛ المعارف، وفات 276قمری، مصحح دکتر ژون عکاشه، قاهره، دارالمعارف، ص 352. 5. تاریخ خلیفة بن خیاط، ص 196. 6. الشیخ نجاح الطائی؛ نظریات الخلیفتین، ج 2، ص 155. 7. شیخ محمد تقی تستری؛ قاموس الرجال، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ اول، ج 10، ص 144. 8. علی محمد فتح‌الدین الحنفی؛ فلک النجاة فی الامامة والصلاة، با تحقیق ملا اصغر علی محمد جعفر، 1997 میلادی، چاپ دوم، ص 95. 9. القمی الشیرازی؛ محمد طاهر؛ کتاب الاربعین، سید مهدی رجائی، 1418 قمری، چاپ اول، ص 502. 10. طبقات الکبری؛ ج 5، ص 39. 11. ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج 6، ص 152. 12. البلاذری، فتوح البلدان، قاهره، مکتبة النهضة المصریه، 1956، ج1، ص 270. 13. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، وفات 630، بیروت، دارصادر، ج 4، ص 130. 14. شیخ مفید؛ الاختصاص، وفات 413، علی‌اکبر عقاری، بیروت، دارالمفید، 1414، چاپ دوم، ص 131. 15. شرح نهج‌البلاغه، ج 6، ص 152. 16. یعقوبی؛ تاریخ یعقوبی، وفات 284، بیروت، دارصادر، ج 2، ص 255-254. 17. همان، ص 263-258.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
خدایا! ببخش!

خدایا! ببخش!

به آن نديدى. الهى! آنچه را كه به زبانم به تو تقرب جستم ولى دلم برخلاف آن بود بر من ببخش! الهى! اشارات چشم، و سخنان بيهوده، و مشتهيات دل
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.

پر بازدیدترین ها

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

بدان همان کسی که گنج های آسمان و زمین در اختیار اوست، به تو اجازه دعا و درخواست داده است و اجابت آن را نیز تضمین نموده، به تو امر کرده از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت نمایی تا رحمتش را بر تو فرو فرستد. خداوند بین تو و خودش کسی قرار نداده که حجاب و فاصله باشد، تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری و مانعت نشده .
Powered by TayaCMS