دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

منابع فهم قرآن

No image
منابع فهم قرآن

كلمات كليدي : فهم قرآن، منبع، تعقل، علم

نویسنده : روح‌الله رضائی

"منابع" جمع منبع است و در اصل به معنای جایی است که آب از آن می‌جوشد.[1](چشمه آب) و التحقیق برای ماده آن معنای واحدی گرفته به معنای پراکنده شدن و سرازیر شدن.[2] از این لحاظ به نظر می‌رسد بهترین معادل فارسی آن سر چشمه باشد.

در علم لغت "فهم" را به شناختن یا تعقل معنا کرده‌اند،[3] و «فهمت الشیء» یعنی عرفته یا عقلته و برخی آن را شناختن با قلب معنا کرده‌اند[4] و معادل فارسی آن را دانستن می‌گویند.[5] البته اهل لغت ماده فهم را برای معانی دانسته‌اند و به کار بردن آن را برای ذوات اشتباه می‌دانند؛ مثلا «فهمت الکلام» درست است ولى

«فهمت الرّجل» صحیح نیست.[6] ماده فهم در قرآن کریم تنها یکبار به کار رفته است:

« فَفَهَّمْناها سُلَیْمانَ... »[7]

«ما (حکم واقعى) آن را به سلیمان فهماندیم...»

بنابراین فهم قرآن از این باب است که قرآن نیز کلامی دارای معانی می‌باشد و می‌خواهد مطالبی را به انسان منتقل کند.

منظور از منابع فهم قرآن

در آغاز باید توجه کرد که قرآن کریم مراحل مختلفی از معنا دارد و دارای باطن‌های متعددی است[8] و ما باید منظور خود را از فهم قرآن بیان کنیم که منظورمان فهم کدام مرحله از معنای قرآن است.

در اینجا منظور ما فهم بطون متعدد قرآن نیست بلکه در این مباحث منظور از فهم، مراد جدی خداوند از آیات قرآن کریم و درک مقصود اصلی آیات است.

بنابراین منظور از منابع فهم قرآن آن چیزهایی است که مفسر به کمک آنها مراد اصلی خداوند را از آیات می‌فهمد که این منابع در نگاه مفسران مختلفند برخی آنها را بسیار متعدد دانسته‌اند و چیزهایی مانند کشف و شهود و... را نیز جزء منابع تفسیری شمرده‌اند.

منابع فهم قرآن

اما آنچه که امروزه بین صاحب نظران به عنوان منابع فهم قرآن کریم مطرح است عمدتا چهار چیز می‌باشد که عبارتند از:

1. قرآن کریم:

منبع بودن قرآن کریم برای فهم خود قرآن یعنی فهم جمعی آیات قرآن و تبیین برخی از آیات فرعی به وسیله آیات اصلی و محوری و این همان روشی است که رسول اکرم(ص) مبین قرآن به آن عمل می‌کردند.[9]

2. روایات:

دومین منبع فهم قرآن بعد از خود قرآن کریم روایات هستند، قرآن کریم خود در آیات مختلفی وظیفه بیان و تبیین آیات قرآن را بر عهده پیامبر اکرم (ص) گزارده است و پیامبر اکرم نیز در ادامه رسالت خویش توسط احادیثی مانند حدیث ثقلین این وظیفه را در زمان ائمه به ایشان سپرده‌ است. قرآن کریم در بر دارنده اسرار و رموزی است که فهم آن منحصر به کسی است که مخاطب اوست و پس از وی محول به کسی شده که نماینده و جانشین او به حساب می‌آید که همان ائمه (ع) هستند.[10]

3. عقل:

عقل فطرى و سالم از تأثیرات افکار و سلیقه‌هاى شخصى نیز، در مسیر تفسیر، یکى از منابع قابل توجه و تبعیت است زیرا عقل حجت و راهنماى صحیح و معتبر درونى است، همان طور که پیامبر حجت و راهنماى برونى است.[11]

4. علم:

درباره منبع بودن علم برای فهم قرآن یا منبع نبودن آن میان مفسرین اختلاف نظر وجود دارد و برخی معتقدند که علم نیز منبع فهم قرآن می‌تواند واقع شود و برخی معتقدند که علم نمی‌تواند منبع فهم قرآن واقع شود.

برای نمونه آیت الله جوادی آملی درباره منبع بودن علم برای تفسیر قرآن بر این اعتقادند که علم نمی‌تواند منبع برای تفسیر باشد، اما می‌تواند ادله قطعی آن در حد شاهد به کمک مفسر بیاید، ایشان در این باره در تفسیر تسنیم می‌نویسند: گر چه ره آورد علم را نمى‌توان بر قرآن تحمیل کرد، لیکن براهین قطعى علمى یا شواهد اطمینان بخش تجربى، تاریخى، هنرى و مانند آن را مى‌توان حامل معارف و معانى قرآن قرار داد، به طورى که در حد شاهد، قرینه و زمینه براى درک خصوص مطالب مربوط به بخشهاى تجربى، تاریخى و مانند آن باشد، نه خارج از آن. [12]

خلاصه آنکه: خود قرآن، احادیث، عقل و علم از منابع فهم قرآن شمرده شده‌اند.

مقاله

نویسنده روح‌الله رضائی
جایگاه در درختواره علوم قرآن و حدیث - قرآن پژوهی - علوم قرآنی -تاریخ تفسیر و مفسران - مبانی و اصول تفسیر

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
خدایا! ببخش!

خدایا! ببخش!

به آن نديدى. الهى! آنچه را كه به زبانم به تو تقرب جستم ولى دلم برخلاف آن بود بر من ببخش! الهى! اشارات چشم، و سخنان بيهوده، و مشتهيات دل
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.

پر بازدیدترین ها

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

بدان همان کسی که گنج های آسمان و زمین در اختیار اوست، به تو اجازه دعا و درخواست داده است و اجابت آن را نیز تضمین نموده، به تو امر کرده از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت نمایی تا رحمتش را بر تو فرو فرستد. خداوند بین تو و خودش کسی قرار نداده که حجاب و فاصله باشد، تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری و مانعت نشده .
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
عبادت و نیایش در نهج البلاغه

عبادت و نیایش در نهج البلاغه

ریشه همه آثار معنوی اخلاقی و اجتماعی که در عبادت است، در یاد حق و غیر او را از یاد بردن می‌باشد. ذکر خدا و یاد خدا که هدف عبادت است، دل را جلا می‌دهد و صفا می‌بخشد و آن را آماده تجلیات الهی قرار می‌دهد. امام علی علیه‌السلام در به اره یاد حق یا همان روح عبادت میفرماید: < خداوند یاد خود را صیقل دل‌ها قرار داده است. دل‌ها به این وسیله از پس کری، شنوا و از پس نابینایی، بینا و از پس سرکشی و عناد رام می‌ گردند
Powered by TayaCMS