دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

کرامت های اخلاقی

No image
کرامت های اخلاقی

کرامت های اخلاقی

اشتغال به تدریس و کاوش در اندیشه های حکما و عرفای متقدم و نیز پرداختن به ذکر و عبادت و غرق گردیدن در عوالم عرشی و خردورزی های توأم با اخلاص و وارستگی، او را از توجه به مسایل اجتماعی و رنج های مردم غافل نمی کرد. به امور مسلمانان و برخی آشفتگی ها و نابسامانی ها فکر می کرد و از این بابت در سوز و گداز بود، از قلّت تقوای لازم و تعهد عالمانه و صادقانه ی برخی افراد که ادعای زیادی داشتند، دلی پرخون داشت.

آن دانشمند صالح و عالم زاهد در دفاع از ارزش های اسلامی و توجه به تکلیف های اجتماعی و گره گشایی از مشکلات مردم، استوار و پی گیر بود. با وجود آن که قلّه های معرفت را درنوردیده بود، منش های والایی داشت که اقشار مردم را به سویش جلب می کرد. عزّت تقوا و فروغ ایمان و حشمت اندیشه، یک نوع صلابت و اقتداری معنوی را به وی اعطا کرده بود ولی از این کوه با هیبت فلسفه و عرفان، جویبارهای فروتنی جاری بود. به رغم شرایطی که برایش مهیا بود، در نهایت ساده زیستی و قناعت و زهد می زیست. این خصال به او صراحت لهجه و آزادمنشی و وارستگی داده بود و تا پایان عمر هرگز کرامت های انسانی را با چیزی معامله نکرد. در طول شبانه روز به یک وعده غذا بسنده می کرد.[88]

شاگردان نیز به صرف دانش اندوزی و فیض گیری از پرتوهای علمی و فکری این استاد بزرگوار به حضورش نمی رسیدند، بلکه شیفته ی ویژگی های اخلاقی وی بودند. وقتی مجلس درس و بحث تشکیل می دادند از کرامت های او نقل می کردند و نام آقا بزرگ را با احترام و تجلیل به میان می آوردند و به فراگیران توصیه می کردند، اگر می خواهند مرد میدان تقوا و معرفت گردند، چنین انسان والایی را می توانند اسوه ی خود قرار دهند؛ زیرا، به راستی وارث انبیا و اولیای الهی بود و حالات معنویی و ملکوتی را به خوبی در نهاد خویش محقّق ساخته بود.[89]

علّامه حسن زاده آملی درباره ی استادش مهدی الهی قمشه ای که تربیت یافته ی مکتب آقا بزرگ حکیم است، می گوید:

بسیار خوش محضر بود. عفت کلام داشت. از لغو اعراض می فرمود،. در مراقبت و حضور، قوی بود. از نام و عنوان و شهرت تبرّی داشت.

پس از این توصیف ها می افزاید: «حقا شاگرد آقا بزرگ حکیم و آقا شیخ اسدالله عارف یزدی بود.»[90]

اغلب شاگردان اذعان کرده اند، او ضمن این که فقیه و مجتهد و حکیم متضلّع در حکمت مشّائیه و متعالیه و اشراقیه و متخصّص در علوم ریاضی و فلکی و نجومی بود، با همه ی این فرزانگی ها، زاهد و بی اعتنا نسبت به امور فناپذیر و منصب های دنیایی بود.

علّامه حسن زاده آملی می گوید:

مرحوم الهی قمشه ای شبی برایم حکایت کرد جمعی از ارادت مندان مرحوم استاد آقا بزرگ خواستند در مشهد رضوی خدمتی به او کنند. یکی از مناصب عمده ی امور ثامن الائمه، علیهم السلام، را به وی تفویض کردند. آن بزرگ با کمال آزادگی و صراحت اظهار داشت: «من دخالت در امور امام هشتم، علیه السلام، را با شرایط فعلی روا نمی دانم؛ زیرا که جمیع موقوفاتش را در هم و برهم کرده اند و وقف نامه ها را از جعل واقفین انداخته اند.»[91]

شهید مرتضی مطهری یادآور گردیده است:

یکی از علمای مرکز (تهران) که با او سابقه دوستی داشت، پس از اطلّاع از فقر آقا بزرگ، در تهران با مقامات بالا تماس گرفت و ابلاغ مقرّری قابل توجهی برای او صادر می کند. آن ابلاغ همراه نامه ی آن عالم به آقا بزرگ داده می شود. مرحوم آقا بزرگ پس از اطلاع از محتوا، ضمن ناراحتی فراوان از این عمل دوست تهرانیش در پشت پاکت می نویسد: «ما آبروی فقر و قناعت نمی بریم....» و پاکت را با محتوایش پس می فرستد.[92]

روحی بسیار قوی داشت. برخی مکاشفات برایش اتفاق می افتاد. کسانی که به محضرش می رفتند متوجه می شدند غیر از تربیت و معنویت و عزت نفس و ادای تکلیف و حریت، چیز دیگری از امور جهان نظرش را جلب نمی کند.

در تحصیل تقوا، پا را از اندازه ی شریعت بیرون نگذارد. دل و ذهن و زبانش به ذکر حق مترنّم بود. توکّل به ذات بی زوال داشت. بر فرایض و واجبات شرعی و نوافل و دعا و توسلات اصرار می ورزید. هرگاه احساس می کرد احسانی و کار خیری کرده که یک نوع رضایت درونی به وی داده و پروردگارش را خشنود ساخته، شکر خداوند را به جای می آورد و این توفیق را نعمتی بزرگ از جانب حق تعالی می دانست.

به محض آن که حالات منفی و طوفان های شرارت به سویش هجوم می آورد، به درگاه ربّ مجید استغفار می کرد؛ زیرا، معتقد بود، در اعماق وجودش، ضعفی نهفته است که سیاهی و تباهی و ضلالت می خواهد حصار ایمان و وارستگی او را تخریب کند.

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

No image

دعا در نهج البلاغه

(به فرزندش امام حسن عليه السلام فرمود): در سؤال (حاجت) از پروردگارت اخلاص داشته باش؛ زيرا بخشش و محروم ساختن در دست اوست.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
خدایا! ببخش!

خدایا! ببخش!

به آن نديدى. الهى! آنچه را كه به زبانم به تو تقرب جستم ولى دلم برخلاف آن بود بر من ببخش! الهى! اشارات چشم، و سخنان بيهوده، و مشتهيات دل
خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

خدایا! چهارپايان ما تشنه اند!

و ابرهاى باران دار به ما پشت كرده، و تو اميد هر غمزده اى، و برآورنده حاجت هر حاجتمندی. در اين زمان كه مردم ما نااميدند، و ابرها باران نداده اند، و چرندگان از بين رفته اند، از تو مى خواهيم كه ما را به اعمال زشتمان مؤاخذه نكنى، و به گناهانمان نگيرى. الهى! با ابر
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.

پر بازدیدترین ها

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا و نیایش در نهج البلاغه

دعا وسیله ای است که تمام خلایق، خصوصاً انسانها از آن بیگانه نیستند و همیشه بدان توجه دارند و با زبان حال و قال از آن استفاده می کنند هر چند که واژه ای به نام دعا در میانشان مطرح نباشد چون هر کلمه و کلامی که از استمداد و ایجاد رابطه به خدا حکایت نماید دعاست
نیایش زیبا از نهج البلاغه

نیایش زیبا از نهج البلاغه

خدایا! امید به تو بستم تا راهنما باشى به اندوخته هاى آمرزش و گنجینه هاى بخشایش ! خدایا! این بنده توست که در پیشگاهت برپاست ، یگانه ات مى خواند و یگانگى خاص تو راست . جز تو کسى را نمى بیند که سزاى این ستایش هاست . مرا به درگاه تو نیازى است که آن نیاز را جز فضل تو به بى نیازى نرساند، و آن درویشى را جز عطا و بخشش تو به توانگرى مبدل نگرداند. خدایا! خشنودى خود را بهره ما فرما، هم در این حال که داریم ، و بى نیازمان گردان از اینکه جز به سوى تو دست برداریم ، که تو بر هر چیز توانایى.
No image

عبادت و نیایش از دیدگاه نهج البلاغه

و اما این كه هر كارفرما كه مزدى مى‏ دهد به خاطر بهره‏اى است كه از كار كارگر مى ‏برد و كارفرماى ملك و ملكوت چه بهره‏اى مى‏تواند از كار بنده ضعیف ناتوان خود ببرد، و هم این‌ كه فرضاً اجر و مزد از جانب آن كارفرماى بزرگ به صورت تفضل و بخشش انجام گیرد پس چرا این تفضل بدون صرف مقدارى انرژى كار به او داده نمى ‏شود، مسأله‏ اى است كه براى این چنین عابدهایى هرگز مطرح نیست.
دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

دعا از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

بدان همان کسی که گنج های آسمان و زمین در اختیار اوست، به تو اجازه دعا و درخواست داده است و اجابت آن را نیز تضمین نموده، به تو امر کرده از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت نمایی تا رحمتش را بر تو فرو فرستد. خداوند بین تو و خودش کسی قرار نداده که حجاب و فاصله باشد، تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری و مانعت نشده .
خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

خدایا! حرمتم را به تنگدستى نشكن

دچار آيم، و به بدگويى آن كه از بخشيدن به من دريغ ورزد مبتلا گردم، و تو ماوراى اين همه، اختيـاردار بخشش و منـعى، چـه اينـكه بـر هـر چيـز تـوانـايـى.
Powered by TayaCMS