دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

وحدت و کثرت

No image
وحدت و کثرت

كلمات كليدي : وحدت و كثرت، تقابل، تقسيم، واحد، كثير

نویسنده : حسن رضايي

واحد و کثیر دو مفهوم هستند که قسیم یکدیگر و از اقسام موجود می‌باشند. این دو، از مفاهیم عامه‌ای هستند که چون مساوی با مفهوم وجود هستند، تصورشان ضروری است و از تعریف بی نیازند.[1] البته عده‌ای از فلاسفه معتقند که مفهوم واحد، نزد عقل اعرف است و مفهوم کثیر، نزد خیال. پس هر کدام از این دو، اگر چه از اموری هستند که در ذهن نقش می‌بندند ولی چون آنچه که در خیال ترسیم می‌شود از محسوسات است و محسوسات هم اموری هستند که دارای کثرت هستند، پس کثرت در وهلۀ اول در خیال، نقش بسته و عقل آن را از خیال انتزاع می‌کند پس کثرت نزد خیال شناخته شده‌تر از وحدت است، در حالی که وحدت امری است عقلی، چون معقولات از امور عامه‌ای هستند که در اولین مرحلۀ تصرف عقل در آنها، واحد تصور می‌شود و سپس اقسام دیگر تصویر می‌شود، پس وحدت نزد عقل شناخته شده‌تر از کثرت است.[2]

وحدت و کثرت از نوع معقولات ثانیه فلسفی هستند چون هر مفهومی که هم بر ممکن و هم بر واجب صادق باشد، مفهوم ماهوی نیست و از مفاهیمی است که از وجود انتزاع یافته است.[3]

بنابراین که این دو مفهوم از مفاهیم بدیهی و ضروری باشند، تعریفهایی که از این دو مفهوم شده است، تعریفهای حقیقی نمی‌باشند و همگی گرفتار دور فلسفی می‌باشند. مثلاً تعریف واحد به "چیزی که از جهت واحد بودن، قابل تقسیم نیست."[4] که هم انقسام (که همان کثرت است) در این تعریف آمده پس شناخت واحد، منوط به شناخت کثیر شده است و هم، قید "واحد" در تعریف اخذ شده است (از جهت واحد بودن) و این همان، تعریف شیء با خودش است.[5] و یا تعریف کثیر به "مفهومی که از اجتماع چند وحدت به وجود می‌آید" اشکالش این است که

اولاً؛ قید وحدت در تعریف کثیر اخذ شده در حالی که شناخت خود وحدت، منوط به شناخت کثرت بود.

ثانیا؛ در تعریف کثیر "اجتماع" آمده است که، تعریف شیء با خودش می‌باشد.[6] پس حق این است که تعریف هر دو مفهوم، تعریفی لفظی و جهت تنبیه بر معنای آن و تمییز آن بین معانی موجود نزد ذهن است.

دسته دوم [7] معتقدند که اخذ قید وحدت در تعریف کثرت، اشکالی ندارد چون وحدت در اولین مرحلۀ تصور معقولات قرار دارد و به ذات خودش شناخته می‌شود نه توسط چیز دیگری، پس تعریف کثرت به وسیله وحدت، تعریفی عقلی است. و تعریف واحد به وسیلۀ کثرت (و انقسام) هم باعث می‌شود که تعریفی تنبیهی باشد.[8] و هر دو دسته، واحد را به "چیزی که از جهت واحد بودن، قابل تقسیم نیست" و کثیر را به "چیزی که تقسیم می‌شود" تعریف کرده‌اند.[9]

این بحث در زمان شیخ الرئیس و شاگردان او و فلاسفه معاصر ایشان، بخش جداگانه‌ای نداشته است بلکه در باب معقولات، در ذیل بحث از کم منفصل، بحث از کثرت شده است و چون ایشان، واحد را جزء اعداد نمی‌دانستند، بحث از وحدت را هم استطرادی و به تبع بحث کثرت مطرح کرده‌اند.[10]امّا از زمان ملاصدرا به بعد، فلاسفه این بحث را به صورت مستقل مطرح کرده‌اند.

تقابل بین وحدت و کثرت

بین وحدت و کثرت، قطعاً تباین وجود دارد، چون در یک موضوع واحد در آن واحد، قابل جمع نیستند امّا تقابل آنها از چه نوعی است؟

عده‌ای معتقدند این تقابل، از هیچ یک از اقسام چهارگانه تقابل ذاتی نیست به این بیان که وحدت، مقوم مفهوم کثرت است پس رابطه تضاد بین آنها نیست (چون تقوم یکی از ضدّین به دیگری، مُحال است) از نوع تضایف هم نیست (چون متضایفان همراه با هم هستند در حالی که مقوّم، از نظر وجوری مقدم بر دیگری است) و چون هر دو وجودی‌اند، رابطه بین آنها از قبیل تناقض و ملکه و عدم ملکه هم نیست ولی در این که پس چه نوع تقابلی است اختلاف نظر وجود دارد؛ عده‌ای آن را از نوع تضایف عرضی به اعتبار رابطه علیّت و معلولیتی که بین واحد و کثیر بر قرار است می‌دانند[11]، ملاصدرا و شیخ اشراق، تقابل بین آنها را نوع دیگری از این اقسام چهارگانه و قسم پنجمی می‌دانند[12] هر چند آنرا تبیین نمی‌کنند ولی به نظر علامه طباطبائی، تباین بین واحد و کثیر از نوع اختلاف تشکیکی است. چون با واحد و کثیر از اقسام موجود – بما هو موجود – است و اختلاف بین اقسام وجود، از نوع تشکیکی است و ما به الامتیاز هر یک به وجه اشتراک آنها رجوع دارد.[13]

عده‌ای دیگر هم تقابل بین آنها را از قسم تضاد می‌دانند و معتقدند با قطع نظر از رابطه علی و معلولی میان آنها، آن دو قابل اجتماع با یکدیگر نیستند و تناقض و عدم ملکه و تضایف بین آنها نیست پس تضاد بین آنها بر قرار است.[14]

مقاله

نویسنده حسن رضايي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

No image

حواس ظاهری و باطنی

No image

مراتب و درجات عقل

صفات خداوند

صفات خداوند

No image

مُثُل افلاطونی

Powered by TayaCMS