18 شهریور 1386, 0:0
مرحوم آیت الله طالقانی در سال ١۲٨٩ هجری شمسی دیده به جهان گشود، او در خانواده ای اهل علم و فضیلت و دارای روحیات انقلابی و ضد ظلم رشد نمود و برای نخستین بار در مکتب پدرش ابوالحسن آغاز به یادگیری مفاهیم اسلامی و درس تقوا کرد. همان کس که امام (ره) از او به سرآمد پرهیزکاران یاد می کند.
آیت الله سید محمود علایی طالقانی فعال در عرصه دین و سیاست است هر چند که او در امور سیاسی مشهورتر است، اما آموزه ها و صبغه و سابقه دینی اش بود که او را به عرصه سیاست کشاند. از همین رو هیچ گاه در این عرصه کسوت دینی خود را رها نکرد و از پایگاه دین به مبارزه پرداخت. آقا سید ابوالحسن، پدر آیت الله طالقانی در منش وسیره فرزند بسیار موثر بوده است. او از یارانآیت الله حسن مدرس بود و در اواخر دوران سردار سپهی رضا خان جلساتی علیه او برگزار می کرد. جلساتی که سرانجام به تعطیلی کشیده شد، اما آقا سید ابوالحسن همچنان ارتباطش را با مخالفان رضا شاه از جمله مدرس حفظ کرد و این ارتباط در دوران تبعید مدرس نیز از طریق نوشتن نامه بر روی کاغذ سیگار ادامه پیدا کرد. آقا سید ابوالحسن با وجود مراتب بالای علمی هیچ گاه از سهم امام (ع) ارتزاق نمی کرد و از طریق ساعت سازی امرار معاش مینمود. سید محمود در نزد چنین پدری در دو حوزه علم و عمل ، آموخت و پس از طی تحصیلات ابتدایی به حوزه علمیه قم رفت. در مدارس رضویه و فیضیه این شهر در نزد استادانی چون آیات حجت کوه کمری و سید محمد تقی خوانساری تلمذ نمود. پس از آن مدت کوتاهی در نجف اشرف رحل اقامت افکند وچندی از محضر آیت الله حاج سید ابوالحسن اصفهانی بهره برد. پس از آن به تهران بازگشت و به تدریس علوم دینی پرداخت. طالقانی از همان دوره رضا شاه زندان را تجربه کرد. فضای باز پس از شهریور 20 موجب شد که طالقانی در تاسیس کانون اسلام بکوشد. مجمعی که جوانان و قشرهای تحصیل کرده را با مبانی دینی آشنا می ساخت. مدتی هم در رادیو تهران برنامه های مذهبی اجرا کرد. بدین ترتیب حتی از ابزار مدرن روز برای ارتباط با اقشار گوناگون جامعه غافل نماند.علاوه بر این فعالیتها در عرصه سیاسی با نهضت ملی شدن صنعت نفت همراه گردید و به هنگام اختلاف مصدق و کاشانی، برای اتفاق و آشتی میان این دو تلاش فراوان نمود. هر چند که برخی از مخالفانش برای تخطئه این تلاشها و فرو کاهیدن از مقامش او را سید محمود واعظ خطاب کردند. اما آیت الله طالقانی تعلق ناپذیر بود و با هرگروه و جمعی که در مبارزه با رژیم بود، همدلی داشت. به طوری که نواب صفوی را به سال 1334 در منزلش مخفی کرد و به این دلیل چندی را در زندان سپری کرد. آن عالم گرانقدر پس از سقوط دولت مصدق، در نهضت ملی مقاومت و سپس جبهه ملی حضور داشت. سرانجام به همراه دو دوست دیرینه اش، مهندس مهدی بازرگان و دکتر یدالله سحابی ، نهضت آزادی ایران را با صبغه مذهبی بنا نهاد. آیت الله طالقانی فعالیت سیاسی خود را تنها به فعالیتهای حزبی و گروهی محدود نساخته بود، بلکه برای آگاه ساختن توده ها و قشر جوان اهمیتی بسزا قائل بود. او اگر در نظر مخالفانش سید محمود واعظ بود، اما او از این وعظ و خطابه در مسجد هدایت برای کادر سازی نیروهای مبارز بهره می برد، به طوری که بارها ممنوع المنبر گردید. در آن روزگار که تدریس و تفسیر قرآن به عنوان درسی در رده های پایین حوزه محسوب می شد، با نگاهی نو به تفسیر قرآن همت گماشت و از این طریق نیروهای مذهبی را به بازخوانی آموزه های دینی شان فراخواند. در دوران زندان نیز از این تلاش بازنایستاد و مهمترین اثر خود را در این باره به نام " پرتوی از قرآن " به رشته تحریر در آورد . " پرتوی از قرآن " ضمن زبان ساده اش نگاهی نوین و علمی به آیات الهی داشت. علاوه بر این ، آیت الله طالقانی دید خاصی به نهج البلاغه داشت. شاید بتوان این امر را ناشی از الگو سازی وی از نظریات حضرت علی (ع) به عنوان یگانه حکومت ائمه شیعه در طول تاریخ دانست. نکته ای که در ترجمه جلد اول کتاب امام علی (ع) نوشته عبدالفتاح عبدالمقصود هم می توان لحاظ کرد.همچنین وی دردوران کناره گیری بسیاری از علمای دینی از سیاست کتاب فراموش شده " تنبیه الامه و تنزیه المله" علامه محمد حسین نائینی را با مقدمه ای مفصل منتشر کرد. کتابی که در اندیشه سیاسی شیعه گامی مهم محسوب می شود.بهمن 57 برهه ای دیگر از زندگی آیت الله طالقانی را رقم زد. آیت الله طالقانی بر خلاف آنچه برخی از گروهها می کوشیدند او را در مقابل رهبری نهضت ، امام خمینی قرار دهند، در شورای انقلاب به ریاست ایت الله مطهری ، شاگرد برجسته رهبر فقید انقلاب حضور یافت. وی حتی به حکم امام خمینی امامت جمعهشهر تهران را بر عهده گرفت. منصبی که او را دیگر بار در ارتباط مستقیم با توده ها قرار داد. او در تاسیس نظام نه تنها بر ارتباط مستقیم حاکمان با توده ها تاکید داشت، بلکه با پیشنهاد ایجاد شوراها بر واگذاری امور به مردم صحه می گذاشت. طالقانی بر اساس همان آموزه های دینی نه به طبقاتی کردن جامعه می اندیشید و نه به دموکراسی نخبه گرا تکیه داشت. بی جهت نبود که به عنوان نماینده مردم در مجلس خبرگان قانون اساسی هیچگاه بر صندلی های قرمز مجلس سنای سابق تکیه نزد که او آن صندلی ها را جایگاه کسانی می دانست که به خاطر قائل شدن حقو امتیاز ویژه برای خود به سرکوب مردم دست یازیدند. آیت الله طالقانی تنها یک سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی در حالی از دنیا رفت که نظام نوپای جمهوری اسلامی دوران تاسیس خود را طی می کرد و در این راه به طالقانی سخت نیازمند بود. نیازی که با میراث طالقانی در ارتباط با توده ها، باز خوانی آموزه های دینی و واگذاری امور به مردم تا حدودی مرتفع می شد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان