27 بهمن 1395, 3:2
زهرا اجلال
در جوانی تمرین کنیم که واقعاً همیشه دنبال حق باشیم و پیشداوری نکنیم. به خصوص در مسائلی که میخواهیم به دین نسبت دهیم و آن را مستند به قرآن و روایات کنیم، عوامل زیادی به کار میافتد و شیطان باعث میشود که انسان منحرف شود و دچار استدلالهای غلط شود.
گاهی انسان به انجام کارهایی دلبستگی پیدا کرده و دلش میخواهد آنها را انجام دهد، و از اینرو به دنبال توجیه کارش میگردد؛ یا دلش چیزی را میخواهد، ولی نمیخواهد آن را بهصورت نادرست انجام دهد و به دنبال راهی است که کارش را صحیح و اصولی جلوه دهد؛ از اینرو سراغ دلیلی برای مشروعیت کارش میگردد. از آنجایی که این فرد میخواهد نتیجه خاصی را از این مقدمات بگیرد ناخودآگاه شیطان به او کمک میکند و مقدمات را طوری تنظیم میکند که به نتیجه دلخواه خودش برسد. انسان در این حالت قبل از استدلال، نوعی پیشداوری دارد مبنی بر این که باید به این نتیجه برسم؛ سپس درصدد برمیآید دلیلی برای اثبات کار خودش پیدا کند؛ حتى ممکن است خودش توجه نداشته، خیال کند واقعاً در حال پژوهش و تحقیق برای شناخت حق است، ولی در اعماق دلش قبلاً نتیجهگیری کرده است و تنها به دنبال توجیه کار خود است.
این یک نکته مهم مربوط به روانشناسی انسان است که چگونه درصدد توجیه چیزی برمیآید. وقتی دیگران از علت کار اشتباهش میپرسند، به روی خودش نمیآورد که بد کرده است، بلکه به انواع و اقسام دلایل کار خود را توجیه میکند.این واقعیتی است که ما باید درک کنیم و از جوانی تمرین کنیم که واقعاً همیشه دنبال حق باشیم و پیشداوری نکنیم. این مسأله در روانشناسی نیز مطرح شده و با آزمایشهای علمی ثابت کردهاند که میلهای باطنی در دیدن و شنیدن انسان اثر دارد. این تأثیر در هنگام استدلال و پیدا کردن دلیل برای یک نظر بیشتر خودنمایی میکند و کسی که چیزی را دوست دارد حاضر است یک دلیل را یافته و به آن استناد کند و اگر حتی با ده دلیل مخالف میلش روبهرو شود، اصلاً آنها را نمیبیند.به هر حال پیشداوری یکی از عوامل عدم شناخت حقیقت است و در این صورت انسان با اینکه خیال میکند که به دنبال حقیقت است و میخواهد واقع را درک کند، نتیجه غلط میگیرد و به نتیجهای میرسد که واقعیت ندارد. سرّ این مشکل نیز این است که در این حالت انسان از ابتدا نتیجهگیری کرده و میخواهد مطلب به آنجا منتهی شود و به دنبال چیزی است که بتواند آن را توجیه کند. در این راه اگر با دلیلی ضد آن نظر برخورد کرد اصلاً آن را نمیبیند و به آن توجه نمیکند. شاید در ابتدای کار متوجه نیست که چرا این طور عمل میکند و خیال میکند که این دلیل بر نفی دلخواه او دلالتی ندارد ولی کار آدمیزاد به جایی میرسد که عالماً و عامداً همین کارها را میکند؛ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ.[2] قرآن کریم در موارد بسیاری به صورتهای مختلف به این واقعیت روانی اشاره کرده است؛ در بیان علت بتپرستی و اعتقاد به مذاهب مختلف خرافی میگوید: «إِن یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنفُسُ[3]؛ اینها دنبال حقیقتی که با علم یقینی اثبات شود، نمیروند و به دنبال چیزی هستند که ظنی از آن پیدا بشود. دنبال دلخواهشان هستند و آنطور که دلشان میخواهد، میفهمند و استدلال میکنند.
برای مبارزه با این آفت، باید تمرین کنیم. باید خودسازی کنیم که در مقام تحقیق و فهم پیشداوری نکنیم. وقتی میخواهیم درباره مسألهای تحقیق کنیم، خودمان را آماده کنیم که نفی و اثبات آن برای ما مساوی باشد. به دنبال کلام خدا و ائمه باشیم؛ اگر واقعا کلام خدا و پیغمبر بر مطلبی دلالت دارد، قبول کنیم و قبول یا عدم قبول، و پسند یا عدم پسند دیگران در فهم و استدلالمان دخالتی نداشته باشد. تا انسان این حالت را نداشته باشد از این آفت مصونیت پیدا نمیکند و ناخودآگاه وسوسههای هوای نفس و شیطان او را گمراه میکند. قرآن درباره وسوسههای شیطان مطلبی دارد که بسیار کوبنده است؛ «وَ مَن یَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ” وَإِنَّهُمْ لَیَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِیلِ وَیَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ»[4] شیاطین قرین و همدم برخی میشوند و همیشه همراهشان هستند؛ مشاورانی دائمی که مطالب باطل را به آنها القا میکنند و گمراهشان میسازند، اما اینگونه افراد با اینکه شیطان افسارشان را در دست گرفته و نمیگذارد راه صحیح را بروند، گمان میکنند که هدایت شدهاند و راهشان درست است.
چرا انسان اینگونه میشود؟ چگونه شیطان بر انسان مسلط میشود و ابتدا این امر را به او مشتبه میکند و سپس مانع انتخاب راه صحیح او میشود و در عین حال عقیدهاش این است که کارش درست است و همه باید این طور باشند؟ در صدر آیه به علت این امر اشاره میکند؛ وَمَن یَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَانًا؛ عقوبت کسانی که از یاد خدا اعراض کنند، این است که به همنشینی شیطان مبتلا میشوند. در قرآن آمده است: از هواهای نفسانی شروع میشود و سپس به جایی میرسد که این دلخواهش معبود او میشود؛ أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً [5]. به جایی میرسند که این دلخواه خدایشان میشود و دربست تابع او میشوند. خدا نیز چشم و گوش آنها را میبندد و بر دلشان مهر میزند تا دیگر حقیقتی در آن نفوذ نکند. چنین کسی هیچ هدایتگری نخواهد داشت؛ البته خداوند بیجهت کسی را گمراه نمیکند. اگر میخواهیم مصداق این آیه نباشیم باید در هر حالی ببینیم خدا از ما چه میخواهد، در هر کاری انگیزهمان این باشد که به خواست خدا عمل کنیم و رضایت او را کسب کنیم. تابع هوای نفس خودمان نباشیم و در مقابل خواست خدا به خواستههای مردم توجه نکنیم. اگر خدا را کنار گذاشتیم کمکم مصداق «مَن یَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَنِ» شدهایم.
روایت است که كسانی در حضور ائمه سلاماللهعلیهماجمعین آرزو کردند که ای کاش قائم آل محمد تشریف میآورد و مشکلات حل میشد. حضرت فرمود: وقتی ایشان تشریف بیاورد ما و شما باید در رکاب ایشان بجنگیم. وقتی ظهور میکند، مثل این است که تازه پیغمبر مبعوث شده است. باید با مشرکین بجنگید و استقامت کنید؛ تنها پس از اینکه پیروزیها کامل شد نعمتها ظهور پیدا میکند.سرتاپای این دنیا امتحان است. امتحان باید با سختی توأم باشد تا معلوم شود چقدر حاضریم برای خدا و سعادت آخرت از خواستههای نفسانی خود بگذریم، و تا این امتحان را ندهیم، به جایی نمیرسیم؛ ام حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ وَلَمَّا یَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِینَ خَلَوْاْ مِن قَبْلِكُم مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَاء وَالضَّرَّاء وَزُلْزِلُواْ حَتَّى یَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللّهِ[6] این سختیها برای همه امتها وجود داشته است. ما میخواهیم از آن فرار کنیم و هیچ مشکلی نداشته باشیم. بله این خواست را خدا در ما قرار داده، اما جای تحققش در بهشت است؛ وَضَعْتُ الرَّاحَةَ فِی الْجَنَّةِ وَالنَّاسُ یَطْلُبُونَهَا فِی الدُّنْیَا[7] اما برای رسیدن به آن راحتی باید این سختیها را تحمل کرد و این امتحانها را باید پس داد.
ما باید توجه داشته باشیم که با پیشداوری در دام شیطان نیفتیم. اگر بخواهیم در این دام نیفتیم اول باید موضوع را به دقت واکاوی کنیم و مهار کار را به دست نفس و شیطان ندهیم وگرنه سرانجام ما گمراهی و تباهی خواهد بود.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان