24 آبان 1393, 14:7
سازمان پيمان آسياي جنوب شرقي، سيتو، مانيل، ايالات متحده ي امريكا، جغرافياي سياسي، بانكوك، علوم سياسي
نویسنده : یونس خداپرست
سازمان پیمان آسیای جنوب شرقی south East Asia Treaty Organization معروف به پیمان سیتو CENTO (پیمان دفاع جمعی آسیای جنوب شرقی) پیمانی است که در مانیل پایتخت فیلیپین در سال 1333ش (1954م) بین کشورهای امریکا (کارگردان اصلی پیمان بود)، استرالیا، پاکستان، زلاندنو، تایلند، فیلیپین، فرانسه و بر یتانیای کبیر به امضا رسید[4] و از بین اعضای سیتو به لحاظ جغرافیایی تنها دو کشور تایلند (تنها کشور منطقه که مستعمره نشد) و فیلیپین (در 1964م به استقلال رسید) در بخش آسیای جنوب شرقی بودند و شش عضو دیگر خارج از منطقه واقع شده بودند. و در پایان کنفرانس 1954م به حقوقی مانند حق ملل منطقه بر تعیین سرنوشت خود، حق تصمیم و آزادی تاکید شد.
این پیمان از یک طرف نشات گرفته از سیاست "سد نفوذ" آمریکا (در دورهی ترومن ریسجمهوری وقت) در قبال شوروی است که فضای سیاسی- استراتژی منطقه را کانون توجه تعاملات بینالمللی و قدرتهای بزرگی مانند امریکا، شوروی، چین و ژاپن قرار داد و از طرف دیگر، جزء مناطق ژئوپلیتیک است و توسط پیمان سنتو (سازمان پیمان مرکزی central treaty organizationدر سال 1959م بهعنوان جانشین پیمان بغداد بهوجود آمد و بجز عراق دیگر اعضا مانند ایران، پاکستان، ترکیه و انگلستان در آن حضور داشتند اما امریکا عضو آن نبود ولی بر آن نظارت میکرد) به پیمان ناتو nato (پیمان آتلاتینک شمالی/ناتو Noth atlantic treaty organization ) که در آن اروپایی غربی در برابر اروپی شرقی (ورشو) قرار داشت پیوند داده میشد و از پاکستان شروع و به اندونزی ختم میشد. ناتو، سنتو و سیتو سه پیمان نظامی بودند که بنا بود شوروی و اقمارش را محاصره کنند.
بین سالهای 1945م تا 1960م یعنی بعد از جنگ جهانی دوم کشورهای منطقهی آسیای جنوب شرقی در صدد استعمارزدایی برآمدند اما "امریکا برای حفظ منافع خودش بجای اینکه تک تک کشورها را در مقابل مخالفتهای داخلی و خارجی تقویت کند آنها را به صورت پیمانهایی متمرکز نمود"[5] با اینکه بهطور کلی سیاستهای جهانی (دو قطب شرق و غرب) از طرف دیگر، کشورهای منطقه را مجبور ساخته بود که به روشهای گوناگون به بلوک شرق یا به بلوک غرب بپیوندند یا راه حل عدم تعهد را انتخاب کنند؛ بنابراین "در سال 1954م فیلیپین و تایلند تنها کشورهای منطقه آسیانی جنوب شرقی بودند که به سیتو پیوستند. (اما) جمهوری دموکراتیک ویتنام (ویتنام شمالی) در موضعگیری سیاسی خود اتحاد با دو کشور اتحاد شوروی سابق و جمهوری خلق چین (چین قارهای) را در نظر داشت."[6] بیشتر کشورهای آسیای جنوبی شرقی راه حل سیاست عدم تعهد را برگزیدند که بعد از 1955م حالت عمومی یافت و "سه کشور برمه، اندونزی و کامبوج بهطور فعال تابع سیاستهای بیطرفانه بودند، سیاستهایی که وزیرخارجهی امریکا آنها را غیر اخلاقی (!) خوانده بود." [7]
1. شکست امریکا از ویتنامیها؛
2. عدم عضویت قدرتهای درجه اول در آن پیمان؛
3. و حمایت دور قدرتهای درجه اول از آن اشاره کرد.
از دیدگاه ژبیگینو برژینسکی مشاور امنیت ملی جیمی کارتر "آسیای جنوب شرقی ثروت بالقوهی فراوانی دارد و در عین حال از لحاظ جغرافیایی بسیار پراکنده است و بزرگتر از آن است که حتی تحت سیطرهی چین قرار گیرد؛ اما این منطقه از لحاظ سیاسی ضعیفتر و شکنندهتر از آن است که تحت نفوذ چین قرار نگیرد. نفوذ منطقهای چین که ریشه در حضور مالی و اقتصادی چین در تمام کشورهای منطقه دارد، با رشد قدرت چین افزایش خواهد یافت."[8] بنا به دیدگاه برژینسکی میتوان چنین تحلیل کرد: در صورتی که اعمال محدودیتی بر قدرت چین شود (برای جلوگیری از چین هراسی در منطقه) از یک طرف به نفع منافع چین است و از طرف دیگر به اتحاد ضد چینی (با حمایت آمریکا و استرالیا و ژاپن) منجر میشود. بهطور کلی بلندپروازیهای چینیها در منطقهی آسیای جنوب شرقی میتواند در تضاد با منافع آمریکا قرار گیرد.
نخبگان سیاسی و نظامی آمریکا بر این امر توافق داشتند که پیمان سیتو نسبت به پیمان ناتو کم اهمیتتر است چرا که تهاجم شوروی به ناتو وسیعتر از سیتو است (تهدید تمدنی و تهدید علیه ارزش افراد است) و از طرف دیگر شورشهای ملی در منطقهی آسیای جنوب شرقی بجای جنگ فرامرزی است. در اینباره میتوان به دیدگاه یکی از رهبران امریکا به نام "دین آچسون" اشاره کرد که بیان میدارد تهدیدی که ناتو بدان پاسخ میگوید،"نه تنها تهدیدی علیه کشور ما بلکه تهدیدی علیه تمدنی است که ما در درون آن زندگی میکنیم؛"[9] یا اینکه بر طبق مادهی 5 پیمان ناتو هر حمله علیه یکی از اعضای سازمان در حکم حمله به همهی اعضا تلقی میشود؛ اما در مادهی 4 پیمان سیتو چنین حملهای صرفا در حکم تهدید به صلح و امنیت تلقی میشود.[10]
بهطورکلی آمریکا در دههی اخیر روابط ویژهای با ژاپن، کره جنوبی، تایوان، سنگاپور، فیلیپین، اندونزی و استرالیا در آسیا ـ پاسیفیک دارد و درصدد است روابط امنیتی چند جانبهای را در سیاست خارجی خود داشته باشد و ناتو را به آسیا گسترش دهد و NATO- Asia را نهادینه، گسترش و تحکیم بخشد.
با شکست پیمان سیتو و جنگ ویتنام؛ ایالات متحده کشورهای منطقه را نسبت به ایجاد اتحادیهی آسیای جنوب شرقی (آسه آن) ترغیب کرد و این اتحادیه در سال 1967م بین تایلند، مالزی، سنگاپور، اندونزی و فیلیپین تشکیل شد. و در سال 1985م امریکا به آن پیوست و از طرف دیگر برمه عضو آسه آن نشد و ویتنام به دلیل عدم پذیرش پیمان آسه آن نتوانست از کمکهای امریکا استفاده کند و با امضاء قرارداد 1978م شوروی سابق به شورای همکاریهای متقابل اقتصادی (کموکون) پیوست.[11] و این اتحادیه بر خلاف پیمان سیتو (که کارویژهی امنیتی داشت) بیشتر کارکردهای اقتصادی ـ سیاسی را دنبال میکند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان