دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فرقه راوندیه (عباسیه) Ravndyh

No image
فرقه راوندیه (عباسیه) Ravndyh

نویسنده : سيد حسين ميرنور الهي

كلمات كليدي : راونديه، الوهيت، عباسيه، طواف، هريريه

تحلیل و بررسی در مورد جانشینی پیامبر اکرم (ص) مساله‌ای مخصوص به شیعه و سنی نیست؛ زیرا این بحث در بسیاری از فرق می‌باشد و چگونگی برخورد ایشان با این مساله راه و هدف هر فرقه را روشن می‌سازد. بدیهی است که مدعیان هر فرقه‌ای در این بحث برای ادعای خود به ادله‌ای تمسک کرده و بر طبق آن در فضای اجتماعی تبلیغ کرده‌اند. و در این بحث عده‌ای به جانشینی امیرالمومنین علی (ع) و عده‌ای به جانشینی ابوبکر قائل‌اند. که، به دو جریان مهم تاریخی تبدیل شده‌اند که تا کنون نیز ادامه دارد. اما در این میان عده‌ای قائل به وصایت و جانشینی عباس بن عبدالمطلب عموی پیامبر اکرم (ص) شده‌اند و برای مسلک خویش ادله اقامه نموده اند و به این ترتیب شیعه بنی العباس نیز در کنار دو طیف اصلی و گسترده تشیع و تسنن بوجود آمد. در این نگارش کوتاه به چگونگی تشکیل این عقیده و عملکرد این فرقه می‌پردازیم، این فرقه به نام (عباسیه یا راوندیه) (a basyh) مشهور است.

شیعه آل عباس

همانطور که هر جریان حقی برای خود پیروانی دارد، در فرق و جریانهای باطل نیز چنین مساله آشکار است و همانطور که پیروان امیرالمومنین علی (ع) را شیعه می‌نامد، دیگر دسته‌ها نیز به پیروی مشهورند. مانند بکریون و عمریون و آل بنی سفیان و آل بنی مروان و آل بنی امیه که تمام این گروهها از بدو وفات پیامبر اکرم (ص) به حکومت دست پیدا کرده اند و اما این سلسله که به نام بنی امیه مشهور است با روی کار آمدن بنی العباس از بین رفتند و حکومت به دست بنی العباس افتد. بنی العباس به اعتبار این که از فرزندان عباس بن عبدالمطلب بن هاشم بودند نزد مردم از جایگاه بهتری نسبت به بنی امیه قرار داشتند زیرا بنی هاشم همیشه خدمات فراوانی از خود به جا گذاشته بودند. و بخصوص آل عباس که عموزادگان پیامبر اکرم (ص) محسوب می‌شدند، به این ترتیب جایگاه بنی هاشم و نسبت نزدیکی که با پیامبر اکرم (ص) داشتند. زمینه را برای ادعای رهبری و جانشینی آل عباس در جامعه فراهم کردند. اما بهترین و کارگشاترین بینشی که به هدف آل عباس می‌توانست جامعه عمل بپوشاند، به حکومت رسیدن بود. دیگر اینکه برای خود پیروانی از جان گذشته پیدا کند تا بتوانند در پناه آنان به قدرت اجتماعی دست بیابند. از این رو بنی العباس به دنبال طیفی خاص ازمردم بود که نه به دنبال خلفا باشند و نه به دنبال تشیع علوی و نه از خوارج، بلکه شیعه آل عباس باشند.

فعالیت محمد بن علی برای بدست آوردن پیرو

همانطور که می‌دانیم فرقه هاشمیه بعد از مرگ رهبر خویش، ابوهاشم عبدالله بن محمد به فرق متعددی تبدیل شد اما در این میان کسانی که از مرگ او به وجه احسن توانستند استفاده کنند، آل عباس بودند زیرا بعد از مسموم شدن ابوهاشم در برگشت از شام و مرگ نا به هنگام او در حمیمه نزد محمد بن علی بن عباس بن عبدالمطلب زمینه را برای ادعای وصایت بنی عباس از ابوهاشم فراهم کرد و با این ادعا خود را به رهبری مسلم کیسانیه یا هاشمیه کشانید. ولی چون ایشان پایگاه سیاسی و اجتماعی مهمی در میان مردم کوفه و بصره و مدینه و مکه و حجاز و عراق و شام و ... نداشتند. به خراسان هجرت کردند تا در آن منطقه به شیعه آل عباس دست یابند تا با کمک و نیروی آنان بتوانند دست به اقدامات سیاسی برای جابجایی قدرت بزنند. از این رو محمد بن علی بن عباس بعد از مرگ ابوهاشم از پیدا کردن مرکزی برای پیشبرد اهداف خویش به مشورت پرداخت و خود ایشان پیشنهاد نمود:

کوفه و اطراف آن، پیروان علی (ع) و اولاد او هستند؛ بصره همگی عثمانی‌اند. در مکه و مدینه غلبه با طرفداران ابوبکر و عمر است. ولی بر شماست به خراسان.[1]

نکته:

گر چه راوندیه را می‌توان از منشعبات کیسانیه دانست اما عده‌ای از این گروه خود سیستم جدیدی برای جانشینی عباس و فرزندان او ارائه داده اند که مورد توجه خلفای عباسی قرار گرفته و دلیل خلافت برای عباس را به عنوان ارث می‌دانستند و با وجود عمو، ارث را به برادرزاده و فرزندان دختر جایز نمی‌شمردند و شاهد قرآنی این مطلب را این آیه می‌دانستند.«اولوالارحام بعضهم اولی ببعض فی کتاب الله» (انفال / 75) به این ترتیب این فرقه در موازات خط تشیع و همچنین کیسانیه قرار می‌گیرد.

راوندیه (عباسیه)

شیعه آل عباس از اهالی خراسان می‌باشد.[2] اعتقادات خویش را از ابومسلم خراسانی اخذ کرده بودند.[3] منشا پیدایش ایشان کیسانیه می‌باشد. زیرا بعد از مرگ ابوهاشم، رهبر هاشمیه وصایت به محمد بن علی بن عباس و از او به فرزندش ابراهیم بن محمد و از او به ابی العباس سفاح و از او به ابی جعفر منصور دوانقی رسید و عده‌ای از طرفداران ایشان که راوندیه خوانده می‌شدند؛ از این نوع وصایت سرباز زدند و معتقد شدند که پیامبر اکرم مستقیما وصایت و امامت را بطور صریح برای عباس بن عبدالمطلب قرار داده است و عباس برای عبدالله و او برای فرزندش علی و علی برای فرزندش محمد و از محمد به ابراهیم و سپس سفاح تا امامت به ابی جعفر منصور پایان یافت.[4] بعضی ایشان را پیرو عبدالله راوندی (عبدالله الخرب الکندی الکوفی الروندی) معرفی کرده‌اند[5] و عده‌ای این فرقه را منسوب به احمد بن یحیی بن اسحاق راوندی می‌دانند.[6] ولی با توجه به مرگ این شخص در سال 303 او نمی‌تواند از بنیانگذاران این مکتب باشد ولی می‌‌تواند از ادامه دهندگان راه رهبران گذشته این فرقه باشد. در تاریخ آمده است که شخصی به نام آبلق راوندیه را به سوی بیعت با بنی العباس کشانده است.[7] بین اصحاب عبدالله بن معاویه و اصحاب محمد بن علی در جانشینی و وصایت ابی هاشم اختلاف شدیدی بود زیرا هر دو گروه مدعی وصایت بودند.[8] و این اختلاف منجر شد که به حکم شخصی به نام اباریاح که از علما ایشان بود رضایت دهند و او شهادت داد به این که ابوهاشم به محمد بن علی وصیت کرده است و به این ترتیب اکثر اصحاب عبدالله قائل به امامت محمد بن عبدالله شدند و این داوری سبب قوت راوندیه شد.[9]

اعتقادات راوندیه (عباسیه)

1. عباسیه امامت را در فرزندان عباس بن عبدالمطلب ثابت می‌کنند.

2. جانشین پیامبر، عموی ایشان عباس است و دیگران غاصب‌اند.

3. قائل به تناسخ ارواح بودند.

4. ادعا می‌کردند که روح آدم (ع) در عثمان بن نهیک است.

5. هیثم بن معاویه جبرئیل است.

6. هر کس خدا را یعنی امام – ابوجعفر منصور – را بشناسد هر کاری برای او رواست.

7. از شیخین (ابوبکر و عمر) و عثمان بیزاری می جستند.

8. بیعت علی را جایز می شمردند به دلیل اینکه عباس به ایشان گفته بود با تو بیعت می کنم تا دو نفر اختلاف نکنند.

10. عده‌ای از ایشان هفت امامی هستند و آنها عبارتند از عباس و عبدالله و علی و محمد و ابراهیم و سفاح و منصور.

11. عده‌ای قائل‌اند که امام که عالم به کل اشیاست؛ خداست و او زنده می‌کند و میمیراند.

12- ابومسلم نبی مرسلی است از جانب ابوجعفر منصور دوانقی.

13- شهادت به الوهیت منصور دوانقی داده‌اند.[10]

نکته: این عقاید سبب دخول این فرقه در گروه غلات می‌باشد.

شورش عده‌ای از راوندیه

در سال 141 عده‌ای از راوندیه که قائل به الوهیت ابوجعفر منصور دوانقی بودند به طواف قصر منصور مشغول شدند به ایشان گفته شد که این قصر منصور است در جواب گفتند که این قصر پروردگار ماست و این موجب شد که منصور واکنش نشان دهد و حدود 200 تن از آنها را به زندان افکند اما عده ای با حیله وارد زندان شده و اسرای خود را آزاد کردند. و دست به قیام علیه خدای خویش یعنی منصور زدند و با او و سربازانش درگیر شدند، در این درگیری عثمان بن نهیک که او را جبریل می‌دانستند به دست آنان زخمی شد و بعد در اثر همان زخم کشته شد. ولی منصور که دیگر بهره سیاسی خود را از ایشان دیده بود؛ به تار و مار کردن این عده پرداخت و در واقع همان کسانی که موجب ظهور بنی عباس شدند بدست بنی عباس نابود شدند که از جمله ایشان خود ابومسلم خراسانی و فرقه راوندیه بود.[11]

افتراق در فرقه راوندیه

پس از کشته شدن ابومسلم خراسانی عده‌ای بر همین اعتقادات باقی ماندند ولی مابقی به سه فرقه تبدیل شدند:

1. ابامسلمیه: قائل به امامت ابومسلم هستند و او را زنده می‌پندارند.

2. رزامیه: ولایت گذشتگان خویش را قبول دارند به ضمیمه امامت ابی مسلم خراسانی.

3. هریریه: تابعین ابی هریره راوندی هستند که ولایت گذشتگان خود را از عباس و فرزندان ایشان قبول دارند و از ابومسلم به عظمت یاد می‌کنند.[12]

مقاله

جایگاه در درختواره فرق و مذاهب شیعی - کیسانیه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

No image

فرقه کربیه Krbyh

No image

فرقه کیسانیه Kysanyh

No image

فرقه هاشمیه Hashmyh

Powered by TayaCMS