فقيهی نوانديش، متكلمی ماهر و نويسنده ای پركار
آيت الله حاج شيخ محمد مهدي آصفي عضو شوراي عالي مجمع جهاني اهل بيت(عليهم السلام)، دانشمند علوم اسلامي و از روحانيان فعال مذهبي و اجتماعي و نماينده رهبر معظم انقلاب در نجف اشرف در سن 78 سالگي به ديار حق شتافت.
وي در فقه، اصول، تفسير و فلسفه و برخي مسائل اقتصادي و اجتماعي صاحب نظر و داراي تاليفات بود و از مبارزان فعال عليه رژيم بعثي عراق نيز به شمار مي آمد.
رهبر معظم انقلاب در پيام خود به مناسبت ارتحال آيت الله محمد مهدي آصفي فرمودند:
«ايشان فقيهي نوانديش و متکلّمي ماهر و نويسنده اي پرکار و اثرگذار بود و دهها کتاب مفيد و ناظر به مسائل مورد ابتلادر حوزه عقايد و کلام و فقه، ثمره عمر با برکت ايشان است. آن مرحوم همچنين در عرصه مبارزات سياسي و اجتماعي در عراق، از سابقه اي درخشان برخوردار بود و فکر سنجيده و تحليل عميق از مسائل منطقه، در شمار ويژگيهاي اين شخصيت جامع الاطراف محسوب مي گشت. زهد و بي رغبتي به تمتعات مادي و تن سپردن به معيشت و زيست فقيرانه طلبگي از خصوصيات برجسته ديگر اين روحاني عاليقدر بود. سالها تحمل زحمت نمايندگي اينجانب در نجف اشرف، حق بزرگي را از آن مرحوم بر عهده اينجانب مي گذارد که اميد دارم لطف و رحمت الهي حقگزار همه خدمات علمي و ديني و اجتماعي ايشان باشد».
آنچه در پي مي آيد شرح حالي از حيات نوراني و با برکت اين دانشمند وارسته و فقيه زاهد است:
تولد
محمدمهدي آصفي در سال ۱۳۱۶ هجري شمسي در آغوش خانواده اي مذهبي در شهر نجف اشرف به دنيا آمد. پدر ايشان «آيت الله علي محمد بروجردي آصفي» از علماي نجف و مادرش دختر «شيخ محمد تقي بروجردي» بود که هر دو از عالمان حوزه علميه نجف به شمار مي آمدند.
تحصيلات در حوزه و دانشگاه
او از کودکي به دروس حوزوي علاقه زيادي داشت و در اوان نوجواني وارد حوزه علميه نجف اشرف شد.
مباحث ادبيات عرب را از «عبدالمنعم فرطوسي» آموخت و براي فراگيري منطق به نزد «محمدرضا مظفر» رفت. سپس اصول فقه را در نزد «صدرا بادکوبه اي»، فقه را در نزد «مجتبي لنکراني» و تفسير را نزد «سرابي» فرا گرفت.
وي دروس سطح عالي و سپس خارج فقه و اصول نزد حضرات آيات، «سيد اسدالله مدني»، «سيد ابوالقاسم خوئي»، «امام خميني»، «سيد عبدالله شيرازي»، «حسين حلي»، «ميرزا باقر زنجاني»، «سيد محسن حکيم»، «مرتضي آل ياسين»، «سيد محمد روحاني»، «ميرزا هاشم آملي» و «مسلم ملکوتي» تلمذ کرد و اجازه اجتهاد خود را از آيت الله ميرزا هاشم آملي و شيخ مرتضي آل ياسين دريافت نمود.
«علامه طباطبايي» نيز از بزرگاني بود که آيت الله آصفي از محضر او بهره برد.
ايشان همگام با دروس حوزوي، درس هاي دانشگاهي را تا مقطع فوق ليسانس در رشته معارف اسلامي دانشگاه بغداد ادامه داد.
عضويت در حزب الدعوه
با تأسيس حزب الدعوة الاسلامية از سوي «آيت الله شهيد سيد محمدباقر صدر» محمدمهدي آصفي به آن پيوست و از اعضاي رهبري کل (القيادة العامة) آن شد.
اخراج از عراق
حکومت صدام در دهه هاي چهل و پنجاه، نسبت به ايرانيان مقيم عراق سخت گيري مي کرد و بسياري از «عراقي هاي ايراني الاصل» را از اين کشور اخراج نمود.
آيت الله آصفي نيز از گزند اين حادثه در امان نماند و در سال ۱۳۴۹ (ه.ش.) به دستور دولت عراق اخراج شد و سال ها در ايران و کويت زندگي کرد.
همگامی با انقلاب امام خمينی(ره)
در پاييز سال ۱۳۵۷ ه.ش. (اکتبر ۱۹۷۸م.) حزب الدعوة طي بيانيه اي حمايت کامل خود را از انقلاب اسلامي ايران اعلام کرد و محمدمهدي آصفي به نمايندگي از اين حزب به پاريس رفت و ضمن ديدار با امام خميني(ره) پشتيباني حزب از ايشان را به اطلاع وي رساند.
با به قدرت رسيدن صدام حسين در عراق در ۲۵ تير ۱۳۵۸ ه.ش/ ۱۶ ژوئيه ۱۹۷۹، روند سرکوب حزب شدت گرفت و واکنش حزب در پيش گرفتن مبارزۀ مسلحانه بود. رژيم صدام اعضاي حزب را دستگير و صدها تن از آنان را پس از محاکمه هاي فرمايشي اعدام کرد. در چنين اوضاعي، حزب الدعوة مرکز فعاليت خود را به ايران منتقل کرد و محمدمهدي آصفي در تابستان ۱۳۵۸ ه.ش/ ۱۹۷۹ به ايران آمد.
حضور در جبهه های جنگ تحميلی
با آغاز حمله ناجوانمردانه رژيم بعث به ايران و تشکيل «سپاه بدر» از سوي مجاهدان عراقي، آيت الله آصفي در کنار اين رزمندگان حضور داشت. ايشان تا آخرين روزهاي عمرش به مجاهدين در ميدان هاي نبرد ضدداعش سر مي زد.
عضويت در مجمع جهانی اهل بيت (عليهم السلام)
آيت الله محمدمهدي آصفي از ابتداي تاسيس مجمع جهاني اهل بيت(ع)، عضو شوراي عالي اين سازمان جهاني بود.
وي همچنين از سال ۱۳۸۱ تا ابتداي سال ۱۳۸۳ ه.ش. دبيرکلي مجمع را بر عهده داشت.
آيت الله اصفي تا زمان وفات، رئيس مجمع محلي اهل بيت(ع) در عراق نيز بود که فعاليت صدها مبلغ مذهبي و رسيدگي به امور کتابخانه ها و مراکز ديني را نظارت مي کند.
فعاليت های خيريه
يکي از مهمترين جلوه هاي حيات علامه آصفي، تلاش وي در امور خيريه بود.
تأسيس و اداره موسسه خيريه امام باقر(ع) يکي از اين اقدامات ايشان در اين زمينه است که تقريباً 7500 خانواده بي بضاعت عراقي و افغاني را در بيش از ۳۳ نقطه از ايران سرپرستي مي کرد.
ايجاد مجتمع هاي مسکوني (حدود ۱۱۰ واحد مسکوني) براي ايتام در قم و ۲۲۰ واحد مسکوني براي کمک هاي مادي و معنوي به مومنين در داخل عراق و داخل کشور افغانستان از ديگر فعاليت هاي اين موسسه است.
زهد کم نظير
زهد آيت الله آصفي و دوري وي از زخارف دنيوي، آنچنان کم نظير است که به «ضرب المثل» تبديل شده است. آيت الله عاصفي با کمال زهد، زندگي خود را گذراند. منزل ايشان در قم و نجف اشرف مظهر کاملي از زهد است و از سطح معمولي طلبه ها هم به مراتب پايين تر بود. در حالي که ميلياردها تومان پول از طرف خيرين در اختيار ايشان بود، اما ذره اي براي خودش مصرف نکرد. در طي سال هايي که ايشان دبيرکل مجمع جهاني اهل بيت(ع) بود هيچ وقت از غذاي مجمع استفاده نکرد و از منزل غذا مي آورد يا پول شخصي مي داد تا از بيرون غذا تهيه کنند.
بازگشت به عراق
آيت الله آصفي پس از سقوط رژيم بعثي صدام حسين به عراق بازگشت و در حوزه علميه نجف اشرف به فعاليت هاي علمي مشغول شد. وي همچنين به عنوان «نماينده رهبر معظم انقلاب اسلامي در نجف اشرف» نيز انجام وظيفه مي کرد.
آثار علمی
برخي از کتاب هاي ايشان به شرح زير است:
ملکية الارض في الاسلام؛
في رحاب القرآن؛
در آينه وحي (ترجمه کتاب بالادر چهارده جلد)؛
الاجتهاد والتقليد و سلطات الفقيه و صلاحياته؛
الاصر و الاغلال؛
الامة الواحدة والموقف من الفتنه الطائفية؛
الانتظار الموجه؛
التحديات المعاصره و مشروع المواجهة الاسلامية؛
الجسور الثلاثه، قصه الغاره الحضاريه علي العالم الاسلامي؛
الدعاء عند اهل البيت عليهم السلام؛
الکلمة الطيبة في القرآن؛
في رحاب عاشوراء؛
مشروع الوحده الاسلاميه ثقافيا و سياسيا؛
ولاية الامر؛ دراسة فقهية مقارنة.
بيشتر آثار ايشان به زبان عربي است و برخي از آنها به زبان هاي ديگر از جمله انگليسي، فارسي و اردو ترجمه شده است.
کنگره بزرگداشت و تجليل
در ۲۹ آبان ۱۳۹۳ ه.ش. آيين بزرگداشتي براي آيت الله آصفي با عنوان «کنگره اسوه زهد، جهاد و اجتهاد» در قم برگزار شد. اين همايش به کوشش مجمع جهاني اهل بيت (عليهم السلام)، دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، جامعة المصطفي(ص) العالميه و مرکز مديريت حوزه هاي علميه برگزار شد.
خانواده
آيت الله آصفي پنج فرزند دختر و چهار داماد دارند.
ارتحال
علامه محمدمهدي آصفي در ۱۴ خرداد ۱۳۹۴ مصادف با ۱۶ شعبان ۱۴۳۶ درگذشت.
زندگی نامه آيت الله آصفی از زبان خودش
حضرت آيت الله محمدمهدي آصفي، فرزند حجت الاسلام والمسلمين حاج شيخ علي محمد آصفي در گفت وگوي اختصاصي با شفقنا، به گوشه اي از زندگينامه با برکت خود اشاره کردند:
بنده از پدري هوشمند و مادري مومنه و صالحه در شهر نجف اشرف به دنيا آمدم. همه مراحل درسي حوزوي را از مقدمات تا بحث خارج در نجف گذراندم، به طوري که بيست سال در درس فقه و اصول مرحوم آيت الله خويي و سه سال پاي درس امام خميني(ره) شرکت کردم. هم چنين در درس هاي فقه مرحوم آيت الله العظمي حکيم و فقه و اصول مرحوم آيت الله حاج شيخ حسين حلي و درس اصول مرحوم آيت الله سيد محمد روحاني نيز حضور داشتم. لذا تمامي مراحل تخصصي فقه و اصول را در نجف بودم و در همان نجف در حدود 40 سال قبل کتابي فقهي به نام ملکيت زمين تاليف کردم که دو نفر از مراجع و بزرگان به نام مرحوم آيت الله حاج شيخ مرتضي آل ياسين در نجف و ديگري آيت الله شيخ ميرزا هاشم آملي در قم به واسطه اين کتاب به بنده اجازه اجتهاد دادند که اين اجازه ها در مقدمه کتاب نيز منتشر شده است.
نظام درسی حوزه نجف اشرف
در آن زمان طلاب در حاشيه دروس تخصصي، درس هاي ديگري را هم مي خواندند که شامل علم فلک و علم عروض و قافيه و هندسه استدلالي مسطح و از اين قبيل درس ها بود. بنده هم از همان زمان درمورد متون ادبيات عربي و فارسي بسيار کار کردم. در آن زمان ملک الشعراي بهار بسياري از اين متون را در کتاب سبک شناسي مورد بررسي قرار داده بود. اين کتاب در دانشگاه به عنوان يکي از منابع در دوره دکتري تدريس مي شد. بنده از همان زمان به مراحل مختلف تقدم و پيشرفت تکاملي نثر فارسي عنايت داشتم. يکي از علاقه مندي هاي من کتاب هاي ادبي است و در اين زمينه منابع ادبيات عربي و فارسي را هم زياد ديدهام.
ورود به تشکيلات حزب الدعوه
يک سال بعد از آمدن عبدالکريم قاسم، با دعوت مرحوم آيت الله سيدمرتضي عسگري وارد حزب الدعوه شدم و در تمامي مدتي نيز که در حزب بودم در کادر رهبري قرار داشتم و اصلامراحل مقدماتي را نگذراندم. بنده به مدت 15سال سخن گوي حزب بودم و بعد از آن اختلاف نظرهايي پيش آمد که از حزب بيرون آمدم. آن زمان هيئت رهبري را آقايان نوري مالکي و دکتر حيدر باقي و آيت الله سيدکاظم حائري و عده اي ديگر بر عهده داشتند که امروزه هم در خط مقدم تشکيلات حکومتي عراق هستند. اين آقايان به مدت 4 سال در تشکيلات رهبري حزب بودند که بعد از هر 4سال تعويض مي شدند، اما بنده همواره ثابت بودم تا اين که اختلاف نظري با حزب الدعوه پيدا کردم و با دوستي و محبت از حزب جدا شدم. البته هنوز هم با اين آقايان در ارتباط و دوستي هستم و گاهي با بنده هم مشورت مي کنند و مشکلي در زمينه روابط شخصي با ايشان نداشته و ندارم.
دلايل حضور در ايران
بنده در آن زمان فقط تابستان ها به ايران مي آمدم و همواره در نجف بودم. چهار سال بعد از روي کار آمدن حزب بعث، مورد تهديد حزب قرار گرفتم و در حدود 7 ماه زندگي مخفيانه داشتم. اما خداوند بنده را از گذرگاه هاي خطرناکي عبور داد و توانستم به کمک دوستان و مادرم با لباس مبدل به سوريه بروم و از آنجا هم به ايران رفتم. در آن دوره براي مدتي در حدود سه سال در ايران بودم و پاي درس آيت الله گلپايگاني و ميرزا هاشم آملي نشستم و در اواخر آن دوره خودم هم درس خارج فقه و اصول را مي گفتم. سپس به کويت رفتم و مدت 7 سال را در آنجا بودم. در آن جا مسجدي را اداره مي کردم و کارهاي اجتماعي و فرهنگي داشتم و با دانشگاهيان در تماس بودم. پس از اين دوره هفت ساله مجددا به ايران بازگشتم و کارهاي علمي خود را شروع کردم و درس خارج فقه و اصول را ادامه دادم و ابواب مختلفي از فقه همچون اجاره، قضا، بيع، قواعد فقهي، اجتهاد و تقليد را براي طلاب تدريس کردم.
ديدگاه های سياسی و مبارزاتی
يکي از کارهاي مهم بنده مبارزه با بعثي ها و شرکت در مصاحبه ها و مناظره هاي راديو و تلويزيوني بود و از اين طريق به اقدام عليه سران حزب بعث مي پرداختم. بعد از سقوط رژيم هم چند مدتي ايران بودم تا اين که آيت الله سيد محمدباقر حکيم به شهادت رسيد. پس از شهادت ايشان بار ديگر به عراق بازگشتم و فعاليت ها و اقدامات فرهنگي را آغاز کردم که در راستاي فرهنگ سازي سياسي بود. هدف از اين فعاليت ها اين بود که درخصوص انتخابات و پيش آمدهايي که براي نظام عراق رخ مي دهد، مردم را نسبت به امور روشن کنم و به آنها بگويم که آمريکا هيچ وقت دوست هيچ ملتي نمي شود و هميشه در تاريخ دشمن مستضعفان بوده و خواهد بود. در اين دوره هم کتاب مي نوشتم و هم سخنراني و تدريس خارج فقه و اصول را داشتم اما چون توانايي ادامه کار را نداشتم، تدريس را ترک کردم. زيرا معتقد بودم که کارهاي اولاي ديگري هست که مقدم بر تدريس هستند و بايد به آنها مشغول شوم.
تأسيس مؤسسه خيريه امام باقر(ع)
بعد از بازگشت از کويت در قم موسسه خيريه امام باقر(ع) را تاسيس کرديم که وظيفه کمک رساني به ايتام عراقي و زنان بيوه را بر عهده داشت. زيرا حدود 7 هزار و 500 خانواده عراقي در ايران بودند که در استان هاي مختلف ايران بودند و ما به آنها شهريه مي داديم و کمک مي کرديم. زماني هم که به عراق بازگشتيم باز هم اين موسسه را در نجف تاسيس کرديم و الان هم حدود 7 هزار خانواده را در استان هاي مختلف عراق تحت پوشش اين موسسه هستند.
آثار و تأليفات
يک دوره 14 جلدي تفسير موضوعي قرآن دارم که تاکنون 4 بار چاپ شده و به زبان فارسي هم موجود است. هم چنين حدود 3 سال است که در کار چاپ کتب جيبي هستيم که تاکنون 130 شماره از اين کتاب ها چاپ شده است. مولفات بنده درخصوص فقه و مسائل قرآني و فرهنگ اسلامي است که به 170 الي 180 عنوان مي رسد.
روزنامه كيهان، شماره 21079 به تاريخ 21/3/94، صفحه 6 (معارف)