دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

خاندان اکبر

No image
خاندان اکبر

كلمات كليدي : تاريخ، پهلوي، اكبر، فتح الله، سردار منصور، سپهدار اعظم، صادق، حسن

نویسنده : سيد احمد موسوي

یکی از خاندان‌های که نفوذ فوق‌العاده‌ای در جریانات سیاسی و اقتصادی کشور هم در زمان قاجار و هم به دوران پهلوی داشت، خاندان اکبر و مخصوصا فتح‌الله اکبر می‌باشد که به نخست وزیری نیز رسید. در این پژوهش به معرفی چهره‌های سرشناس این خاندان پرداخته شده است.

فتح‌الله اکبر

فتح‌الله اکبر معروف به القاب بیگلربیگی، امیرتومان، سالار افخم، سردار منصور و ‌سپهدار اعظم رشتی،‌ در سال 1234 در رشت متولد شد. پدرش حاج میرزا محمدعلی خان گیلانی از ملاکین بزرگ و نامدار گیلان بود. وی تحصیلات مقدماتی را در دیار خویش فرا گرفت و پس از آن در اداره گمرات گیلان که در اجاره عموی او بود، به استخدام در آمد.[1] در مورد وی نقل است که در اوان نوجوانی با این‌که برادرزاده اکبرخان بیگلربیگی رشتی شخصیت متمول گیلان و اجاره‌دار گمرکات چندین ایالت بود، در فقر و تنگدستی زندگی می‌کرد.[2]

پس از درگذشت عموی ثروتمندش،‌ در حالی که تنها دو دختر از او باقی مانده بود، فتح‌الله به جای ازدواج با نامزد و دختر عمویش تصمیم گرفت با بیوه عموی خود که زنی مسن و ثروتمند بود، ‌ازدواج نماید و به این ترتیب جانشین عموی خود در اجاره‌داری گمرک شد.[3] فتح الله خان پس از عمویش، بیگلربیگی رشت شد و گمرک رشت انزلی را که در دست بلژیکی‌ها بود، در اختیار گرفت.

فتح‌الله با دست و دل بازی و هزینه نمودن مبالغی هنگفت توانست مورد توجه ناصرالدین شاه قرار بگیرد و از همین رو از سال 1307 تا 1310 قمری با درجه امیرتومانی مدیر گمرکات خراسان، گیلان و مازندران بود که پس از چندی تمام آن‌ها را از دولت اجاره کرد و در اندک مدتی دارای ثروت و نفوذ فوق‌العاده شد و به لقب‌های سالار افخم و سالار اعظم ملقب گردید.[4] و حتی موفق به دریافت نشان و تمثال همایون گردید.

سال 1278ش مظفرالدین شاه وزارت گمرکات را به او واگذار کرد و سه سال بعد به او لقب سالار افخم داد. در سال 1284ش ناصرالدین شاه به هنگام سفر سوم خود به اروپا در رشت با قبول پیشکش قابل ملاحظه‌ای او را ملقب به سردار منصور نمود.[5]

در رجب سال 1315 قمری هنگامی که به پیشنهاد حسینقلی خان نظام‌السلطنه وزیر وقت عدلیه و تجارت، گمرک شمال و جنوب به دو قسمت تبدیل شد، گمرک شمال به طور کامل به فتح‌الله خان بیگلربیگی واگذار گردید.[6]

در واقع دریافت لقب در آن روزگار به واسطه نشان دادن لیاقت و یا اداره درست امور کشوری نبود، بلکه چنان که گذشت بسیار اتفاق می‌افتاد، کسانی با پرداخت مبالغ هنگفتی برای خود از شاه لقب خریداری می‌نمودند.

سردار منصور که در شهر بندر پهلوی (بندرانزلی فعلی) با سازش با اداره «لیانازف» حق مردم و صیادان فقیر انزلی را ضایع می‌کرد، با اقدام و عکس العمل مردمی مواجه شد به گونه‌ای که مردم عمال وی را از شهر بیرون راندند.[7]

فتح‌الله اکبر و مشروطه

فتح‌الله خان اکبر در اثر مسافرت‌های مکرر و متوالی به اروپا و آشنایی با زندگی آزاد مردم غربی، از طرفداران حکومت قانون و مشروطه در ایران بود با وجودی که از حمایت کامل شاه برخودار بود و همه ساله مبالغ زیادی از گمرکات ایران سود می‌برد، مع‌الوصف با آزادی‌خواهان همکاری می‌کرد و از مشروطه حمایت و جانبداری می‌کرد.[8] و پس از آن که محمدعلی شاه به سلطنت رسید و بنای مخالفت با مشروطه را آغاز نمود، فتح‌الله به طور رسمی به آزادی‌خواهان پیوست و پس از این‌که در باغشاه دستگیر شد.[9] به ناچار مجبور به ترک دیار خویش گشته، ابتدا به کلات[10] فیروز کوه و سپس به سوادکوه تبعید شد و در آن‌جا چندین ماه تحت مراقبت به سر می‌برد[11] و حتی به اروپا تبعید شد.[12]

میرزا یحیی دولت‌آبادی در اثر مشهور خویش در مورد دستگیر عده زیادی از امرا و مشروطه‌خواهان از جمله سردار منصور چنین می‌نویسد: «عصر روز یک شنبه هفتم شهر جمادی‌الاولی 1326 قمری عضدالدوله امراء و رجال دولت را به حضور شاه می‌برد که مورد مرحمت گردند، شاه در ظاهر اظهار مرحمتی به آن‌ها کرده، اجازه مرخصی می‌دهد، هنگام مراجعت دم در باغ یک دسته قزاق آن‌ها را احاطه کرده،‌ علاء‌الدوله و جلال‌الدوله و سردار منصور را می‌گیرند».[13]

وی در جریان فتح تهران یکی از فرماندهان و افراد موثر در اردوی سپهدار تنکابنی بود که ریاست مجاهدین گیلان را برعهده داشت و هم‌چنین یکی از اعضای مجلس عالی عزل محمدعلی‌شاه بود و باز جز کمیسیونی بود که برای مطالعه و و طرح تهیه خواست ملت ایران انتخاب شد.[14] پس از فتح تهران توسط مشروطه‌خواهان، به پاس خدماتی که انجام داده بود، ‌در اولین کابینه بدون نخست وزیر( 26 تیر 1288) وی به وزارت پست و تلگراف رسید[15] و در کابینه‌های اول و دوم سپهدار اعظم (9 تیر 1288) نیز این سمت را حفظ کرد.[16] در اردیبهشت 1289ش از طرف سپهدار اعظم به وزارت عدلیه منصوب[17] و در کابینه فرمانفرما (دی ماه 1294) مجددا وزارت پست و تلگراف در اختیار او قرار گرفت.[18]

در سال 1294ش سپهدار اعظم (محمدولی خان تنکابنی) به لقب تازه سپهسالار اعظم ملقب گردید و فتح‌الله خان اکبر لقب سابق وی را برای خویش اخذ کرد و عنوان سپهدار رشتی یافت.[19]

در کابینه‌های بعدی که با رئیس‌الوزرائی سپهسالار اعظم و وثوق‌الدوله تشکیل شدند، وزارت داخله به عهده فتح‌الله خان سپهدار اعظم قرار گرفت.[20] ولی در کابینه دوم وثوق‌الدوله به عنوان وزیر جنگ معرفی شد.[21] یکی از نقاط تاریک زندگی سیاسی فتح‌الله اکبر را باید نبرد و رویارویی با جنبش جنگل دانست. وی در هنگام تصدی وزارت جنگ مسئول نبرد با حرکت جنگل گردید و به نفع بیگانگان بر علیه هم وطنان خویش و میرزا کوچک‌خان جنگلی و یارانش دست به اقداماتی زد.[22]

یحیی دولت‌آبادی در مورد شخصیت وی چنین می‌نویسد: «سپهدار اعظم فتح‌الله خان گیلانی شخص وطن پرستو نیکو فطرت است؛ اما اطلاعاتی را که لازمه زمامداری امروز یک مملکت می‌باشد با این همه محذورات داخلی و خارجی که موجود است، ندارد، به علاوه از خارجه‌ها محظور بسیار دارد. سپهدار به واسطه بذل و بخششی که داشته است، نامش در شمار رجال درجه اول مملکت برده می‌شود؛ اما از وقتی که املاک زیاد او در گیلان یغما رفته است، این خصیصه او هم از کار افتاده است و شاید همان نقصان دارائی به او جرات داده است که در این وقت بار چنین مسئولیت بزرگ را به دوش خود بگیرد».[23]

نخست وزیری فتح‌الله خان

فتح‌الله خان در سال 1299ش پس از کناره‌گیری مشیرالدوله، با حمایت انگلیس، از طرف احمدشاه قاجار به رئیس‌الوزرائی انتخاب گردید.[24] وی در مجموع دو کابینه تشکیل داد که کابینه اول وی سه ماه و دوره دوم دولت وی فقط چند روز دوام داشت.

فقط پنج روز از عمر کابینه دوم رئیس‌الوزرائی سپهدار اعظم گذشته بود که مقدمات کودتای سوم اسفند 1299ش اتفاق افتاد[25] و رضاخان میرپنج با عده‌ای قزاق تهران را به تصرف درآورد و هم‌چنین موسسات دولتی را اشغال نمودند و در قصر مستقر شدند. به این ترتیب دوران رئیس‌الوزرائی دوم فتح‌الله خان هم به پایان می‌رسد. البته وی با پناه بردن به سفارت انگلیس، توانست با گرفتن تامین از ظرف انگلیس‌ها از سفارت خارج و به اروپا برود.[26]

حضور در مجلس شورای ملی

فتح‌الله خان سپهدار اعظم هم‌چنین دوبار در طول حیات خویش به نمایندگی مجلس شورای ملی برگزیده شد،‌ یکبار در دور سوم از گرگان رود (طوالش)[27] و بار دیگر در دور پنجم از طرف مردم رشت به وکالت انتخاب گردید.[28]

وی پس از کودتا، به واسطه ثروت هنگفتی که داشت به زندگی شخصی و بی‌دردسری پرداخت و هر از چند گاهی مسافرت‌های خارجی را برای خویش ترتیب می‌داد، در این مدت طی دوبار مسافرت به اروپا مورد استقبال و احترام آقاخان (رهبر اسماعیلیه)‌ قرار گرفت.[29]

سرانجام فتح‌الله خان سپهدار اعظم در نوروز سال 1317ش، در سن 81 سالگی در تهران درگذشت و در گورستان ابن بابویه به خاک سپرده شد.[30]

عاقلی در شرح حال شخصیت وی چنین می‌نویسد: «فتح‌الله اکبر مردی ساده دل و از عوام و کم سواد بود و غالبا اسرار کابینه‌های مشروطیت که در آن عضویت داشت، توسط او فاش می‌گردیدند. نسبت به سیاست انگلستان در ایران همیشه روی موافق نشان می‌داد. زبان فرانسه را در جریان مسافرت‌های مکرر خود به خارج تا حدی فرا گرفته بود».[31]

صادق اکبر

صادق اکبر معروف به سردار معتمد، فرزند حاج میرزا مهدی‌خان گیلانی، متولد حدود 1250ش،‌ از ملاکین و متمولین درجه اول گیلان بوده است. پدرش از ملاکین درجه دوم گیلان بود؛ ولی خودش به واسطه ازدواج با دختر اکبرخان بیگلربیگی عموی خود، از این راه ثروت سرشاری به دست آورد.

صادق‌خان در سال 1310ق برای خود لقب محتشم‌الملک را دست و پا کرد و با عموزاده‌اش چند سفر به خارج نمود. در تهران با اعیان و اشراف رفت و آمد زیادی پیدا کرد. در سال 1317ق هنگامی که مظفرالدین شاه عازم اروپا بود،‌ در رشت از سوی امین‌السلطان به شاه معرفی شد و با تقدیم پیشکشی قابل ملاحظه به شاه و اتابک، لقب سردار معتمد گرفت.[32]

بعد از مشروطیت و پیروزی آزادی‌خواهان، برای حفظ اموال و دارائی‌هایش،‌ خود را از هوادارن و در صف مشروطه‌خواهان جا زده و پول‌هایی در این راه هزینه نمود. مخصوصا خویشاوندیش با محمد ولی‌خان سپهدار تنکابنی و حضورش در جبهه او موجب گشت تا ثروتش او چند برابر شود. و در امور سیاسی هم ورود نموده حتی توانست به حکومت گیلان دست یابد.[33]

البته در جریان انقلاب شهر رشت که پیش زمینه تصرف تهران بود، بسیاری از مسئولین شهر که مهمان وی بودند، در باغ و خانه وی به قتل رسیدند؛ ولی چنانچه ملک‌زاده در کتاب تاریخ مشروطه نقل می‌کند، وی در جریان نقشه انقلابیون برای قتل مسئولین نبوده است.[34]

در انتخابات دوره سوم از رشت به مجلس رفت،[35] و به عنوان نائب رئیس سنی مجلس انتخاب گردید.[36] در این دوره وی عضو گروه پارلمانی اعتدالی مجلس بود.[37] بعد از تعطیلی مجلس،‌ به کار املاک خود رسیدگی می‌نمود. در کابینه متزلزل و ناتوان سپهدار اعظم فتح‌الله خان اکبر، که عموزاده وی بود، به وزارت پست و تلگراف منصوب شد.[38] در ادوار چهارم،[39] پنجم[40] و هشتم[41] نماینده مجلس شواری ملی بود،‌ که در اواخر دوره اخیر و در سال 1311ش درگذشت.[42] دو پسر به نام‌های محمد و حسن از وی بر جای ماند که محمد اکبر سال‌ها در دربار پهلوی مشغول به خدمت به سران حکومتی بود و مدتی ریاست تشریفات را بر عهده داشت و هم‌چنین پست معاونت وزارت دربار را نیز از دیگر وظائف وی بوده است.

حسن اکبر

حسن اکبر متولد سال 1289ش در رشت می‌باشد، وی فرزند سردار معتمد رشتی است. تحصیلات مقدماتی را در رشت به پایان رساند. و پس از آن طی مسافرت‌های زیادی به اروپا سعی در تکمیل دانش خویش نمود؛ ولی هیچ گاه موفق به اخذ مدرک علمی از دانشگاه‌های اروپایی نگردید. در سن سی سالگی، برای نمایندگی مجلس کاندیدا گردید و در دوره سیزدهم موفق به کسب کرسی مجلس شورای ملی به وکالت از مردم بندر پهلوی شد.[43] در دوره پانزدهم نماینده حوزه فومن[44] و در دوره‌های شانزدهم،[45] هجدهم[46] و نوزدهم[47] همواره نماینده مردم رشت در مجلس شورای ملی بود.

در جریان اعتصابات هفده آذر1321ش که در واقع جدال و رویارویی شاه با قوام بود و هر کدام قصد مغلوب کردن دیگری را داشت هنگامی که عده زیادی در مجلس متحصن شدند و وضعیت عمومی و امنیتی شهر به هم ریخت و غارت و چپاول زیادی صورت گرفت، به گونه‌ای که حکومت مجبور به اعلام حکومت نظامی گشت، ‌وی یکی از نمایندگانی بود که برای گفتگو با شاه انتخاب گشت.[48]

در سال 1342ش و همزمان با دوره چهارم مجلس سنا، به عنوان سناتور انتخابی معرفی گشته و تا آخر عمر این عنوان را حفظ نمود. فردوست این سناتور بودن را به خاطر بی‌صداقتی و نادرستی وی می‌داند.[49] وی که از ملاکین بزرگ گیلان به حساب می‌رفت، پس از اجرای قانون اصلاحات ارضی بخش زیادی از املاکش را از دست داد.

وی مردی بود شوخ طبع، بذله گو، محافظه‌کار و بی‌آزار که کمک به مردم از خصوصیات ذاتی او بود. در خوشگذرانی و سرگرمی افراط می‌کرد؛ به طوری که در استعمال مواد مخدر آن قدر افراط می‌کرد که جان خود را سر آن گذاشت. در اواخر عمر به سرطان خون دچار شد. با آن‌که چند بار خونش را عوض کردند، مع‌الوصف ثمر بخش نیفتاد و در سال 1357 و در سن 68 سالگی درگذشت.[50]

وی یکی از دختران صارم‌الدوله مسعود، ‌پسر ظل‌السلطان را به عقد خویش در آورده بود. در مدت وکالت مجلس و سناتوری که نزدیک به سی سال به طول انجامید، ‌یک کلام صحبت نکرد و برای نمونه به یک لایحه دولت رای مخالف نداد. از دوستان شبانه محمدرضا پهلوی بود و مورد احترام شدید محمدرضا شاه بود.[51] در ضمن مردی بذله‌گو و دلقک بود که موجبات سرگرمی را فراهم می‌نمود.[52]

مقاله

نویسنده سيد احمد موسوي
جایگاه در درختواره تاریخ ایران بعد از اسلام

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS