دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

«تأملی در صحت و سقم گزاره‌های تاریخی» (2) «راه‌کارهای دست‌یابی به حقیقت در تاریخ»

مورخان با گرایش‌های مختلف و در شرایط زمانی و مکانی خاصی به جمع‌آوری داده‌های تاریخی پرداخته‌اند.
«تأملی در صحت و سقم گزاره‌های تاریخی» ʂ) «راه‌کارهای دست‌یابی به حقیقت در تاریخ»
«تأملی در صحت و سقم گزاره‌های تاریخی» (2) «راه‌کارهای دست‌یابی به حقیقت در تاریخ»
نویسنده: یدالله حاجی‌زاده

چکیده

مورخان با گرایش‌های مختلف و در شرایط زمانی و مکانی خاصی به جمع‌آوری داده‌های تاریخی پرداخته‌اند. امروزه ما با اسنادی از تاریخ روبرو هستیم که نویسندگان آن‌ها از دریچه ذهن خویش، واقعیت‌ها را مورد بررسی قرار داده‌اند و همین امر دغدغه پژوهش‌گران و محققان امروزی را در دست‌یابی به واقعیت‌های تاریخی موجب شده است. در این عرصه تلاش محقق در این جهت است که از میان داده‌های تاریخی واقعیت را کشف کند. در پژوهش پیش رو تلاش ما در جهت ارائه راه‌کارهایی است که می‌تواند در دست‌یابی به واقعیت‌های تاریخی مؤثر باشد.

مقدمه

ما پیش از این و در بخش اول، تحت عنوان «تأملی در صحت و سقم گزاره‌های تاریخی» به دیدگاه‌های مختلف در خصوص تاریخ و منابع تاریخی اشاره کردیم و بیان نمودیم که دیدگاه اعتدالی در خصوص منابع تاریخی و اعتماد بر آن‌ها، مورد پذیرش قریب به اتفاق دانشمندان و مورخان است. بر اساس این دیدگاه با ارائه راه‌کارهایی مناسب می‌توان به مراتب بالایی از حقیقت دست یافت. در این بخش تلاش می‌کنیم که این شیوه‌‌ها و راه‌کار‌ها را بیان نموده، به دو مورد از آن‌ها اشاره ‌نماییم و ادامه راه‌کارها را در بخش بعدی پی خواهیم گرفت.

عینیت در تاریخ

پیش از این که به راه‌کارهایی در زمینه دست‌یابی به حقایق تاریخی اشاره کنیم لازم است این بحث مطرح شود که آیا «حقیقتی» که مورخ مدعی دست یافتن به آن است، همان چیزی است که در خارج اتفاق افتاده است؟ آیا به «حقیقت عینی» می‌توان دست یافت؟ و یا به عبارتی، مورخان تا چه اندازه می‌توانند به حق، مدعی اعتبار صدق عینی نتایجی باشند که معمولاً به آن می‌رسند؟ آیا آن‌ها طبق سخن مکرر "فون رانکه" می‌توانند مدعی کشف گذشته آن‌گونه که واقعا بوده، شوند یا نه؟ کسانی که مدعی‌اند «می‌توانند» غالباً «عینیت‌گرا» می‌نامند و کسانی را که منکر این امکان هستند غالباً به نام «نسبیت‌گرا»می‌خوانند.»[1] دیدگاه اکثر فیلسوفان تاریخ و دانشمندان این علم این است که تاریخ، عینی نیست. «تاریخ نمی‌تواند عینی باشد؛ یعنی عاری از ذهنیات فردی و موقعیتی مورخ باشد. تاریخ‌نگاری عینی که آرمان تجددگرایان است، بی معناست.»[2]

"برکلی ادنیس" می‌نویسد: «از آن‌جا که انسان عهده‌دار بیان فرایند گذشته تاریخی و در قالب روایتی معنا‌دار و معقول است، هرگز نمی‌توان در انتظار حصول عینیتی تام و تمام بود. وارونه‌نمایی و قلب واقعیت‌ها به دلیل وجود تعصبات و جانب‌داری‌های صریح و روشن، مطابق با مقاصد و تصورات پیش پنداشته، خصوصا در حکومت‌های دیکتاتوری و در شرایط سانسور و... امری مرسوم و معمولی می‌باشد.»[3]

مورخ آمریکایی "چالز بیرد" نیز معتقد است که تاریخ، عینی نیست. او دلایل خود را این‌گونه بیان می‌کند: «زیرا مورخان بر خلاف شیمی‌دانان یا فیزیک‌دانان واقعا نمی‌توانند موضوع مورد بررسی‌شان را مشاهده کنند؛ زیرا اسناد و مدارکشان راجع به گذشته جسته و گریخته و ناقص است؛ زیرا آن‌ها حتی از مستندات ناقص و محدودی که در اختیار دارند باید گزینش‌هایی بکنند؛ زیرا آن‌ها باید موادشان را در گزارش نتایجشان مرتب سازند؛ زیرا آن‌ها در به‌کارگیری مفاهیم سامان‌دهنده، ساختاری را بر گذشته تحمیل می‌کنند که هیچ‌گاه واقعیت نداشته است و زیرا آن‌چه آن‌ها مطالعه می‌کنند متضمن ملاحضات اخلاقی و زیبا‌شناختی است.»[4]

شکی نیست که «عینیت مطلق» به معنای بازسازی صد در صد واقعی در تاریخ امکان‌پذیر نیست. از این‌رو بسیاری از محققان بر نسبی بودن گزاره‌های تاریخی اصرار ورزیده‌اند. «تمام استنتاج‌های تاریخی نسبی هستند؛ زیرا مشروط و مقید به شرایط زمانی، مکانی و هویت مورخ می‌باشند. بنابراین بهتر است مورخ به این امر اعتراف و اذعان داشته باشد و فرضیات خود را به وضوح، روشن و معین نماید، نه این که علی‌رغم جانب‌داری‌های غیر عمدی و نادانسته به عینی‌گرایی مطلق تظاهر کند.»[5] "عبدالحسین زرین‌کوب" می‌نویسد: «امری که نیل به عینیت مطلق را برای مورخ غیر ممکن می‌کند، تکیه‌ای است که مورخ بر ارزش‌ها دارد؛ ارزش‌های اجتماعی، اخلاقی، دینی و جز آن‌ها.»[6] این افراد چون معمولاً با ایده خاص سراغ تاریخ می‌روند برای اثبات ایده خویش تلاش می‌کنند که اسنادی را بیابند و ارائه کنند که آن ایده را تأیید می‌کند. عمل چنین فردی می‌تواند مصداق «تفسیر به رأی» باشد. «شرط حق‌پرستی و آزاد‌اندیشی آن است که محقق پیش از شروع تحقیق، نتیجه مطلوب را در نظر نگرفته باشد و در حقیقت برای تأیید اندیشه قبلی خویش از راه تحقیق به جستجوی شاهد و سند نپرداخته باشد.»[7] بنابراین به حقیقتِ صد در صد مسلّم و قطعی نمی‌توان دست پیدا کرد و نمی توان در کشفیات تاریخی مدعی عینیت شد؛ اما همان‌گونه که بار‌ها بیان کردیم می‌توان با رعایت ضوابطی تا حد زیادی به حقیقت نزدیک شویم. تلاش ما در مطالب پیش رو در همین جهت متمرکز است.

راه‌کارهای دست‌یابی به حقیقت در تاریخ

برخلاف دیدگاهی که قائل است دست یابی به حقایق تاریخی و واقعیات گذشته امری غیر ممکن و ناشدنی است، باید گفت : با اجتهاد تاریخی و اتخاذ روش‌های مناسب می‌توان صحت و سقم بسیاری از داده‌های تاریخی را به‌دست آورد و به درجات بالایی از اعتماد دست یافت. «ولتر عقیده داشت که مورخ نباید بدون بررسی و رسیدگی، نوشته مورخان گذشته را تأیید کند؛ بلکه باید کوشش نماید که با مطالعه و بررسی دقیق، حقایق تاریخی را روشن کند.»[8] ادعای مورخان این است که با توسل به روش مناسب برای شناخت واقعه می‌توانیم مدعی شویم که تحقیق و پژوهش ما، حاصلی است که می‌تواند درجات بالایی از اعتماد را داشته باشد.[9] "ای. اچ. کار" معتقد است: «محقق در مسایل تاریخی، با نوعی اجتهاد می‌تواند صحت و سقم برخی از نقل‌‌ها را مورد نقد و بررسی قرار دهد.»[10]

هر چند انسان تحت تأثیر عوامل و عناصر بسیار عدیده‌ای است که یکی از آن‌ها ارزش‌‌ها هستند و این تأثیرپذیری‌‌ها در روند پژوهش‌های علمی اثر می‌گذارد؛ اما محققان تاریخی معتقدند «با به‌کار گرفتن روش‌های مناسب در ارتباط با موضوع تحقیق می‌توان این تأثیرپذیری‌‌ها را کاهش داد و به حداقل رساند.»[11]

"مایکل استنفورد" در کتاب «درآمدی بر فلسفه تاریخ» می‌نویسد: «هم در علم (علوم طبیعی) و هم در تاریخ، بسیاری از چیز‌ها چنان به خوبی استدلال و اثبات می‌شوند که فراتر از شک و تردیدی موجه و معقول، قرار می‌گیرند.»[12] برخی از این ضوابط و راه‌کار‌ها به شرح ذیل هستند:

الف) توجه به همه شواهد و دلایل (اسناد)

محقق تاریخ به منظور دست‌یابی به واقعیت می‌بایست: اولاً به همه اسنادی که در یک موضوع خاص وجود دارد توجه کند و ثانیاً با دقت، به تجزیه و تحلیل و تفسیر آن‌ها بپردازد.

به نظر می‌رسد آشنایی با منابع و اسناد مختلف، ارزش و جایگاه آن‌ها و این که به فلان مطلب تاریخی در چه منابعی پرداخته شده است، قدم اول در این زمینه است. «جستجوی مآخذ و رجوع به همه آن مواردی که شاید ذکری از مطالب مورد نظر در آن‌ها باشد اولین قدم در راه تحقیق درست است.»[13] تسلط بر حیطه و میدان تاریخی، اعم از دوره، مکان یا موضوع خاصی که در این راستا ضرورت دارد، لازمه این کار است. مورخ باید منابع اصلی و تحقیقاتی را خوب بشناسد و با نظرات سایر صاحب‌ نظران آشنا باشد. "برکلی ادنیس" معتقد است: «مورخ باید ذهنی انتقادی داشته باشد و ارزش و جایگاه منابع و طرق بهره بردن از آن‌ها را آموخته باشد.»[14] بدون شک آشنایی و آگاهی از همه شواهد و دلایل و نظریاتی که در خصوص موضوع مورد مطالعه وجود دارد،[15] و اندیشه و تأمل در خصوص آن‌ها، دیدِ ما را افزایش می‌دهد، قدرت تحلیل را بالا می‌برد و سبب می‌شود به نقاط ضعف و قوت هر یک از اسناد و داده‌‌ها و نظرات به‌خوبی پی ببریم. حضرت علی(ع) در احادیث متعددی به همین مطلب اشاره دارند. آن حضرت می‌فرماید: «نظریات مختلف را جمع‌آوری کنید تا به حقیقت دست یابید»[16] و در حدیثی دیگر می‌فرماید: «اندیشه را بگردانید (بالا و پایین کنید) مانند به هم زدن مشک، تا آرای قرص و محکم پدید آید.»[17] از طرفی باید توجه داشت که عدم بررسی همه شواهد و اسناد و ناآگاهی از آرا و نظریات مختلف راه را برای تحلیل‌های آبکی و نادرست باز می‌کند و این مشکلی است که در بسیاری از تحقیقات غیر متخصصین مشاهده می‌شود. حضرت علی(ع) می‌فرماید: «هر کس از آرای مختلف ناآگاه باشد حیله‌ها او را رنجور و ناتوان می‌سازند»[18] و نیز می‌فرماید: «کسی که از آرای مختلف آگاه باشد مواضع خطا و اشتباه را می‌شناسد.»[19] این حدیث، عدم آگاهی از آرای مختلف را مساوی با افتادن در خطا و اشتباه می‌داند.

پژوهش‌گر تاریخ شاهد جریانات و حوادث تاریخی نبوده است؛ بلکه اسناد و گزارش مورخان با یک یا چند واسطه به او رسیده است. بنابراین او برای نگارش تاریخ هر دوره‌ای غالباً باید سراغ اسناد و مدارک آن دوره برود و با بررسی آن‌ها به کار خود سامان دهد.[20] محققان، پژوهشی را معتبر می‌دانند که مبتنی بر منابع دست اول باشد.[21]

دکتر "زرین‌کوب" می‌نویسد: «آن‌چه مورخ را در این هم‌جوشی با تاریخ، در نیل به حقیقت کمک می‌کند و از وقوع خطا در امان می‌دارد اتکا بر اَسناد است و سعی در بررسی دقیق آن‌ها.»[22] باید همه مدارک و شواهد را همراه مَراجع مربوط به آن‌ها مشمول بررسی دقیق و موشکافانه قرار داد و حقایق مورد نظر را از آن‌ها استخراج کرد.[23] در هر رویداد تاریخی باید مجموع منابع را ملاحضه کرد. اگر به حوادث، تک‌تک و جدا نگریسته شود راه برای مغالطه و سفسطه باز می‌شود و چهره حقیقت در ترسیمِ واقعه‌نگار، دگرگون می‌گردد و رنگ‌های بدلی، سیمای راستین شخصیت‌ها و حوادث را به کلی تغییر می‌دهد و سره و ناسره در هم می‌آمیزد.[24]

"مایکل اسنتنفورد" معتقد است در قلمرو تاریخ، حقیقت تا حدودی به شواهد موجود بستگی دارد و به همین دلیل است که مورخانِ جدی همیشه در جست‌و‌جوی شواهد بیشتری هستند. فقط پس از بررسی همه شواهد موجود می‌توان تفسیر را تکمیل کرد. شواهد و تفسیر، دو ستونِ شناخت تاریخی محسوب می‌شوند.[25] هیچ مورخی نباید به خود جرئت گذاشتن قلم بر روی کاغذ را بدهد مگر این‌که به طور وسیع و عمیق آن‌چه را دیگران درباره موضوع گفته‌اند خوانده باشد.[26] مهارت اصلی مورخان عبارت است از توانایی برای کشف آن‌چه بوده است از روی آن‌چه هست.[27]

باید توجه داشت که ممکن است درباره یک موضوع نظرهای مختلفی ارائه شود. اگر اختلاف مورخان مورد بررسی قرار گیرد ملاحضه می‌شود که این اختلاف نظر‌ها بستگی به تمایلات و منابع شخصی و عقاید مذهبی و تعصب ملی و... دارد؛ ولی با جمع و بررسی این نظرات مختلف می‌توان تاحدودی حقیقت رویداد‌ها و علل آن را کشف کرد.[28] مورخ با مطالعه و بررسی و با تجزیه و تحلیل و تفسیر سَنَد (به عنوان منبع اصلی تاریخ) به کشف حقایق زندگی گذشته انسان می‌پردازد.[29]

"برکلی ادنیس" می‌نویسد: «مورخ می‌بایست برای نیل به حقیقت از تجربه و تحلیل به عنوان ابزاری مؤثر در کند و کاو در منابع و نیز از قدرت ترکیب و تلفیق (سنتز) برای در کنار هم قرار دادن ( آگاهی‌های موجود در منابع) بهره جوید تا روایتی معقول و معنادار بیافریند.»[30] بسیاری از اوقات حتی می‌توان با قیاس بین منابع و نقل‌ها، از واقعیت امر آگاه شد. ابوریحان بیرونی می‌نویسد: «اگر قیاس عقلی در تمییز حق از باطل مدخلیتی نداشته باشد، پس دیگر چگونه ممکن خواهد بود که شخص جوینده طمع نماید که از حقیقت امر آگاه گردد.»[31]

پیش از این اشاره شد که برخی تاریخ را از مقوله هنر دانسته‌اند. در این جا باید به این نکته به عنوان فرق تاریخ با هنر اشاره کرد که هنرمند آن‌چه را می‌بیند بیان می‌کند اما مورخ افزون بر این می‌بایست اطمینان پیدا کند که آن‌چه را که می‌بیند حقیقت است.[32] پس آن‌چه افزون‌تر از زیبایی (هنر) مورد توجه مورخ است، حقیقت است؛ بنابراین کتابی همانند «روضة الشهدا»[33] هر چند از نظر هنری از زیبایی‌های ادبی برخوردار است و یا آثار "ذبیح‌الله منصوری"؛ اما در محافل علمی از اعتبار تاریخی برخوردار نیستند.[34]

نکته دیگری که باید به آن توجه داشت این است که داشتن روحیه علمی و نقادی از لوازم انفکاک‌ناپذیر کار مورخ است. به همین جهت است که بسیاری از دانشمندان، تاریخ را علم می‌دانند.[35] "محمد فتحی عثمان" معتقد است: «تاریخ علم است اما نه همانند نجوم که از طریق مشاهده و معاینه حاصل می‌شود و نه هم‌چون شیمی که از راه آزمایش و تجربه، بلکه دانشی است که از راه نقد و تحلیل به‌دست می‌آید.»[36]

"ابوالفضل شکوری" در خصوص مراحل پژوهش تاریخی به سه مرحله اشاره می‌کند: مرحله اول، گردآوری مواد خام و پراکنده‌ای که در خصوص تبیین حوادث و وقایع اعتبار دارند؛ مرحله دوم، نقد و ارزیابی مواد، به‌منظور وقوف بر صحت و سقم آن‌ها و مرحله سوم، تأویل و تهذیب است؛ یعنی نیروی تخیل، تفکر و عاطفه را به همراه عقل[37] به‌کار بگیرد.[38]

نکته‌ای که در خصوص اسناد و مدارک باید به آن توجه کنیم این است که گاه ممکن است در خصوص یک موضوع خبرها و نقل‌های متفاوت و بعضاً کوتاه و بلندی (مختصر و طولانی) وجود داشته باشد. باید توجه داشت که در بسیاری از موارد این روایات متضاد با هم نیستند؛ بلکه مکمل یکدیگرند. در این رابطه "ویلیام اچ. دری" می‌نویسد: «اگر دو مورخ در ارائه گزارش‌هایشان گزینش‌های متفاوتی از دانسته‌های خود ارائه کنند، لزومی ندارد که نتیجه بگیریم یکی از آن‌ها گزارشی خطا ارائه می‌کند. به بیان دقیق‌تر لازم نیست به دلیل این امر، گزارش‌های آن‌ها را نقیض یک‌دیگر بدانیم؛ بلکه بر عکس، تا آن‌جا که آن گزارش‌ها در برگیرنده گزاره‌هایی صحیح هستند، مطمئناً می‌توان گفت آن‌ها مکمل یک‌دیگرند.»[39]

در پژوهش‌هایی که به تاریخ اسلام مربوط می‌شود به خوبی می‌توان این واقعیت را احساس کرد؛ چرا که ممکن است مطالب ناقص یک کتاب توسط نوشته‌ای دیگر در همان رابطه تکمیل و اصلاح شود.

در نهایت باید گفت «داده‌های منابع، باید با اندیشه و تفکر، سنجیده و گزینش شوند. سپس به ارزیابی و تفسیر آن‌ها مبادرت ورزید تا بتوان در نهایت در یک چارچوب منسجم و منطقی، به ارائه یک روایت تاریخی پرداخت.»[40]

ب) عرضه نقل‌های تاریخی بر قرآن

روایات تاریخی خصوصاً تاریخ صدر اسلام و سیره پیامبر اکرم(ص) را باید بر قرآن به عنوان متنی مقدس و قابل اعتماد عرضه کرد. ناسازگاری این نقل‌ها با قرآن می‌تواند دلیل بسیار خوبی برای رد آن‌ها باشد. به عنوان نمونه نقلی که می‌گوید: «پیامبر اکرم(ص) همسرش عایشه را بر دوش گرفت تا رقص سیاهان را در مسجد تماشا کند...» که در بعضی از جوامع حدیثی اهل سنت نقل شده است،[41] علاوه بر این که با عقل چندان سازگاری ندارد، با آیات قرآن کریم نیز در تعارض است. در قرآن کریم خطاب به پیامبر اکرم(ص) آمده است: «إِنَّکَ لَعَلى‌ خُلُقٍ عَظیم؛ تو اخلاق عظیم و برجسته‌اى دارى»[42] و همچنین خطاب به مسلمانان آمده است: «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی‌ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَة؛ مسلّماً براى شما در زندگى رسول خدا(ص) سرمشق نیکویى است.»[43] در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است: «ما آتاکم من حدیثی فاقرؤوا کتاب الله و اعتبروه فما وافق کتاب الله فأنا قلته و ما لم‌یوافق کتاب الله فلم أقله»[44] و در حدیث دیگری فرمود: «قد کثرت علیّ الکذّابه و ستکثر بعدی فمن کذب علیّ متعمداً فلیتبوّء مقعده من النار فإذا آتاکم الحدیث عنّی فأعرضوه علی کتاب الله و سنتی فخذوا به و ما خالف کتاب الله و سنتی فلاتأخذوا به.»[45] در این روایات، رسول خدا(ص) عرضه نقل‌ها‌ و اخبار بر قرآن را به عنوان منبعی دقیق و غیر قابل خدشه، و عرضه آن‌ها بر سنت معتبر را به عنوان ضابطه‌ای بسیار مهم مطرح می‌کند. "سید جعفر مرتضی عاملی" می‌نویسد: «معیار برتر و قوی‌تر این است که مطلب با قرآن مخالف نباشد چرا که قرآن کتابی است که احکمت آیاته[46] و لا یاتیه الباطل من بین یدیه[47][48] هم‌چنین امام صادق(ع) فرمود: «هر آن‌چه موافق قرآن نباشد باطل است.»[49] بر این اساس روایت پیش‌گفته (بر دوش گرفتن عایشه توسط پیامبر) و روایاتی از این دست، هرگز نمی‌توانند بهره‌ای از واقعیت داشته باشند.

نتیجه‌گیری

گرچه نمی‌توان به حقیقتِ صد در صد مسلّم و قطعی دست پیدا کرد و در کشفیات تاریخی مدعی عینیت شد؛ اما می‌توان با رعایت ضوابطی تا حد زیادی به حقیقت نزدیک شد. در این نوشتار به دو مورد از راه‌کار‌ها و ضوابط دست‌یابی به واقعیت‌های تاریخی اشاره کردیم. یکی از این دو ضابطه «توجه به همه شواهد و دلایل و اسناد» است با بررسی و مطالعه و تجزیه و تحلیل همه شواهد است که می‌توان دیدی نزدیک به واقع از موضوعات مختلف داشت و اشتباهاتی را که احیاناً برخی از مورخان مرتکب شده‌اند را کشف کرد. ضابطه دیگر «عرضه روایات و داده‌‌ها به قرآن کریم» است. با بررسی موافقت و یا عدم موافقت برخی از داده‌‌های تاریخی با قرآن می‌توان تا حدی صحت و سقم آن گزاره‌‌ها را تعیین نمود.

    فهرست منابع
  • قرآن کریم
  • 1) اچ. دری، ویلیام؛ مقاله «عینیت و ارزش داوری در تاریخ»، ترجمه: مسعود صادقی علی‌آبادی، مجله متین، زمستان 1380، شماره 13.
  • 2) اچ. کار؛ تاریخ چیست، ترجمه: کامشاد، تهران، خوارزمی، 1351.
  • 3) احمد بن حنبل؛ مسند احمد، بیروت، دار صادر، بی تا.
  • 4) ادینس، برکلی؛ مقاله «تاریخ و فلسفه تاریخ»، ترجمه: نصرالله صالحی، مجله تاریخ اسلام، پائیر 1380، شماره 7.
  • 5) استنفورد، مایکل؛ درآمدی بر تاریخ‌پژوهی، ترجمه: مسعود صادقی، تهران، دانشگاه امام صادق(ع)، دوم، 1385.
  • 6) ___________؛ درآمدی بر فلسفه تاریخ، ترجمه: احمد گل‌محمدی، تهران، نی، دوم، 1384.
  • 7) بیرونی، ابو ریحان؛ آثار الباقیه، ترجمه: اکبر دانا سرشت، تهران، امیر کبیر، سوم، 1363.
  • 8) تاج‌بخش، احمد؛ تاریخ و تاریخ‌نگاری، شیراز، نوید شیراز، ‌اول، 1376.
  • 9) تمیمی آمدی، عبد الواحد؛ غرر الحکم و درر الکلم، قم، دفتر تبلیغات، 1366.
  • 10)حرانی، ابن شعبه؛ تحف العقول، قم، جامعه مدرسین، 1404.
  • 11)حضرتی، حسن؛ تأملاتی در علم تاریخ و تاریخ‌نگاری، تهران، نقش جهان، اول، 1380.
  • 12)زرین‌کوب، عبدالحسین؛ تاریخ در ترازو، تهران، امیر کبیر، چهارم، 1375.
  • 13)_________________؛ یادداشت‌‌ها و اندیشه‌ها، تهران، اساطیر، 1371.
  • 14)شکوری، ابوالفضل؛ درآمدی بر تاریخ‌نگری و تاریخ‌نگاری مسلمانان، قم، دفتر تبلیغات، اول، 1380.
  • 15)طبرانی، سلیمان بن احمد؛ المعجم الکبیر، قاهره، مکتبه ابن‌تیمیه، دوم، بی تا.
  • 16)طبرسی، احمد بن علی؛ الاحتجاج، مشهد، نشر مرتضوی، 1403.
  • 17)عاملی، سید جعفر مرتضی؛ الصحیح من سیرة النبی الاعظم، بیروت، دار الهادی، چهارم، 1415.
  • 18)علی اکبری، محمد؛ مقاله «جایگاه علم تاریخ در اسلام» مندرج در کتاب دانش تاریخ و تاریخ‌نگاری اسلامی، قم، بوستان کتاب، 1382.
  • 19)فتحی عثمان، محمد؛ المدخل الی التاریخ الاسلامی، بیروت، دار النفائس، 1412.
  • 20)کلینی، محمد بن یعقوب؛ کافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1365.
  • 21)گروه پژوهشی تاریخ؛ مقاله «حجیت تاریخ»، مجله تاریخ در آیینه پژوهش، زمستان1382، پیش شماره 4.
  • 22) گروهی از دانشجویان ایرانی مقیم آلمان؛ تحریف تاریخ، قم، دفتر تبلیغات، بی تا.
  • 23)المتقی الهندی؛ کنز العمال، بیروت، مؤسسه الرساله، بی تا.
  • 24)مجلسی، محمد باقر؛ بحار الانوار، تهران، اسلامیه، بی تا.
  • 25)والش، دبلیو اچ؛ مقدمه‌ای بر فلسفه تاریخ، ترجمه: ضیاء‌الدین علائی، تهران، امیر کبیر، 1363.
  • 26)ورون، تیرون؛ مقاله «تأثیر رویکردهای تجددگرا و پسا‌تجددگرا و هرمونوتیکی بر آموزش تاریخ»، ترجمه: سید علی‌اصغر سلطانی، فصلنامه حوزه و دانشگاه (فلسفه تاریخ) شماره 42، بهار 1384.

مقاله

نویسنده یدالله حاجی‌زاده

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

مطلب مکمل

«تأملی در صحت و سقم گزاره‌های تاریخی» ʁ) «حجیت گزاره‌های تاریخی»

«تأملی در صحت و سقم گزاره‌های تاریخی» (1) «حجیت گزاره‌های تاریخی»

تاریخ به عنوان یکی از ابزارهای شناخت و آگاهی از زندگی پیشینیان، همواره مورد توجه و کنکاش قرار گرفته است.
«تأملی در صحت و سقم گزاره‌های تاریخی» ʃ) «راه‌کارهای کشف صحت و سقم گزاره‌های تاریخی»

«تأملی در صحت و سقم گزاره‌های تاریخی» (3) «راه‌کارهای کشف صحت و سقم گزاره‌های تاریخی»

در تاریخ، نقل‌های متعدد و بعضاً متناقضی در خصوص موضوعات مختلف پیش روی محقق قرار دارد که بعضی از آن‌ها ممکن است حتی با عقل و یا سایر منابع نیز ناسازگار باشد.

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
نقد دو مقاله «بیگ بنگ در قرآن»و «قرآن و پیدایش جهان، قضیه پدید آمدن کائنات از دود»

نقد دو مقاله «بیگ بنگ در قرآن»و «قرآن و پیدایش جهان، قضیه پدید آمدن کائنات از دود»

قرآن کریم آخرین سروش آسمانی است که بر آخرین پیامبر؛ یعنی حضرت محمد(ص) فرود آمد و جهانیان را به نور و کمال هدایت کرد.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʅ) علی(ع) و رابطه‌ او با ایرانیان

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (5) علی(ع) و رابطه‌ او با ایرانیان

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʈ) اهداف اعراب از حمله به ایران ʂ)

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (8) اهداف اعراب از حمله به ایران (2)

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʇ) اهداف اعراب از حمله به ایران ʁ)

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (7) اهداف اعراب از حمله به ایران (1)

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS