24 آبان 1393, 14:1
این اصطلاح ریشه یونانی دارد و به معنی حکومت بهترینها یا حکومت نخبگان و شایستگان است. افلاطون در کتاب جمهوری خود تشکیل چنین حکومتی را توصیه میکند و اصطلاح «پادشاه – فیلسوف» را برای کسی که در راس این حکومت قرار میگیرد، به کار می برد. به نظر افلاطون اکثریت مردم جاهل هستند و حکومت منتخب اکثریت مردم نمیتواند حکومت شایستهای باشد. آریستوکراسی در حال حاضر بیشتر به عنوان حکومت اشراف و طبقات ممتاز معنی میشود. البته چنین حکومتهایی به مفهوم گذشته آن دیگر وجود ندارد، ولی اشراف و طبقات ممتاز که همان سرمایه داران فعلی باشند، با استفاه از ثروت و امکانات خود عملاً نهادهای دمکراتیک و انتخابی را در بسیاری از کشورهای سرمایه داری تحت نفوذ خود قرار می دهند و قوانین و مقرراتی که در مجالس مقننه این کشورها تصویب میشود بیشتر در جهت حفظ منافع آنهاست. ایالات متحده آمریکا، که بزرگترین کشور سرمایهداری جهان به شمار میآید، یک نمونه برجسته از حکومت آریستوکراسی به مفهوم امروزی آن است.
در این کشور هیچ مقام انتخابی، از رییس جمهور گرفته تا شهردار یک شهر کوچک، بدون استفاده از رادیو و تلوزیون و مطبوعات که در اختیار سرمایه داران بزرگ است و تبلیغات انتخاباتی که هزینه هنگفتی در بردارد، شانس موفقیت ندارد و بعد از انتخاب شدن نیز مجبور است، منافع کسانی را که هزینههای تبلیغاتی او را تامین کردهاند، مراعات کند، زیرا سرمایه دارانی که وسائل ارتباط جمعی را در اختیار خود دارند میتوانند هر یک از مقامات دولتی یا نمایندگان کنگره را تضعیف یا از انتخاب مجدد آنان جلوگیری نمایند. حتی شخص رئیس جمهور، نیز که بالاترین مقام اجرایی در آمریکا به شمار میآید از چنین خطری مصون نیست و نیکسون رئیس جمهور اسبق آمریکا که به دنبال یک جنجال تبلیغاتی مجبور به استعفا از مقام خود گردید، نمونه قابل ذکری است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان