24 آبان 1393, 14:3
اگزیستانسیالیسم، مكتب وجودی، اصالت وجود
اگزیستانسیالیسم یکی از مهمترین مکاتب فکری قرن 19 به بعد است که با تعابیر گوناگونی همچون مکتب وجودی، مکتب هست بودن و مکتب اصالت وجود از آن یاد میشود. بدیهی است که مکتب وجودی و مکتب اصالت وجود با نظریه اصالت وجودی که در فلسفه اسلامی وجود دارد، تفاوت ماهوی دارند و تشابه آنان فقط در اسم میباشد.
از آنجایی که این مکتب فکری، نوعی رد مطلق گرایی فکری است و بر لحظه زندگی و زیستن تاکید میکند، نمیتوان از آن به عنوان فلسفه یاد کرد؛ زیرا، فلسفه یک تفکر کلی است و این همان چیزی است که این مکتب در پی انکار آن است.
در ارتباط با زمینههای تاریخی این مکتب باید گفت که پس از جنگ جهانی دوم، در میان انسانهایی که با وجود شعار آزادی، در یافته بودند هیچ کنترلی بر زندگی خود ندارند و دچار یاس و ناامیدی و پوچگرایی گشته بودند، این فلسفه کوشید تا توجیهی کارآمد و مناسب با آن اوضاع و احوال ارائه دهد و راهی برای خروج یا کنار آمدن با این احساس پوچی ارائه دهد.
به عقیده اینان، انسانهایی که غرق در زندگی روزمره خود شدهاند، موجوداتی بیشخصیت هستند که اصلاً درکی از هستی ندارند. اگر همین انسان در درون خود ترسی را احساس کند که ناشی از پوچی و مرگ و غیره باشد، متوجه ادراک هستی میشود. به همین خاطر ترس و دلهره، پایه آزادی انسان و سبب جدایی وی از بقیه موجودات میشود.
آنان میگویند هیچ هدف و ارزش و وظیفهای که به انسان جهت دهد و مسیری را تحمیل کند، وجود ندارد و انسان خود باید دست به خلق ارزش و معنا بزند و هر عملی که در ذهن خود ارزش میداند به عنوان وظیفه برگزیند به همین خاطر مسئول کارهای خود نیز هست.
از جمله شخصیتهای مطرح این مکتب فکری، که البته برخی از آنان از نامیدن خود به این نام ابا دارند، میتوان به سورن کی یر کگور دانمارکی (پدر فلسفه وجودی یا اگزیستانسیالیست)، نیچه آلمانی، کارل یاسپرس آلمانی و مارتین هایدگر آلمانی و ژان پل سارتر فرانسوی و گابریل مارسل و آلبر کامو اشاره کرد.
اگزیستانسیالیسم دینی: که مبتنی بر اعتقاد به وجود خداست.
نمایندگان این مکتب کی یر کگور، مارتین بوبر و پال تیلیش میباشد.
اگزیستانسیالیسم الحادی: که نه تنها به وجود خدا اعتقادی ندارند بلکه در عالم بیخدایی اعتقاد خود را بر نفی خالق استوار نموده و سعی در عدم اثبات خدا دارند. نمایده این مکتب سارتر میباشد.
اگزیستانسیالیسم غیر دینی: سعی میکند عالم و هستی را بدون اعتبار دین و بدون تایید یا تکذیب وجود خدا توجیه کند. نماینده این مکتب هایدگر میباشد.
نقطه عزیمت و محور کاوش فلسفی در این تفکر، بر خلاف دیگر مکاتب فکری که هستی میباشد، وجود انسان است.
به شدت از عقل گرایی محض گریزان هستند. بر این نکته تاکید میکنند که انسان علاوه بر اینکه عقل دارد اراده، عضب، شهوت، احساس و ... نیز دارد، لذا اندیشیدن انسان نه از عقل که از تمام وجودش سرچشمه میگیرد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان