13 مهر 1394, 13:51
گرایش روحى بر نوشتن تفسیر با ابتکار و سبکى منحصر به فرد که از روزگار جوانى در او جولان داشت و همچنین تشویق یار و دوست نزدیکش، محمد بن یحیى (از سادات آل زباره و از شخصیتهاى برجسته سبزوار) دو عامل و انگیزه اى است که مؤلف محترم خود در مقدمه بدان اشاره کرده است. برخى از مورخان با بیان داستانى از طبرسى، انگیزه دیگرى را درباب علت نوشتن تفسیر دخیل مى دانند. آن حکایت از این قرار است :
زمانى سکته اى بر علامه عارض مى شود و خاندانش به این گمان که او به رحمت ایزدى پیوسته است وى را به خاک مى سپارند. او پس از مدتى به هوش آمده، خود را درون قبر مى بیند و هیچ راهى را براى خارج شدن و رهایى از آن نمى یابد. در آن حال نذر مى کند که اگر خداوند او را از درون قبر نجات دهد کتابى را در تفسیر قرآن بنویسد. در همان شب قبرش به دست فردى کفن دزد نبش مى شود و آن گورکن پس از شکافتن قبر شروع به باز کردن کفنهاى او مى کند. در آن هنگام علامه دست او را مى گیرد! کفن دزد از ترس، تمام بدنش به لرزه مى افتد، علامه با او سخن مى گوید، لیکن ترس و وحشت آن مرد بیشتر مى شود. علامه طبرسى به منظور آرام ساختن او، ماجراى خود را شرح مى دهد و پس از آن مى ایستد. کفن دزد نیز آرام شده، با درخواست علامه که قادر به حرکت نبود، او را بر پشت خود مى نهد و به منزلش مى رساند. طبرسى نیز به پاس زحمات آن گورکن، کفنهاى خود را به همراه مقدار بسیارى پول به او هدیه مى کند. آن مرد نیز با مشاهده این صحنه ها و با یارى و کمک علامه توبه کرده، از کردار گذشته اش از درگاه خداوند طلب آمرزش مى کند. طبرسى نیز پس از آن به نذر خود وفا کرده، کتاب مجمع البیان را مى نویسد.([1])
[1] - ریاض العلماء، ج2، ص358, روضات الجنات، ج5، ص362, مستدرک الوسائل، ج3، ص487، در ضمن نمونه همین ماجرا به مولا فتح الله کاشانى نویسنده تفسیر منهج الصادقین (متوفى 988 ق.) نیز نسبت داده شده است. رک : روضات الجنات، همان.
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان