آیات
1- وَدَّ كَثیرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَوْ یَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إیمانِكُمْ كُفَّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ. [1]
بسیارى از اهل كتاب، از روى حسد- كه در وجود آنها ریشه دوانده- آرزو مىكردند شما را بعد از اسلام و ایمان، به حال كفر باز گردانند با اینكه حق براى آنها كاملا روشن شده است. شما آنها را عفو كنید و گذشت نمایید تا خداوند فرمان خودش (فرمان جهاد) را بفرستد خداوند بر هر چیزى تواناست.
2- بِئْسَمَا اشْترََوْاْ بِهِ أَنفُسَهُمْ أَن یَكْفُرُواْ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ بَغْیًا أَن یُنزَِّلَ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ عَلىَ مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ فَبَاءُو بِغَضَبٍ عَلىَ غَضَبٍ وَ لِلْكَافِرِینَ عَذَابٌ مُّهِینٌ.[2]
ولى آنها در مقابل بهاى بدى، خود را فروختند كه به ناروا، به آیاتى كه خدا فرستاده بود، كافر شدند. و معترض بودند، چرا خداوند به فضل خویش، بر هر كس از بندگانش بخواهد، آیات خود را نازل مىكند؟! از این رو به خشمى بعد از خشمى (از سوى خدا) گرفتار شدند. و براى كافران مجازاتى خواركننده است.
3- مَّا یَوَدُّ الَّذِینَ كَفَرُواْ مِنْ أَهْلِ الْكِتَبِ وَ لَا المُْشْرِكِینَ أَن یُنزََّلَ عَلَیْكُم مِّنْ خَیرٍْ مِّن رَّبِّكُمْ وَ اللَّهُ یخَْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَن یَشَاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ.[3]
كافران اهل كتاب، و (همچنین) مشركان، دوست ندارند كه از سوى خداوند، خیر و بركتى بر شما نازل گردد در حالى كه خداوند، رحمت خود را به هر كس بخواهد، اختصاص مىدهد و خداوند، صاحب فضل بزرگ است.
4- كاَنَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّنَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنذِرِینَ وَ أَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْكُمَ بَینَْ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُواْ فِیهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ بَغْیَا بَیْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ لِمَا اخْتَلَفُواْ فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَ اللَّهُ یَهْدِى مَن یَشَاءُ إِلىَ صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ.[4]
مردم (در آغاز) یك دسته بودند (و تضادى در میان آنها وجود نداشت. بتدریج جوامع و طبقات پدید آمد و اختلافات و تضادهایى در میان آنها پیدا شد، در این حال) خداوند، پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت و بیم دهند و كتاب آسمانى، كه به سوى حق دعوت مىكرد، با آنها نازل نمود تا در میان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داورى كند. (افراد باایمان، در آن اختلاف نكردند) تنها (گروهى از) كسانى كه كتاب را دریافت داشته بودند، و نشانههاى روشن به آنها رسیده بود، به خاطر انحراف از حق و ستمگرى، در آن اختلاف كردند. خداوند، آنهایى را كه ایمان آورده بودند، به حقیقت آنچه مورد اختلاف بود، به فرمان خودش، رهبرى نمود. (امّا افراد بىایمان، هم چنان در گمراهى و اختلاف، باقى ماندند.) و خدا، هر كس را بخواهد، به راه راست هدایت مىكند.
5- إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللَّهِ الْاسْلَامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْكِتَابَ إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیَا بَیْنَهُمْ وَ مَن یَكْفُرْ بَِایَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الحِْسَابِ.[5]
دین در نزد خدا، اسلام (و تسلیم بودن در برابر حق) است. و كسانى كه كتاب آسمانى به آنان داده شد، اختلافى (در آن) ایجاد نكردند، مگر بعد از آگاهى و علم، آن هم به خاطر ظلم و ستم در میان خود و هر كس به آیات خدا كفر ورزد، (خدا به حساب او مىرسد زیرا) خداوند، سریع الحساب است.
6- إِن تمَْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِن تُصِبْكُمْ سَیِّئَةٌ یَفْرَحُواْ بِهَا وَ إِن تَصْبرُِواْ وَ تَتَّقُواْ لَا یَضُرُّكُمْ كَیْدُهُمْ شَیًْا إِنَّ اللَّهَ بِمَا یَعْمَلُونَ محُِیطٌ .[6]
اگر نیكى به شما برسد، آنها را ناراحت مىكند و اگر حادثه ناگوارى براى شما رخ دهد، خوشحال مىشوند. (امّا) اگر (در برابرشان) استقامت و پرهیزگارى پیشه كنید، نقشههاى (خائنانه) آنان، به شما زیانى نمىرساند خداوند به آنچه انجام مىدهند، احاطه دارد.
7- أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنا آلَ إِبْراهیمَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ آتَیْناهُمْ مُلْكاً عَظیما.[7]
یا اینكه نسبت به مردم [پیامبر و خاندانش]، و بر آنچه خدا از فضلش به آنان بخشیده، حسد مىورزند؟ ما به آل ابراهیم، (كه یهود از خاندان او هستند نیز،) كتاب و حكمت دادیم و حكومت عظیمى در اختیار آنها [پیامبران بنى اسرائیل] قرار دادیم.
8- وَدُّواْ لَوْ تَكْفُرُونَ كَمَا كَفَرُواْ فَتَكُونُونَ سَوَاءً فَلَا تَتَّخِذُواْ مِنهُْمْ أَوْلِیَاءَ حَتىَ یهَُاجِرُواْ فىِ سَبِیلِ اللَّهِ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَخُذُوهُمْ وَ اقْتُلُوهُمْ حَیْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَ لَا تَتَّخِذُواْ مِنهُْمْ وَلِیًّا وَ لَا نَصِیرًا.[8]
آنان آرزو مىكنند كه شما هم مانند ایشان كافر شوید، و مساوى یكدیگر باشید. بنا بر این، از آنها دوستانى انتخاب نكنید، مگر اینكه (توبه كنند، و) در راه خدا هجرت نمایند. هر گاه از این كار سر باز زنند، (و به اقدام بر ضدّ شما ادامه دهند،) هر جا آنها را یافتید، اسیر كنید! و (در صورت احساس خطر) به قتل برسانید! و از میان آنها، دوست و یار و یاورى اختیار نكنید!
9- وَ اتْلُ عَلَیهِْمْ نَبَأَ ابْنىَْ ءَادَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَ لَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ الاَْخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ.[9]
و داستان دو فرزند آدم را بحقّ بر آنها بخوان: هنگامى كه هر كدام، كارى براى تقرّب (به پروردگار) انجام دادند امّا از یكى پذیرفته شد، و از دیگرى پذیرفته نشد (برادرى كه عملش مردود شده بود، به برادر دیگر) گفت: به خدا سوگند تو را خواهم كشت! (برادر دیگر) گفت: (من چه گناهى دارم؟ زیرا) خدا، تنها از پرهیزگاران مىپذیرد!
10- سَیَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انْطَلَقْتُمْ إِلى مَغانِمَ لِتَأْخُذُوها ذَرُونا نَتَّبِعْكُمْ یُریدُونَ أَنْ یُبَدِّلُوا كَلامَ اللَّهِ قُلْ لَنْ تَتَّبِعُونا كَذلِكُمْ قالَ اللَّهُ مِنْ قَبْلُ فَسَیَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنا بَلْ كانُوا لا یَفْقَهُونَ إِلاَّ قَلیلاً.[10]
هنگامى كه شما براى به دست آوردن غنایمى حركت كنید، متخلّفان (حدیبیه) مىگویند: بگذارید ما هم در پى شما بیائیم، آنها مىخواهند كلام خدا را تغییر دهند بگو: هرگز نباید بدنبال ما بیایید این گونه خداوند از قبل گفته است! آنها به زودى مىگویند: شما نسبت به ما حسد مىورزید! ولى آنها جز اندكى نمىفهمند!
11- وَ مَا تَفَرَّقُواْ إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیَا بَیْنهَُمْ وَ لَوْ لَا كلَِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ إِلىَ أَجَلٍ مُّسَمًّى لَّقُضىَِ بَیْنهَُمْ وَ إِنَّ الَّذِینَ أُورِثُواْ الْكِتَابَ مِن بَعْدِهِمْ لَفِى شَكٍّ مِّنْهُ مُرِیبٍ.[11]
آنان پراكنده نشدند مگر بعد از آنكه علم و آگاهى به سراغشان آمد و این تفرقه جویى بخاطر انحراف از حق (و عداوت و حسد) بود و اگر فرمانى از سوى پروردگارت صادر نشده بود كه تا سرآمد معیّنى (زنده و آزاد) باشند، در میان آنها داورى مىشد و كسانى كه بعد از آنها وارثان كتاب شدند نسبت به آن در شك و تردیدند، شكى همراه با بدبینى!
12- وَ لَقَدْ ءَاتَیْنَا بَنىِ إِسْرَ ءِیلَ الْكِتَابَ وَ الحْكمْ وَ النُّبُوَّةَ وَ رَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ وَ فَضَّلْنَاهُمْ عَلىَ الْعَالَمِینَ- وَ ءَاتَیْنَاهُم بَیِّنَاتٍ مِّنَ الْأَمْرِ فَمَا اخْتَلَفُواْ إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیَا بَیْنَهُمْ إِنَّ رَبَّكَ یَقْضىِ بَیْنهَُمْ یَوْمَ الْقِیَمَةِ فِیمَا كاَنُواْ فِیهِ یخَتَلِفُونَ.[12]
ما بنى اسرائیل را كتاب (آسمانى) و حكومت و نبوّت بخشیدیم و از روزیهاى پاكیزه به آنها عطا كردیم و آنان را بر جهانیان (و مردم عصر خویش) برترى بخشیدیم - و دلایل روشنى از امر نبوّت و شریعت در اختیارشان قرار دادیم آنها اختلاف نكردند مگر بعد از علم و آگاهى و این اختلاف بخاطر ستم و برترىجویى آنان بود امّا پروردگارت روز قیامت در میان آنها در آنچه اختلاف داشتند داورى مىكند.
13- وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ.[13]
و از شرّ هر حسودى هنگامى كه حسد مىورزد!
روایات
كافی
1- قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام: إِنَّ الرَّجُلَ لَیَأْتِی بِأَیِّ بَادِرَةٍ فَیَكْفُرُ وَ إِنَّ الْحَسَدَ لَیَأْكُلُ الْإِیمَانَ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَبَ.[14]
امام باقر علیه السّلام فرمود: همانا مرد هر گونه تندى و شتابزدگى میكند و كافر مىشود، و حسد ایمان را میخورد، چنان كه آتش هیزم را میخورد.
2- عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام، قَالَ: إِنَّ الْحَسَدَ یَأْكُلُ الْإِیمَانَ، كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَبَ .[15]
امام صادق علیه السّلام فرمود: حسد ایمان را میخورد چنان كه آتش هیزم را میخورد .
3- عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّیِّ، قَالَ:سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام یَقُولُ: اتَّقُوا اللَّهَ، وَ لَایَحْسُدْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً؛ إِنَّ عِیسَى بْنَ مَرْیَمَ كَانَ مِنْ شَرَائِعِهِ السَّیْحُ فِی الْبِلَادِ، فَخَرَجَ فِی بَعْضِ سَیْحِهِ وَ مَعَهُ رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِهِ قَصِیرٌ، وَ كَانَ كَثِیرَ اللُّزُومِ لِعِیسى علیه السلام، فَلَمَّا انْتَهى عِیسى إِلَى الْبَحْرِ، قَالَ: بِسْمِ اللَّهِ بِصِحَّةِ یَقِینٍ مِنْهُ، فَمَشى عَلى ظَهْرِ الْمَاءِ، فَقَالَ الرَّجُلُ الْقَصِیرُ- حِینَ نَظَرَ إِلى عِیسى علیه السلام جَازَهُ -: بِسْمِ اللَّهِ بِصِحَّةِ یَقِینٍ مِنْهُ، فَمَشى عَلَى الْمَاءِ، وَ لَحِقَ بِعِیسى علیه السلام، فَدَخَلَهُ الْعُجْبُ بِنَفْسِهِ، فَقَالَ: هذَا عِیسى رُوحُ اللَّهِ یَمْشِی عَلَى الْمَاءِ، وَ أَنَا أَمْشِی عَلَى الْمَاءِ، فَمَا فَضْلُهُ عَلَیَّ ؟ قَالَ: فَرُمِسَ فِی الْمَاءِ، فَاسْتَغَاثَ بِعِیسى، فَتَنَاوَلَهُ مِنَ الْمَاءِ، فَأَخْرَجَهُ.ثُمَّ قَالَ لَهُ: مَا قُلْتَ یَا قَصِیرُ؟ قَالَ: قُلْتُ: هذَا رُوحُ اللَّهِ یَمْشِی عَلَى الْمَاءِ وَ أَنَا أَمْشِی عَلَى الْمَاءِ فَدَخَلَنِی مِنْ ذلِكَ عُجْبٌ. فَقَالَ لَهُ عِیسى: لَقَدْ وَضَعْتَ نَفْسَكَ فِی غَیْرِ الْمَوْضِعِ الَّذِی وَضَعَكَ اللَّهُ فِیهِ، فَمَقَتَكَ اللَّهُ عَلى مَا قُلْتَ، فَتُبْ إِلَى اللَّهِ- عَزَّ وَ جَلَّ- مِمَّا قُلْتَ.قَالَ: فَتَابَ الرَّجُلُ، وَ عَادَ إِلى مَرْتَبَتِهِ الَّتِی وَضَعَهُ اللَّهُ فِیهَا؛ فَاتَّقُوا اللَّهَ، وَ لَا یَحْسُدَنَّ بَعْضُكُمْ بَعْضاً .[16]
داود رقى گوید: شنیدم امام صادق علیه السّلام میفرمود: از خدا پروا كنید و بر یك دیگر حسد مبرید.همانا از جمله مقررات دینى عیسى بن مریم گردش در شهرها بود، در یكى از گردشها مردى كوتاه قد كه غالبا ملازم عیسى علیه السّلام و از اصحاب آن حضرت بود همراهش شد، چون عیسى بدریا رسید، با یقین درست فرمود: بسم اللَّه و بر روى آب راه رفت، چون مرد كوتاه قد عیسى علیه السّلام را دید كه بر روى آب میگذرد او هم با یقین درست گفت بسم اللَّه و بر روى آب براه افتاد تا بعیسى علیه السّلام رسید، آنگاه خود بینى او را گرفت و با خود گفت: این عیسى روح اللَّه است كه بر روى آب میرود و من هم روى آب میروم پس او را بر من چه فضیلتى باشد؟آنگاه در آب فرو رفت و از عیسى فریادرسى خواست، عیسى دستش را گرفت و از آب بیرون آورد و باو گفت: اى كوتاه قد؛ چه گفتى؟ (كه در آب فرو رفتى) گفت: من گفتم: این روح اللَّه است كه روى آب راه میرود و من هم روى آب راه میروم و مرا خود بینى فرا گرفت، عیسى باو فرمود: خود را در جایى گذاشتى كه خدایت در آنجا نگذاشته، پس خدا بسبب این گفتار ترا مبغوض داشت، از آنچه گفتى بسوى خداى عز و جل توبه كن.امام علیه السّلام فرمود: آن مرد توبه كرد و برتبهاى كه خدا برایش قرار داده بود برگشت، پس از خدا پروا كنید و بر یك دیگر حسد نبرید.
4- عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله: كَادَ الْفَقْرُ أَنْ یَكُونَ كُفْراً، وَ كَادَ الْحَسَدُ أَنْ یَغْلِبَ الْقَدَر.[17]
امام صادق علیه السلام فرمود: رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: نزدیك است که فقر به كفر بینجامد و نزدیك است كه حسادت بر تقدیر چیره آید .
5- قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام: آفَةُ الدِّینِ: الْحَسَدُ، وَ الْعُجْبُ، وَ الْفَخْرُ.[18]
امام صادق علیه السّلام فرمود: آفت دین حسد و خودبینى و بالیدن است.
6- عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله: قَالَ اللَّهُ- عَزَّ وَ جَلَّ- لِمُوسَى بْنِ عِمْرَانَ علیه السلام: یَا ابْنَ عِمْرَانَ، لَاتَحْسُدَنَّ النَّاسَ عَلى مَا آتَیْتُهُمْ مِنْ فَضْلِی، وَ لَاتَمُدَّنَّ عَیْنَیْكَ إِلى ذلِكَ، وَ لَاتُتْبِعْهُ نَفْسَكَ؛ فَإِنَّ الْحَاسِدَ سَاخِطٌ لِنِعَمِی صَادٌّ لِقَسْمِیَ الَّذِی قَسَمْتُ بَیْنَ عِبَادِی، وَ مَنْ یَكُ كَذلِكَ، فَلَسْتُ مِنْهُ، وَ لَیْسَ مِنِّی[19]
رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: خداى عز و جل بموسى بن عمران علیه السّلام فرمود: اى پسر عمران؛ بر آنچه از فضل خود بمردم دادهام حسد مبر و چشمت را دنبال آن دراز مكن و دلت را پى آن مبر، زیرا حسد برنده از نعمت من ناراحت است و از تقسیمى كه میان بندگانم كردهام جلوگیر است، و كسى كه چنین باشد، من از او نیستم و او از من نیست (میان من و او ارتباط و آشنائى نباشد).
7- عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام، قَالَ: إِنَّ الْمُؤْمِنَ یَغْبِطُ وَ لَایَحْسُدُ ، وَ الْمُنَافِقَ یَحْسُدُ وَ لَا یَغْبِطُ [20]
امام صادق علیه السّلام فرمود: مؤمن غبطه برد و حسد نبرد، ولى منافق حسد برد و غبطه نبرد.
روایات
بحارالانوار
1- [معانی الأخبار] ، [الأمالی للصدوق] عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام قَالَ : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله: أَقَلُّ النَّاسِ لَذَّةً الْحَسُودُ .[21]
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: کم لذت ترین مردم حسودان هستند.
2- [الخصال] عَنِ ابْنِ الْوَلِیدِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنِ ابْنِ أَبِی الْخَطَّابِ عَنِ النَّضْرِ عَنِ الْجَازِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِیهِ علیهما السلام قَالَ : لَا یُؤْمِنُ رَجُلٌ فِیهِ الشُّحُّ وَ الْحَسَدُ وَ الْجُبْنُ الْخَبَرَ .[22]
ایمان ندارد مردی که در او تنگ چشمی, حسد و ترس باشد.
3- [الخصال] عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدٍ عَنِ الْأَصْبَهَانِیِّ عَنِ الْمِنْقَرِیِّ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ : قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ لِلْحَاسِدِ ثَلَاثُ عَلَامَاتٍ یَغْتَابُ إِذَا غَابَ وَ یَتَمَلَّقُ إِذَا شَهِدَ وَ یَشْمَتُ بِالْمُصِیبَةِ .[23]
امام صادق علیه السلام : لقمان به فرزندش گفت : حسود را سه نشانه است : پشت سر غیبت مى كند ، در حضور تملّق مى گوید و از گرفتارى دیگران شاد مى شود.
4- [الخصال] فِیمَا أَوْصَى بِهِ الصَّادِقُ علیه السلام لَا رَاحَةَ لِحَسُودٍ [24]
امام صادق علیه السلام : حسود آسایش ندارد
5-عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام : لَیْسَتْ لِبَخِیلٍ رَاحَةٌ وَ لَا لِحَسُودٍ لَذَّةٌ [25]
امام صادق علیه السلام : بخیل را آسایشى نیست و حسود را لذّتى.
6- [الخصال] عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام قَالَ : إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُعَذِّبُ سِتَّةً بِسِتٍّ الْعَرَبَ بِالْعَصَبِیَّةِ وَ الدَّهَاقِنَةَ بِالْكِبْرِ وَ الْأُمَرَاءَ بِالْجَوْرِ وَ الْفُقَهَاءَ بِالْحَسَدِ وَ التُّجَّارَ بِالْخِیَانَةِ وَ أَهْلَ الرُّسْتَاقِ بِالْجَهْلِ [26]
امام على علیه السلام : خداوند شش طایفه را به سبب داشتن شش خصلت عذاب مى كند: عربها را به سبب عصبیت، ملاّكان را به سبب تكبّر، فرمانروایان را به سبب ستم، فقیهان را به سبب حسادت، بازرگانان را به سبب خیانت و روستاییان را به سبب جهالت.
7- [الخصال] عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنِ الْأَشْعَرِیِّ عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ الْبَغْدَادِیِّ عَنِ ابْنِ مَعْبَدٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ : كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یَتَعَوَّذُ فِی كُلِّ یَوْمٍ مِنْ سِتٍّ مِنَ الشَّكِّ وَ الشِّرْكِ وَ الْحَمِیَّةِ وَ الْغَضَبِ وَ الْبَغْیِ وَ الْحَسَدِ[27]
رسول خدا صلی الله علیه و آله در هر روز از شش چیز به خدا پناه می برد: از شک, شرک, عصبیت, غضب, ستم و حسد.
8- [الخصال] عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام : لَا یَطْمَعَنَّ الْحَسُودُ فِی رَاحَةِ الْقَلْبِ [28]
امام صادق علیه السلام: حسود هرگز نباید توقع آسایش قلب داشته باشد.
9- [معانی الأخبار] ن، [عیون أخبار الرضا علیه السلام] عَنِ ابْنِ الْوَلِیدِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ الْعَرِیشِیِّ عَنِ ابْنِ عِیسَى عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام قَالَ : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله دَبَّ إِلَیْكُمْ دَاءُ الْأُمَمِ قَبْلَكُمْ الْبَغْضَاءُ وَ الْحَسَدُ .[29]
رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمودند: مرض امّتهاى گذشته در بین شما رسوخ كرده است: كینهتوزى و حسد.
10- [عیون أخبار الرضا علیه السلام] عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَنْبَسَةَ عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ قَالَ : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله كَادَ الْحَسَدُ أَنْ یَسْبِقَ الْقَدَرَ .[30]
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : نزدیك است كه حسادت از مقدّرات پیشى گیرد.
11- [معانی الأخبار] عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ عَنِ الْأَشْعَرِیِّ عَنِ ابْنِ یَزِیدَ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ رَفَعَهُ فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ - وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ- قَالَ : أَ مَا رَأَیْتَهُ إِذَا فَتَحَ عَیْنَیْهِ وَ هُوَ یَنْظُرُ إِلَیْكَ هُوَ ذَاكَ .[31]
ابن ابى عمیر روایت میكند كه امام علیه السّلام در تفسیر آیه شریفه وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ فرمود: مگر او را مشاهده نكردى كه با دو چشمان باز به تو نگاه میكرد او همان است.
12- [معانی الأخبار] عَنِ ابْنِ الْوَلِیدِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنِ ابْنِ مَعْرُوفٍ عَنْ سَعْدَانَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الْحَسَدِ فَقَالَ لَحْمٌ وَ دَمٌ یَدُورُ فِی النَّاسِ حَتَّى إِذَا انْتَهَى إِلَیْنَا یَئِسَ وَ هُوَ الشَّیْطَانُ .[32]
از امام صادق علیه السّلام سؤال شد حسد چیست فرمود گوشت و خونى است كه در میان مردم دور میزند، و هر گاه به ما رسید مایوس میگردد و او شیطان میباشد.
13- [المجالس للمفید] ، [الأمالی للشیخ الطوسی] عَنِ الْمُفِیدِ عَنْ أَبِی نَصْرٍ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ سَیَابَةَ عَنْ عُمَرَ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَى عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام قَالَ : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله ذَاتَ یَوْمٍ لِأَصْحَابِهِ أَلَا إِنَّهُ قَدْ دَبَّ إِلَیْكُمْ دَاءُ الْأُمَمِ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ هُوَ الْحَسَدُ لَیْسَ بِحَالِقِ الشَّعْرِ لَكِنَّهُ حَالِقُ الدِّینِ و َیُنَجَّى مِنْهُ أَنْ یَكُفَّ الْإِنْسَانُ یَدَهُ وَ یَخْزُنَ لِسَانَهُ وَ لَا یَكُونَ ذَا غَمْزٍعَلَى أَخِیهِ الْمُؤْمِنِ .[33]
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله روزى بیارانش فرمود: آگاه باشید كه بیمارى امّتهاى پیش از شما بسوى شما روان است و آن حسد است، و آن زداینده موى نیست بلكه زداینده دین است ، و تنها راه نجات این است كه آدمى دست خود را باز دارد، و زبانش را در بند كند، و خرده گیر و عیبجوى برادر مؤمن خود نباشد.
14- [الخصال] عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ وَ مُحَمَّدٍ الْعَطَّارِ مَعاً عَنِ الْأَشْعَرِیِّ رَفَعَهُ إِلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ : ثَلَاثٌ لَمْ یَعْرَ مِنْهَا نَبِیّ ٌ فَمَنْ دُونَهُ الطِّیَرَةُ وَ الْحَسَدُ وَ التَّفَكُّرُ فِی الْوَسْوَسَةِ فِی الْخَلْقِ [34]
امام صادق (ع) فرمود: سه چیز است كه هیچ پیامبرى و افراد پایینتر از او، از آن خالى نیست، فال بد زدن و حسد و اندیشیدن وسوسهآمیز در آفرینش.
15- [قرب الإسناد] عَنْ هَارُونَ عَنِ ابْنِ زِیَادٍ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ أَبِیهِ علیهم السلام أَنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه وآله قَالَ: لَا تَتَحَاسَدُوا فَإِنَّ الْحَسَدَ یَأْكُلُ الْإِیمَانَ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَبَ الْیَابِسَ .[35]
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود: حسد نورزید چرا که حسد ایمان را می خورد آنچنانکه آتش هیزم خشک را می خورد.
16- [تفسیر العیاشی] عَنِ ابْنِ أَبِی نَجْرَانَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام عَنْ قَوْلِ اللَّهِ وَ لا تَتَمَنَّوْا ما فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلى بَعْضٍ قَالَ : لَا یَتَمَنَّى الرَّجُلُ امْرَأَةَ الرَّجُلِ وَ لَا ابْنَتَهُ وَ لَكِنْ یَتَمَنَّى مِثْلَهُمَا .[36]
امام صادق علیه السلام ـ در پاسخ به سؤال از آیه آن چیزهایى را كه خدا بعضى از شما را به آنها بر بعضى دیگر برترى داده است، آرزو مكنید ـ فرمود : نباید انسان آرزوى زن و دختر كسى را بكند ، بلكه باید مانند آنها را آرزو كند [كه خدا به او بدهد] .
17- [تفسیر العیاشی] عَنِ ابْنِ ظَبْیَانَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام بَیْنَمَا مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ یُنَاجِی رَبَّهُ وَ یُكَلِّمُهُ إِذْ رَأَى رَجُلًا تَحْتَ ظِلِّ عَرْشِ اللَّهِ فَقَالَ یَا رَبِّ مَنْ هَذَا الَّذِی قَدْ أَظَلَّهُ عَرْشُكَ فَقَالَ یَا مُوسَى هَذَا مِمَّنْ لَمْ یَحْسُدِ النَّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ .[37]
امام صادق علیه السلام : آن گاه كه موسى بن عمران در حال مناجات و سخن گفتن با پروردگارش بود، مردى را زیر سایه عرش خداوند دید . عرض كرد : اى پروردگار من! این كیست كه در سایه عرش توست؟ خدا فرمود : اى موسى ! او از كسانى است كه بر نعمتهایى كه خدا به مردم داده است، حسادت نورزیده است.
18- [جامع الأخبار] قَالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله إِنَّ لِنِعَمِ اللَّهِ أَعْدَاءً قِیلَ وَ مَا أَعْدَاءُ نِعَمِ اللَّهِ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ الَّذِینَ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ .
وَ قَالَ صلی الله علیه وآله عَلَیْكُمْ بِإِنْجَاحِ الْحَوَائِجِ بِكِتْمَانِهَا فَإِنَّ كُلَّ ذِی نِعْمَةٍ مَحْسُودٌ
وَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام لِابْنِهِ فِی وَصِیَّتِهِ إِنَّ مِنْ شَرِّ مَفَاضِحِ الْمَرْءِ الْحَسَدَ
وَ قَالَ علیه السلام الْحَاسِدُ مُغْتَاظٌ عَلَى مَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ . [38]
رسول اكرم صلى اللَّه علیه و آله فرمود: نعمتهاى خداوند دشمنانى دارند گفته شد دشمنان نعمت خداوند چه هستند، فرمودند: كسانى كه به مردم نسبت به آنچه خداوند تفضلشان کرده, حسادت میكنند
و فرمود: در برآوردن نیازهاى خود از كتمان كمك گیرید ، زیرا هر صاحب نعمتى محسود واقع مى شود .
على علیه السّلام فرمود: از بدترین رسواییهای انسان حسد است.
و فرمود: حسود از کسی خشمگین است كه هیچ گناهى ندارد.
19- [نهج البلاغة] قَالَ علیه السلام الْعَجَبُ لِغَفْلَةِ الْحُسَّادِ عَنْ سَلَامَةِ الْأَجْسَادِ
وَ قَالَ علیه السلام صِحَّةُ الْجَسَدِ مِنْ قِلَّةِ الْحَسَدِ [39]
امام على علیه السلام : شگفت است كه حسودان از تندرستى غافلند .
و فرمود: تندرستی از کمی حسادت است.
20- كَنْزُ الْكَرَاجَكِیِّ، قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام مَا رَأَیْتُ ظَالِماً أَشْبَهَ بِمَظْلُومٍ مِنَ الْحَاسِدِ نَفَسٌ دَائِمٌ وَ قَلْبٌ هَائِمٌ وَ حُزْنٌ لَازِمٌ
وَ قَالَ علیه السلام الْحَاسِدُ مُغْتَاظٌ عَلَى مَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ إِلَیْهِ بَخِیلٌ بِمَا لَا یَمْلِكُهُ
وَ قَالَ علیه السلام الْحَسَدُ آفَةُ الدِّینِ وَ حَسْبُ الْحَاسِدِ مَا یَلْقَى
وَ قَالَ علیه السلام لَا مُرُوَّةَ لِكَذُوبٍ وَ لَا رَاحَةَ لِحَسُودٍ
وَ قَالَ علیه السلام یَكْفِیكَ مِنَ الْحَاسِدِ أَنَّهُ یَغْتَمُّ فِی وَقْتِ سُرُورِكَ
وَ قَالَ علیه السلام الْحَسَدُ لَا یَجْلِبُ إِلَّا مَضَرَّةً وَ غَیْظاً یُوهِنُ قَلْبَكَ وَ یُمْرِضُ جِسْمَكَ وَ شَرُّ مَا اسْتَشْعَرَ قَلْبَ الْمَرْءِ الْحَسَدُ
وَ قَالَ علیه السلام الْحَسُودُ سَرِیعُ الْوَثْبَةِ بَطِیءُ الْعَطْفَةِ
وَ قَالَ علیه السلام الْحَسُودُ مَغْمُومٌ وَ اللَّئِیمُ مَذْمُومٌ
وَ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ إِیَّاكَ وَ الْحَسَدَ فَإِنَّهُ یَتَبَیَّنُ فِیكَ وَ لَا یَتَبَیَّنُ فِیمَنْ تَحْسُدُهُ [40]
امام على علیه السلام فرمود: ستمگرى ندیدم كه به ستمدیده ماننده تر باشد مگر حسود ؟ او جانى خسته دارد و دلى سرگشته و اندوهى پیوسته .
و فرمود: حسود از کسی که گناهی درباره او مرتکب نشده خشمگین است! و نسبت به آنچه که مال او نیست بخیل است!
و فرمود: حسد آفت دین است. و آنچه حسود [از حسادت خود ]مى كشد، او را بس است .
و فرمود:دروغگو جوانمردی ندارد و حسود راحتی ندارد.
و فرمود: از حسود همین براى تو بس است كه وقتى تو شادى، او غمگین است .
و فرمود: حسادت، نتیجه اى جز زیان و ناراحتى كه دلت را سست و تنت را بیمار مى گرداند، به بار نمى آورد .
و فرمود: حسود، زود خشم مى گیرد و كینه از دلش دیر مى رود .
و فرمود: حسود مغموم است و انسان پست مذموم است.
و لقمان به فرزندش فرمود: بپرهیز از حسد! چرا که اثرش در تو ظاهر شود ولی در آنکه مورد حسادت تو بود نه!
21- قَالَ على علیه السلام :حَسَدُ الصَّدِیقِمِنْ سُقْمِ الْمَوَدَّةِ[41]
امام على علیه السلام : حسادت ورزیدن دوست، از ناسالم بودن دوستى است .
22- قَالَ الصادقعلیهالسلام: لالْحَسَدُ حَسَدَانِ حَسَدُ فِتْنَةٍ وَ حَسَدُ غَفَلَةٍ فَأَمَّا حَسَدُ الْغَفْلَةِ فَكَمَا قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ حِینَ قَالَ اللَّهُ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فِیها مَنْ یُفْسِدُ فِیها وَ یَسْفِكُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ أَیِ اجْعَلْ ذَلِكَ الْخَلِیفَةَ مِنَّا وَ لَمْ یَقُولُوا حَسَداً لآِدَمَ مِنْ جِهَةِ الْفِتْنَةِ وَ الرَّدِّ وَ الْجُحُودِ وَ الْحَسَدُ الثَّانِی الَّذِی یَصِیرُ بِهِ الْعَبْدُ إِلَى الْكُفْرِ وَ الشِّرْكِ فَهُوَ حَسَدُ إِبْلِیسَ فِی رَدِّهِ عَلَى اللَّهِ وَ إِبَائِهِ عَنِ السُّجُودِ لآِدَمَ علیهالسلام .[42]
امام صادق علیه السّلام فرمود: حسد دو نوع است: حسدى از سر فتنه و حسدى از روى غفلت، امّا حسد غفلت چنان است كه وقتى خداوند به فرشتگان فرمود: إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فِیها مَنْ یُفْسِدُ فِیها وَ یَسْفِكُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ- من گمارنده جانشینى در زمینم، گفتند: آیا كسى را در آن مىگمارى كه در آن فساد مىكند و خونها مىریزد، حال آنكه ما شاكرانه تو را نیایش مىكنیم و تو را به پاكى یاد مىكنیم یعنى آن خلیفه را از ما قرار بده و این سخن را از روى حسد بر آدم و از سر فتنه و ردّ و انكار نگفتند (بلكه ناآگاهانه و از سر غفلت چنین سخنى از زبانشان برآمد) و نوع دوم حسد آن است كه بنده را به كفر و شرك مىكشاند، و آن حسد ابلیس است در جوابگویى به خدا و سرتافتن از سجدهگزارى بر آدم علیه السّلام.