غلامرضا تبریزی[1]
مقدمه
يكي از بحثهاي مهم در فرهنگ بحث تربيت ديني جامعه بهویژه جوانان بر مبناي اعتقادات ارزشي و ايماني است. تربيت نسلي معتقد به مباني دين، عامل به احكام و آداب الهي و برخوردار از سجايا و فضايل اخلاقي از اهداف و آرمانهای نظام جمهوري اسلامي ايران است. نظام جامعه ما يك نظام اسلامي داراي ساختار ديني است كه در آن ارزشها، اعتقادات، دستورات ديني و اسلامي، وجه مشخصه و از اركان اصلي و اساسي كشور محسوب میشوند. منش و هويت ملي و گروهي اعضاي هر ملت و گروه، از طریق تربيت و پرورش اعضاي آن گروه بر اساس معيارها و الگوهاي رفتاري و تربيتي و ارزشي شكل ميگيرد كه مورد توافق و مقبوليت رسمي و عرفي آنان باشد.
اجتماعي شدن را فراگرد آشنايي افراد با اين ارزشها، هنجارها و الگوهاي رفتاري میدانند و دوران نوجواني و جواني از مهمترین و اثرگذارترين دوران شناخت و پذيرش اين معيارها است. در اين دوران چنانچه ارزشها و معيارها و هنجارها متناسب و مناسب با هم به نوجوانان و جوانان ارائه شوند و آنها در وي بهدرستی دروني شوند تا آخر عمر بدون كمترين تغييري در فرد ثابت ميمانند. جامعهپذيري در جامعه توسط 5 نهاد اصلي خانواده، مدرسه، دولت و اقتصاد و دين انجام ميگيرد. هر يك از اين نهادها كاركرد و وظيفه خاصي در جامعه دارند و نيازي از نيازهاي جامعه را برطرف ميكنند. دینداری و اعتقادات مذهبي فرد هم طي فرايند جامعهپذیری وي و در ارتباط با نهادها، گروههای و افراد مختلف شكل میگیرد و ثبات پيدا میکند.
با توجه به مطالب عنوانشده در اين تحقيق درصدد آن هستيم كه بررسي كنيم با توجه به اشتراك كاركردي كه امروزه ميان نهادهاي جامعه وجود دارد. هر يك از نهادهاي جامعهپذير كننده جامعه چه ميزان تأثیر در جامعهپذيري ديني نوجوانان و جوانان رادارند؟ و هر يك از اين نهادها تا چه ميزان در دروني كردن ارزشهای ديني در بين جوانان و نوجوانان موفق بودهاند.
ما در اين تحقيق به دنبال پاسخگويي به سؤالات ذيل هستیم.
1. چه نوع آموزههاي ديني توسط نهادهاي جامعهپذير كننده به نوجوانان و جوانان ارائه ميشود؟
2. دختران بيشتر تحت تأثیر كداميك از نهادهاي جامعهپذير كننده قرار دارند و در پسران كدام نهاد موثر است؟
3. در ميان پايگاههاي اجتماعي اقتصادي مختلف (بالا، متوسط، پايين)، كداميك از اين نهادها مؤثرتر هستند.
اهداف تحقيق
بهطور خلاصه اهداف انجام اين تحقيق عبارت است از:
1. هر يك از نهادهاي جامعهپذيري ديني تا چه حد آموزههاي ديني به نوجوانان و جوانان ارائه ميكند.
2. ارزيابي جوانان و نوجوانان از اين نهادها و وسايل چگونه است.
3. چرا برخي نهادهاي جامعهپذير كننده، در جامعهپذيري ديني جوانان موفق و برخي ناموفقاند.
4. نوجوانان و جوانان شهر مشهد بيشتر تحت تأثیر آموزههاي ديني كداميك از نهادهاي جامعهپذير كننده قرار دارند.
5. جه عواملي در تقويت فرايند جامعهپذیری ديني نوجوانان و جوانان مؤثر است.
روش تحقيق
در اين تحقیق درصدد هستیم تا ميزان اثرگذاري نهادهاي جامعهپذيركننده در جامعهپذيري ديني نوجوانان و جوانان شهر مشهد را بررسی کنیم؛ همانطور كه در سؤالات تحقيق عنوان نموديم درصدد اين هستیم كه مشخص كنيم هر يك از نهادهاي جامعهپذیری در جامعهپذیری ديني نوجوانان و جوانان تا چه ميزان مؤثر هستند و جوانان و نوجوانان آموزهها و اطلاعات مذهبي خويش را از کدامیک از اين نهادها اخذ مينمايند. در اين تحقيق معتقديم كه جامعهپذیری (Socialization) فرايندي است كه طي آن فرد با ارزشها، هنجارها، الگو، قواعد رفتاري، آداب، سنن و به يك معنا فرهنگ جامعه خويش آشنا میشوند. جامعهپذیری بهعنوان يك پديده اجتماعي داراي اثرات متفاوت فردي – اجتماعي در جامعه است. كه عمدهترین اثر و كاركرد آن توانا و قادر نمودن افراد براي زندگي در جامعه است. دين (Religion) نيز بهعنوان يك واقعيت اجتماعي مجموعهای از احكام، فرمانها و دستورات است كه از سوي خداوند براي سعادت و صلاح آدميان توسط پيامبر ارسال شده است. دين با ايجاد بنیانها و اعتقادات نظري و انجام اعمال مذهبي در افراد موجبات آرامش روحي- رواني در آنها را ايجاد میکند. نهادها (Inistitutions ) هم بهعنوان يك ابزار جامعهپذیری نقش مهم و اساسي در جامعهپذیری دارند.
در اين تحقيق معتقدم كه جامعهپذیری ديني فرآيند آشنايي نوجوان و جوان با دستورات، قوانين، معيارها و آموزههای ديني است و نهادها و گروههای مهم در جامعهپذیری هريك با ارائه ارزشها، احكام، اعتقادات و آموزههای ديني به افراد، تلاش در جهت آموزش و دروني نمودن اين تعاليم را در افراد بهویژه نوجوانان و جوانان دارند؛ ولي با توجه به نظريات ارائهشده تحقيق، معتقديم كه اين تلاش و فعاليت در صورتي موفق و تأثیرگذار خواهد بود كه:
اولاً: هماهنگ باهم باشد.
ثانیاً: اين نهادها و گروهها از جايگاه و منزلت معتبر و قابل قبولي در نزد افراد برخوردار باشند.
ثالثاً: افراد با آنها ارتباط گرم و پيوستهايي داشته باشند.
رابعاً: موضوع ارائهشده از اهميت و ضرورت بالايي در نزد فرد برخوردار باشند.
فرضیههای تحقيق
با توجه به نظریههای گردآوریشده فرضیههای زیر ارائه میشود.
1-ارزيابي مثبت نوجوان از ميزان پايبندي مذهبي والدینش، تأثیر مثبتي در میزان جامعهپذیری ديني وي دارد.
2- هر مقدار كه والدين از منزلت بالايي در نزد جوان برخوردار باشند، ميزان جامعهپذیری ديني نوجوان بيشتر میشود.
3- ميزان ارتباط والدين با فرزند نوجوان خود، در ميزان جامعهپذیری ديني وي مؤثر است.
4- ارزيابي مثبت نوجوان منزلت روحانيون در جامعه، تأثیر مثبتي در ميزان جامعهپذیری ديني وي دارد.
5- ارزيابي مثبت نوجوان از ميزان پايبندي مذهبي روحانيون، تأثیر مثبتي در ميزان جامعهپذیری ديني وي دارد.
6- ميزان ارتباط نوجوان با روحانيون، در ميزان جامعهپذیری ديني وي مؤثر است.
7- ارزيابي نوجوان از منزلت و اعتبار دوستان، تأثیر مثبتي در ميزان جامعهپذیری ديني وي دارد.
8- هر چقدر دوستان فرد از پايبندي مذهبي بالاتري برخوردار باشند، جامعهپذیری ديني نوجوان بيشتر است.
9- ميزان ارتباط نوجوان با دوستان در ميزان جامعهپذیری ديني وي مؤثر است.
10- ارزيابي نوجوان از منزلت و اعتبار صداوسیما، تأثیر مثبتي در ميزان جامعهپذیری ديني وي دارد.
11- هرچه فرد برنامههای پخششده از تلويزيون را مذهبیتر بداند، جامعهپذیری ديني وي بيشتر خواهد بود.
12- ميزان ديدن تلويزيون با ميزان جامعهپذیری ديني نوجوان رابطه معكوس دارد.
13- ميزان علاقه نوجوان به دیدن برنامههای مذهبی تلویزیون، در ميزان جامعهپذیری ديني وي مؤثر است.
14- هرچقدر فرد محتوا برنامههای پخششده از صداوسیما را ديني ارزيابي كند، ميزان جامعهپذیری ديني وي بيشتر خواهد بود.
15- دسترسي نوجوان به وسايل ارتباطجمعی، تأثیر معكوس بر ميزان جامعهپذیری ديني وي دارد.
16- نوع مدرسهای كه فرد در آن تحصيل میکند (نموده است) با ميزان جامعهپذیری ديني وي رابطه دارد.
17- تحصيلات فرد با ميزان جامعهپذیری ديني وي رابطه دارد.
18- ميزان جامعهپذیری ديني دختران، بيش از پسران است.
19- عضويت فرد در مؤسسات و سازمانهای ديني، در ميزان جامعهپذیری ديني وي مؤثر است.
20- ميزان جامعهپذیری ديني نوجوانان و جوانان، در مناطق مختلف شهر با هم متفاوت است.
21- تلقي فرد از اهميت دين در جامعه بر ميزان جامعهپذیری ديني وي مؤثر است.
22- تصور فرد از تعارض نهادها، در جامعه بر ميزان جامعهپذیری ديني تأثیر معكوس دارد.
23- پايگاه اقتصادي اجتماعي خانواده بر ميزان جامعهپذیری ديني نوجوان مؤثر است.
24- اثرگذاري نهاد خانواده در جامعهپذیری ديني نوجوانان و جوانان بيش از نهاد روحانيت است.
25- اثرگذاري نهاد خانواده در جامعهپذیری ديني نوجوانان و جوانان بيش از گروه دوستان است.
26- اثرگذاري نهاد خانواده در جامعهپذیری ديني نوجوانان و جوانان بيش از صداوسیما است.
27- اثرگذاري نهاد روحانيت، در جامعهپذیری ديني نوجوانان و جوانان بيش از گروه دوستان است.
28- اثرگذاري نهاد روحانيت، در جامعهپذیری ديني نوجوانان و جوانان بيش از صداوسیما است.
29- اثرگذاري گروه دوستان، در جامعهپذیری ديني نوجوانان و جوانان بيش از صداوسیما است.
30- بعد اعتقادات نظري ديني دختران بيش از پسران است.
31- بعد اعتقادات عملي ديني دختران، بيش از پسران است.
32- بعد اعتقادات نظري ديني دختران، قوي تراز بعد اعتقادات عملي است.
33- بعد اعتقادات نظري ديني پسران، قوي تراز بعد اعتقادات عملي است.
34- علاوه بر این فرضيات در يك فرض به بررسي اثرگذاري جمعي متغيرهاي تحقيق بر جامعهپذیری ديني نوجوانان و جوانان و برازش متغيرهاي تحقيق میکنیم.
35- د رنهایت با استفاده از روش تحليل مسير اقدام به برازش مدل تحقيق میکنیم.
جامعه آماري و روش نمونهگیری
واحد تحليل ما در اين برسي فرد است و جامعه آماري ما كليه نوجوانان و جوانان 27-17 ساله ساكن مناطق شهري شهرستان مشهد است؛ شهر مشهد در حال حاضر داراي 11 منطقه شهرداري است. براي به دست آوردن توزيع آماري يك متغير براي نمونهگیری اقدام به انجام يك مطالعه مقدماتي ( Pilot Study) نموديم و توزيع متغير تابع تحقيق يعني ميزان جامعهپذیری ديني را بهعنوان متغير نمونهگیری انتخاب نموديم.
با توجه به اخرین اطلاعات جمعيتي سرشماري نفوس و مسكن در شهر مشهد 508021 نفر نوجوان پسر و دختر 27-17 سال زندگي میکنند. كه از اين تعداد 248600 نفر زن و 253420 نفر مرد میباشند. بر اين اساس 52/49 درصد نوجوانان و جوانان سن موردنظر را زنان و 48/50 درصد را مردان تشكيل میدهند. با استفاده از فرمول نمونهگیری متناسب كوكران اقدام تعيين حجم نمونه خود نموديم. حجم نمونه تحقيق 529 نفر برآورده شد. با موافقت نظر كارفرماي تحقيق براي اينكه روايي تحقيق را بالا ببريم حجم نمونه را از 529 نفر به 600 نفر افزايش داديم تا با افزايش حجم نمونه ميزان خطاها در تحقيق كاهش پيدا كند. پس از تعين حجم نمونه تحقيق ازآنجاکه تحقيق ما در سطح مشهد انجام میگرفت براي اينكه از همه مناطق نمونهای متناسب از نوجوانان و جوانان 27-17 در تحقيق ما مورد بررسي قرار بگيرند. حجمي از نمونه تحقيق خود را متناسب به نسبتي كه هر يك از مناطق در جامعه آماري داشت اختصاص داديم. جدول صفحه بعد بيانگر حجم نمونه در هريك از مناطق تحقيق است.
جدول 1: تعداد نمونههای هر منطقه شهري
منطقه
|
تعداد نوجوانان و جوانان 27-17
|
درصد
|
تعداد نمونه اختصاصیافته
|
1
|
42038
|
5/7
|
45
|
2
|
79955
|
3/14
|
86
|
3
|
77476
|
5/14
|
86
|
4
|
60116
|
11
|
66
|
5
|
43031
|
8
|
48
|
6
|
55718
|
10
|
60
|
7
|
45404
|
2/8
|
49
|
8
|
29032
|
2/5
|
32
|
9
|
44202
|
8
|
48
|
10
|
74251
|
3/13
|
80
|
جمع
|
508021
|
100
|
600
|
در اين تحقيق با استفاده از محاسبه پايايي دروني تحقيق و محاسبه ضريب آلفا كرومباخ cormbach Alpha روايي شاخصهاي ابزار تحقيق خود را مورد سنجش قرار داديم.
جدول 2: نتايج اعتبار دروني شاخصهای تحقيق
شاخص
|
تعداد
|
گويه
|
ضريب پايايي
|
اعتقاد نظري
|
584
|
13
|
7326/0
|
اعتقاد عملي
|
564
|
23
|
7522/0
|
منزلت خانواده
|
580
|
8
|
7903/0
|
منزلت دوستان
|
584
|
8
|
7680/0
|
منزلت روحانيون
|
564
|
8
|
9249/0
|
منزلت صداوسیما
|
564
|
8
|
8577/0
|
ارزيابي از مذهبي بودن والدين
|
595
|
5
|
7257/0
|
ارزيابي از مذهبي بودن
|
590
|
5
|
8360/0
|
پايگاه اقتصادي اجتماعي
|
528
|
5
|
7918/0
|
ميزان جامعهپذیری ديني (يادگيري ديني)
متغير تابع تغير، ميزان جامعهپذیری ديني نوجوانان و جوانان است. بر اساس نتايج بهدستآمده ميزان جامعهپذیری ديني افراد نمونه تحقيق 26/93 با انحراف معيار 65/9 است كه حاكي از يادگيري ديني نسبتاً معمولي آنان است. نتايج آزمون تفاوت میانگینها هم حاكي از تفاوت ميزان يادگيري ديني زنان از مردان است.
جدول 3: توزيع جامعهپذیری ديني
جنسيت
|
ميانگين
|
انحراف معيار
|
تعداد
|
آزمون تفاوت ميانگين U- Mann Witny
|
z
|
Sig(2-tailed)
|
زن
|
29/94
|
9465/9
|
306
|
2.893-
|
004/.
|
مرد
|
26/92
|
2436/9
|
294
|
كل
|
29/93
|
6537/9
|
600
|
با توجه به نتايج آزمون نرمال بودن ازآنجاکه توزيع اين متغير از توزيع نرمال پيروي نمیکند آن را به دو رده افرادي كه داراي جامعهپذیری ديني پائين و افرادي كه داراي جامعهپذیری ديني بالا بوده تقسيم نموديم. افرادي كه ميزان جامعهپذیری دینیشان پائين تر از ميانگين ميزان جامعهپذیری ديني جامعه بوده است جزء گروه اول و افرادي كه ميزان جامعهپذیری دینیشان بالاتر از ميانگين ميزان جامعهپذیری ديني جامعه بوده است جزء گروه دوم قرار میگیرند.
تلقي نوجوان از اهميت دين
آگاهي ما از امور و اشيا ناشي از اهميتي است كه تصور میکنیم آنان براي ما دارند است. نتايج بهدستآمده حاكي از آن است كه نوجوانان و جوانان شهر مشهد اهميت نسبتاً متوسطي براي دين قائل بودند.12 درصد نوجوانان اهميت كم،2/27درصد اهميت زياد و 61 درصد اهميت متوسطي براي دين در جامعه قائل بودند. جدول توزيع تلقي نوجوان از اهميت و جدول 4: ضرورت دين در جامعه
نوع اهميت
|
تعداد
|
درصد
|
كم
|
72
|
12
|
متوسط
|
366
|
61
|
زياد
|
162
|
2/27
|
جمع
|
600
|
100.0
|
آزمون فرضیات
الف) اعتقادات مذهبی:
یکی از فروض اصلي در این تحقیق این بود که اعتقادات مذهبی اطرافیان و گروههای مرجع و مهم جامعه نقش تعیینکنندهای در باورهای مذهبی افراد دارد.
فرض صفر و اصلي ما در اين آزمونها عبارت است از:
فرض اصلي: ميزان اعتقادات مذهبي والدين دوستان، روحانيون و برنامههای صداوسیما با جامعهپذیری ديني نوجوانان و جوانان رابطه دارد.
اعتقادات مذهبي
|
نتايج آزمون معناداري و رابطه
|
Chi square
|
DF
|
SIG
|
Gama
|
r spearman
|
خانواده
|
18.747
|
2
|
000/0
|
331/0
|
177/0
|
روحانيت
|
12.890
|
2
|
002/0
|
248/0
|
147/0
|
گروه دوستان
|
16.460
|
2
|
000/0
|
244/0
|
137/0
|
صداوسیما
|
2.737
|
2
|
254/0
|
122/0
|
066/0
|
همانگونه كه از نتايج آزمون معناداری در نهاد خانواده، روحانيت و گروه دوستان پيداست ازآنجاکه سطح معناداری كمتر از سطح معناداری مورد قبول در آزمونهای آماري است. Sig=0/000 < 0/05 ازاینرو فرض اصلي را مبني بر تأثیر اعتقادات مذهبي آنان بر ميزان جامعهپذیری ديني نوجوانان و جوانان تائيد میشود. نتايج شدت و جهت اين تأثیرگذاری هم نشان دهنده اثرگذاری مثبت بر اعتقادات مذهبي است Gama=0/331 و rsp=0/177. اين نتايج نشاندهنده اين است هر چقدر كه ميزان اعتقادات مذهبي اين گروهها و نهادها افزايش پيدا میکند ميزان و سطح جامعهپذیری ديني نوجوانان و جوانان هم بالاتر میرود. تنها در صداوسیما است كه اين رابطه تائيد نمیشود. همانطور كه از جدول ذيل پيداست ارزيابي نوجوانان و جوانان از ميزان مذهبي بودن برنامههای صداوسیما پائين بوده است.
جدول 5: آزمون فرضيه اعتقادات مذهبي
همانگونه كه از جدول پيداست تنها نزديك به 60 درصد جوانان و نوجواناني كه داراي جامعهپذیری ديني بالايي بودند برنامههای صداوسیما را از لحاظ مذهبي بودن پائين و ضعيف ارزيابي مینمودند. اين نسبت در ميان نوجوانان و جواناني كه داراي جامعهپذیری ديني پائيني بودند به 24 درصد میرسید. در همين گروه نزديك به 5 درصد نوجوانان و جوانان اعتقاد داشتند برنامههای صداوسیما از لحاظ مذهبي بودن در سطح بالايي قرار دارد اين نسبت در میان نوجوانان و جواناني كه داراي جامعهپذیری ديني بالايي بودند، نزديك به 8 درصد میرسید. همانگونه كه از نتايج پيداست شباهت ظاهري ميان ارزيابي نوجوانان و جوانان كه داراي جامعهپذیری ديني بالا و پائيني بودند از مذهبي بودن برنامههای صداوسیما وجود دارد.
ب)اعتبار و منزلت اجتماعی گروهها
یکی از عوامل مهمی که در ایجاد گروههای مرجع مؤثر است و یک فرد یا گروه را تبدیل به یک گروه مرجع و اثرگذار در جامعه میکند، میزان اعتبار و منزلتی است که آن فرد یا گروه در نزد مردم دارا هستند. درواقع به خاطر منزلت و اعتباری که فرد یا گروهی دارند رفتار و نحوه تفکر آنها بهوسیله مردم مورد استفاده قرار میگیرد و بهعنوان معیار انتخاب میشود. در این فرض هم به آزمون این موضوع نمودیم که اعتبار و منزلت خانواده، روحانیون، دوستان و صداوسیما چه رابطهای با میزان جامعهپذیری دینی نوجوانان و جوانان دارند و تا چه حد قابلیت تبیین و پیشبینی آن را دارد.
فرض اصلي ما در اين آزمونها عبارت است از:
فرض اصلي: اعتبار و منزلت اجتماعي نهادها و گروهها با جامعهپذیری ديني نوجوانان و جوانان رابطه دارد.
جدول 6: آزمون فرضيه اعتبار و منزلت اجتماعي گروهها
اعتبار و منزلت اجتماعي
|
نتايج آزمون معناداري و رابطه
|
Chi square
|
DF
|
SIG
|
Gama
|
r spearman
|
خانواده
|
1.910
|
2
|
385/0
|
062/0
|
031/0
|
روحانيت
|
16.220
|
2
|
000/0
|
274/0
|
165/0
|
گروه دوستان
|
15.270
|
2
|
000/0
|
171/0
|
091/0
|
صداوسیما
|
11.503
|
2
|
003/0
|
251/0
|
137/0
|
همانگونه كه از نتايج جدول بالا مشخص است اين رابطه در خصوص روحانيون، صداوسیما و گروه دوستان تائيد میشود. و همانطور كه از ضرايب همبستگي مشخص است اين رابطه در روحانيون و صداوسیما بيش از گروه دوستان است؛ اين بدين معنا است كه هرچقدر ارزيابي و تصور افراد از منزلت و اعتبار اين دودسته بيشتر باشد، يادگيري ديني و مذهبیشان بيشتر میگردد.
ج- شدت ارتباط
یکی از عواملی که در یادگیری افراد تأثیر بسزایی دارد، شدت رابطه فرد با نزدیکان و گروههای مرجع جامعه است. هر مقدار که این رابطه شدیدتر و نزدیکتر باشد، انتقال اطلاعات و معلومات میان افراد بیشتر خواهد بود. برگر و لوکمان در نظریه شناخت و آگاهی خود، آورده بودند که یکی از عوامل مؤثر در شناخت افراد تعامل و ارتباط افراد باهم است. از نظر آنان آگاهی و شناخت در زندگی روزمره ناشی از روابط متقابل و چهره به چهره است. درصورتیکه این اطلاعات دینی باشد توسط افراد و گروههایی به نوجوانان ارائه بشود، به خاطر رابطه شدیدی که نوجوانان با اینان دارند، اخذ این باورها توسط نوجوانان بیشتر میشود.
فرض اصلي ما در اين آزمونها عبارت است از:
فرض اصلي: ميزان ارتباط با افراد و گروههای مختلف با جامعهپذیری ديني نوجوانان و جوانان رابطه دارد.
جدول 7: آزمون شدت رابطه با گروهها
شدت رابطه با
|
نتايج آزمون معناداري و رابطه
|
Chi square
|
DF
|
SIG
|
Gama
|
r spearman
|
خانواده
|
10.371
|
3
|
016/0
|
193/0
|
111/0
|
روحانيت
|
8.630
|
3
|
035/0
|
159/0
|
102/0
|
گروه دوستان
|
10.496
|
3
|
015/0
|
099/0
|
056/0
|
صداوسیما
|
795/0
|
3
|
85/0
|
022/0
|
013/0
|
همانگونه كه از نتايج آزمون معناداری در نهاد خانواده، روحانيت و گروه دوستان پيداست ازآنجاکه سطح معناداری كمتر از سطح معناداری موردقبول در آزمونهای آماري است. Sig=0/000 < 0/05 ؛ ازاینرو فرض اصلي را مبني بر تأثیر نوع رابطه بر ميزان جامعهپذیری ديني نوجوانان و جوانان تائيد میشود. نتايج شدت و جهت اين تأثیرگذاری هم نشاندهنده اثرگذاری ضعيف، اما مثبت بر جامعهپذیری نوجوانان و جوانان است؛ ولي همانطور كه از نتايج پيداست هرچقدر كه نوجوانان و جوانان بيشتر از برنامههای صداوسیما استفاده تغيري در معلومات و یادگیریهای مذهبیشان ايجاد نمیشود. نتايج توزيع حاكي از آن است كه در هر دو گروه نوجوانان و جواناني كه داراي جامعهپذیری ديني بال و پائینی بودند، خیلی كم برنامههای تلويزيون را تماشا میکردند.
مدارس
مدارس با امكانات و برنامههای آموزشي و کمکآموزشی كه براي دانش آموزان تدارك و اجرا میکنند، نقش مؤثری در انتقال و ارائه اطلاعات و ارزشها به دانشآموزان دارند. امروز ما در كشورمان شاهد چندين نوع مدرسه هستیم. دولتي، غیرانتفاعی، نمونه مردمي (يا غیرانتفاعی درجهدو) و مدارس ديني و...، هريك از اين مدارس به فراخور امكاناتي كه در اختیاردارند با ايجاد گروه آموزشي خاص به فعالیتهای آموزشي و تربيتي میپردازند. در تحقيق آقاي مانينگ نيز به اين مسئله اشاره میکند كه دانشآموزانی تحت تعليم آموزشهای ديني قرارگرفته بودند، اطلاعات و نگرششان به دنيا و تبيين وقايع و حوادث آن، دینیتر از دانشآموزانی بود كه در چنين آموزشهایی قرار نگرفته بودند.(manning.1989)
جامعهپذیری ديني دختران و پسران
يكي از فرضيات ما در اين تحقيق اين موضوع بود كه تصور میکردیم دختران به خاطر جو فرهنگي جامعه در خصوص رفتارها و فعالیتهایی كه براي آنان در نظر میگیرد و ارتباط نزديك و صميمي كه آنها با مادرشان دارد، بايد جامعهپذیری دینیشان بيش از پسران باشد. با محاسبه آماره يومان ويتني U Mann-Witteny به آزمون اين فرض نموديم كه نتايج آن در جدول ذيل آمده است.
جدول 8: آزمون فرض جامعهپذیری ديني دختران و پسران
جنسيت
|
تعداد
|
ميانگين دسته
|
نتايج آزمون یومان ويتني
|
Chi -squaer
|
Z
|
SIG
|
زن
|
306
|
320.56
|
38845.000
|
2.893-
|
004/0
|
مرد
|
294
|
279.63
|
همانگونه كه از یافتههای جدول بالا پيداست، چنين استنباط میشود كه درزمینه اعتقادات ديني ميان دو گروه دختران و پسران نمونه تحقيق تفاوت ظاهري وجود دارد. و ميانگين جامعهپذیری ديني دختران بالاتر از پسران است.
تلقی از اهمیت دین در جامعه
جدول 9: آزمون تلقی از اهمیت دین در جامعه
اعتقادات مذهبي
جامعهپذیری ديني
|
پائين
|
متوسط
|
بالا
|
جمع
|
نتايج آزمون معناداري و رابطه
|
تعداد
|
درصد
|
تعداد
|
درصد
|
تعداد
|
درصد
|
Chi square
|
DF
|
SIG
|
Gama
|
r spearman
|
پائين
|
25
|
7.7
|
188
|
58
|
111
|
34.3
|
324
|
28.687
|
2
|
000/0
|
396/0
|
219/0
|
بالا
|
9
|
3.3
|
114
|
41.3
|
153
|
55.4
|
276
|
جمع
|
34
|
302
|
264
|
600
|
همانگونه كه از جدول پيداست نوجوان و جواناني كه داراي جامعهپذیری ديني بالايي بودند، نسبت به نوجوان و جواناني كه داراي جامعهپذیری ديني پائيني بودند، اهميت بيشتري براي دين در جامعه قائل بودند. تنها نزديك به 3 درصد جوانان و نوجواناني كه داراي جامعهپذیری ديني بالايي بودند، اهميت كمي براي دين در جامعه قائل بودند؛ درحالیکه اين نسبت در ميان نوجوانان و جواناني كه داراي جامعهپذیری ديني پائيني بودند به 8 درصد میرسید. در همين گروه تنها نزديك به 34 درصد نوجوانان و جوانان اهميت زيادي براي دين در جامعه قائل بودند درحالیکه اين نسبت در میان نوجوانان و جواناني كه داراي جامعهپذیری ديني بالايي بودند به بيش از 55 درصد میرسید. نتايج آزمون كا اسكور هم تائيد كننده اين تفاوت است.
نتیجهگیری
اين تحقيق بررسي در مورد « ميزان اثرگذاري نهادهاي جامعهپذير كننده بر جامعهپذيري ديني نوجوانان و جوانان شهر مشهد « بود. نظریههای جامعهشناسی، جامعهپذیری Socialization را فرايندي كه طي آن فرد باارزشها، هنجارها، الگو، قواعد رفتاري، آداب، سنن و به يك معنا فرهنگ جامعه خويش آشنا میشوند، تعريف میکنند. در اين تحقيق جامعهپذیری ديني را بهعنوان فرآيند خاصي از جامعهپذیری كه هدف آن آشنايي نوجوان و جوان با دستورات، قوانين، معيارها و آموزههای ديني است، تعريف نموديم. نتايج اين بررسي حاكي از آن بود كه جامعهپذیری ديني نوجوانان و جوانان نمونه تحقيق در حد و اندازه بالايي قرار ندارد.54 درصد نوجوانان و جوانان داراي جامعهپذیری ديني پائيني بودند. آن دسته از نوجوانان و جواناني هم كه داراي جامعهپذیری ديني متوسطي بودند، همگي در حد حاشيهايي قرار میگرفتند كه چنانچه با چالش و انتقادي روبهرو شود و يا اگر تقويت نشود كاهش پیداکرده و موجب افزايش افرادي كه جامعهپذیری ديني پائيني داشته میشود. همانگونه كه قبلاً گفته بوديم جامعهپذیری ديني خود از دو بعد اعتقادات نظري و عملي تشكيل شده بود. در ميان نوجوانان و جوانان نمونه تحقيق هر دو بعد در حد و اندازه متوسطي قرار داشت؛ و در مقايسه اين دو وضعيت بعد عملي جامعهپذیری ديني نوجوانان و جوانان بالاتر از بعد نظري آنان قرار داشت.3/52 درصد آنان داراي اعتقادات نظري ضعيف تنها 2/2 درصد داراي اعتقادات نظري قوي بودند. درحالیکه فقط 2/17 درصد نوجوانان و جوانان در حد نسبتاً كمي و 32 درصد نوجوانان و جوانان در حد بسيار زياد مبادرت به انجام اعمال مذهبي مینمودند.
در نظریهها عنوان نموديم كه نهادها Inistitutions بهعنوان ابزار جامعهپذیری نقش مهم و اساسي در جامعهپذیری دارند. نهادها و گروههای مهم جامعه هريك با ارائه ارزشها، احكام، اعتقادات و آموزههای ديني به افراد تلاش در جهت آموزش و دروني نمودن اين تعاليم را در افراد بخصوص نوجوانان و جوانان دارند. نتايج اين بررسي حاكي از آن بود نهادها، گروهها و سازمانهای مورد بررسی فعاليت و عملكرد نسبتاً خوبي دارند. در تمامي موارد مقدار ميانگين ارزشها و تعاليمي كه توسط آنان به نوجوانان و جوانان ارائه میشود، بالاتر از ميانه است كه بیانکننده عملكرد نسبتاً خوب نهادها يا سازمانها در آن زمينه است. اين فعالیتها در دو نهاد خانواده و روحانيت، نسبتاً بهتر از گروه دوستان و صداوسیما است. بهگونهای كه نزديك به سهچهارم پاسخگويان معتقد بودند اين نهادها در حد بسيار زيادي به ارائه تعاليم و آموزههای ديني و نظري میپردازند، درحالیکه اين نسبت در میان گروه دوستان و صداوسیما نزديك به 50 درصد میرسید. اين ارزیابیها درزمینه اعتقادات عملي جنبه بهتري پيدا میکرد بهنحویکه اكثريت پاسخگويان معتقدند نهادها، گروهها و سازمانهای موردبررسی در حد زيادي آنها را به اين آموزهها و اعمال دعوت مینمودند.
آشنايي نوجوانان و جوانان باارزشها، الگوها، معيارها، قواعد و آموزههای ديني سخت تحت تأثیر رابطه و عملكرد نهادهاي جامعهپذیر كننده قرار دارند هرچقدر كه ميان عملكرد نهادهاي جامعهپذیر كننده در ارائه ارزشها، الگوها، معيارها، قواعد و آموزههای ديني هماهنگي وجود داشته باشد و اين نهادها اقدام به ارائه یک نوع ارزشها و آموزههای ديني بكنند نوجوان و جوان با الگوها و آموزههای ديني بهتر آشنا میشود. نتايج اين بررسي حاكي از آن است كه بیش از 57 درصد نوجوانان و جوانان معتقد بودند که هماهنگی کم و ناچیزی میان فعالیتهای نهادها و گروههای موردبررسی وجود دارد. نتايج آزمون فرضيه هم تائيد كننده اين رابطه در تحقيق است. نوجوانان و جوانان نمونه تحقیق بیشترین هماهنگی را میان صداوسیما - روحانیون و روحانیون– خانواده و کمترین هماهنگی را میان عملکرد روحانیون و دوستان ارزیابی مینمودند.
نظریههای كاركردگرا نقش بالايي را براي نهادها در جامعهپذیری قائل هستند. دوركيم معتقد است آشنايي افراد با اصول و مقررات جامعه در جوامع سنتي با همبستگي مكانيكي توسط خانواده و اجتماع نزديك به فرد و در جوامع مدرن با همبستگي مكانيكي توسط نهادهاي ثانويه و سازمانهای حرفهای انجام میشود. خانم غفاری نيز در تحقيق خود میزان مذهبی بودن نهادهای اولیه جامعهپذیری را در تقویت باورهای دینی نوجوانان و جوانان مؤثر میدانست. در اين بررسي هم همانطور كه تصور میرفت خانواده بيشترين و بالاترين تأثیر را در جامعهپذیری ديني نوجوانان و جوانان داشت.89 درصد نوجوانان و جواناني كه داراي جامعهپذیری ديني بالايي بودند اظهار میداشتند كه داراي ارتباط قوي و بالايي با والدينشان هستند كه اين نشاندهنده تأثیر و نفوذي است كه خانواده بر فرد دارد؛ اما آنچه در اين تحقيق جلب نظر مینماید تأثیر كم نهادهاي ثانويه مانند سازمانها و گروهها در اين فرايند است. صداوسیما هیچگونه تأثیر معنیداری با ميزان جامعهپذیری ديني نوجوانان و جوانان نداشت. بااینکه بين علاقه افراد به ديدن فیلمهای مذهبي و ميزان جامعهپذیری ديني رابطه وجود داشت اما كمتر از 8 درصد افراد نمونه برنامههای پخششده از تلويزيون را مذهبي و متناسب باارزشهای ديني و مذهبي میدانستند ازاینرو بيش از 85 درصد نوجوانان و جوانان برنامههای تلويزيون را كم تماشا مینمودند.
در نظریههای كنش متقابل نمادي عنوان نموده بوديم آگاهي و شناخت افراد از طريق تعاملات و ارتباطات آنها با هم ايجاد و توسعه مییابد. لذا هر ميزان كه فرد با نهادهاي مذهبي تعامل و ارتباط بيشتري داشته باشد و يا آثار مذهبي بيشتري از قبيل كتب، رساله و يا اعلامیههای مراجع را مطالعه كند ميزان آگاهي و شناخت (جامعهپذیری) ديني وي بيشتر خواهد بود. نتايج آزمون فرضیههای تحقيق هم تائيد كننده اين رابطه بود. در بررسي ميزان و شدت رابطه نوجوان و جوان با نهادها و گروههای نتايج نشان میداد كه نوجوانان و جواناني كه داراي جامعهپذیری ديني بالايي داراي ارتباط خوب و بالايي با روحانيون به نسبت نوجوانان و جواناني كه داراي جامعهپذیری پائيني داشتند، بودند. توجه شود كه نزديك به 57 درصد نوجوانان و جوانان نمونه تحقيق داراي ارتباط كمي با روحانيون بودند و كم به مجالس سخنراني آنها میرفتند و يا کتابها، مقالات و رسایل آنها را میخواندند.
با توجه به تأثیر مثبت و معناداری كه اين رابطه با ميزان جامعهپذیری ديني دارد چنانچه اين رابطه تقويت و بيشتر شود، تأثیرگذاری بهتري را میتوانیم در يادگيري و بهکارگیری ارزشها و دستورات ديني در نوجوانان و جوانان شاهد باشيم.
همانطور كه در اين نظریهها به ویژه در نظريات برگر و لاكمن عنوان نموديم و نتايج تحقيقاتي كه در داخل شده بود يادگيري و آگاهیهای افراد تابع عوامل متفاوتي؛ مانند ارزيابي آنان از شي و افراد مورد شناخت است. آقاي ايازي در تحقيق خود اظهار ميدارد كه روحانيت داراي 3 منزلت مهم علمي، معنوي، سياسي، ميباشند كه چنانچه اين منزلتها در بين مردم بالا باشد دروني كردن ارزشهای ارائه شده توسط روحانيون به توسط مردم بهتر و قویتر خواهد بود. وي عنوان ميكند كه روحانيت در شهر مشهد داراي منزلت اجتماعي بالايي ميباشند؛ ازاینرو به نظر میرسد كه بايستي ميزان دروني كردن ارزشها توسط مردم بالا باشد؛ و يا بهعبارتدیگر جامعهپذیری آنان بالا باشد؛ اما در اين بررسي ارزيابي نوجوانان و جوانان از روحانيون در وضعيت نامناسب و پائيني قرارداد. براي مثال 7/2 درصد نوجوانان و جوانان والدين خود را از لحاظ منزلتي پائين ارزيابي مینمودند؛ درحالیکه اين نسبت در ميان روحانيون 8/31 و در ميان گروه دوستان 9/17 و صداوسیما 9/22 درصد است. اين بدان معنا است كه منزلت روحانيون و صداوسیما نسبت به ساير گروهها و نهادها پائين تر است. كه اين شايد ناشي از شرايط سياسي اجتماعي حاكم بر وضعيت جامعه و تداخل امور سياسي و ديني با هم و حضور روحانيت در فعالیتها و عرصههای سياسي بوده باشد.
علاوه بر امر منزلتي عنوان نموديم، اگر نوجوان و جوان از افراد نزديك به خود و افرادي كه اقدام به ارائه ارزشهای ديني میکنند ارزيابي خوب و مثبتي داشته باشد، آنها را افرادي متدين و دیندار بشناسد يادگيري ارزشها و تعاليم ديني (جامعهپذیری ديني) وي بيشتر خواهد بود. نتايج بهدستآمده حاكي از آن است كه به استثنا برنامههای صداوسیما كه نوجوانان و جوانان آنرا از لحاظ مذهبي پائين ارزيابي مینمودند. ارزیابیشان از خانواده، روحانيون و گروه دوستان در حد معمولي قرار داشت. از نظر نوجوانان و جوانان نمونه تحقيق والدینشان از ساير گروهها و نهادهاي ديگر جامعه مذهبیتر، روحانيون در مرتبه دوم و گروه دوستان در رده سوم قرار داشتند. با توجه به اين نتايج ازآنجاکه برقراري رابطه با يك فرد يا پديده ناشي از ارزيابي افراد از منزلت و اعتبار آن بوده چنانچه منزلت و اعتبار اجتماعي روحانيون در نزد نوجوان و جوان بهبود پيدا كند ميزان ارتباط وي با آنها افزايش پيدا كرده و از آنجا كه آنها را افرادي با ايمان ارزيابي میکند تأثیرپذیریاش از آنها افزايش پيدا مي كتد؛ و موجب افزايش جامعهپذیری دینیاش میشود.
منابع فارسی
- آخوندي. محمدباقر بررسي هويت ملي – مذهبي جوانان مشهدي وتاثير روابط اجتماعي بر آن ، استاد راهنما دكتر هما زنجاني زاده، دانشكده ادبيات و علوم انساني دكتر علي شريعتي دانشگاه فردوسي مشهد، آذرماه 1377.
- آرون. ريمون، پرهام، محمد باقر؛ زندگي و انديشه بزرگان جامعه شناسي؛تهران:1370.
- ايازي. سيد علي نقي؛ «بررسي نگرش مردم مشهد نسبت به منزلت اجتماعي روحانيت و عوامل مؤثّر بر آن» استاد راهنما دكتر مظلوم خراساني، دانشكده ادبيات و علوم انساني دكتر علي شريعتي دانشگاه فردوسي مشهد ، آذرماه 1379.
- بخشايشي . عقيق؛ شعائر آئين ما؛ ، تهران: انتشارات آئين جعفري،1350.
- تيريا كيان. ادواردز، توسلي. غلامعباس؛ آينده بزرگان جامعه شناسي؛تهران: كيهان،1373 .
- توسلي. غلامعباس؛ جامعه شناسي دين؛ تهران: انتشارات سخن،1380.
- چلبي. مسعود؛ جامعهشناسي نظم؛ تهران:1374 .
- خديوي. صديقه؛«بررسي ميزان و عوامل موثر در پايبندي دانشجويان زن به شعائر مذهبي در دانشگاههاي فردوسي و علوم پزشكي»، استاد راهنما دكتر رامپور صدر نبوي، دانشكده ادبيات و علوم انساني دكتر علي شريعتي دانشگاه فردوسي مشهد، آذرماه 1380.
- رابرتسون. يان، بهروان، حسين؛ درآمدي بر جامعه؛ مشهد، انتشارات آستان قدس رضوي،1372.
- رجب زاده. احمد؛ حيات ديني خانوار در شهر همدان، ؛ تهران، اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1373.
- رفيع پور. فرامرز؛ آنومي يا آشفتگي اجتماعي، تهران:سروش، 1378.
- ---------؛ آناتومي جامعه، ، تهران: سروش،1378.
- روشه. گي، زنجاني زاده. هما؛ كنش اجتماعي، مشهد: انتشارات دانشگاه فردوسي مشهد، 1368.
- شايان مهر. علي رضا؛ فرهنگ تطبيقي علوم اجتماعي؛ 1377.
- شجاعي زند. علي رضا؛ مشروعيت ديني دولت و اقتدار سياسي دين، بررسي جامعه شناختي مناسبات دين و دولت در ايران اسلامي، تهران: تبيان، 1376.
- طاليان. رضا؛ بررسي سنجش دینداری و بزهكاري نوجوانان و جوانان؛ تهران:1378.
- طباطبايي. محمد حسين، شيعه در اسلام». 1375، قم، انتشارات دارالتبليغ اسلامي،
- فروم، اريك، نظريان، آر؛ روانكاوي و دين؛ تهران: پويش،1363.
- غفاري. زهره؛ بررسي عوامل مؤثر در قوت باورهاي ديني نوجوانان و جوانان 25 ـ 15 ساله شهر مشهد؛ استاد راهنما دكتر حيدري بيگوند، دانشكده ادبيات و علوم انساني دكتر علي شريعتي دانشگاه فردوسي مشهد، آذرماه 1380.
- كوزر. لوئيس، ثلاثي. محسن؛ زندگي بزرگان جامعه شناسي؛ 1370.
- گيدنز. آنتوني، صبري. منو چهر؛ جامعه شناسي، تهران: انتشارات قلم. 1374.
- لقماني. احمد؛ مقام شعائر يعني چه؛ تهران: نشر جوان،1378.
- مبلغي آباداني. عبداله؛ تاريخ اديان، قم: انتشارات حر،1376.
- مور. استيفن، ثاقب. مرتضي؛ ديباچه اي بر جامعه شناسي؛ تهران: قفنوس،1378.
- نصري. عبداله؛ انتظار بشر از دين، تهران: موسسه فرهنگ دانش و انديشه معاصر،1378.
منابع غیرفارسی
1-Anderson,Sharon L.Hedrick. (1994)."Intergenerational Relirious Value Concordance:mothers and Young Adults. Ph.D.thesis,university of Delaware, New York
2-Jung,C.G.(1938). Psycholoyand Religion"in collected Works vol. 11 (2 end ed), (1969), pp. 3-105
3-Eliade,Mircea (1993)."The Encyclopedia of Religion", New York. Macmillan publiching company
« New York 4- Elkin , Fredrick . (1960) "The Childern And Socitey The Process of Socialization ".New York , Random House, Turner ,B.S. (1983) " Religion & Social Theory
5-Eisenshtadt , S.N.(1956). "From Generation Tegeneration" . New York . The Free press
6- Giesbrecht,Norman.(1994)."Parental Factors Related to and Predictive of Adolescent Religious Commitment."M.Ed.thesis,the University of Regina (Canada)
7- Johnson,Dale Austin.(1994) ."Parental Influence the Development of Religious Value Among Selected Adolescents in church Education." Ed.D.thesis , Trinity Evangelica Divinity School,DeerfieldLenski , G. (1961) " The Religion " tactor U.S.A
8- Kelly,onathan and Nan Dirk De Graaf. (1997) " National Context,parental Socialization , and Religious Belif :Results From 15 Nations" American sociological Review vol . 62,pp.639-659M cclosky,M . (1964). " Cosensus And Ideology in American Politics " . in APSR
9- Risman , D.(1950). " The lorely Crowd " New Have : Yale University
10- Max,Dana Allen.(1992)."The Effects of Marital Disruption on the Intergenerational Transmission of Religious Value ." Psy.D.thesis , rosemead School of Psychology Biola University, La Mirada
11- Manning,William Henry.(1990)."The Influence of the Home and school on the Religious Socialization of Puerto Rican Youth." . Ph.d.thesis, Fordham , university.
12- Nelson, Hart M .(1990)."The Religious Identification of Children of Interfaith Marriagea."Review of Religious Research vol . 2,pp122-134
13- O'Brien,John Charles.(1981)."Directed Religious Encounter asIntrinsic Learning" Ph.D.thesis,university of Michigan
14-Kohen. ML.( 1963) "social Class and Parent –Child Relationship".Amereican Journal of Sociology,vol 68 .pp471-480
15-James,William, (1984). "The Varites of Religious Experience ". America .Penguin Books.
16- Strunk.Jr,(1989)"Readings in the Psycholoy of Religion" New York. Abigdon press
17- Winch ,F.Robert.(1962)." Identification And its Familia Determination"
18-Wullf,d. (1997)." Psycholoy of Religion".America: John Willey &Sons,inc
[1] - کارشناس ارشد تعلیم تربیت و مدرس تربیت معلم مشهد. .Email:rtabrizi@ymail.com