كلمات كليدي : تأويل، تفسير، بطن
نویسنده : حجت الله جعفري
تأویل در لغت از ریشه "أول" و به معنای «رجوع» و «بازگشت دادن چیزی به اصل» آن است.[1]و در معنای «تأویل» در قرآن، میان مفسران اختلاف نظر وجود دارد و قریب به بیست معنا برای تأویل بیان شده است.[2]
در ارتباط با معنای اصطلاحی «تأویل» دیدگاههای گوناگونی وجود دارد که ما فقط به چند دیدگاه مهم اشاره میکنیم.
1- تأویل همان تفسیر است؛
این دیدگاه دانشمندان و مفسران قدیم مانند فخررازی[3] و زبیدی[4] است مطابق این دیدگاه، همه آیات قرآن میتوانند تأویل داشته باشند، زیرا تمام آیات قابل تفسیر و تبیین هستند.
2- تأویل واقع و خارج یک عمل و یک خبر است؛
مثلاً یوسف (ع) در خواب دید، یازده ستاره و خورشید و ماه بر او سجده میکنند و بعد از سالها رنج و زحمت که در مصر به مقام رسید، چون خانوادهاش به مصر منتقل شدند و یازده برادر و پدر و مادرش بر او خضوع کردند، گفت:
«یا اَبَتِ هذا تأویلُ رُؤیایَ مِنْ قبل»
«پدر این تأویل خواب گذشته من است»
در اینجا میبینیم که خواب دیدن به صورت یک خبر، و تأویل، وقوع خارجی پیدا کرده است. از طرفداران این نظریه میتوان "ابن تیمیه"[5] و "صاحب قاموس القرآن"[6] و "شیخ محمد عبده" و "رشید رضا" را نام برد.
3- تأویل «بطن قرآن» است؛
به این معنا که برداشت از ظاهر قرآن «تفسیر» و فهم باطن قرآن «تأویل» آن است. دلیل عمده این نظریه روایاتی است که در این زمینه آمده است. از امام محمدباقر (ع) سؤال شد، معنای روایت پیامبر (ص) که میفرماید:
«آیهای درقرآن نیست مگر اینکه ظاهری و باطنی دارد» چیست؟ حضرت فرمود: «ظهره تنزیله و بطنه تأویله»[7] ظاهر قرآن تنزیل آن و باطن قرآن (بطن= درون و نهان یک چیز) تأویل آن است»
از طرفداران این دیدگاه آیت الله معرفت (ره)[8] میباشد.
4- تأویل حقیقت و واقعیتهایی است که بیانات قرآن حاکی از آنها است؛
مهمترین دلیل برای این معنا استقراء آیاتی از قرآن کریم است که لفظ تأویل در آنها به کار رفته است و همه آنها بر این معنا تطبیق دارند. از طرفداران این نظریه علامه طباطبایی(ره)[9] میباشد.
جایگاه تأویل در مباحث قرآنی و ضرورت بحث از آن
آیات فراوانی در قرآن کریم وجود دارد که اگر این آیات تأویل نشوند و بر واقعیتی فراتر از الفاظ و عبارتها حمل نشوند، تجسیم و تشبیه لازم آمده و نسبتهای ناروا به خدای متعال داده خواهد شد. عبارتهایی از قبیل «وجه» (صورت)، «ید»، «روح»، «سمع (گوش)»، «بصر، (چشم)»، «غضب»، «سخط » (خشم)، «مکر»، «خدعه » (نیرنگ)، و.... در قرآن کریم و روایات به کار رفته و معمولاً این کلمات با لوازم مادی به کار میروند و نسبت دادن آنها به خدای متعال معنایی غیر از معنای معهود ذهنی را میطلبد.
اینجاست که جایگاه تأویل و ارزش آن در مجموعه بحثهای قرآن و تفسیر برای همه معلوم میشود زیرا اگر این آیات تأویل نشوند شاهد نسبتهای ناروا به خداوند مانند تجسیم و تشبیه خواهیم بود.[10]
معانیتأویل در قرآن:
1-تعبیر خواب؛
«یا اَبَتِ هذا تأویلُ رُؤیایَ مِنْ قبل»[11]
«ای پدر این تعبیر خوابی است که قبلاً دیدم »
2-عافیت و نتیجه کار؛
«وَزِنُوا بِالقِسطَاسِ المُستَقیم وَ ذَلِکَ خیر وَ اَحسَن تَأویلاّ »[12]
«با ترازوی درست وزن کنید! این برای شما بهتر و
عاقبتش نیکوتر است »
3-کشف معانی باطنی و مرموز؛
«سَأنَبََّئُکَ بِتَأویل مَالَم تَستَطِعُ عَلیه صَبراً »[13]
«اما بزودی راز آنچه را که نتوانستی در برابر آن صبر کنی به تو خبر میدهم »
4- حقیقت معاد و قیامت؛
«هَل یَنظُرُونَ إلّا تَأویلَهُ یَومَ یَأتی تَاویلَه »[14]
«آیا آنها جز انتظار تأویل آیات (و فرا رسیدن تهدیدهای الهی) دارند؟ آن روز که تأویل آنها فرا رسد »
5- تعیین مراد و مقصود خداوند از آیات مجمل و متشابه قرآن؛
«وَمَا یَعْلَمُ تَاوِیلَهُ إلََََََّا الله »[15]
«در حالی که تفسیر آنها را جز خدا و راسخان در علم نمیدانند »[16]
تأویل در روایات:
از کاربرد تأویل در روایات رسیده از طریق اهل بیت (ع) میتوان پی برد که واژه تأویل در بیشتر روایات در برابر "تنزیل" و در مواردی در برابر "تفسیر" قرار گرفته است و منظور از بطن همان تأویل میباشد مثلاً در روایات آمده که؛ «ظهره تنزیله وبطنه تأویله»