دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

بنیان های نظری فرهنگ غرب در بوته نقد در خدمت یا خیانت زنان ؟

No image
بنیان های نظری فرهنگ غرب در بوته نقد در خدمت یا خیانت زنان ؟

بنيان هاي نظري فرهنگ غرب در بوته نقد در خدمت يا خيانت زنان ؟

- در مورد تعدد زوجات در اسلام و اینکه مرد می‌تواند چهار زن اختیار کند اما زن تنها می‌تواند همسر یک مرد باشد، حکمت‌ها و دلایلی مطرح شده است که عبارتند از: [1]

الف. تعدد زوجات امری «اختیاری» است نه واجب و مشروط به رعایت «عدالت» میان زنان است، حال آن که تحقق این شرط در عمل بسیار دشوار است و از عهده هر کسی بر نمی‌آید.

ب. همواره «تعداد زنان» زیادتر از تعداد مردان است.

ج. مرد تا پایان عمر خود، «استعداد تولید مثل» دارد اما زن این گونه نیست.

د. مرگ در مردان بیشتر از زنان است، از این رو، برخی از زنان «بیوه» می‌مانند. هـ. برخی از گرایش‌های درونی مرد از قبیل «غیرت»، مانع از این می‌شود که بپذیرد همسر دوم، سوم یا چهارم زنی بشود، اما در زن، چنین گرایش و میلی وجود ندارد یا به شدت مرد نیست، زیرا در غیر این صورت، زن، همسر دوم، سوم و یا چهارم کسی نمی‌شد.

و. زن می‌تواند در ضمن عقد، شرط کند که شوهرش زن دیگری نگیرد.

- رسم خواستگاری که در آن، مرد از زن درخواست ازدواج می‌کند، یک تدبیر ظریفانه و عاقلانه برای حفظ حیثیت و احترام زن است؛ زیرا سرشت جنسی مرد مبتنی بر «طلب و نیاز» است و سرشت جنسی زن مبتنی بر «جلوه و ناز» از این رو، رسم خواستگاری منطبق بر گرایش طبیعی و تکوینی مرد و زن است.[2]

- از نظر اسلام، زن از «استقلال اجتماعی» برخوردار است. از این رو، پیغمبر اکرم (ص) دخترش حضرت زهرا (س) را در «انتخاب همسر» آزاد گذاشت و کسی را به ایشان تحمیل ننمود. مسئله «وجوب کسب اجازه دختر از پدر برای ازدواج» نیز به این قاعده باز می‌گردد که از نظر تکوینی و در مقام خلقت، مرد بنده «شهوت» است و زن اسیر «محبت». بدین سبب، دختران و دوشیزگان که شناختی از روحیات و رفتارهای مردان ندارند، به سادگی تحت تاثیر گفته‌های عاشقانه و عاطفی مردان قرار گرفته و عقلانیت را در انتخاب خود از دست می‌دهند.[3] برای جلوگیری از این سوء استفاده احتمالی، لازم است دختر در زمینه ازدواج، از پدرش اجازه بگیرد.

- در بینش اسلامی، «مهر» به معنی بهای زن نیست، بلکه نشانه محبت صادقانه مرد به زن است. به این مطلب در روایات اسلامی اشاره شده است.[4]

- در فقه اسلامی، وظیفه تامین مخارج زندگی مشترک (نفقه) بر عهده مرد نهاده شده است، زیرا توانایی جسمی مرد برای کار و تلاش اقتصادی بیش از زن است. البته این نابرابری، از طریق دو برابر بودن سهم مرد از ارث نسبت به زن، رفع شده است. بدین سان، آن هنگام که حقوق خانوادگی در اسلام به صورت جامع و فراگیر مورد تامل قرار گیرد، فهمیده می‌شود که اسلام، با وجود دارا بودن احکام غیرمتشابه در مورد مرد و زن، در مجموع، حقوق و تکالیف مساوی و برابری را برای آن‌ها وضع کرده است.[5]

- دنیای غرب برخلاف تبلیغات دروغین و فخر فروشی‌های خود، بیش از آنکه به زن خدمت کرده باشد، خیانت کرده است. در اروپای قبل از قرن بیستم، زنان فاقد حقوق انسانی بودند، یعنی نه حقوقی مساوی با مرد داشتند و نه حقوقی مشابه با او. جنبش‌های فمینیستی نیز به این دلیل که خواهان فعال کردن زنان در عرصه کار و فعالیت اقتصادی بودند و زنان، کارگران ارزان تری نسبت به مردان بودند، با استقبال سرمایه داران غربی روبرو شدند. بدین ترتیب، زنان به صورت خشونت باری مورد استثمارگری سرمایه داران سودپرست قرار گرفتند.

از سوی دیگر، زن غربی، «ارزش انسانی» خود را از دست داده و با سقوط کردن در ورطه «ابتذال و برهنگی»، بیش از آنکه به عنوان یک «انسان» به او نگریسته شود، «وسیله‌ای برای لذت جویی و هوس رانی» به شمار می‌آید. در واقع، زن در غرب با «جنسیت» پای به اجتماع می‌نهد نه «انسانیت» خود. به علاوه، آزادی بی قید و شرط زن غربی و سست شدن عواطف و علایق میان زن و شوهر، سبب «فروپاشی خانواده» در غرب شده است.

وضعیت کنونی زن و خانواده را در غرب می‌توان بدین صورت توصیف کرد: کاهش شدید عواطف و احساسات پاک انسانی در خانواده، بی‌تفاوتی زن نسبت به نقش‌هایش در خانواده، از دست رفتن اصالت و مرکزیت خانواده در نظام اجتماعی غرب، روابط آزاد جنسی و تولد یافتن فرزندان نامشروع، روابط جنسی بر مبنای لذت و رضایت متقابل و نه تعهد اخلاقی و انسانی، نگاه به ازدواج به عنوان یک قرارداد جنسی نه یک آیین دینی و انسانی، تنوع طلبی و تکثرخواهی مستمر جنسی، گریز از مسئولیت‌های ازدواج و فرزندآوری، نقصان عاطفی نوجوانان و جوانان و در نتیجه روی آوردن آن‌ها به بزهکاری و خشونت، گسترش طلاق و خانواده‌های تک والدینی، بسط فردگرایی افراطی و خودخواهی و...35.[6]

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

مطلب مکمل

کتاب نقد فمینیسم از منظر نویسندگان غرب

کتاب نقد فمینیسم از منظر نویسندگان غرب

کتاب «نقد فمینیسم از منظر نویسندگان غرب» مجموعه مقالاتی است که در فضای جامعه غرب در انتقاد از ابعاد نظری و عملی فمینیسم نگاشته شده است.

جدیدترین ها در این موضوع

No image

حکمت 17 نهج البلاغه : ضرورت رنگ كردن موها

حکمت 17 نهج البلاغه موضوع "ضرورت رنگ كردن موها" را مطرح می کند.
No image

حکمت 2 نهج البلاغه : شناخت ضدّ ارزش‏ها

حکمت 2 نهج البلاغه موضوع "شناخت ضدّ ارزش‏ها" را مطرح می کند.
No image

حکمت 31 نهج البلاغه : ارزش و والايى انجام دهنده كارهاى خير

حکمت 31 نهج البلاغه به تشریح موضوع "ارزش و والايى انجام دهنده كارهاى خير" می پردازد.
No image

حکمت 16 نهج البلاغه : شناخت جايگاه جبر و اختيار

حکمت 16 نهج البلاغه به موضوع "شناخت جايگاه جبر و اختيار" می پردازد.
No image

حکمت 1 نهج البلاغه : روش برخورد با فته ها

حکمت 1 نهج البلاغه موضوع "روش برخورد با فتنه‏ ها" را بررسی می کند.

پر بازدیدترین ها

No image

حکمت 380 نهج البلاغه : شناخت خوبی ها و بدی ها

حکمت 380 نهج البلاغه به موضوع "شناخت خوبی ها و بدی ها" اشاره می کند.
No image

حکمت 139 نهج البلاغه : علمى، اخلاقى، اعتقادى

موضوع حکمت 139 نهج البلاغه درباره "علمى، اخلاقى، اعتقادى" است.
No image

حکمت 445 نهج البلاغه : راه غرور زدایی

حکمت 445 نهج البلاغه به موضوع "راه غرور زدایی" می پردازد.
No image

حکمت 289 نهج البلاغه : ضرورت عبرت گرفتن

حکمت 289 نهج البلاغه به موضوع "ضرورت عبرت گرفتن" می پردازد.
No image

حکمت 303 نهج البلاغه : نفرین امام علیه السلام

حکمت 303 نهج البلاغه به تشریح موضوع "نفرین امام علیه السلام" می پردازد.
Powered by TayaCMS