كلمات كليدي : تاريخ، پهلوي، خاندان، هدايت، پست و تلگراف، وزارت، ادامه ¬تحصيل، اروپا
نویسنده : معصومه جمشيدي
خاندان هدایت یکی از خاندانهای قدیمی ایران است. این خانواده خود را از اولاد کمال خجندی که معاصر حافظ شیرازی بوده است، میدانند. این خانواده در کلانه که از مضافات دامغان است سکونت، و از قدیم با ایل قاجار مراوده داشته و جزء طرفداران پر و پا قرص آنها بودهاند. جد آنها اسماعیلکمال در جنگ با زکیخان زند، ناجوانمردانه کشته شد. فرزند وی محمدهادیخان بعدها مورد توجه آقامحمدخان قاجار قرار گرفت. فرزند محمدهادیخان، رضاقلیخان بود که در زمان فوت پدر هفتساله بود و در معیت مادرش عازم بار فروش (بابل) نزد خویشاوندان میروند. بعد از آن به فارس برمیگردند و مادرش با محمدمهدیخان شحنه ازدواج میکند. وی مورد توجه فتحعلیشاه بوده و در زمان محمدشاه هم بعد از قتل قائم مقام حاج میرزا آقاسی به صدارت میرسد. در زمان امیر کبیر با سمت ایلچی به خوارزم میرود. سرانجام در 1288 (ه.ق) فوت میکند. مهمترین تألیفات رضاقلی عبارتند از: 7 جلد مجمع الفصحاء، ریاض العارفین، فرهنگ انجمنآرای ناصری، سفرنامه خوارزم و سه جلد آخر روضهالصفا که احوال بعد از هفت جلد روضهالصفا محمدبنخاوند معروف به میرخواند تألیف کرده و در زمان حیات تمام آن ده جلد را چاپ کرده است. پسران رضاقلیخان عبارتند از علیقلیخان مخبرالدوله و جعفرقلیخان نیرالملک.[1] بانی مسجد هدایت که از مساجد معتبر تهران است و امروزه به همین نام خوانده میشود، رضاقلی خان هدایت بوده است. این مسجد در حال حاضر در خیابان جمهوری بین چهارراه استانبول و چهارراه مخبرالدوله واقع است. تعدادی از رجال خانواده هدایت در این مسجد مدفون شدهاند. ازجمله رضاقلیخان هدایت، مخبرالدوله هدایت و مرتضیقلی خان هدایت.[2]
علیقلیخان مخبرالدله
پسر ارشد رضاقلیخان که در 1245 (ه.ق) در شیراز متولد شد. مدتی حاکم فیروزکوه بود و بعد به همراه پدر به خوارزم رفت. پس از افتتاح دارالفنون جزء محصلین آنجا میشود. بر اثر خوشخدمتی به علیقلیمیرزا اعتضادالسلطنه (در تلگرافخانه)، مخبرالدوله لقب گرفت و در سفر فرنگ نیز همراه ناصرالدینشاه برای ادامه تحصیل به اروپا رفت. بعد از عزل اعتضادالسلطنه از تلگرافخانه، امور به مخبرالدوله واگذار میشود. علاوه بر وزارت تلگراف، وزارت علوم، وزارت معادن در 1299 به او تفویض میشود. مدتی هم برخی از این مشاغل را بین پسران و بستگان خود تقسیم کرد. مخبرالدوله در 1315 (ه.ق) در تهران درگذشت و در تکیه رضاقلیخان نزدیک قبر پدرش به خاک سپرده شد.
وی حین فوت چهار پسر داشت: 1- حسینقلیخان (بعد از پدر مخبرالدوله لقب گرفت)، 2- مرتضیقلیخان (داماد مظفرالدین شاه صنیعالدوله لقب گرفت)، 3- مهدیقلیخان (از طرف مظفرالدین شاه مسمّی به مخبرالسلطنه گردید)، 4- محمدقلیخان (مخبرالملک نامیده شد.)[3] پسر دیگرش عباسقلیخان بود که وقتی هفت ساله بود بر اثر سوختگی از آب جوش درگذشت.[4] علیقلیخان سه دختر نیز داشت. میرزا جوادخان سعدالدوله در جوانی با دختر مخبرالدوله ازدواج کرد ولی به علت اختلاف بین داماد و پدرزن این ازدواج گسیخته شد. مخبرالسلطنه به علت اختلاف با سعدالدوله در یادداشتهای خود حملات زیادی به او نموده است.[5]
جعفر قلیخان هدایت
جعفرقلی معروف به نیرالملک، فرزند رضاقلیخان هدایت، متولد 1247 (ه.ق) در تهران است. تحصیلات خود را نزد پدر در ادبیات فارسی و مقدمات زبان عربی آموخت. پس از تأسیس دارالفنون بدآنجا رفت و به آموختن زبان فرانسه، حساب، هندسه، علومطبیعی و نظام پرداخت. سپس به معلمی دارالفنون درآمد. وی ابتدا در آنجا کمک معلم بود.[6] چند سال بعد ناظم آنجا شد و تدریجاً رتبه سرهنگی گرفت. در 1278 (ه.ق) به ریاست دارالفنون رسید و در همین سمت لقب نیرالملک و منصب سرداری گرفت. در 1316 (ه.ق) به وزارت علوم منصوب شد و هفت سال در آن سمت باقی بود. بعد از مشروطیت در کابینه مشیرالسلطنه مجدداً وزارت علوم را عهدهدار شد. وی در 1333 (ه.ق) در 86 سالگی فوت میکند. وی از فضلا و دانشمندان قرن اخیر است که به توسعه فرهنگ کمک بسیار کرده است. اصولاً خانواده هدایت در کار نشر معارف و فرهنگ خدماتی انجام دادهاند. از وی چهار پسر و چهار دختر باقی ماند. پسران وی عبارت بودند از: رضاقلی، هدایتقلی، کریم و سلیمان. رضاقلی پس از فوت پدر نیرالملک لقب گرفت. هدایتقلی اعتضادالملک لقب داشت و فرزندانش محمود، صادق و سرلشگر عیسی هدایت بودند. کریم طبیب شد و درجه سرلشگری در ارتش یافت. سلیمان دانشکده سنسیر فرانسه را طی کرد و در جوانی درگذشت.[7]
حسینقلیخان مخبرالدوله
پسر ارشد علیقلیخان مخبرالدوله که در1264(ه.ق) متولد شد. تحصیلات ابتدایی خود را تحت نظر معلمین خصوصی گذراند و علوم مختلف را آموخت. در 20 سالگی وارد وزارت تلگراف شد. در 1301(ه.ق) از طرف ناصرالدینشاه مخبرالملک لقب گرفت. در 1313 به مدت ده سال به وزارت پست و تلگراف منصوب شد. در 1315 بعد از فوت پدر مخبرالدوله لقب گرفت. بعد از صدور مشروطیت از نزدیکان محمدعلیشاه شد. هنگام به توپ بستن مجلس به فرمان محمدعلیشاه، وی در کابینه مشیرالسلطنه وزیر پست و تلگراف بود. مجموعاً در پنج کابینه مشیرالسلطنه وزیر بود. بعد از خلع محمدعلیشاه خانه نشین شد. سرانجام در 1335(ه.ق) در 71 سالگی درگذشت.[8]
مرتضیقلیخان هدایت
معروف به صنیعالدوله، اولین رییس مجلس شورای ملی فرزند علیقلیخان مخبرالدوله داماد مظفرالذینشاه قاجار و متولد 1273(ه.ق) است. تحصیلات ابتدایی را در تهران آغاز کرد و سپس به دارالفنون رفت. و بعد نیز برای ادامه تحصیل به آلمان رفت. با درجه مهندسی معدن به ایران برگشت و صنیعالدوله لقب گرفت. در کابینهای که به ریاست سنی مخبرالدوله تشکیل شد، به وزارت خزانه منصوب گردید. زمانی هم وزیر پست شد. از آنجا که افکار مشروطهخواهی داشت، مظفرالدینشاه ریاست هیئت تنظیم نظامنامه انتخابات را به او سپرد. در 1285(ه.ش) (1324 (ه.ق)) مشیرالدوله صدراعظم به دستور مظفرالدین شاه، یک هیئت پنج نفری را که دو پسر خود او میرزا حسنخان و میرزا حسینخان و آقایان صنیعالدوله و محتشمالسلطنه و نیز شخص مخبرالسلطنه عضو آن بودند، برای تدوین نظامنامه انتخابات اولین دوره مجلس تعیین کرد.[9]
در مجلس اول از طرف اعیان و ملاکان وکیل و سپس به ریاست مجلس انتخاب شد. بعد از مدتی خود از ریاست کنارهگیری کرد. در کابینه نظامالسلطنه ابتدا وزیر فواید عامه و سپس وزیر دارایی شد. بعد از استبداد صغیر نیز در کابینه سپهدار تنکابنی ابتدا وزیر فواید عامه و سپس وزیر معارف شد. در کابینه مستوفیالممالک وزارت مالیه را بر عهده گرفت و سرانجام در 1329 به وسیله یک گرجی تبعه روس مورد سوءقصد قرار گرفت و درگذشت. همسر وی احترامالسلطنه[10]بود. وی چهار پسر و شش دختر داشت. احترامالسلطنه در میانسالی درگذشت و پس از فوت او به دستور مظفرالدینشاه برای فرزندان ذکور وی سالیانه پانصدتومان و برای فرزندان اناث سالیانه[11] دویستتومان مواجب تعیین کردند. پس از قتل صنیعالدوله حقوق فرزندان ذکور به هزارتومان و فرزندان اناث به پانصد تومان افزایش یافت.[12]
مهدیقلیخان هدایت (مخبرالسلطنه)
پسر علیقلیخان مخبرالدوله که در هفتم شعبان 1280(ه.ش) به دنیا آمد. در 1295 (ه.ق) برای تحصیل همراه برادرش راهی آلمان شد و بعد از دو سال به تهران بازگشت. در 1305(ه.ق) منصب سرتیپی گرفت. در 1307(ه.ق) با دخترعمویش نیرالملوک ازدواج کرد. در 1315(ه.ق) رییس گمرکات آذربایجان شد. از 1317(ه.ق) به ریاست مدرسه علمیه رسید. زمان شش پادشاه را درک کرده بود و زبده خاطراتش را تحت عنوان خاطرات و خطرات انتشار داد. از لابلای خاطرات این دولتمرد سرشت نظام شاهی را میتوان فهمید.[13] قریب سیسال در صحنه سیاسی ایران بازیگری داشت. در غالب کابینهها عضویت داشت. سه بار والی آذربایجان و یکبار والی فارس بود. از همه مهمتر متجاوز از شش سال در اوایل سلطنت رضاشاه رییسالوزرای ایران بود و در تمام بازیهای سیاسی آن زمان نقش اول برعهده او بود. تمدید قرارداد 1933 نفت در دوران نخستوزیری او انجام گرفت.[14] دوره فعالیت و شهرت مخبرالسلطنه از 1324(ه.ق) و مصادف با انقلاب مشروطیت آغاز میشود.[15]وی در انتخابات مجلس اول در دورهی مشروطه مأمور نظارت بر انتخابات بود.[16] در زمان قیام خیابانی در تبریز وی والی آذربایجان بود و از آنجا که از سوی مردم آذربایجان متهم به قتل خیابانی بود مشیرالدوله[17] از او دفاع کرد.[18] مخبرالسلطنه به دنبال تعطیلی مجلس قوای حکومت ملی و ذخیره قشونی را تسلیم انجمن ایالتی آذربایجان کرده به اروپا رفت.[19] ملکالشعرای بهار ضمن نحوه انتخاب مخبرالسلطنه به ایالت آذربایجان، واقعه خیابانی را توصیف میکند.[20] عبدالله مستوفی نیز در خاطرات خود مخبرالسلطنه را به خاطر سرکوب قیام میستاید.[21]در پی اعلان نظام اجباری سربازگیری در آبان 1306(ه.ش) که مردم اصفهان شورش برپا کردند و به همراهی حاج آقانورالله اصفهانی به قم مهاجرت کردند. دولت وحشت کرده بود در نهایت مخبرالسلطنه رییسالوزرا و تیمورتاش با وجود وعدهها و امضای تعهدنامه دولت با وقتگذرانی و تفرقه بین مهاجرین توانستند بر اوضاع کنترل یابند.[22] در جریان فعالیت کمونیستهای اردبیل و آستارا در آبان 1309(ه.ش) برخلاف بسیاری که معتقد به سرکوبی بودند مخبرالسلطنه توصیه به بیاعتنایی نسبت به آنان میکرد.[23]
محمدقلیخان هدایت (مخبرالملک)
پسر کوچکتر علیقلیخان مخبرالدوله بود. تحصیلاتش را در تهران در درالفنون و بعد در پاریس تکمیل کرد. قبل از مشروطیت شغل دولتی نداشت و اولین باری که مجلس شورای ملی تشکیل شد[24] در تهران از طرف تجار وکیل گردید امّا نپذیرفت. پس از به توپ بستن مجلس در 1326(ه.ق) شغلی نداشت. در سال 1327(ه.ق) رییس ضرابخانه شد. نامزد وزارت دارایی شد ولی باز هم قبول نکرد. در 1336(ه.ق) در کابینه میرزاحسنخان مستوفیالممالک به وزارت مالیه رسید.[25]وفاتش در 1329(ه.ش) رخ داد.
غلامرضاخان هدایت (مخبرالدوله سوم)
فرزند حسینقلیخان مخبرالدواله دوم که بعد از مرگ پدر لقب مخبرالدوله گرفت. پس از انجام تحصیلات ابتدایی و متوسطه در دارالفنون به اروپا اعزام شد. پس از بازگشت طبق سیره خانوادگی وارد خدمت در پست و تلگراف شد و مشاغل مختلفی در آن وزارتخانه عهدهدار شد. بعد از فوت پدر در 1332(ه.ق) از طرف احمدشاه مخبرالدوله لقب گرفت و به معاونت وزارت پست و تلگراف منصوب شد. چندی هم کفالت وزارتخانه به او رسید.در اوایل سلطنت رضاشاه به وزارت داخله منتقل شد. چندی حکمران همدان، بوشهر و اراک بود. فرزندانش غلامعلی، ارتشبدعبدالله و مهندس خسرو هدایت بودند. وی در 1329(ه.ش) در تهران درگذشت.[26]
حسنعلی (کمال هدایت)
ملقب به نصرالملک فرزند حسینقلی خان مخبرالدوله دوم که در 1260(ه.ش) در تهران متولد شد بعد از تحصیلات مقدماتی جهت تحصیلات تکمیلی به اروپا رفت. در پاریس نیابت سفارت ایران را عهدهدار شد. پس از صدور فرمان مشروطیت به ایران آمد و در انتخابات دوره اول از طرف اعیان تهران به وکالت انتخاب شد. در همین سمت از طرف احمدشاه نصرالملک لقب گرفت. در انتخابات دوره دوم مجدداً به وکالت رسید. پس از این دوره مجلس به وزارت خارجه رفت. در 1292(ه.ش) به ریاست دفتر و دبیرخانه رییسالوزرا منصوب شد. در 1293(ه.ش) با رییسالوزرایی مشیرالدوله به عضویت کابینه درآمد و مسئولیت وزارت پست و تلگراف و فوایدعامه را عهدهدار شد. بعد از آن نیز در غالب کابینهها عضویت داشت.چندی هم حکومت تهران، اصفهان و فارس را به عهده داشت. در 1328 با تشکیل اولین دوره سنا، سناتور تهران شد. وی در 1335(ه.ش) وفات یافت.[27]
مصطفیقلی کمال هدایت
ملقب به فهیمالدوله فرزند حسینقلیخان مخبرالدوله دوم که در 1297(ه.ق) در تهران متولد شد. وی نیز مانند سایر اعضای خاندان خود برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و به استخدام وزارت خارجه درآمد. نماینده مجلس در دوره اول شد و بعد به وزارت داخله منتقل شد. بعد مجدداً به وزارت خارجه بازگشت. در کابینه مشیرالدوله در 1302 به سمت وزیر پست و تلگراف منصوب شد. به دلیل میهمانداری از جشن هزاره فردوسی در 1313(ه.ش) مورد تشویق رضاشاه قرارگرفت. بعداز شهریور 1320(ه.ش) چندی استانداری اصفهان راداشت و سپس به کرمانشاه منتقل شد و در 1328(ه.ش) درگذشت.[28]
غلامعلی هدایت (مکرمالملک)
فرزند ارشد غلامرضاخان هدایت و متولد 1277 است. بعد از اتمام تحصیل در دارالفنون به وزارت پست و تلگراف و سپس وزارت داخله شد. سپس به دادگستری رفت. سرانجام در 1326 درگذشت.[29]
رضاقلی هدایت
معروف به نیرالملک فرزند ارشد محمدجعفرخان نیرالملک رییس دارالفنون متولد 1250(ه.ش) است. بعد از مرگ پدر به ریاست دارالفنون رسید و لقب نیرالملک را گرفت و مدتی با حفظ سمت وزیر معارف بود. در 1299 در کابینه مشیرالدوله به وزارت پست و تلگراف معرفی شد و بعد از کودتای 1299 نیرالملک در کابینه سیدضیاء وزیر معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه بود.[30] در 1300 علیرغم مخالفت و اعتراض نمایندگان، رضاقلیخان به عنوان وزیر معارف در کابینه مشیرالدوله انتخاب شد.[31] یعنی مشیرالدوله مانع از دنبال کردن قضیه گردید و محمود جم را به وزارت تعیین کرد.[32] مخبرالسلطنه وی را که برادر همسر و پسرعمویش بود و کفالت دیوانعالی تمیز با او بود در هیئت نظارت بانک ملی جا داد.[33] قوامالسلطنه پس از رسیدن به نخستوزیری وی و چند تن دیگر را که از همکاران سردارسپه بودند به دولت راه نداد.[34] وفات او در 1324(ه.ش) بود.
سرلشگردکتر کریم هدایت
فرزند جعفرقلیخان نیرالملک و متولد 1265 است. تحصیلاتش دکترای شیمی و پزشکی از دانشگاه لیون بود. بعد از بازگشت به ایران در ارتش خدمت میکرد و به درجات سرتیپی، رییس بهداری و سرلشگری ارتقاء یافت. در 1352 در 87 سالگی درگذشت.[35]
هدایتقلیخان هدایت
معروف به اعتضادالدوله، فرزند جعفرقلیخان نیرالملک و متولد 1252(ه.ش) در تهران است.پس از انجام تحصیلات در دارالفنون در همانجا مشغول به کار شد. سپس به وزارت معارف منتقل شد. در 1306 با تشکیل کابینه توسط مخبرالسلطنه، وی به ریاست دفتر مخبرالسلطنه انتخاب شد و بعد از او در زمان فروغی هم در سمت خود باقی بود. پسرانش سرلشگرعیسی، محمود و صادق هدایت و دخترانش اخترالملوک، انورالملوک و اشرفالملوک بودند. دامادهایش محمدعلی دولتشاهی، سپهبد حاجعلی رزمآرا و هدایت بودند.[36]
سرلشگر عیسی هدایت
فرزند هدایتقلیخان هدایت (اعتضادالملک) و متولد 1274(ه.ش) است. پس از اتمام دارالفنون وارد مدرسه نظام قزاقخانه شد و در 1333 سرتیپی و در 1337 درجه سرلشگری احراز کرد. وی رییس دادگاه نیز بوده است.[37] در نودسالگی در تهران درگذشت.[38]
ارتشبد عبدالله هدایت
فرزند غلامرضاخان مخبرالدوله و متولد 1278 در تهران است.اولین ارتشبد ایران که چندین سال در کابینههای مختلف وزیر جنگ و مدتی رییس ستاد ارتش بود. تحصیلات تکمیلی را در دانشکده «فنتنبلو» در رشته تخصصی توپخانه گذراند.[39] وی در کنار سایر ارتشیان در روابط با اسراییل نقش برجستهای بازی میکرد و مسافرتهایی نیز به اسراییل داشت.[40] در این سمت وی با هرزوگ رییس اطلاعات ارتش اسراییل در کاخ مرمر دیدار داشت. در این دیدار علاوه بر صحبت بر روی چندین مسئله، هرزورگ خواستار روندی شد که منجر به شناسایی رسمی اسراییل از جانب ایران میگردید.[41] وی از کسانی بود که خواستار به جریان انداختن پرونده قتل رزمآرا و محاکمه قاتلانش بود.[42] وی به اتهام سوءاستفاده تحت تعقیب قرار گرفت و محاکمه و زندانی شد.طبق عقیده طلوعی علت تعقیب او این بود که در مقابل مداخلات آمریکاییها در امور ارتش مقاومت میکرد و آمریکاییها برای او پروندهسازی کردند.[43] وی در 24 اسفند 1339(ه.ش) به همراه چند افسر دیگر از کار برکنار شد.[44] محمدرضاشاه نیز برای قدرتنمایی خود در ارتش و اجرای نظریات مستشاران آمریکایی این چند تن را به حبس کشید.[45] هدایت پس از آزادی از زندان غالباً در بستر بیماری بود تا سرانجام در22 فروردین 1347(ه.ش) در 69 سالگی درگذشت.[46]وی مدتی نیز رییس دانشگاه جنگ بود.[47] همچنین هدایت صاحب 9 جلد کتاب میباشد که عمدتاً در زمینه جنگ، اسلحهشناسی و توپخانه نوشته شده است.[48]
محمود هدایت
قاضی عالی رتبه، مترجم، نقاش، شاعر و موسیقیدان. فرزند هدایتقلی هدایت و در 1276 در تهران متولد شد. هنر نقاشی را نزد کمالالملک آموخت. در 1302 وارد خدمات قضایی شد. در 1329 معاون نخستوزیر رزمآرا شد و این سمت را در کابینه بعدی (علاء) حفظ کرد. در ردهبندی کارمندان دولت در «طرح تصفیه کارمندان» به همراه عبدالله هدایت جزء کارمندان بند الف بود.[49] در حکومت مصدق به مستشاری دیوانعالی کشور مشغول شد. در 1334 مجدداً معاون نخستوزیر شد. خواهر وی همسر سپهبد رزمآرا بود و صادق هدایت نویسنده برادر کوچکتر اوست. وی معاون رزمآرا بود که بعد از قتل رزمآرا نقش علم را در قتل او فاش کرد.[50] وی در 1367 درگذشت.[51]
مهندس خسرو هدایت
فرزند غلامرضامخبرالدوله در 1283(ه.ش) در تهران به دنیا آمد. از چهرههای انگلوفیل سرشناس سالهای پس از شهریور 1320 بود که به داشتن روابط ویژه با اشرف پهلوی شهرت داشت.[52] نماینده مجلس 15 و معاون نخستوزیر د ر1334 در کابینه حسین علاء بود. در دولتهای اقبال[53] و شریف امامی[54] (39-1336) معاون پارلمانی، قائممقام نخستوزیر در سازمان برنامه و وزیر مشاور بود. وی از اسفند 1339 تا اسفند 1342 سفیر ایران در بلژیک بود. از آذر 49 تا آذر 50 سفیر در واتیکان و سپس سفیر ایران در ژنو شد و در 1352 درگذشت.[55] وی یکی از ادارهکنندگان اتحادیه کارگران معروف به «اسکی» بود.[56] خسروهدایت مدتی عضو حزب ایران بود و به علت ائتلاف از حزب استعفا داد. پس از آن داخل در حزب دموکرات قوامالسلطنه شد.[57] وی عضو لژ فراماسونری نیز بوده است.[58]
علیقلی هدایت
فرزند مرتضی قلیخان صنیعالدوله و متولد 1277 است. تحصیلات وی در کشاورزی در آلمان است. وی با کمک عمویش مخبر السلطنه از طرف ایالت خمسه فارس به وکالت رسید. (دورههای 9و 10و 11و 12و 13). تأسیس کارخانه صنایع غذایی یک و یک از اقدامات اوست.[59]
مسعود هدایت
فرزند غلامعلی هدایت (مکرمالملک) و متولد 1299 در تهران بود. با لیسانس حقوق قضایی وارد دادگستری شد. وی به مدیرکل اداری وزارت دادگستری نیز رسید.[60] از اعضای فراماسونری بود که به درجات عالی در آن تشکیلات رسید.[61]
سعید هدایت
فرزند غلامعلی هدایت (مکرمالملک) و متولد 1297 در تهران بود. وکیل مردم زنجان در دوره 19 و مردم تهران (و نماینده از حزب مردم)[62] در دوره 20 بود. در 1378 در لندن درگذشت. وی زمانی قائممقام دبیرکل حزب مردم بود.[63]
صادق هدایت
نویسنده مشهور ایرانی فرزند اعتضادالملک است. وی در یک خانواده اشرافی مرتبط با دربار قاجار و بعد از دوپسر و دو دختر بدنیا آمد.[64] در 1308 به فرانسه و در 1315 به هندوستان رفت. آثار و ترجمههای بسیاری دارد. سرانجام در 1330 در پاریس با گاز خودکشی کرد.[65] وی به آثار معتبر ادبیات فرانسه آشنا بود.[66]