محمدحسین مردانی نوکنده
رضا صابر
چکیده
تشکیل خانواده و تربیت فرزند در سیره رضوی، مسئلهای حیاتی و برنامهای هدفمند
است که اگرچه برمبنای مقررات و قوانین قرآنی، روایی و شرعی جامه عمل میپوشد، امّا
نخستین مایههای آن بهصورت غریزه، محبّت، عاطفه و اشتیاق متقابل زوج به اراده حکیمانه
حضرت باریتعالی در نهاد انسان قرار داده شده است. ایجاد آرامش و مودت بر اثر
ازدواج از نشانههای لطف خداوند است.
باید توجه داشت که محکمترین و برترین برنامه برای جلوگیری از گناه و صیانت
جامعه و نجات دادن نسل جوان از سقوط در ابتذال و فحشاء، ازدواج است؛ بر این اساس
در مرحله اوّل بر والدین، اقوام و نهادهای ذیربط واجب است که نسبت به ایجاد
مقدمات این سنت الهی اقدام کنند و با دستان خویش، زمینه پیمانی پاک را فراهم
آورند. در مرحله بعد بر پسران و دختران است که بنای زندگی و سعادتمندانهای با
اجتناب از شرایط سخت برپا نمایند. در این نوشتار تحلیلی، خانواده مطلوب و چگونگی
پرورش فرزند از منظر امام علی ابن موسیالرضا مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته
است.
واژگان کلیدی: امام علی ابن موسیالرضا (ع)، خانواده مطلوب، پرورش فرزند، محبت و سعادت.
مقدمه
خانواده هسته نخستین تشکیل ساختمان جامعه به شمار میرود و عواملی چون عشق،
محبت و عاطفه را در وجود انسانها ریشهدار مینماید. با رعایت موازین ارزشی اسلامی
زندگی خانوادگی شکوفا میشود و آیین اسلام، حقوقی برای اعضای آن به وجود میآورد
که با مراعات و اجرای آن، صفا و صمیمیت، چون چشمهای جوشان در خانواده جاری میشود.
در حضور مناسبات اخلاقی و روابط بین اعضای خانواده حضرت امام رضا (ع) یک اصل کلّی،
مهم و دارای پیامی روانشناختی را مطرح میفرمایند:
«اجْعلْ مُعاشرَ تَکَ مَعَ الصغیرو الکبیر؛ یعنی برخورد خود را با افراد کوچک و
بزرگ زیبا و نیکو گردان»(موسوی شاهچراغی،1360، 125) که این اصل در حُسن معاشرت و
بهبودی آن تأثیری فراوان دارد، این سخن میتواند برگرفته از فرمایش رسول اکرم (ص)
باشد که میفرمایند: «خیر کم خیر کم لاهله و انا خیرکم لاهلی»؛ بهترین شما کسی است
که برای اهل خانهاش نیکو باشد و من نیکوترین شما برای خانوادهام هستم (مجلسی،1403،
11، 415). مرد خانه حقّ ندارد به هر دلیلی ارتباط با همسر خویش را بیش از چهار ماه
ترک نماید.. گروهی به محضر حضرت امام رضا (ع) آمدند و عرض کردند: ای پسر رسول خدا
(ص) مردی زنی جوان دارد و چون مصیبتی متوجهش شده، مدت چند ماه و بلکه یک سال است
که ارتباط با همسر خویش را ترک کرده است، البته این کار به دلیل اذیت، آزار و
انتقام نبوده، بلکه به علت اندوه و افسردگی خاطر از این معاشرت اجتناب کرده است. آیا
با این عمل عصیان و ترک گناهی مرتکب شده است. امام فرمودند: بلی، ترک این ارتباط بیش
از چهار ماه گناه دارد (طائی بصری،1406، 26).
از جمله سعادتهای خانواده،
داشتن فرزند است و فرزندان به فضاى خانه و خانواده، گرمى و نشاطِ خاصى میبخشند. بهندرت
ديده میشود خانواده بیفرزند، در مسير طبيعى خود سير کند؛ از اینرو امام رضا (ع)
فرموده است: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ خَيْراً، لَمْ
يُمِتْهُ حَتَّى يُرِيَهُ الْخَلَفَ (مجلسی،1403، 101، 91)؛ هرگاه خداوند، خير
بندهاى را بخواهد، او را نمیمیراند تا اينکه جانشينش (فرزندش) را به او نشان
دهد».
هر يک از والدين و
فرزندان نسبت به يکديگر حقوق و تکاليفى دارند که بايد به آن توجه کرده و به مرحله
عمل برسانند.
مراسم عروسی
آدابورسوم عقد و عروسی باید توأم باوقار، حفظ کرامت و شخصیت و بهدوراز
هرگونه محرمات و عوامل محرّک شهوات باشد تا رحمت الهی را جلب کند و عاملی برای نازل شدن برکات آسمانی شود. در فرهنگ اسلامی تأکید
بر این است که این مراسم بهتر است شبهنگام برگزار شود، چنانچه عروسی حضرت زهرا (س)
در هنگام شب انجام شد. رسول خدا (ص) توصیه نمودند دختران عبدالمطلب و زنان مهاجر و
انصار شب عروسی حضرت فاطمه به دنبال آن بانوی بزرگوار حرکت کنند، شادی نمایند، شعر
بخوانند و ذکر اللهاکبر و الحمدالله بر زبان جاری سازند و از چیزی که خداوند بر
انجام آن رضایت ندارد پرهیز کنند (مجلسی، پیشین، 14، 146).
حضرت امام رضا (ع) با الهام از بیانات
رسول اکرم (ص) و تأسّی بر سیره و سنّت جدّش و جدّهاش فرمودهاند: «مِن السّنةِ
التّزویج باللّیل لأنَّ اللّه جَعَلَ اللیل سکَناً و النساء انما هُنَّ سُکن؛ عروسی
در شبهنگام روش رسول خدا است، زیرا خداوند شب را مایه آرامش قرار داده است و زن
هم موجب تسکین روحی است»(علی ابن موسیالرضا،1348، 35). این حدیث یک نکته مهم را
که جنبه روانشناسی دارد، مطرح میکند؛ زیرا معمولاً شبهنگام آدمی از فشارهای
روانی کمتری برخوردار است و روح آدمی فراغت بهتری دارد و برای انجام برنامههای فرحبخش
مهیّاتر است و اصولاً افراد خسته و افسرده و دچار مرارت نمیتوانند مسرور و شادمان
باشند.
غذا دادن به میهمانان نیز در فرهنگ اسلامی استحباب فوقالعادهای دارد و رسول
اکرم (ص) یکی از موارد ولیمه دادن را، موقع عروسی دانستهاند؛ البته به فرمایش آن
حضرت دعوتشدگان نباید برای رفتن به این مراسم شتاب کنند، زیرا یادآور دنیا و زندگی
ظاهری است. حضرت علی بن موسیالرضا (ع) فرمودهاند: مِنَ السّنّةِ اِطْعامُ
الّطعام عند التّزویج؛ یعنی از سنت پیامبر اکرم (ص) طعام دادن هنگام ازدواج است (پیشین،
12).
پرداخت مهریه
هشتمین فروغ امامت دراینباره میفرمایند: «انَّ اللّه تعالی غافِرُ کُلّ ذنبِ
الّا مَنْ جَحَدَ مهْراً أواغتَصَب أجیراً اجْرته او باع رجُلاً حُرّاً؛ حضرت رضا
(ع) از پدران بزرگوارش از رسول خدا (ص) روایت کردهاند خداوند متعال هر گناهی را
مورد آمرزش قرار میدهد، مگر گناه انکار مهر زن یا غصب دستمزد اجیر یا فروش انسان
آزاد»(عطاردی قوچانی،1365، 457)؛ البته از جانب پیامبر و عترت او خطاب به زنان با
کرامت توصیه شده است: اگر زمینه مناسبی در خصوص بخشیدن مهر خود به شوهر مشاهده
کنند، از این خصلت عالی که بیانگر جود و کرم و نشانه سخاوت و بزرگواری است، چشمپوشی
نکنند.
مهمترین اصول تربیتی
کودک از منظر امام رضا (ع)
1-اذان و اقامه در گوش نوزاد
از سنتهای مهم و
ارزشمند در ابتداى تولد، گفتن اذان و اقامه در گوش کودک است که امام رضا (ع)
فرموده است: «إِذَا وُلِدَ مَوْلُودٌ فَأَذِّنْ فِى أُذُنِهِ الْأَيْمَنِ وَ
أَقِمْ فِى أُذُنِهِ الْأَيْسَر (مجلسی، پیشین، ج 101، 116)؛ هرگاه فرزندى به دنيا آمد، در گوش راست او اذان و در گوش
چپ او، اقامه بخوان»؛ روايات اسلامى، فلسفه اين عمل را در ابتداى تولد کودک، پناهى
در برابر القائات و لغزشهای شيطانى ذکر کردهاند (همان، ج 81، 162).
2-ختنه، عقيقه، تراشيدن مو
در اسلام براى
نوزاد، سنتهای گوناگونى همچون:ختنه، عقيقه، تراشيدن موهاى سر، بهداشت، خواب و
استراحت کودک و ...، توصیه شده است. از امام رضا (ع) دراینباره به شرح ذيل
رواياتى صادر شده است. آن حضرت (ع) دربارة ختنه فرموده است: «قَالَ رَسُولُ
اللَّهِ (ص): اخْتِنُوا أَوْلَادَکُمْ يَوْمَ السَّابِعِ فَإِنَّهُ أَطْهَرُ وَ
أَسْرَعُ لِنَبَاتِ اللَّحْمِ (صدوق/عیون اخبار الرضا/1404، ج 2، 28)؛ حضرت رسول (ص)
فرموده است: فرزندان خود را روز هفتم تولد ختنه کنيد؛ زيرا اين پاکتر است و موجب میشود
زودتر گوشت برويد».
همچنین درباره
عقيقه و تراشيدن موى سر، حضرت امام رضا (ع) به مأمون در نامهاى مینویسد: «وَ
الْعَقِيقَةُ عَنِ الْمَوْلُودِ الذَّکَرِ وَ الْأُنْثَى وَاجِبَةٌ وَ کَذَلِکَ
تَسْمِيَتُهُ وَ حَلْقُ رَأْسِهِ يَوْمَ السَّابِعِ وَ يُتَصَدَّقُ بِوَزْنِ
شَعْرِهِ ذَهَباً أَوْ فِضَّةً؛ عقيقه براى مولود پسر و دختر واجب است. همچنین نامگذاری
فرزند واجب است و تراشيدن سرش در روز هفتم ولادت و به وزن موى او صدقه داده شود،
طلا يا نقره»(پیشین، 159).
آن حضرت (ع) درباره
بهداشت کودک نيز فرموده است: «قَالَ النَّبِيُّ (ص): اغْسِلُوا صِبْيَانَکُمْ مِنَ
الْغَمَرِ فَإِنَّ الشَّيْطَانَ يَشَمُّ الْغَمَرَ، فَيَفْزَعُ الصَّبِيَّ فِى
رُقَادِهِ وَ يُتَأَذَّى بِهِ الْکَاتِبَانِ (پیشین، ج 2، 69)؛ حضرت رسول (ص)
فرمود: کودکان خود را از آلودگى ناشى از چربى بشوييد و پاکيزه کنيد؛ زيرا شيطان،
بوى چربى را استشمام میکند و در خواب، کودک را به وحشت میاندازد و فرشتگان موکّل
او، آزار میبینند».
3-تغذيه با شير مادر
معمولاً تا زمانى
که کودک، استعدادِ هضم غذاهاى متنوع را پيدا نکرده است، بهترين غذاى کودک، شير
مادر است؛ هرچند امروزه، به اين امر، کمتر توجه میشود؛ ولى اولياى دين، بهویژه
پيامبر اکرم (ص) درباره جايگاه شير مادر توجهى خاص داشتهاند. امام رضا (ع) دراینباره
میفرماید: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): لَيْسَ لِلصَّبِيِّ لَبَنٌ خَيْرٌ مِنْ
لَبَنِ أُمِّهِ (مسند الامام الرضا (ع)، ج 2، 278)؛ حضرت رسول (ص)
فرموده است: براى کودک، شيرى بهتر از شير مادرش نيست».
4-انتخاب نام نيک
يکى از حقوق مسلّم
کودک بر والدين، انتخاب نام نيک و شايسته براى اوست. اهميت اين موضوع بهقدری است
که در متون اسلامى، فصل جداگانهاى به نام «باب الا سماء وال کنی؛ باب اسمها و
کينهها» و «باب نامگذاری» وجود دارد. در واقع پدر و مادر بايد قبل از تولد براى
فرزند خود نام زيبايى انتخاب کنند که در طول زندگى، سبب عقده و شرمندگى نشود؛ بلکه
از مظاهر تجلى شخصيت وى باشد. امام رضا (ع) فرمودهاند: «سَمِّهِ بِاَحْسَنِ
الْأَسْمَاءِ وَ کَنِّه بِأَحْسَنِ الْکُنَى (مجلسی، پیشین، ج 5، 452)؛ فرزند خود
را به بهترين اسم و کنيه نامگذاری کن»؛ امام رضا (ع) درباره اهميت نامگذاری
فرزندان بهنامهای نيکو میفرماید: «لَا مدخل الْفَقْرُ بَيْتاً فِيهِ اسْمُ
مُحَمَّدٍ أَوْ أَحْمَدَ أَوْ عَلِيٍّ أَوِ الْحَسَنِ أَوِ الْحُسَيْنِ أَوْ جَعْفَرٍ
أَوْ طَالِبٍ أَوْ عَبْدِ اللَّهِ أَوْ فَاطِمَةَ مِنَ النِّسَاءِ (مجلسی، پیشین، ج 101،
131)؛ در خانهاى که کسى به نام محمد يا احمد يا على يا حسن يا حسين يا جعفر يا
طالب يا عبدالله و از زنان به نام فاطمه وجود داشته باشد، فقر و تنگدستى راه
نخواهد يافت»؛ يا در اهميت نام «محمد»فرموده است:«الْبَيْتُ الَّذِى فِيهِ
مُحَمَّدٌ يُصْبِحُ أَهْلُهُ بِخَيْرٍ وَ يُمْسُونَ بِخَيْر (حرعاملی،1414، ج 15،
127)؛ خانهاى که در آن محمد باشد، اهل آن
خانه بامداد و شامگاهشان با خير و برکت، توأم خواهد بود».
5-گشودن دهان کودک با آب فرات يا عسل
يکى ديگر از سنتهای
مستحبى که امام رضا (ع) به آن توجه نموده، اين است که دهان فرزند را پس از تولد،
با آب فرات و يا عسل بگشايند. آن امام همام (ع) در اين رابطه فرمودهاند: «وَ
حَنِّکْهُ بِمَاءِ الْفُرَاتِ اِنْ قَدَرْتَ عَلَيْهِ اَوْ بِالْعَسَلِ سَاعَه
يُولَدُ؛ (نوری، ج 2، 620)؛ اگر توانستید دهان بچه را در ساعتى که به دنيا آمده
است با آب فرات يا با عسل بگشا، » اين دستور، دقت دين مبين اسلام را میرساند که
براى هر لحظه زندگى، حتى براى چگونگى بازگشايى دهان کودک، برنامه دارد.
6-جديت در تعليم و تربيت
دوران جوانى،
دورانى پر از بحران و آشوب است، روح جوانان بهمقتضای دوره جوانى همچون درياى
خروشانى است که همواره متلاطم و طوفانى و داراى جزر و مدهاى سريع و پیدرپی است.
جوانان، روحى حسّاس، سريع التأثير و پر توقّع دارند، ميل به کمال در آنها شديد
است؛ ولى معمولاً راه سعادت را نمیدانند؛ ازاینرو بيش از همه، محتاج به هدايتاند.
اگر از راهنمايى محروم شوند، براثر طغيان غرايز بهسوی بدبختى و گناه سقوط میکنند.
براى اصلاح حال جوانان و نوجوانان، راهى جز آموزش دادن دستورها و قوانين نجاتبخش
دين مقدس اسلام نيست. پس بر اولياى محترم لازم است اولاً: خود با تعاليم روحبخش
اسلام آشنايى داشته باشند؛ ثانياً: به آن تعاليم عمل کنند و ثالثاً: عشق و علاقه
به فراگيرى تعاليم مذهبى را در فرزندان نهادينه کنند و با تشويق و تنبيه، راه وصول
به اين هدف را براى آنها هموار کنند.
امام رضا (ع) درباره
اهميت آموختن تعاليم دينى براى جوانان میفرماید: «لَوْ وَجَدْتُ شَابّاً مِنْ
شُبَّانِ الشِّيعَةِ لَا يَتَفَقَّهُ لَضَرَبْتُهُ عِشْرُونَ سَوْطا (مجلسی، پیشین،
ج 75، 246)؛ اگر جوانى از جوانان شيعه را بيابم که در مقام فراگيرى دانش دين نباشد
(براى تنبيه او) بيست تازيانه بر او خواهم زد».
اين روايت نشان میدهد
که هر فردى از مسلمانان بايد با آموزههاى دينى يا به روش اجتهادى و يا تقليدى
آشنا باشد، در غير اين صورت، اهلبيت آنها را ملامت میکنند.
7-آموزش قرآن
ازجمله راههای
تعالى و رشد معنويت و باورهاى دينى در خانواده، همجواری و در محضر قرآن بودن است
و به راههای گوناگون بايد تعاليم قرآن در
بين افراد خانواده، شناختهشده و عمل شود.
امام رضا (ع)
فرموده است: «اجْعَلُوا لِبُيُوتِکُمْ نَصِيباً مِنَ الْقُرْآنِ فَإِنَّ الْبَيْتَ
إِذَا قُرِئَ فِيهِ الْقُرْآنُ يُسِّرَ عَلَى أَهْلِهِ وَ کَثُرَ خَيْرُهُ وَ
کَانَ سُکَّانُهُ فِى زِيَادَة (فیض کاشانی، ج 2، 220)، براى خانههاى خود، بهرهاى
از قرآن کريم، قرار دهيد؛ زيرا در خانهاى که قرآن قرائت شود، گشايش براى ساکنانش
فراهم آيد و خیرش فراوان شود و اهل خانه در برکت و فزونى باشند».
8-صدقه براى سلامتى فرزندان
صدقه از مادة «صدق»
و به معناى راستى کامل است و در اصطلاح شرع، صدقه بر مالى اطلاق میشود که با قصد
قربت، به مصرف اصلاح امور مردم و رفع نیازمندیهای فردى و اجتماعى برسد و همچنین
بر هر عملى که از طريق خدمت و احسان به نوع انجام گيرد، «صدقه» گفته میشود. هر
مسلمانى بهواسطه آموزههاى قرآنى و روايى،کمک به نيازمندان را در برنامههاى خود
منظور میدارد و از صرف مقدارى از تواناییهای خود در رفع نیازمندیهای نيازمندان
دريغ نمیکند؛ زيرا او دريافته است که «هر چه را درراه خدا انفاق کند، خداوند، جاى
آن را پر میکند و او بهترين روزى دهندگان است»(سبا/39).
از بعضى احاديث
استفاده میشود که پيشوايان معصوم، گاهى پيش از آنکه صدقهاى را به شخص نيازمند
بدهند، نخست، دست خود را به علامت احترام و تعظيم میبوسیدند، سپس آن را به
نيازمندان میدادند و يا اینکه نخست آن را به نيازمندان میدادند، بعد از او میگرفتند
و آن را میبوسیدند و میبوییدند و به او باز میگردانیدند؛ چراکه با دست خدا روبهرو
بودهاند (مکارم شیرازی،1372، ج 15، 123).
حضرت رضا (ع) در
اهميت دادن صدقه براى سلامتى فرزندان، روايت ذيل را با مضمون داستانى بيان کرده که
ذکر آن، خالى از لطف نيست: چند سالى در بنیاسرائیل خشکسالی شديدى پديد آمد، زنى
لقمه نانى داشت، آن را دردهانش قرارداد که بخورد، سائلى صدا زد، گرسنهام. زن [با
خود] گفت: در اين زمان صدقه میدهم پس لقمه را از دهانش خارج کرد و به فقير داد.
اين زن بچه کوچکى داشت که در حال جمعآورى هيزم از صحرا بود که گرگى آمد و او را
برد. در اين هنگام مادر صدايش را شنيد و دنبال گرگ دويد. پس خداوند متعال جبرئيل
را فرستاد و کودک را از دهان گرگ خارج کرد و به مادرش برگرداند. پس جبرئيل به او
گفت: اى کنيز خدا! آيا به اين لقمه بهجاى آن لقمه راضى شدى؟(صدوق،1380، 167).
9-محبت و تشويق بر اساس لياقت
بامطالعه روايات
تعليم و تربيت متوجه میشویم که محبت به فرزندان بر اساس لیاقتها و شایستگیهای
خاص آنها، امرى اجتنابناپذير است؛ البته بايد متوجه بود که اين محبت اسباب کينهتوزى
و دشمنى را به وجود نياورد. سعد بن سعد اشعرى میگوید از ابوالحسن ارضا (ع) در
مورد مردى که بعضى از فرزندانش را بيشتر دوست دارد و بعضى را بر بعضى ديگر ترجيح میدهد،
سؤال کردم. حضرت فرمود: آرى، امام صادق (ع) نيز اینگونه رفتار میکرد، به «محمد»
علاقه بيشترى نشان میداد و حضرت موسى بن جعفر (ع) نيز به «احمد» علاقه داشت، هنگامیکه
از جاى خود برخاستم، عرض کردم: فدايتان شوم، مردى که دختر خود را از پسرش بيشتر
دوست دارد، [همان حکم را دارد]؟ حضرت فرمود: پسر و دختر در اين حکم باهم مساویاند.
شأن هر کس از آنها بهاندازهای است که خداوند برايشان قرار داده است (مسند الا مام ارضا
(ع)، ج 2، 277).
اين روايت نشان میدهد
که دوستى فرزندان نيز بايد مبنايى ارزشى و بر اساس شایستگیها باشد؛ درحالیکه
تفاوت جنسى فرزندان نمیتواند باعث تبعيض در محبت و علاقه شود.
از امام رضا (ع) روایتشده
است، روزى حضرت موسى بن جعفر (ع) در محضر پدرش (امام صادق (ع)) سخنى گفت که باعث
شگفتى، سُرور و شادى پدر شد. حضرت امام صادق (ع) در مقام تشويق فرزند خود به او
خطاب کرد و فرمود: «يَا بُنَيَّ الحمدالله لِلَّهِ الَّذِى جَعَلَکَ خَلَفاً مِنَ
الْآبَاءِ وَ سُرُوراً مِنَ الْأَبْنَاءِ وَ عِوَضاً عَنِ الْأَصْدِقَاءِ (مجلسی،
پیشین، ج 48، 24) اى فرزندم! سپاس خداى را که تو را جانشين و خلف پدران و ماية
سرور و بهجت فرزندان و جانشين دوستان قرار داد»؛ يعنى فرزندم، تو با اين شايستگى و
لياقتى که از خود نشان میدهی، هم بهترين خلف و جانشين پدر هستى و هم بهترين فرزند
و ماية روشنى چشم پدر و هم بهترين يار و مونس پدر بهجای دوستان او هستى.
امام رضا (ع) و تربیت
فرزند
سیره تربیتی امام رضا (ع)، با توجه به سفر آن حضرت به خراسان و دوری از کانون خانواده
و نیز تکفرزندی چنانکه برخی از بزرگان قایلند بسیار قابلتوجه است؛ چراکه تربیت
فرزند یگانه، آن هم از راه دور، شیوهای خاص میطلبد.
انتخاب همسر صالح و
شایسته
صفوان بنیحیی از امام رضا (ع) نقل کرده است که فرمود: هیچ سودی برای مرد بهتر
از همسر صالح که هنگام دیدن وی، شوهر خوشحال شود و در غیاب شوهر، نگهدار خود و
اموالش باشد، نیست؛ همچنآنکه زن باید صالح و شایسته باشد، مرد نیز باید شایسته
باشد. بر والدین است که به کمک دخترانشان، شوهران شایسته و صالحی برای آنان انتخاب
کنند. حسین بنبشار واسطی میگوید: خدمت امام رضا (ع) نامه نوشتم که یکی از
بستگانم از دخترم خواستگاری کرده است، ولی مرد بداخلاقی است. [آیا صلاح هست که
دخترم را به ازدواج او درآورم؟] حضرت فرمود: اگر بداخلاق است، دخترت را به ازدواج
او در نیاور (قبیسی عاملی،/الامام علی الرضا/1403، 125).
تشکیل کانونی به نام خانواده، اهمیت شایان توجهی دارد؛ زیرا برای هر کسی یکبار
در طول زندگیاش این فرصت پیش میآید و هر کدام از دختر و پسر میخواهد برای خود
شریکی در مسیر زندگی خویش برگزیند که تا پایان عمر با وی خواهد بود و از همه اسرار
و رموز او باخبر خواهد شد. شریکی که مادر فرزندان و مربّی کودکان است و یا آنکه
پدر و مسئول و مدیر خانواده است و در صورت انتخاب درست، به اعتبار، عزت و آبروی
طرفین افزوده خواهد شد؛ بنابراین عقل و برهان چنین قضاوت میکند که درباره همسر آینده
باید بررسیهایی بهعمل آورد. از این جهت حضرت امام رضا (ع) فرمودهاند: «النکاحُ
رِقٌ فاذا انْکَحَ اَحَدُکُمْ ولیْدةً فَقَدْ ارقّها فلْینْظُرْ اَحَدَکُمْ لِمَنْ
یَرُقُّ کریمته»(قبیسی عاملی،1403، 39). بر اساس این روایت نورانی کسی که دختر خویش
را شوهر میدهد درواقع او را از حوزه اختیار خویش بیرون میآورد و در اختیار دیگری
قرار میدهد؛ بنابراین باید خانوادهها بررسی کنند که دختر خویش را به چه کسی میدهند
و پارهای از حیات خود و محصول تلاشها، تربیتهای خویشتن را به دست چه فردی میسپارند؛
بنابراین دختر و پسر قبل از ازدواج باید از روحیات، عادات، اخلاق و سلامت فیزیکی و
روانی یکدیگر در حد ضرورت باخبر باشند؛ از این جهت است که رسول اکرم (ص) تأکید
نمودهاند با افراد دارای حسب و نسب وصلت کنید، زیرا تمامی خصال و صفات والدین به
فرزندان انتقال مییابد. خانوادهها مراقب باشند دختر با ایمان خود را به جوانی که
اهل حق و حقیقت نیست و خود در باتلاق انحراف دستوپا میزند ندهند و برای جوان پاک
خود دختری را که به ارزشها و فضایل پشت پا زده است، انتخاب نکنند.
حضرت امام رضا (ع) مسلمانان را از
وصلت با شرابخواران نهی کردهاند: «و ایّاکَ انْ تُزَوَّجَ شارِبَ الَخَمْر فان
زَوَّجْتهُ فکانما قَدّتْ الی الزّنا؛ اجتناب کن از اینکه دختر خود را به شرابخواری
بدهی که اگر او را به چنین تبهکاری شوهر دهی گویا آنکه آن پاکدامن را به زنا
دادهای؟!»(فقه الرضا،1405، 123).
آری آنکه پای بند واجبات الهی نیست و
از ارتکاب فسق و فجور پروا ندارد و از حسنات اخلاقی بیبهره است، نباید بهعنوان
همسر آینده برگزیده شود؛ زیرا بنا به فرمایش ائمه هدی آثار حرام و گناه در نسل
آشکار می شود.
آداب ازدواج درسیره
رضوی
بعد از انتخاب همسر شایسته، در طلیعه ازدواج باید مهمترین هدف ازدواج که همان
تربیت فرزندان صالح است، مورد توجه باشد و یاد خداوند متعال میهمان قلبهای پاک زن
و مرد بوده و آنها باید، ضمن رعایت سایر آداب نکاح، از خداوند فرزند سالم و صالح
طلب کنند. در کتاب شریف فقهالرضا که به حضرت رضا (ع) منسوب است، در مورد اولین
برخورد زن و مرد، خطاب به شوهر، چنین آمده است: هنگامیکه زن به خانه تو وارد شد،
پیشانیاش را بگیر؛ او را بهطرف قبله بنشان و بگو: «خداوندا، او را به امانتگرفتهام
و با میثاق تو بر خود حلال کردهام؛ پروردگارا، از او فرزند با برکت و سالم روزیام
کن و شیطان را در نطفهام شریک مساز و سهمی برای او قرار مده» (فقه الرضا/علی بن موسیالرضا،1405،
421).
مراقبتهای ایام
بارداری
بعد از انعقاد نطفه، مراقبتهای ایام بارداری بسیار مهم و ضروری است. توجه به
وضعیت روانی همسر، گستراندن بستر آرامش در منزل و خارج آن و نیز تغذیه مناسب و
سالم از ضرورتهای این دوره است؛ علاوه بر غذای سالم و مقوی، استفاده از برخی میوهها
و خوراکیها میتواند در آینده کودک و شخصیت و صفاتش مؤثر باشد، بدینجهت، معصومان
علیهمالسلام بهرهگیری از برخی خوردنیها در ایام بارداری توصیه کردهاند. محمد
بن سنان از امام رضا (ع) نقل کرده است که آن حضرت فرمود: «همسران باردارتان را
کندر دهید؛ اگر حمل آنها پسر باشد، پاکیزه قلب و دانشمند و شجاع خواهد شد و اگر
دختر باشد، خوشاخلاق و زیبا میشود و نزد شوهرش منزلت مییابد» (پیشین، 165).
مراقبت از کودک
نوزاد انسان گلی نورسیده است که بهتدریج به رشد و شکوفایی میرسد. به ثمر
نشستن گل به مراقبت دائمی باغبان نیاز دارد. والدین، بهویژه مادر، باغبانان
دلسوز زندگیاند و گلهای معطر زندگیشان به مراقبت همهجانبه آنان نیاز دارد.
مراقبت از سلامت جسمانی، تغذیه مناسب، تأمین آرامش و سلامت روانی و تأمین نیازهای
عاطفی نوزاد در رشد جسمانی، عاطفی و تکامل معنوی بسزا دارد؛ بهویژه در نخستین
روزهای زندگی که نوزاد، به سبب بیگانگی با
محیط جدید و ضعف و ناتوانی، به مراقبت و توجه افزونتر نیازمند است.
حکیمه خواهر امام رضا (ع) گفته است: وقتی زمان وضع حمل خیزران، مادر حضرت جواد
(ع)، رسید، حضرت رضا (ع) مرا صدا زد و فرمود: هنگام وضع حمل، پیش او حاضر باش و
همراه او و قابله درون اتاق برو؛ آنگاه حضرت چراغی در اتاق گذاشت و در آن را بست.
هنگام وضع حمل خیزران چراغ خاموش شد و او ناراحت شد. در این وضیعت بودیم که حضرت
جواد (ع) به دنیا آمد درحالیکه بر روی او چیز نازکی مانند پارچه بود، نورش تمام
اتاق را روشن کرد و ما به آن نگاه میکردیم. آنگاه او را در آغوش گرفتم و آن پرده
را از او جدا کردم. در این هنگام امام رضا (ع) آمد، در اتاق را باز کرد، جواد (ع)
را گرفت، در گهواره گذاشت و به من فرمود: «یا حکیمه الزمی مهده»؛ حکیمه مراقب
گهوارهاش باش ... (پیشین، 412).
صحبت با کودک
کلیم بن عمران میگوید: به امام رضا (ع) گفتم: از خدا بخواه به تو فرزندی دهد.
حضرت فرمود: من صاحب یک فرزند میشوم و او وارثم خواهد شد (تلافی داریانی،1373،
456).
هنگامیکه امام جواد (ع) به دنیا آمد، حضرت رضا (ع) به اصحابش فرمود: فرزندی
به دنیا آمد که شبیه موسی بن عمران شکافنده دریاست و مانند عیسی بن مریم مادرش
پاک و مطهر است. راوی در ادامه میگوید: و کان طول لیلتهیناغیه فی مهده; حضرت در
تمام طول شب با او صحبت میکرد (پیشین، 562).
محبت
محبت داروی شفابخش دردها، تسکین دهنده قلبهاست و بهترین راهحل مشکلات و ناسازگاریهای
تربیتی است. محبت بجا، در هر مکان و زمان و در هر مقطع و سن، وسیلهای کارآمد و
مؤثر است. همگان، در هر سن و موقعیت، به عاطفه و محبت نیازمندند؛ اما کودکان،
نوجوانان و جوانان بیش از دیگران تشنه جام زلال محبتاند. رفتار نابجا و ناقصشان
را محبت اصلاح میکند و ناسازگاری و پرخاشگری نابجایشان را داروی محبت از میان میبرد.
آری، بامحبت میتوان بسیاری از گرهها را گشود و راههای ناهموار را هموار کرد.
امام رضا (ع) از این شیوه مؤثر تربیتی به شکلهایگوناگون بهره میگرفت. گاهی اوج محبت
خود را در قالب جمله زیبای «بابیانت و امی» (پدر و مادرم به فدایت) نشان میداد
و زمانی او را در آغوش میگرفت، به سینه خود میفشرد و میبوسید. اباصلت میگوید:
هنگامی که جواد (ع) بر بستر شهادت پدر وارد شد، حضرت رضا (ع) از بستر برخاست، بهسوی
او رفت، دست برگردش انداخت، او را به سینه فشرد، میان دو چشمش را بوسید و با او
سخن گفت...؛ محبت کلید حل بسیاری از مشکلات تربیتی است. گاهی والدین در مقابل اصرار
زیاد کودکان بر خواستهای غیرمعقول یا غیرممکن، رفتاری تند و نامناسب ابراز میکنند؛
ولی حتی در چنین موقعیتی رفتار محبتآمیز مناسبتر و مؤثرتر است. امیه بن علی نقل
میکند: در سالی که امام رضا (ع) حج بهجای آورد و سپس به خراسان رفت، من در مکه
همراه امام (ع) بودم و امام جواد (ع) نیز همراهش بود. امام (ع) با خانه کعبه وداع
کرد. وقتی طوافش تمام شد، بهطرف مقام [ابراهیم] رفت و در آنجا نماز گزارد. جواد (ع)
که خردسال بود، بر دوش موفق (غلام حضرت) طواف داده میشد. جواد (ع) بهطرف حجر
[اسماعیل] رفت، در آنجا نشست و این امر مدتی طول کشید. موفق به او گفت: جانم به
فدایت باد، برخیز. او فرمود: برنمیخیزم تا وقتیکه خدا بخواهد و در چهرهاش غم
نمایان شد. موفق خدمت امام رضا (ع) آمد و گفت: جانم به فدایتباد، جواد (ع) در حجر
نشسته، برنمیخیزد. امام رضا (ع) بهطرف جواد (ع) آمد و فرمود: برخیز، ای حبیب من.
جواد (ع) فرمود: چگونه برخیزم، درحالیکه شما با کعبه چنان وداع میکنید که گویا
هرگز به سویش بازنمیگردید! [برای بار سوم] امام رضا (ع) فرمود: برخیز، ای حبیب
من. جواد (ع) برخاست (فقه الرضا،1405، 415)؛ از این حدیث شریف در مییابیم که
امام رضا (ع) در مقابل اصرار جواد (ع) هرگز به او تندی نکرد؛ بلکه با جملات
محبتآمیزی چون «قم یا حبیبی» و صبرو حوصله فرزند خردسالش را قانع کرد.
احترام
بیشک هر انسانی در هر مقطع سنی، با توجه به برداشتی که از ارزش و منزلت خویش
دارد، برای خود احترام و شخصیت قائل است. هر انسانی خود را دوست دارد و دوست دارد
که مورد احترام دیگران واقع شود. کودک و نوجوان نیز هر چند به رشد اجتماعی و عقلانی
کافی نرسیده است؛ اما برای خود احترام قایل است. بدینجهت رفتار احترامآمیز والدین
و مربیان نقش مؤثری در تربیت و رشد او دارد. امام رضا (ع) برای جواد (ع) احترام بسیار
قائل بودند و از این شیوه مؤثر در تربیت فرزند بسیار بهره میبرد. محمد بن ابیعباد
که به تصویب فضل بنسهل امور نگارش حضرت رضا (ع) را به عهده گرفته بود، میگوید:
حضرت رضا (ع) همواره از فرزند بزرگوارش محمد با کنیه [که نزد عرب علامتبزرگداشت و
احترام است] نام میبرد و میفرمود: ابوجعفر به من چنین نوشت و من به ابوجعفر چنین...،
با آنکه امام جواد (ع) در مدینه به سر میبرد و کودکی بیش نبود، حضرت رضا (ع) وی
را بسیار احترام میکرد و نامههایی که از حضرت جواد به وی میرسید، با کمال بلاغت
و نیکویی پاسخ میداد ... (مجلسی، پیشین، ج 12، 456).
تشویق
تشویق در تربیت کودک و نوجوان بسیار مؤثر است. تشویق بجا و مناسبتر فرزندان ایجاد
انگیزه و شوق میکند و آنان را برای انجام کارهای بزرگتر آماده میسازد. در واقع
تشویق نردبان پیشرفت و موفقیت آنهاست. بدینجهت اینگونه نیز مورد توجه حضرت رضا (ع)
بود. زکریا بن آدم میگوید: خدمت امام رضا (ع) بودم که حضرت جواد (ع) را نزد ما
آوردند. او که حدود چهارساله بود، دست ها را بر زمین نهاد و سرش را بهطرف آسمان
بلند کرد و به فکر فرورفت. امام رضا (ع) به او فرمود: جانم به فدایت باد، در چه
موضوعی چنین اندیشه میکنی؟ فرمود: در آنچه نسبت فاطمه (س) انجام دادهاند. به خدا
قسم، آنها را از قبر بیرون میآورم، میسوزانم و خاکسترشان را به دریا میریزم.
امام رضا (ع) [در مقابل کار نیکویش] او را به خود نزدیک ساخت، بین دو چشمش را بوسید
و فرمود: پدر و مادرم بهفدایت باد، تو برای مامتشایستگی داری (مسند الامام
الرضا،1365، 169).
نظارت والدین
زندگی صحنه درس و تجربه است. آنآن که بیشتر عمر خود در کسب تجارب صرف
کردهاند، در رویارویی با دشواریها از توان فزونتر برخوردارند. کودکان و
نوجوانان بهره کمتری از تجربه دارند و بدین سبب به نظارت و کمک والدین نیازمندترند.
نظارت مستمر و حساب شده بر وضعیت اخلاقی، تحصیلی و رفتاری فرزند یک ضرورت
انکارناپذیر در امر تربیت است؛ البته این نظارت باید منطقی و حتیالامکان غیرمستقیم
و بجا باشد. نکته مهم این است که نظارت به مواقع حضور والدین، بهویژه پدر، در
کانون خانواده اختصاص ندارد؛ بلکه حتی وقتی پدر برای مدتی از کانون خانواده فاصله
میگیرد و حضور فیزیکی ندارد، باید همچنان از وضعیت فرزندانش آگاه باشد و بر کار
آنها نظارت کند. سفارشهای پیش از مسافرت و مکاتبه با فرزند در طول سفر، امری ضروری
و کارساز است. حضرت رضا (ع) که به سبب ستم فرمانروایان ناگزیر مدتی دور از وطن و خانواده
به سر برد، به شکلهای گوناگون همچون نامه و پیامهای شفاهی از دور بر وضعیت
فرزندش جواد (ع) نظارت میکرد و راهنماییهای لازم را بهویژه ارائه میدادند. چنانکه
پیش از رفتن به خراسان درباره فرزندانش آنچه شایسته مینمود، سفارش کرد. اشاره به
دو نمونه از رفتار آن حضرت در اینگونه بسیار سودمند مینماید:
الف. قبل از سفر
ابی محمد وشاء از امام رضا (ع) نقل کرد که حضرت فرمود: هنگامیکه خواستم از مدینه
بهسوی خراسان حرکت کنم، اهلوعیال خود را جمع کردم و از آنها خواستم که با صدای بلند
بر من بگریند. سپس دوازده هزار دینار بین آنها تقسیم کردم و گفتم: من هرگز به سویشما
برنمیگردم. سپس دست جواد (ع) را گرفتم، وارد مسجد پیامبر (ص) شدم، دست او را بر
قبر گذاشتم و از رسول خدا (ص) نگهداریاش را طلب کردم. جواد (ع) [رازکارم را] دریافت
و گفت: پدر و مادرم به فدایت، بهسوی دشمن میروی؟ حضرت همه وکلاء و خدام خود را سفارش
کرد که به سخنان جواد (ع) گوش فرا دهند، از او اطاعت کنند، با او مخالفت نورزند و
بعد از وفات من به وی بگروند؛ آنها را آگاه کردم که او امام بعد از من و جانشین من
است ... (صحیفه الرضا/طائی بصری،1406، 563).
ب. بعد از سفر
ابن ابینصر میگوید امام رضا (ع) در نامهای به حضرت جواد (ع) چنین نوشته
بود: ای اباجعفر، به من اطلاع دادند که خدام، هنگام خروج شما از خانه، شما را از
در کوچک بیرون میبرند و این به خاطر بخل آنهاست تا از شما به کسی خیری نرسد؛
[فرزندم] به حقی که بر گردن تو دارم، از تو میخواهم که ورود و خروجت فقط از در
بزرگ باشد. هنگامیکه خواستی از خانه خارج شوی، همراه خود طلا و نقره داشته باش و
هر که از تو چیزی خواسته، عطا کن. اگر عموهایت از تو طلب کمک کردند، کمتر از پنجاه
دینار عطا نکن و بیشتر از آن به اختیار توست. اگر از عمههایت کسی از تو کمک
خواست، کمتر از بیستوپنج دینارمده و بیشتر از آن به اختیار توست. [فرزندم]، این
سفارش من به خاطر رشد و رفعت مقام توست، پس به دیگران انفاق کن و از خدای صاحب
عرش، ترس فقر و تنگدستی نداشته باش (پیشین، 457).
خوداتکایی
توجه به استقلال و خوداتکایی از نکات مهم تربیتی است. همگام با رشد جسمانی و
افزایش سن، توقعات و انتظارات مردم از کودک افزایش مییابد و او باید خود را برای
ایفای نقش در جامعه آماده سازد. از طرفی وابستگی فرزند به والدین، بهویژه پدر، نه
مطلوب است و نه همواره ممکن؛ زیرا امکان پیش آمدن موقعیت ویژه و محروم شدن فرزند
از کمک والدین انکارناپذیر است؛ بنابراین، والدین باید ضمن نظارت صحیح و حسابشده
بهتدریج زمینه استقلال و خوداتکایی را در فرزندانشان به وجود آورند و با واگذاری
مسئولیت بدانان قدرت اداره زندگی را در آن ها تقویت کنند. از نکات بسیار زیبای سیره
تربیتی امام رضا (ع) توجه به این امر مهم است. آن حضرت بهخوبی برای فرزندش جواد (ع)
آیندهنگری فرمود و چون میدانست فرزندش در نوجوانی مسوولیتبزرگ رهبری جامعه
اسلامی را به عهده میگیرد با واگذاردن مسئولیتها بهویژه قدرت مدیریت و رهبری را
در او تقویت کرد.
امام هشتم (ع)، هنگامیکه در مدینه بود، اداره امور خویش را عملاً به فرزندش
وا نهاد و حضرت جواد (ع)، با اینکه کودک و نوجوان بود، بهخوبی از عهده این امر
برآمد. حنان بن سدیرمیگوید: ... پیوسته حضرت جواد (ع) با اینکه کودک و نوجوان
بود، اداره امور حضرت رضا (ع) را در مدینه به عهده داشت و به خادمان حضرت امرونهی
میکرد و هیچیک از خدمتگزاران با وی مخالفت نمیکرد. این سخن بدان معناست که حضرت
جواد (ع) بهخوبی مدیریت میکرد و آنها با او مخالفت نمیکردند (مظفری، بیتا ، 321).
پرورش بعد عقلانی
تربیت باید همهجانبه باشد. پرورش بعد عقلانی و شکوفا ساختن استعداد منطق و
استدلال در فرزند یکی از مهمترین ابعاد تربیت است. منطقی بار آوردن فرزند سبب میشود
درست بیندیشد، منطقی تصمیم بگیرد، منطقی رفتار کند و در صورت لزوم، بیهیچ هراسی
از دیدگاهها و رفتارهای خود دفاع کند. سیره تربیتی حضرت رضا (ع) از این منظر نیز
الگویی کامل برای همه رهروان آن حضرت است.
بنان بن نافع نقل میکند که روزی مأمون
از جایی که حضرت جواد (ع) با کودکان بازی میکرد، میگذشت. کودکان از ترس میدان
بازی را ترک کردند و تنها جواد (ع) آنجا ایستاد. مأمون از او پرسید: چرا همراه
بچهها فرار نکردی؟ فرمود: گناهی مرتکب نشدم تا از ترس بگریزم و جاده هم تنگ نیست تا
آن را برائت باز کنم، از هر جا میخواهی عبور کن. مأمون [از این پاسخ تعجب کرد و]
پرسید: تو کیستی؟ حضرت در جواب فرمود: من محمد بن علی بن موسیبن جعفر بنمحمد
بنعلی بنالحسین بنعلی بنابیطالب علیهمالسلام اسلام هستم ...(پیشین، 211).
ضرورت تشکيل خانواده درسیره رضوی
در ضرورت
تشکيل خانواده اين حديث نوراني امام رضا (ع) را که از امام باقر (ع) نقل کردهاند،
یادآور میشویم که فرمودند: زني از امام باقر (ع) پرسيد: خدا کارت را سامان بخشد
من خانمي «متبتله» هستم، امام فرمود: منظورتان از تبتل چيست؟ او جواب داد به اين
معني است که هرگز ازدواج نخواهم کرد، امام پرسيد: چرا؟ او گفت: میخواهم با اين
کار فضيلت و منزلتي به دست آورم، امام فرمود: از اين تصميم بازگرد، اگر بیهمسری
فضيلت بود، فاطمه به آن شایستهتر از تو بود (مجلسی، پیشین، ج 14، 23).
طلاق، امري مباح ولي مبغوض
هرچند در
زندگي زناشويي، طلاق بهعنوان يک ضرورت پذیرفتهشده است که گاه بسته به شرايط
گزيري از آن نيست و شريعت اسلام نيز آن را تأييد کرده است، اما درعینحال آن را
مبغوضترين و زشتترين امر مباح خدا معرفي و براي جلوگيري از فروپاشي زندگي مشترک
تدابيري تأثيرگذار نيز ارائه کرده است، توصيه به سازگاري، گذشت از لغزشها، صبر و
مقاومت در برابر مشکلات و تلخیهای زندگي و حتي مدت عده که پس از وقوع طلاق در نظر
گرفته میشود، از جمله اين تدابير است.
امام رضا (ع)
در اشاره به اين مطلب که در اسلام هرچند طلاق امري مباح و مشروع است، اما براي
جلوگيري از طلاق و تحکيم پيوند زناشويي شرايطي مقدر شده است که بهراحتی طلاق
انجام نشود، میفرمایند: دليل اينکه طلاق سه تا شد اين است که ميان طلاقها فاصله
شود و در اين فرصت ميلي براي زندگي حاصل شود و يا اگر خشمي در کار بوده است، فرونشیند
(مسند الامام الرضا، پیشین، 69).
حسن رفتار در خانواده
خانواده کانوني
است که هر چه با صفا و گرمتر باشد، زندگي شیرینتر و توفيقات انسان
بيشتر خواهد شد؛ از اینرو امام رضا (ع) در اشاره به اهميت اين کانون، به بيان
برخي از عواملي که در صفا و گرما بخشيدن به کانون خانواده مؤثر است، میپردازند.
آن حضرت در سخني نوراني، هم به حسن رفتار در خانواده توصيه کرده و هم از نوع رفتار
خود با همسرشان خبر دادهاند و میفرمایند: «أحسن الناس يمانا أحسنهم خلقا و
الطفهم بأهله و أنا ألطفکم تأهلی»؛ کسي که ايمانش برتر از ديگران است، اخلاقش
نيکوتر و به خانوادهاش مهربانتر است و من نسبت به خانواده خود، مهربانترم (پیشین،
96).
آن حضرت در
جاي ديگر در ضرورت تأمين رفاه خانواده فرمود: صاحب النعمه يجب أن يوسع علي عياله؛
بر کسي که از مکنت مالي برخوردار است، واجب است خانواده خويش را در وسعت قرار دهد.
امام رضا (ع) دراینباره
که نبايد براي خودشیرینی و رضايت ديگران، خانواده خود را بهزحمت انداخت، به نقل
از جد بزرگوارش امام علي (ع) میفرمایند: مردي آن حضرت را به مهماني دعوت کرد، اما
آن حضرت با سه شرط، دعوت او را پذيرفت، از جمله آنکه فرمود: در صورتي به مهماني
شما میآیم که خانواده خود را براي پذيرايي از من بهزحمت نيندازي (پیشین، 159).
خودآرايي در خانه
نکته ديگري که
بايد به آن توجه داشت، بايستگي آراستگي و خودآرايي مردان در خانواده است، يعني همانطور
که مردان، از همسران خود توقع دارند که خود را براي آنان بيارايند، آنها نيز بايد
در حد معمول، بهظاهر خود برسند و براي ايجاد محبت در همسران خود، خود را بيارايند.
اين دستور ديني و انساني و عملي ساختن آن را از بزرگواري چون امام رضا (ع)
بياموزيم که آراستگي در منزل را، نه براي خود که براي خانواده و براي تربيت درست،
امري بايسته میدانستند. آن حضرت (ع) که بهضرورت آراستگي مردان در منزل آگاهي
کامل داشتند، خودشان نيز، اين مهم را عملي میکردند. ابن جهم میگوید: نزد امام رضا
(ع) رفتم ديدم آن حضرت، موهايش را خضابکرده است. با تعجب گفتم: فدايت شوم موهايت
را رنگ زدي؟!
آن حضرت (ع)
در جواب فرموند: بیگمان آمادگي مردان از جمله مواردي است که عفت زنان را فزوني میبخشد،
زنآن که پاکدامنی را وانهادهاند، به اين دليل است که شوهرانشان آمادگي و
خودآرايي را ترک کردهاند. سپس فرمود: آيا دوست داري همسرت را چون خود بیآرایش
ببيني؟ گفت: نه امام فرمود: آماده نبودن همين است (مجلسی، پیشین، ج 12، 36).
آن حضرت (ع)
در حديثي ديگر به نقل از پدران خود، نزديک به همين مضمون فرمودند: زنان بنیاسرائیل
از عفت و پاکى دست برداشتند و اين مسئله هيچ سببى نداشت جز آنکه شوهرانشان، خود را
نمیآراستند. سپس افزود: زن نيز از مرد همان را انتظار دارد که مرد از او دارد (پیشین،
147).
از اين احاديث
و ديگر آموزههای اسلامي استفاده میشود که حقوق زن و مرد در خانواده بايد دوسویه
باشد و هرکدام با ديگري بايد رابطهای درست و انساني داشته باشد، آراستگي و خودآرایی
و پرهيز از شلختگي و ژوليدگي چندشآور از جمله اين حقوق است که اگر بهدرستی صورت
پذيرد طرفين را به زندگي زناشويي دلگرم میکند و آرامش لازم را به ارمغان خواهد
آورد؛ اما امروزه مردان و برخي زنآن که به دليل مشکلات اقتصادي در خارج از منزل
کار میکنند، چنان غرق کار میشوند و در محيط کار با همکاران خود انس میگیرند که
وقتي به منزل بازمیگردند، نه نشاط روحي دارند و نه احساسي باقیمانده است که
بخواهند به همسر خود ابراز احساسات کنند، اینجاست که زندگي مشترک رو به خمودگي میرود
و خانه براي زن و شوهر، به زنداني مخوف تبديل میشود که درصدد فرار از آن زندان برمیآیند،
اين فرار، گاه با ترک منزل و گاه با ترک زندگي مشترک حاصل میشود.
امنیت روانی و اطمینان
قلبی
وقتی آرایش و پیرایش برای یکدیگر صورت گیرد، علاوه بر ایجاد روابط پسندیده
اخلاقی و روانی و ازدیاد عواطف قلبی موجبات اطمینان زوجین نسبت به هم را پدید میآورد
و اینکه هر دو به این باور برسند که تمامی علاقه و ارادت خویش را در راه رضایت هم
بهکار گیرند. اینجاست که نه زن به مردی غیر از شوی خویش نظر خواهد داشت و نه مردی
نسبت به زن دیگری اندیشه مینماید و امنیتی که از این رفتار متقابل بهدست میآید
همه ابعاد زندگی زن و مرد را تحت پوشش قرار میدهد و هرگونه بدبینی و بی اطمینانی
در روابط خانوادگی را محو میکند و بدین گونه پایههای نظام خانواده بر اساس حُسن
روابط و سلامت روحی استوار خواهد شد و این همان است که قرآن میفرماید: «هُنّ
لباسٌ لَکُمْ و انتم لباسٌ لَهُنّ؛ یعنی در واقع هر کدام حافظ امنیت دیگر و مایه زینت
و افتخار همسر می شود».
کلینی در فروع کافی این حدیث را از
امام رضا (ع) نقل میکند: «عن ابی الحسن علی بن موسیالرضا قال ما افاد عبد و
فائدة خیراً من زوجة صالحة اذا رآها سرّته و اذا غاب عنها حفظته فی نفسها وماله»؛ یعنی
از حضرت رضا روایت شده که ایشان فرمودند: هیچ فایدهای به کسی نمیرسد بهتر از اینکه
برایش بانویی باشد که نگاه کردن به او و مصاحبت با او موجب شادمانی همسر باشد و در
غیاب شوهر امانتدار و حافظ حریم خویش و خانواده و اموال شوهر است (کلینی،1381، ج
2، 235).
از آن جهت که مسؤولیت امنیت روانی
خانواده بر عهده زن است و کلیدهای عاطفه و رموز ایجاد روابط قلبی به دست اوست؛ اسلام
از زن انتظاری متناسب با این جایگاهش دارد و در واقع چون سعادت و شقاوت خانواده به
بانوی خانه وابسته است، در روایات ائمه هدی بالاترین زینت و نهایت سعادت برای مرد،
برخورداری از همسری شایسته، معرفی شده است.
ابراز محبت و ایجاد
مودت
اصل محبت را خداوند در قلب زن و شوهر قرار میدهد و بر آنان است که این نعمت
باطنی و حالت قلبی را که موجب آرامش زندگی و صفا و پاکی است، بهوسیله جانبداری
از هم، گذشت و فداکاری، خوشاخلاقی، توقع در اندازه و ظرفیت لازم، حفظ شئون و شخصیت
طرفین و اجتناب از بگومگوهای بیهوده حفظ کنند و از عواملی که به محبت و عاطفه خلل
وارد مینماید، بپرهیزند؛ زیرا تبدیل این عاطفه و شوق به کینه، نفرت و بغض، درصورتیکه
ملاک شرعی و عقلی در کار نباشد، مبدل نمودن نعمت به نقمت و بلاست و خود نوعی
ناسپاسی به شمار میآید؛ البته به فرمایش حضرت امام رضا (ع) دلها را رغبت و نفرت
و نشاط و سستی است، هنگامیکه دل میل و اقبال میکند بینش و ادراک دارد و زمانی که
بیمیل است، افسرده و ناتوان است؛ از این رو هنگامیکه درون با نشاط توأم است، باید
دلها را بهکار گرفت و زمانی که حالت سستی و رخوت دارد باید آن را رها کرد تا
توان و آرامش خود را بازیابد.
زن و شوهر در روابط عاطفی با یکدیگر باید این بیان گُهربار امام رضا (ع) را در
نظر گیرند که میفرمایند: اگر مؤمنی خشمگین شود عصبانیت، وی را از طریق حق بیرون
نمیبرد و اگر شادمانی یابد این خرسندی وی را دچار باطل نمیسازد و چون به اقتداری
میرسد بیشتر از آنچه حق دارد، نمیگیرد (فقه الرضا،1405، 14). حضرت امام رضا (ع)
در سیره عملی خویش در جهت تقویت عواطف و تکریم شخصیت حاضران در خانه و در جمع
معاشرین اینگونه بودند. ابراهیم بن عباس میگوید: هرگز شخصیتی برتر از امام رضا (ع)
ندیدم، هرگز پای خویش را در مقابل همنشین خویش دراز نمینمود و پیش از او تکیه نمیداد.
به خدمتگزاران دشنام نمیگفت، صدایش به خنده بلند نمیشد و همواره با غلامان و زیردستان
خود کنار سفره غذا مینشست. حضرت امام رضا (ع) اعتقاد داشتند: اگر نسبت به کسی
محبتی دارید آن را آشکار کنید؛ زیرا اظهار دوستی نیمی از خردمندی به شمار میآید؛
بنابراین زن و شوهر باید عواطف خود را در خصوص یکدیگر علنی سازند و در این مورد از
خجالت و شرمساری پرهیز کنند (پیشین، 47).
مسؤولیت پذیری و
عواطف
از دیدگاه فرهنگ اسلامی چنین استنباط میشود که گرایش برای تشکیل خانواده از
احساس ژرف متأثر شده است. نیازمندی روح و روان و احتیاج عاطفی در یک چهارچوب معنوی
رشد دهنده آدمی را وادار میکند تا در فرصتی مناسب به این مسئله جامه عمل بپوشاند.
هدف از تشکیل خانواده در اسلام همان دستیابی به اطمینان روحی است تا انسان پس از
رسیدن به این مرحله احساس نماید به خویشتن اصل خویش نائل شده است و به اعتبار اینکه رحمت و مودت شالوده و
پایهی روابط در نظام آفرینش است، شخصیت انسان در این برنامه تکامل مییابد.
اسلام از مرد میخواهد سرآغاز بنیان
نهادن خانواده را با مسؤولیتپذیری معنوی و عملی توأم نماید. رحمت ملهم از سرشت
ارتباطات همسران است و زوجین را وادار میکند با توجه به ظرفیت خانوادگی، روحی و
اجتماعی یکدیگر را درک کنند و مسؤولیتهای خود را پذیرا باشند. پس با یکدیگر بهصورت
صمیمی زندگی کنند و در این فضا از تنگنظری و خودخواهی که زندگی خانوادگی را متلاشی
میسازد، دوری خواهند جست؛ زیرا آنگاهکه محبت و عاطفه وارد زندگی می شود، فرد
محوری و خودنگری را دگرگون میکند. انسانی که از لاک خود بیرون آمده است بهرغم
تأثیرپذیری در شکلگیری و ساختار شخصیت از محیطهای گوناگون و شرایط متفاوت، بر
سخنی که بر زبان میآورد، گامی که برمیدارد، کاری که انجام میدهد مراقبت دارد و درواقع
رحمت را صرفاً در اندیشه و احساس پاکیزه مجسّم نمینماید، بلکه آن را در زندگی عملی
تحقق میبخشد. پس با این وصف هرکدام از زن و شوهر به دردها و مشکلات و گرفتاریهای
یکدیگر توجه دارند و خطاها و نارساییها را با مدارا، وفق و حکمت اصلاح میکنند تا
مبادا بهجای سازندگی، ویرانگری حاصل شود.
چنانچه حضرت امام رضا (ع) فرمودهاند: «احْسنوا جوار النّعم فانّها وَحشیّة
مانأت عن قوم فعادتْ الیهم»(کلینی، پیشین، 156)؛ یعنی نعمتهای الهی را که در اختیارتان
است گرامی بدارید چراکه آنها گریزان هستند. از هر که کناره گیرند، دیگر بازگشتی
برایشان نیست.
حضرت امام رضا (ع) در بیانی دیگر زندگی توأم با آرامش را اینگونه معرفی
کردهاند: «العیْشُ الِسّعةُ فی المنازل و الفضل فی الخدم و کثْرة المُحبین؛ منزل
وسیع، همکاران و خدمتگزاران افزون و دوست داران فراوان (کثرت اهل محبت و مودت)
دارد»(کلینی، پیشین، 32).
گشایش برای اهل
خانه
تأمین معاش حلال و فراهم بودن امکانات زندگی برای اهل خانه در ایجاد آرامش و
افزایش صمیمیت دخالت مهمی دارد، امام علی بن موسیالرضا (ع) فرمودهاند: «من
اصْبَحَ مُعافی فی بَدَنه مخلّی فی سربه و عندهُ قُوُت یومه فکانّما خیّرتْ له
الدنیا؛ هر کس صبح کند درحالیکه تنش سالم و خاطرش آسوده و معاشش تأمین باشد از
مواهب یک زندگی مطلوب و آرام برخوردار است»(فقه الرضا، پیشین، 321).
تلاش در جهت فراهم آوردن تسهیلات برای خانواده در درجهای از اهمیت است که
حضرت امام رضا (ع) فرمودهاند: کسی که در پی به دست آوردن درآمدی برای تأمین معاش
عائلهاش باشد، بهتر از مجاهدان در راه خداست (پیشین، 147).
حکمت این تأکید آن است که اهتمام و تکاپو در این خصوص اثری مهم در پیوند عاطفی
اعضای خانواده دارد و روابط محبتآمیز افراد خانه را تحکیم و قوت میبخشد. حضرت
امام رضا (ع) در روایتی دیگر از پیروان خود میخواهد برای ایجاد گشایش در زندگی و
رفاه اهل خانه بکوشند: «صاحبُ النّعمةِ یَجِبُ انْ یُوَسّع علی عیالهِ؛ (افرادی که
از نعمتی برخوردارند باید بر زن و فرزند خود گشایش دهند)» (پیشین، 326).
اصولاً در فرهنگ اهلبیت (ع) یکی از نشانههای سعادت انسان این است که فرد
بتواند به وضع خانواده خود رسیدگی کند، در اینباره نیز هشتمین ستاره درخشان آسمان
امامت چنین گوهرافشانی کردهاند: یَنْبَغی لِلّرُجل انْ یُوَسّع علی عیالهِ لئلا یتّمنو
موْته؛ یعنی شایسته است مرد بر اهل خانه (از لحاظ مخارج زندگی) سختگیری نکند تا اینکه
آنان مرگ او را از خداوند درخواست کنند (پیشین، 63). امور رفاهی برای خانواده موجب
نمیشود که آدمی از اعتدال، قناعت و کسب رزق حلال دوری گزیند. حضرت امام رضا (ع)
در اینباره تأکید نمودهاند: حقیقت ایمان بنده کامل نمیشود تا اینکه سه خصلت را دارا باشد. بصیرت
در دین، اعتدال و میانهروی در امور زندگی و خانواده و بردباری در سختیها و مصائب(
پیشین، 69)؛ همچنین آن فروغ امامت فرمودهاند: منْ رضِیَ عَنِ الله تعالی بالقلیل
مِن الرزق رضی اللّه منه بالقلیل من العمل؛ (مجلسی، پیشین، ج 11، 15)؛ هر که به او
میدهد راضی باشد پروردگار همان عمل اندک را از وی میپذیرد و در خصوص رضایت داشتن
بر رزق حلال میفرماید: هر کس به روزی حلال امّا کم خشنود باشد، رنجش کمتر و
خاندانش در آسایش و آرامش زندگی میکنند و خداوند عیوب دنیا و کیفیت رفع آنها را
به او میآموزد و وی را با سلامتی در بهشت مستقر میسازد (پیشین، 39).
مهرورزي به دختران
هرچند در
جامعه بهویژه در ميان فرزندان، تساوي و برابري از دستورات مورد اسلام است و بايد
در ميان تمامي افراد هم سطح رعايت شود، لکن در ميان فرزندان، گاه ترجيح دختران بر
پسران يک اصل شناخته شده است، اين از آن روست که دختران از عاطفه بيشتر و احساساتي
ظریفتر و شکننده برخوردارند، امام رضا (ع) در ضرورت رعايت اين اصل، به نقل از
رسول خدا (ص) فرمودند: ا... تبارکوتعالی على الناث أرق منه على الذکور و ما من
رجل يدخل فرحه على امرأه بينه وبينها حرمه لا فرحه ا... يوم القيامه؛ خداوند بزرگ
نسبت به زنان مهربانتر از مردان است و مرد، زني از محارم خويش را شاد نمیکند،
مگر آنکه خداوند او را در قيامت شاد خواهد کرد (مظفری، بیتا، 147).
احترام به پدر و مادر
پدر و مادر از
احترامي ويژه برخوردارند تا جايي که قرآن کريم نيکي به والدين را در کنار توحيد و
اصل یکتاپرستی قرار داده است، همانگونه که سپاس نهادن و احترام براي آنان را در
کنار سپاس نهادن و احترام براي خداوند آورده است؛ ازاینرو در اسلام تأکيد شده است
که فرزندان در رعايت حقوق والدين بکوشند و با کوتاهي دراینباره مورد عاق آنان
قرار نگيرند؛ چراکه عاق والدين گناهي بزرگ و نابخشودني است، اين سخن پيامبر اکرم
(ص) است که دراینباره فرمودند: يقال للعاق عمل ما شئت فني لاأغفر لک؛ به کسي که
مورد عاق والدين قرار گرفته است گفته میشود: هر طور که میخواهی عمل کن که من تورا
نمیبخشم (مجلسی، پیشین، 326).
امام رضا (ع)
در تأکيد بر حفظ حرمت پدر و مادر و در اشاره به فلسفه اين دستور، بیتوجهی به پدر
و مادر را نوعي بیتوجهی به خدا و فرمان شکني او میدانند و میفرمایند: حرم ا...
عقوق الوالدين لما فيه من الخروج من التوفيق لطاعه ا... تعالى؛ خداوند نافرماني
پدر و مادر را به اين دليل حرام کرد که نافرماني آنان، بيرون رفتن از اطاعت خدا
محسوب میشود (مسند الامام الرضا، پیشین، 12).
همانطور که آن حضرت، در ذيل آيه «أن اشکر لي و
لوالديک» که سپاس از والدين در کنار شکر و سپاس از خدا آمده است، پذيرش سپاس از
خداوند بزرگ را در گرو سپاسگزاری از پدر و مادر میدانند و میفرمایند: خداوند در
قرآن به سه چيز امر کرده و سپس آنها را با سه چيز ديگر مقارن کرده است و پذيرش آن
سه چيز اول را مبتني به تقارن اين سه چيز دوم دانسته است تا اینکه فرمودند: و أمر
بالشکر له وللوالدين فمن لم يشکر والديه لم يشکر ا...؛ خدا هم به سپاس نهادن براي
خود و هم براي پدر و مادر سفارش کرده است؛ از اينرو هرکس از پدر و مادرش قدرداني
نکند در حقيقت از خدا قدرداني نکرده است (پاک نیا،1384، 521).
آن حضرت (ع)،
افزون بر آنکه خود، به پدر و مادر احترام میگذاشتند و حق آنان را ادا میکردند، در
زمینه تکريم والدين توصیههایی دارند که در اين مجال برخي را يادآور میشویم.
آن حضرت
فرمود: بر الوالدين واجب و ان کانا مشرکين؛ نيکي به پدر و مادر واجب است هر چند که
آنان مشرک باشند (پیشین، 36).
ضرورت اطاعت از والدين
آن حضرت (ع)
در حديثي جامع، ضرورت اطاعت از پدر و مادر را گوش زد میکنند و در حفظ احترام آنان
میفرمایند: بر تو باد که پدرت را اطاعت و نيکي کني، در برابر او تواضع و خضوع به
خرج دهي، او را بزرگ شماري و اکرام کني، در نزد او صداي خود را آهسته گرداني؛ چرا که
پدر اصل و ريشه فرزند است و فرزند فرع بر اوست، اگر او نبود، فرزند نيز نبود. به
قدرت خدا اموال، مقام و جان خود را فداي پدران خود کنيد و من خبر میدهم که جان و
مالتان از آن پدران شماست؛ از اینرو بايد جان و مال در خدمت آنان قرار گيرد. در
دنيا با بهترين صورت ممکن پدران خود را اطاعت کنيد و پس از مرگ آنان را دعا و
برايشان طلب رحمت کنيد، زيرا روایتشده است اگر کسي در حيات پدر، به او نيکي کند،
ولي پس از مرگش او را دعا نکند، خداوند او را عاق پدر مینامد (مجلسی، پیشین، 52)؛
آن حضرت (ع) در ادامه اين سخن نوراني، درباره حق مادران تأکيد فراوان میکنند و آن
را لازمترین حقوق برمي شورند و میفرمایند: حق مادر لازمترین و واجبترین حقوق
است؛ زيرا اين مادر است که آنچه ديگران تحملش را ندارند، تحمل کرده است و با چشم،
گوش و تمام اعضاي بدن خود، از فرزندش با خرسندي و شادماني نگهداري میکند، کودک
خويش را با تمام مشکلاتي که کسي ياراي پذيرش آن نيست، حفظ میکند، او به اين رضايت
داده است که خود گرسنگي را تحمل کند تا فرزندش سير شود. او تشنگي را تحمل میکند
تا کودک او سيراب شود، او خود برهنه میماند تا فرزندش با لباس پوشانده شود،
فرزندش در سايه قرار گيرد و او آفتاب سوزان را به جان میخرد، ازاینرو بايد بهاندازه
زحمت مادر از او تقدير شود، به او نيکي کرد و با او مدارا کرد، البته جز با کمک
خدا شما توان اداي حق مادر را نداريد (پاک نیا، پیشین، 111).
معلم و برادر بزرگ در حکم پدر
امام رضا (ع)
معلم و برادر بزرگ را بهمنزله پدر میدانند و رعايت حقوق آنان را نظير حقوق پدر
لازم میدانند. آن حضرت (ع) درباره ضرورت تکريم استاد فرمودند: معلم الخير والدین
يقوم مقام الأب و يجب مثل الذي يجب له فأعرفوا حقه؛ معلم خير و آموزنده دين بهمثابه
پدر است و رفتاري همچون رفتار با پدر نسبت به معلم واجب است، پس حق معلم را ياد
بگير و آن را بهموقع، ادا کن. همانطور که آن حضرت (ع) درباره ضرورت تکريم برادر
بزرگ نيز فرمودند: الأخ الأکبر بهمنزله الأب؛ برادر بزرگ جايگزين و بهمنزله پدر
خواهد بود (پیشین، 54).
جمعبندی
خداوند متعال درباب الگوگیري از اهلبیت
(علیهمالسلام) فرموده است:‹ اِنّما يُريدُ اللهُ لِيُذهب عَنكمُ الرِّجسُ اَهلَ
البَيتِ وَ يُطَهرَكم تَطهيراً›(احزاب/22) و نيز دوستي آنها را بر همه فرزندان
اسلام فرض نموده و فرموده است:‹ قُل لااَسئلَكُم عَليهِ اَجراً اِلا المَوَّدۀ في
القُربي›.(شوری/22)؛جدشان
پيامبر (ص) آنها را قرينه قرآن قرار داده است، هنگامي كه فرمود: من از ميان شما میروم
و دو چيز گرانبها در ميانتان باقي میگذارم كه اگر به آن دو متمسك شويد، پس از من
هرگز گمراه نگرديد: يكي از آنها از ديگري بزرگتر است و آن كتاب خداست كه رشتهای
است كه از آسمان به زمين متصل است و ديگر، عترت من از خاندانم؛ اين دو هرگز از
يكديگر جدا نمیشوند تا دركنارحوض كوثر مرا ملاقات كنند. پس بنگريد كه رفتار شما
با آن دو بعد از من چگونه خواهد بود ؟(مجلسی، پیشین، ج 15، 125).
آنها را نیز به كشتي نجات در این جامعه نسبت داده و
فرموده است: «هرآینه مَثَل اهلبیت من در ميان شما مانند كشتي نوح است كه هر كس بر
آن سوار شد، سالم ماند و هر كه آن را رها كرد، غرق شد. بهراستی اهلبیت من در
ميان شما مانند دروازه حطه درميان بنیاسرائیل است كه هركس از ميان آن میگذشت،
آمرزيده میشد»(پیشین، 147).
وقتي مأمون از عبدا…بن مطر كه از
متفكران و شاعران برجسته بود، پرسيد: «عقیدهات راجع به اهلبیت پيامبر (ص) چيست؟
عبدا... با اين كلمات مشعشع پاسخ داد: چه میتوانم بگويم راجع به خاكي كه در آن آب
رسالت فرورفته و در آب وحي روييده است؟ هیچچیزی از آن جز مشك هدايت و عنبر دینداری
منتشر نخواهد شد»؛ اين كلمات طلايي قلب مأمون را تسخير كرد و در حضور امام رضا
(ع) دستور داد دهان عبدا... را پر از مروارید كردند (مجلسی، پیشین، ج 12، 71).
همه ارزشهای عالي و اصول واقعي كه انسان
به آن میبالد در اهلبیت پيامبر (ع) وجود داشت، زيرا اين ارزشها و اصول برخي از
عوامل و صفات آنهاست. امام رضا (ع) ستاره درخشان جهان اسلام بود. او از جمله
امامان اهلبیت علیهمالسلام بود كه روشنیبخش زندگي معنوي و نیروبخش ستونهای
راستي و عدالت در روی زمين بودند. شيعيان با افتخار از آنان پيروي میکنند و احادیثشان
را درباره واجبات ديني ـ نه از روی تعصب و با تقليد كوركورانه ـ پذیرفتهاند و به
دليل حجتهای قاطع و دلايل قطعي، واجب است كه از ايشان پيروي كنند. امام، جامع
اخلاقيات بود در روايتي از ايشان منقول است كه فرمود: «بر شما باد به حسن خلق،
زيرا خوشخلق يقيناً در بهشت است» (پیشین، 123).
اميدواريم كه بتوانيم با بهرهگیری از
شعاع آن خورشيد عالمتاب بهویژه در بحث خانواده و تربیت فرزندان در راهیابی مسير
درست زندگي موفق باشيم.
ارائه پیشنهادها
جهت بهرهگیری
هر چه بيشتر جامعه از سیره متعالي امام رضا (ع) بهخصوص نسل جوان و نوجوان پیشنهادهایی
ارائه میشود:
1- صداوسیما، بهویژه تلويزيون با ساخت فيلم و...، زنجیره
ابعاد وجودي آن حضرت را به تصوير بکشد.
2- در کتب درسي، فضايل و مکارم گرانقدر آن امام بزرگوار بازگو
شود.
3- جشنواره فرهنگي – هنري امام رضا (ع) در ابعاد مختلف آن
تقويت و حمايت شود.
4- برگزاري مسابقات کتابخوانی در سيره ابعاد وجودي امام رضا
(ع) همهساله بين دانش آموزان کشور برگزار
شود.
5- از فعالان تحقيق و پژوهش در ابعاد وجودي امام هشتم (ع)
تجليل شود.
6- در يک طرح ملي، ستونهای ویژهای در نشريات (روزنامهها و
مجلات) به امام هشتم (ع) اختصاص يابد.
7- زندگینامههای داستاني از آن امام والامقام نوشته و در
جامعه انتشار يابد.
8- از ابزارهاي نوين اطلاعرسانی (اينترنت، موبايل، ماهواره
و...) جهت تبيين و تشريح اندیشههای والاي علي بن موسي الرضا (ع) بهره گرفته شود.
9- بانک اطلاعات از تمامي کساني که در جنبههای مختلف اندیشههای
امام رضا (ع) به فعاليت و پژوهش مشغولاند، تشکيل شود.
10-از نظريات برگزيدگان جشنوارههای فرهنگي – هنري امام رضا
(ع) جهت اشاعه و ترويج اندیشههای امام هشتم بهره گرفته شود.
منابع
1- قرآن كريم.
2- نهجالبلاغه.
3- آمدي، عبدالواحد تميمي؛ شرح غررالحکم و دررالكلم؛ تهران: انتشارات
دانشگاه تهران، ج 1، 1360.
4- احمدی بیرجندی، احمد ولید علی نقوی زاده؛ مدایح رضوی در شعر فارسی،
مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی، 1372.
5- امين عاملي، سيدمحسن؛ اعيان الشيعه، به اهتمام محسن امين؛ بيروت:
1986 م.
6- ابن شعبه حراني، ابومحمد حسين بن علي بن الحسين؛ تحف العقول من ال
الرسول، تصحيح علياكبر غفاري؛ قم: مؤسسه النشر الاسلامي، زير نظر جامعه
مدرسين حوزه علميه قم، چاپ دوم، 1363.
7- پاک نیا، عبدالکریم؛ ویژگیهای امام رضا (ع) خصائص الرضویه؛ قم:
انتشارات نسیم کوثر، 1384.
8- تلافی داریانی، علیاکبر؛ فضائل ارضا؛ تهران: انتشارات نیک معارف،1373.
9-حر عاملي، شيخ، محمدبن الحسن؛ وسايل الشيعه؛ تصحيح شيخ عبدالرحيم
رباني شيرازي، بيروت: داراحياء التراث العربي، چاپ چهارم، 1391.
10- راغب اصفهاني، ابوالقاسم الحسين بن محمد؛ مفردات الفاظ القرآن؛
المكتبه المرتضويه، چاپ دوم، 1362.
11- صدوق (ره)، الحضال؛ تصحيح علياكبر غفاري؛ مكتبه الصدوق، تهران:1366.
12- صدوق (ره)؛ امالي، تهران: 1300 ه. ق.
13- ---------معاني الاخبار؛قم: انتشارات اسلامي، 1361.
14- طائی بصری، احمد بن عامر؛ صحیفه الرضا؛ منسوب به حضرت علی بن موسیالرضا
(ع)، تحقیق محمد مهدی نجف، کنگره جهانی امام رضا (ع)، 1406 ق.
15- طباطبائي، محمدحسين؛ تفسير الميزان؛ دارالكتب الاسلاميه، تهران:1362.
16- طبرسي، احمدبن علي بن ابي طالب؛ الاحتجاج؛ مشهد: چاپخانه سعيد. بیتا.
17- طبرسي، شيخ، ابوعلي الفضل بن الحسن الطبرسي؛ مجمع البيان في تفسير
القرآن، قم: منشورات مكتبه آيت الله العظمي مرعشي نجفي، چاپ 1403 ه ق، افست
چاپ مطبعه العرفان صيدا نی، سنه 1333.
18- عطاردی قوچانی، عزیز الله؛ مسند الامام الرضا؛ مشهد: کنگره
جهانی امام رضا (ع)،1365.
19- سپهر، عباسقلی؛ ناسخ
التواریخ؛ تصحیح محمد باقر بهبودی، طهران: اسلامیه،1348.
20- فقه الرضا، منسوب به امام علی بن موسیالرضا، تحقیق مؤسسه آل البیت
الاحیاء التراث، مشهد، کنگره جهانی امام رضا (ع)، 1405 ق.
21- فيض كاشاني، ملامحسن؛ تفسير الصافي؛ بيروت: مؤسسه اعلمي، بی تا.
22-ــــــــــــ- ، المحجه البیضا؛ تصحیح علی اکبر غفاری؛ قم:
انتشارات اسلامی.
23- قبیسی عاملی، محمد حسن؛ الامام علی ابن موسیالرضا، بیروت: 1403
ق.
24-کافی، حسن؛ امام رضا اسوه صراط مستقیم؛ تهران: انتشارات
میقات،1366.
25-كليني، ابوجعفر، محمد بن يعقوب
كليني رازي؛ الاصول من الكافي؛ تهران: مكتبه الصدوق، چاپ دوم، 1381 ه. ق.
26- متقي هندي، علاء الدين؛ كنز العمال في سنن الاقوال و الافعال؛
مكتبه التراث الاسلامي، حلب: 1397 ق.
27- مجلسي، مولي محمدباقر؛ بحار الانوار، بيروت: دار احياء التراث
العربي، چاپ سوم، 1403 ه. ق.
28- مجموعه آثار دومین کنگره جهانی امام رضا (ع)، گروه نویسندگان، مشهد،
کنگره جهانی امام رضا (ع)، 1366.
29- مظفری، حسن؛ معارف رضویه، مشهد: انتشارات صحافیان، بیتا.
30-مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه؛ تهران: دارالکتب الاسلامیه،1372.
31- موسوی خوانساری اصفهانی، محمد هاشم؛ رساله فی تحقیق فقه الرضا؛
تهران: 1317 ق.
32- موسوی شاهچراغی، سید محمد حسین؛ التحفه الرضویه؛ تهران: 1360 ق.
33- ناييني، محمدحسين؛ تنبيه الامه و تنزيه الملل؛ شركت سهامي
انتشار،1361.
34- نوري، محدث؛ مستدرك الوسائل؛ تهران: 1319 ق.