دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

شوق دیدار حضرت مهدى(علیه السلام)

No image
شوق دیدار حضرت مهدى(علیه السلام) شوق دیدار حضرت مهدى(علیه السلام): یکى از رخدادهاى زندگى این بزرگوار که نقطه عطفى در زندگى اش بشمار مى رود و انگیزه هجرت او از قم به بغداد شد، چنین است: ابن قولویه در قم به برنامه ها و کارهاى فرهنگى خود اشتغال داشت، اما دلش براى زیارت جمال حضرت امام زمان(عج) پر مى کشید تا اینکه شنید فرقه دین ستیز قرامطه[19] که در سال 317ق سنگ حجر الاسود را از مکه به سرزمین هجر برده بودند، قرار است بعد از 22 سال(سال 339) آن سنگ را به جاى خود برگردانند. ابن قولویه چون برابر باورهاى دینى اعتقاد داشت که حجرالاسود را باید پیامبر یا امام معصوم در جاى خود قرار دهد وگرنه سنگ در جاى خود آرام نخواهد شد، خود را به مکه رساند تا در زمان نصب، به زیارت مولاى خود برسد. او در سال 339ق، از قم حرکت کرد و در مسیر خود، به بغداد رسید، ولى از قضا در آن شهر بیمار شد و از رفتن بازماند. ناچار شخصى مشهور به ابن هشامرا نائب گرفت و به مکه فرستاد. نامه اى هم نوشت و آن را مهر کرد و به ابن هشام داد. ابن قولویه در آن نامه از دو چیز پرسیده بود: 1ـ از مدت عمر خویش 2ـ اینکه آیا از این بیمارى شفا خواهد یافت یا نه؟ وى به نائب گفت: نامه را به آن شخص بده که حجرالاسود را در مکان خود قرار مى دهد.

نائب به مکه رسید روزى که طبق قرار، مى خواستند حجر را در جاى خود نصب کنند، جمعیت انبوهى جمع شده بودند. ابن هشام مى گوید:

«من مقدارى پول به یکى از خدّام دادم تا بتوانم نزدیک حجر جاى گیرم و از نزدیک ببینم چه کسى سنگ را نصب مى کند. هرکس سنگ را بر مى داشت و در مکان خود مى نهاد سنگ تکان مى خورد و به زمین مى افتاد، تا اینکه شخصى گندمگون با سیماى درخشان و زیبا جلو آمد و حجر الاسود را برداشت و در جاى خود قرار داد. این بار حجر کاملا مستقر و ثابت ماند و فریاد شوق و تکبیر تماشاکنندگان، مسجد الحرام را به لرزه درآورد. آن شخص از همان راهى که آمده بود، برگشت. من هم به دنبالش رفتم و تمام حواسم به او بود که از پیش چشمم ناپدید نشود. من جمعیت را با زحمت از خویش دور مى کردم و آنان از این حالت من شگفت زده شده بودند و تصور مى کردند دیوانه شده ام، لذا براى من راه باز مى کردند. من با تمام سرعت مى رفتم. ولى او باوقار و آرامش حرکت مى کرد، با این حال به او نمى رسیدم. به هر زحمت که بود، خود را در جایى که کسى دیگر نبود، به او رساندم.

آن بزرگوار فرمود:نامه اى که با توست، بیاور! نامه را به او تقدیم کردم، بدون اینکه آن را باز کند، فرمود: به او ـ ابن قولویه ـ بگو: از ناحیه این بیمارى که دارى نگران مباش و به خود ترس راه مده و سى سال دیگر عمر خواهى کرد.

تا این را شنیدم، سرشک اشک از دیدگان من سرازیر شد، به گونه اى که نتوانستم حرکت نمایم. او این جمله را فرمود و از جلوى چشمان من ناپدید گردید. من به عراق برگشتم و آنچه را دیده بودم، بازگو کردم گریه بر ابن قولویه مستولى شد و دو روز بعد کاملا سالم شد و همانگونه که حضرت خبر داده بود، سى سال عمر کرد.[20]»

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

No image

ذكر مصیبت امام حسین علیه السلام : امام حسین(ع) در صحنه کربلا

ذکر مصیبت امام حسین علیه السلام با موضوع امام حسین(ع) در صحنه کربلا
No image

ذكر مصیبت امام حسین علیه السلام : امام حسین(ع) تنها، در میدان جنگ

ذکر مصیبت امام حسین علیه السلام با موضوع امام حسین(ع) تنها، در میدان جنگ
No image

ذكر مصیبت امام حسین علیه السلام : امام حسین(ع) تنها در گودی قتلگاه

ذکر مصیبت امام حسین علیه السلام با موضوع امام حسین(ع) تنها در گودی قتلگاه
No image

ذكر مصیبت امام حسین علیه السلام : امام حسین(ع) تنها در صحرای کربلا

ذکر مصیبت امام حسین علیه السلام با موضوع امام حسین(ع) تنها در صحرای کربلا
No image

ذكر مصیبت امام حسین علیه السلام : الگوگیری از قاسم بن حسن(ع)

ذکر مصیبت امام حسین علیه السلام با موضوع الگوگیری از قاسم بن حسن(ع)

پر بازدیدترین ها

No image

ذكر مصیبت امام حسین علیه السلام : امام حسین(ع) تنها در صحرای کربلا

ذکر مصیبت امام حسین علیه السلام با موضوع امام حسین(ع) تنها در صحرای کربلا
No image

ذكر مصیبت امام حسین علیه السلام : لحظات وداع امام حسین(ع) با اهل بیت خود

ذکر مصیبت امام حسین علیه السلام با موضوع لحظات وداع امام حسین(ع) با اهل بیت خود
No image

ذكر مصیبت امام حسین علیه السلام : قصه تشنگی امام حسین(ع)

ذکر مصیبت امام حسین علیه السلام با موضوع قصه تشنگی امام حسین(ع)
No image

ذكر مصیبت امام حسین علیه السلام : جون، غلام سیاه امام حسین(ع)

ذکر مصیبت امام حسین علیه السلام با موضوع جون، غلام سیاه امام حسین(ع)
No image

ذكر مصیبت امام حسین علیه السلام : نامه امام حسین(ع) به حبیب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه

ذکر مصیبت امام حسین علیه السلام با موضوع نامه امام حسین(ع) به حبیب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه
Powered by TayaCMS