دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

کرامات

No image
کرامات

کرامات

سال ها پیش از انقلاب اسلامى استاد جعفرى به دعوت یکى از آشنایان به مراغه سفر کرد و در آن جا براى گردش به دامنه کوه سهند رفت. هنگام برگشتن از کوه، کشاورزى، ایشان و همراهش را براى صرف چاى دعوت کرد. استاد پذیرفت. در هنگام صرف چاى، کشاورز دیگرى نیز آمد و نومیدانه و با حسرت شدید گفت: گاوش مُرده است گویى که همه زندگى و هستى اش از دست رفته است! حالت گرفته این کشاورز پاک طینت چنان درون استاد جعفرى را شوراند و قلبش را به تپش وا داشت که اندکى دستش را بالا برد به طورى که دیگران متوجه نشوند و گفت: «اى خدا!» در این هنگام آن کشاورز با شادى فریاد زد: زنده شد! و به طرف گاوش اشاره کرد. همه به طرف گاو نگاه کردند و دیدند که اول سر و بعد تنه اش تکان خورد و بعد از چند لحظه بلند شد.

چون برآمد از میان جان خروش *** اندر آمد بحر بخشایش به جوش

در سال 1352، استاد جعفرى بعد از سخنرانى در دانشگاه تبریز، به دعوت گروهى از جوانان به مسجد دینى در محلّه عمو زین الدین رفت و در آن جا به سخنرانى پرداخت. در حین سخنرانى همهمه عدّه اى بلند شد. استاد پرسید، گفتند: در یک قسمت از مسجد، دیوار شکاف برداشته و نزدیک به فرو ریختن است، ولى مردم به جهت محبت واحترام به شما از مسجد بیرون نمى روند، و اگر دیوار فرو ریزد، سقف نیز فرو خواهد ریخت. استاد صحبتش را قطع کرد و از مردم خواست که به سرعت بیرون روند. وقتى آخرین فرد بیرون رفت، دیوار فرو ریخت و سقف مسجد نیز پایین آمد، بدون آن که کوچک ترین صدمه اى به کسى برسد.

در زمان ریاست جمهورى آقاى هاشمى رفسنجانى که «انجمن مفاخر و آثار فرهنگى» تشکیل شد، نامه اى از سوى رئیس جمهور وقت به استاد جعفرى رسید که در آن در خواست شده بود که ایشان عضویت در هیأت مدیره این انجمن را بپذیرد. استاد نپذیرفت و دلیل این امر را مشغله هاى فراوان علمى ذکر کرد. چند روز بعد دکتر سروش با استاد تماس گرفت و با اصرار گفت: «عضویت در هیأت مدیره انجمن، مانعى از اشتغالات شما نخواهد بود زیرا در هر سال یک بار در هیأت مدیره شرکت مى کنید و امضا مى کنید و مى روید.» علاّمه جعفرى با ناراحتى پاسخ داد:

«کار مدیریّت و اظهار نظر درباره آثار و مفاخر کشورى پهناور با تاریخ فرهنگى گسترده و عمیق و وفور شخصیّت هاى بزرگ و مفاخر ملّى آن خیلى با اهمیّت تر و مشکل تر از آن است که با حضور یک ساعته این جانب و امضاى یک ورقه یا یک دفتر حلّ و فصل شود و من گاهى معاد را مى بینم!»([57])

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

No image

ذكر مصیبت امام حسین علیه السلام : امام حسین(ع) در صحنه کربلا

ذکر مصیبت امام حسین علیه السلام با موضوع امام حسین(ع) در صحنه کربلا
No image

ذكر مصیبت امام حسین علیه السلام : امام حسین(ع) تنها، در میدان جنگ

ذکر مصیبت امام حسین علیه السلام با موضوع امام حسین(ع) تنها، در میدان جنگ
No image

ذكر مصیبت امام حسین علیه السلام : امام حسین(ع) تنها در گودی قتلگاه

ذکر مصیبت امام حسین علیه السلام با موضوع امام حسین(ع) تنها در گودی قتلگاه
No image

ذكر مصیبت امام حسین علیه السلام : امام حسین(ع) تنها در صحرای کربلا

ذکر مصیبت امام حسین علیه السلام با موضوع امام حسین(ع) تنها در صحرای کربلا
No image

ذكر مصیبت امام حسین علیه السلام : الگوگیری از قاسم بن حسن(ع)

ذکر مصیبت امام حسین علیه السلام با موضوع الگوگیری از قاسم بن حسن(ع)

پر بازدیدترین ها

No image

ذكر مصیبت امام حسین علیه السلام : امام حسین(ع) تنها در صحرای کربلا

ذکر مصیبت امام حسین علیه السلام با موضوع امام حسین(ع) تنها در صحرای کربلا
No image

ذكر مصیبت امام حسین علیه السلام : لحظات وداع امام حسین(ع) با اهل بیت خود

ذکر مصیبت امام حسین علیه السلام با موضوع لحظات وداع امام حسین(ع) با اهل بیت خود
No image

ذكر مصیبت امام حسین علیه السلام : قصه تشنگی امام حسین(ع)

ذکر مصیبت امام حسین علیه السلام با موضوع قصه تشنگی امام حسین(ع)
No image

ذكر مصیبت امام حسین علیه السلام : جون، غلام سیاه امام حسین(ع)

ذکر مصیبت امام حسین علیه السلام با موضوع جون، غلام سیاه امام حسین(ع)
No image

ذكر مصیبت امام حسین علیه السلام : نامه امام حسین(ع) به حبیب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه

ذکر مصیبت امام حسین علیه السلام با موضوع نامه امام حسین(ع) به حبیب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه
Powered by TayaCMS