كلمات كليدي : نقاشي هاي فرافكن، روايي، پايايي، روان سنجي
نویسنده : هانيه بشارتي
تفسیر نقاشیها و به طور کلی آزمونهای فرافکن در اصل بر مبنای نظریه روانتحلیلی استوارند. به نظر طرفداران مکتب روانتحلیلگری، بسیاری از جنبههای شخصیتی افراد از راه خودسنجی هوشیارانه و با استفاده از پرسشنامهها قابل اندازهگیری نیست. برای به دست آوردن تصویری دقیق از جهان درونی شخص باید راهی انتخاب کرد که از مقاومتها و دفاعهای ناهشیار روانی پیشگیری شود. بر این اساس با استفاده از نقاشیهای فرافکن میتوان به دنیای درونی آزمودنی راه یافت و از این طریق خصایص ناهشیار و عمیق شخصیتی او را مورد ارزیابی قرار داد. هنگامی که از آزمودنی خواسته میشود که روی یک برگ کاغذ نقاشی کند، او تصویرهای ذهنی، احساسات، افکار، حالتهای درونی، تعارضها و دیگر ویژگیهای ناهشیار خود را به آنچه که میکشد فرافکنی میکند. از ابزارهای فرافکنی که بر این اساس تدوین شده است میتوان به آزمون نقاشی شخص(Person ـ AـDraw ) و آزمون خانه ـ درخت ـ آدم(Person ـ TreeـHouse ) اشاره کرد.[1]
آزمون خانه ـ درخت ـ آدم(HTP) در اصل توسط بوک و همر تدوین شد که استدلال میکردند: علاوه بر نقاشیهای تصویر انسان، نقاشیهای خانه و درخت نیز احتمالا با جنبههای مربوط شخص رابطه دارند. خانه، درخت و آدم که همگی اشیای مأنوسی هستند، در نتیجه آزمودنیها احتمالا به نقاشی کردن آنها تمایل نشان میدهند و در مقایسه با سایر اشیا که بیشتر خنثی هستند تداعیهای بیشتری را ایجاد میکنند.
آزمون HTP، بالقوه این مزیت را نسبت به آزمون DAP(که در آن ابتدا از آزمودنی خواسته میشود تا تصویر یک شخص را نقاشی کند و سپس شخص دیگری از جنس مخالف آن بکشد.) دارد که نه تنها نقاشی انسان را شامل میشود بلکه با افزایش تعداد اشیایی که آزمودنی آنها را نقاشی میکند، حوزههای بیشتری برای تفسیر فراهم میشود. اگر خانه ـ درخت ـ آدم همگی روی یک صفحه کاغذ کشیده شوند، در این صورت تصویر به صورت داستانی یکپارچه و تعاملی درمیآید. به عبارت دیگر در HTP، علاوه بر نقاشی شخص انسان، با افزایش خانه و درخت، تصویر به صورت داستانی یکپارچه درمیآید و بدینترتیب از طریق این آزمون اطلاعات بیشتری در مورد آزمودنی به دست میآید.[2]
در واقع در آزمونHTP از آزمودنیها خواسته میشود که هر سه موضوع "خانه، درخت و آدم" را ترسیم کنند. این سه موضوع، به منزله سه شیوه فرافکنی "تصویر خود " هستند. درخت، خانه و آدم هر یک به منزله تجسم رمزی و ناهشیار شخصیت کودک هستند و زیستهها، تعادل عاطفی و طراز عقلی وی را برجسته میسازند. در واقع نقاشیهای کودک به ما نشان میدهد که وی خود را چگونه میبیند، چگونه متحول میشود و چگونه با جهان پیرامون خویش مرتبط میشود.[3]
روش اجرای آزمون
روش اجرای HTP معمولا شبیه آزمون DAPاست، جز اینکه در این آزمون از آزمودنی خواسته میشود که روی یک برگ کاغذ تصویر یک خانه، یک درخت و یک آدم را نقاشی کند. برگ کاغذی که قرار است آزمودنی تصویر را بر روی آن بکشد، طوری به آزمودنی داده میشود که طول کاغذ به صورت افقی باشد. از آزمودنی خواسته میشود که تصویر یک خانه، یک درخت و یک انسان کامل(آزمودنی باید سعی کند که یک انسان کامل را نقاشی کند، نه یک کارتون یا یک آدم چوبی) را روی این برگ کاغذ بکشد، به طوری که در آن یک عمل نشان داده شود. این شیوه اجرا علاوه بر اینکه از نظر وقت مقرون به صرفه است، داستانی یکپارچه و فعال را به وجود میآورد. معمولا روش اجرا به گونهای است که به آزمودنی گفته میشود نقاشیها را به ترتیب گفته شده(خانه، درخت و سپس آدم) بکشد، زیرا این عقیده وجود دارد که کشیدن خانه و درخت آسانتر و کمتر از کشیدن نقاشی آدم برای آزمودنی تهدیدکننده است. باید از آزمودنی خواسته شود که هر قدر میتواند خوب نقاشی کند.[4]
نشانههای سازگاری در آزمون HTP
این نشانهها که توسط "برنز" مفهومسازی و فهرست شدهاند و در واقع نشانههای سلامتی هستند به شرح زیر است:
· خانه باید به عنوان محل خوشبختی مجسم شود و نشانههای گرمی، باز و پذیرا بودن را شامل شود.
· خانه باید دارای کلیت و یکپارچگی بوده و اشیا خانگی را شامل شود.
· درخت باید پر، کامل و هماهنگ کشیده شود و به گونهای دیده شود که گویی در جهت بالا و به سوی بیرون حرکت میکند. انتظار میرود که شاخههای درخت سالم و پرورشیافته باشد و پیوسته جلوه کنند و شکسته نباشند.
· همچنین در نقاشیهای افراد سالم، درباره آدمی که در آزمون کشیده میشود میتوان به ویژگیهای مختلف نقاشیها که نشانگر عزت نفس، اعتماد به نفس، احساس امنیت، کارکرد خوب در روابط میانفردی، باز بودن نسبت به خود و نسبت به محیط، سازمان دادن به خود و زندگی است، مختصرا و به شرح زیر اشاره کرد:
1. عزت نفس: نقاشی دارای اندازه متوسط است. وضعیت نقاشی دارای انسجام بوده، باز و متوازن است. کیفیت خطوط مشخص و محکم بوده و همه قسمتهای اساسی(پاها، بازوها، سر و وجود شرایط لازم برای حرکت) در نقاشی وجود دارد.
2. امنیت و اعتماد به نفس: تصویر در وسط صفحه و در وضعیت مناسب کشیده شده است و بالقوه میتواند حرکت کند، انعطافناپذیر و منجمد نیست، کیفیت خطوط مناسب است، نه بیش از اندازه پررنگ و نه بیش از اندازه کمرنگ است.
3. باز بودن: تصویر بالقوه میتواند با محیط تعامل کند، وضع اندام و قیافه باز است.
4. ثبات و نظم: نقاشی کامل به نظر میرسد. هیچ یک از اجزای مهم تصویر حذف نشده یا ناتمام نمانده است. بخشهای مختلف تصویر یکپارچه و مکمل یکدیگرند.
5. هویت جنسی: تصویر به گونه مشخص زن یا مرد را نشان میدهد و همه اجزای اساسی در تصویر دیده میشود. این ویژگیها و همچنین کیفیت کلی نقاشی نشانگر سازگاری روانی آزمودنی است.
و بالاخره انتظار میرود که یک شخص سالم این سه تصویر را در یک تعامل مرتبط یکپارچه کند. در این صورت تصاویر نه بیش از اندازه جدا و دور از هم و نه خیلی به هم چسبیده کشیده میشوند. به عبارتی، سه تصویر خانه، درخت و آدم نباید بیش از اندازه جدا و دور از هم کشیده شده و یا زیاد در هم بافته و به هم چسبیده باشند.[5]
ملاحظات تفسیری HTP
خانه، درخت و آدم ممکن است به عنوان جنبههای مختلف خود(self) تلقی شوند. خانه نماینده بخشی از خود است که با بدن رابطه دارد و نیز نماینده پرورش یا نوازش، ثبات و به مفهوم احساس تعلق داشتن است.
درخت بیشتر با رشد و تحول، سرزندگی و نیروی حیاتی شخص رابطه دارد. اندازههای نسبی و کیفیت این دو تصویر ممکن است نگرشها و احساسات آزمودنی را نسبت به این دو جنبه شخصیت وی آشکار سازند. تصویر آدم در این آزمون معرف مستقیمتری از "خود" است. اندازه آدم و نزدیکی آن به خانه یا درخت ممکن است نشانگر ارتباط جنبههای مختلف خود با یکدیگر باشد. از یک دیدگاه نظری دیگر، چنین فرض میشود که خانه نماینده مادر و درخت نماینده پدر است. بنابراین جای قرار گرفتن تصویر آدم(خود) ممکن است احساس نزدیکی آزمودنی را به پدر یا مادر آشکار سازد. اگر پدر و مادر آزمودنی با هم در تعارض باشند یا از هم جدا شده و یا طلاق گرفته باشند، ممکن است خانه و درخت هر کدام در یک روی کاغذ کشیده شود. بزرگی قابل ملاحظه و محسوس یکی از والدین نسبت به دیگری، احتمالا میتواند انعکاسی از قدرت و نفوذ بیشتر یکی از آن دو باشد.
به نظر برنز، ترتیب کشیدن هر یک از این سه تصویر درجه اهمیت آنها را منعکس میسازد. اگر درخت اول کشیده شود نشانگر آن است که آزمودنی در درجه نخست به رشد و نمو و یا مسایل مربوط به مرگ و زندگی علاقهمند است. بررسی دقیق جزئیات خود درخت این مساله را روشنتر میکند. آیا درخت هماهنگ، رشدیافته متوازن و سالم است یا خشکیده و در حال پوسیدگی است؟ اگر خانه اول کشیده شود احتمالا توجه آزمودنی به احساس تعلق داشتن و مورد نوازش قرار گرفتن معطوف بوده و یا حاکی از نگرانی وی درباره بدن و نیازهای آن است. نقاشی آدم نیز اطلاعات مستقیمتری درباره آزمودنی فراهم میکند. اگر تصویر آدم اول کشیده شود و نسبت به دو تصویر دیگر کاملا بزرگتر باشد، احتمالا نشانه اشتغال ذهنی درباره خود است.[6]
تفسیر محتوا
این تفسیر به تجارب بالینی و همچنین بر نظریههای ناهشیار استوار است. متخصصان بالینی باید سعی کنند تا از طریق تعامل با آزمودنی همچنین با یکپارچه کردن رهنمودهای لازم در بافت دادههای مصاحبهای، بتوانند به تفسیر مناسبی از محتوای نقاشی دست یابند. تعامل درمانگر ـ آزمودنی در مورد نقاشی را میتوان با یک پرسش باز، مثلا با طرح این پرسش که در نقاشی چه میگذرد، آغاز کرد.[7]