روشهای ترویج امربهمعروف و نهیازمنکر در آموزشوپرورش
وجیهه صالحی؛ پژوهشگر و دبیر آموزشوپرورش اصفهان .Email: jiheh12000@yahoo.com
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی روشهای ترویج امربهمعروف و نهیازمنکر در آموزشوپرورش و به روش توصیفی از نوع کتابخانهای انجام شده است. اهمیت و ضرورت انجام تحقیق از آنجاست که امربهمعروف و نهیازمنکر، یکی از بزرگترین فرایض الهی است که در همة ادیان، مذاهب و امم گذشته و ازجمله در کاملترین دین آسمانی، یعنی اسلام وجود داشته و بهعنوان واجب مطرح شده است و دارای آثار و ثمرات و نتایج و برکات زیاد معنوی، تربیتی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است. بهطوریکه بدون اقامة آن، اشرار بر جامعه تسلط مییابند و دعاها مستجاب نمیشوند و عذاب الهی بر همگان فرود میآید و معروفات ترک میشوند و منکرات ظاهر میگردند و چون در ادای آن، نظام تعلیموتربیت نقش بسزایی دارد؛ در این نوشتار به بررسی راهها و روشهای ترویج امربهمعروف ونهیازمنکر در آموزشوپرورش پرداخته میشود. یافتههای تحقیق نشان میدهد که روشهایی مانند ایجاد ستاد امربهمعروف و نهیازمنکر، تدوین منشور امربهمعروف و نهیازمنکر و برگزاری همایش و سمینارهای منطقهای و استانی برای مربیان و والدین دربارة امربهمعروف و نهیازمنکر از مهمترین راهکارهای آموزشوپرورش در ترویج این فریضه الهی است.
واژگان کلیدی: امربهمعروف، نهیازمنکر، آموزشوپرورش، مقام معظم رهبری.
مقدمه
انـسـان، مـوجـودى اجتماعى است كه سرنوشتش با سرنوشت جامعهای كه در آن زندگى میکند، پیوند خورده است. سـود و زیان کارهایی كه از انسان سر میزند، هم به خود او و هـم بـه جامعهاش بازمیشود؛ عـلاوه بـر ايـن، اعمال ديگران هم در زندگى انسان خالى از تأثیر نيست؛ ازاینرو، انسان همانگونه كه نسبت به اعـمـال و رفـتـار خـود مسئولیت دارد، در بـرابـر عـمـلكـرد افـراد جـامـعـه نـيـز مسئول است (شعبانی،1374، 13).
در بينش اسلامى، يك فرد مسلمان بايد پابهپای نفس خود در جهت اصلاح ديـگـران نـيـز بـكـوشـد. در واقع، بیتوجهی نـسـبـت بـه اعمال و رفتار و سرنوشت ديگران، بیاعتنایی به سرنوشت خويش است و اگـر فـسـاد، گـناه و فحشا و منكر در جامعه شيوع يابد، آثار نامطلوب آن، دامنگير همة افراد خواهد شد و حتى مؤمنان و پارسايان نيز از شعلة آن در امان نخواهند ماند (حمید الله،1380، 23).
با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در سال 1357، اسلام وارد عرصة جدیدی از تجربة حکومت و مدیریت جامعه شد که درنتیجه بهضرورت بازنگری عمیق و ریشهای فرایض اسلامی و ازجمله امربهمعروف ونهیازمنکر منجر گردید.
دلیل اینکه این دو واجب، محدود به قلمرو گناهان فردی نمیشوند، آن است که در مورد گناهان فردی، عملکننده به این دو تکلیف تا آن اندازهای میتواند بر امربهمعروف ونهیازمنکر اصرار ورزد که ضرر و حرجی جدی متوجه او نباشد. اما در مورد برخی گناهان اجتماعی که منجر به تضعیف ارکان اسلام و محو آثار دین و گمراهی و ظلالت مسلمانان میشود، هیچ حدومرزی برای عمل به این تکلیف وجود ندارد و تا مرز ریخته شدن خون عزیزترین فرزندان اسلامی باید پایداری کرد. با این همه میتوان گفت، امربهمعروف و نهیازمنکر يك واجب مهم اسلامى است كه متأسفانه هم شناخت كافى در مـورد آن وجـود ندارد و هم بهطور شايسته مورد توجه قرار نگرفته است. حتى در جامعة اسـلامـى مـا، با اینکه قـرآن و احـكـام، در درجـة اول اهـمـيـت قـرار دارنـد، بـاز هـم ايـن اصـل مـهم مورد كممهرى واقع شده و توجه كافى بدان نشده است (مسعودی،1380، 42).
در این نوشتار به برخی از مهمترین نکات مربوط به اهمیت این فریضة الهی و همچنین ظرفیتهای عظیم نهاد آموزشوپرورش در ترویج آن پرداخته میشود و بر همین مبنا، شیوههای ترویج امربهمعروف و نهیازمنکر در آموزشوپرورش، استخراج میشود.
بیان مسئله
2. 1. مفهوم و اهمیت امربهمعروف و نهیازمنکر
واژه «امر» دو معنا دارد:
- فرمان دادن و درخواست ایجاد چیزی.
- شأن، شیء، کار و حادثه (دهخدا،1339، 341).
در قرآن کریم نیز واژه «امر» در این دو معنا بهکار رفته است. در معنای اول، مثل «قل امر ربی بالقسط» و در معنای دوم، مثل «وشاورهم فی الامر» (مدنی،1379، 33).
واژه «نهی» به معنای بازداشتن، منع کردن و نهایت رسیدن است؛ زیرا نهی، بر غایت و بلوغ دلالت دارد و نهایت هر چیزی، غایت آن است؛ چنان که گفته میشود: «انتهیت الیه خیر» همینگونه است در مورد فردی که در حال انجام کاری است و سپس از آن نهی میشود؛ چون آن کار به پایان میرسد. از این جهت، عرب به شتری که به آخرین درجه چاقی رسیده باشد، «ناقه نهیه» و به عقل، به دلیل آنکه از کار زشت باز میدارد، «نهیه» و به گودی که آب بدان منتهی میشود، «النهی» و بهغایت ارتفاع روز، «نهاءالنهار» میگویند.
«معروف» از «عرف» به معنای مشهور، جود و بخشش، کار نیک و نیکی، انصاف و همراهی با اهل خانه و مردم آمده است؛ معروف، ضد منکر و عرف، ضد نکر است و عرف، در اصل بر دو معنا دلالت دارد: (ساکت، 1365، 22).
۱. پی درپی بودن چیزی بهصورت پیوسته؛ مانند یال اسب، تاجخروس، بلندیهای مکانی و موج دریا؛
۲. آنچه سبب آرامش میشود؛ زیرا انسان، از منکر ترس دارد و از آن فرار میکند و به معروف، آرامش مییابد.
عرب به بوی خوش، «عرف» میگوید؛ زیرا نفوس انسانی، بدان وسیله سکون پیدا میکند. معروف و عرفان، از همین باب است؛ بنابراین، امربهمعروف، در لغت به معنای خواستن چیزی است که نفوس بشری به سبب آن، آرامش یابد.
«منکر» از ماده «نگر» به معنای کار دشوار و زشت و جهل آمده است؛ زیرا منکر، ضد معروف است. هر چیزی که شریعت، قبیح و حرام بداند، منکر است؛ بنابراین، نهیازمنکر، عبارت است از: بازداشتن انسان از انجام کارهای زشت و نامعقول و جلوگیری از اموری که درواقع، انسان از آن، ترس و نفرت دارد؛ ولی بهواسطه جهل و غفلت، گاه مرتکب آن میشود. معروف، آن چیزی است که خداوند متعال، انجام دادن آن را واجب نموده و عقل، انجام آن را ترغیب کرده است و منکر، آن چیزی است که خداوند، از آن نهی فرموده و عقل، از انجام دادن آن، کنارهگیری مینماید (مسعودی،1380، 50-49).
درباره مقصود از انجام امربهمعروف و نهیازمنکر، دو بیان وجود دارد:
یکی اینکه مراد از امربهمعروف، وادار کردن به انجام کار نیک و طاعت و نهیازمنکر، بازداشتن از انجام کار زشت و معصیت است.
و بیان دیگر اینکه، امربهمعروف عبارت است از: سخن و گفتاری که انسان را به طاعت و فرمانبرداری از خداوند وامیدارد و در مقابل، نهیازمنکر عبارت است از: بازداشتن از انجام گناه و یا کلام و سخنی که سبب منع از انجام گناه میشود و یا کراهت و تنفر وقوع گناه، از انسان منهی است.
روشن است که تعریف دوم، رجحان دارد؛ زیرا امربهمعروف و نهیازمنکر زبانی و قلبی را نیز شامل میشود؛ در حالیکه تعریف اول، این شمول و فراگیری را ندارد. امربهمعروف و نهیازمنکر در فرهنگ اسلامی، مانند جریان خون در رگهای یک پیکر است و سهلانگاری در اینباره، بیرنگ شدن دین و مرگ تدریجی امت اسلامی را در پی دارد. توجه به این ویژگی، بعضی از فرق مسلمان را بر آن داشت تا آن را جزئی از اصول مذهب خویش بدانند(طاعت نژاد،1380، 57).
آفریدگار جهان نخستین کسی است که «امربهمعروف و نهیازمنکر» کرده است. قرآن کریم میفرماید: «همانا خداوند به عدل، احسان و بخشش به خویشاوندان امر میکند و از کارهای زشت، ناپسند و تجاوز به حقوق دیگران نهی مینماید؛ و شما را موعظه میکند باشد که پند گیرید».
خداوند در قرآن کریم، بهترین ویژگی امت اسلامی را انجام امربهمعروف و نهیازمنکر دانسته است، چنانکه میفرماید: «شما بهترین امت هستید که به سود انسانها آفریده شدید؛ (چه اینکه) امربهمعروف و نهیازمنکر میکنید...» و آن دو را بر فریضههای دیگری چون اقامه نماز و پرداختن زکات، مقدم داشته و فرموده است: «مردان و زنان مؤمن، اولیای یکدیگرند که امربهمعروف و نهیازمنکر میکنند و نماز را برپا میدارند و زکات میپردازند». در نتیجه، امت اسلامی را ملزم به انجام آن دو فریضه بزرگ نموده و میفرماید: «باید شما امتی باشید که به اسلام میخوانید و امربهمعروف و نهیازمنکر میکنید».
هر بررسیکننده آگاه و تیزبین، در بررسی تاریخ زندگی پیشوایان معصوم (علیهمالسلام)، این نکته را بهدرستی مشاهده میکند که «امربهمعروف و نهیازمنکر» از کودکی تا پایان عمر، ارتباط ناگستنی با تمام مقاطع زندگی آنان داشته است و آنان، در تمامی مقاطع سنی از کودکی تا پایان عمر، پیوسته برپا دارنده این فریضه بزرگ بودهاند و در برپایی آن توصیه فراوانی نمودهاند.
ائمه معصومان (علیهمالسلام) درادای این رسالت الهی از هیچ تلاشی فروگذار نکردند و حتی فراتر از محدوده رسالت خویش بر این کار اصرار ورزیدند. تلاش و اصرار آنان به سبب اهمیت این فریضه الهی بود. آنها، به دلیل قلب سرشار از رأفت و رحمت، حاضر نبودند هیچکس به منکرات آلوده شده، و به خشم خدا گرفتار آید. تا آنجا که خداوند آنان را از این همه تلاش و دلسوزی باز میداشت: «گویا میخواهی به خاطر اعمال آنان، خود را از غم و اندوه هلاک کنی، اگر به این گفتار ایمان نیاورند».
پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) فرمود: «کسی که امربهمعروف و نهیازمنکر میکند، جانشین خداوند در زمین و جانشین پیامبر و کتاب او است»؛ این روایت بیانگر این است که این فریضه بزرگ قبل از هر چیز یک برنامه الهی و فلسفه ارسال رسل و نزول کتب آسمانی، همه جزء این برنامه است (مدنی، 1379، 89-85).
3. 2. نظام آموزشوپرورش و ظرفیتهای آن در ترویج امربهمعروف و نهیازمنکر
آموزشوپرورش يكي از نهادهایی است كه پرورش اجتماعي و فرهنگي افراد يك جامعه را عهدهدار هستند و در بين نهادهای مسئول در زمينه پرورش افراد نقش مهمتر و مسئوليت بيشتري را ايفا میکند. ظرفیتهای این نهاد مهم در جامعه به اقسام زیر قابل ارائه است.
2. 2. 1. ظرفيت كاركردهاي آموزشوپرورش
نهاد آموزشوپرورش داراي كاركردهاي فرهنگي آشكار و نهاني است كه فرهنگپذيري و جامعهپذیری، دو نمونه از کارکردهای آشكار و اساسي نهادهاي آموزشي و پرورشي هر جامعه است. بديهي است هرقدر نهادهای تربيتي جامعه در فرآيند جامعهپذیری افراد موفقتر باشند، افراد آن جامعه از طريق مکانیسمهای دروني رفتارهاي خود را هدايت میکنند؛ درنتیجه در چنين جوامعي به كنترل بيروني كمتري نياز است؛ بدين ترتيب افراد با ميل و رغبت، مطابق انتظارات جامعه عمل خواهند كرد؛ از اینرو آموزشوپرورش از طريق مدارس میتواند افراد را آماده سازد كه بتوانند با ايجاد نظم اجتماعي نوين موجبات پيشرفت فرهنگ جامعه و جلوگيري از نفوذ فرهنگ بيگانه را فراهم سازند. در فرآيند فرهنگ پذيري، نسل جديد ضمن آشناشدن با عناصر فرهنگ جامعه از قبيل: رسوم و معتقدات، دانش و معرفت، فنون و فنّاوری، هنر، ابزار و اشياي ساخته شده نسل قبل از خود و...، با احساس تعلق و افتخار به ميراث فرهنگي گذشته خود و يادگيري و دروني كردن نظام ارزشهای جامعه فرهنگپذير میشوند، همچنين، جامعهپذیری به معناي هم سازي و همنوايي فرد باارزشها، هنجارها و نگرشهای گروهي و اجتماعي است. مجموعه اين ارزشها، نگرشها و هنجارها فرد را قادر میسازد كه با گروههای جامعه روابط متقابل داشته باشد و بدين طريق با نقشهای اجتماعي و انتظارات و نگرشهای مرتبط با آن آشنا شود و دانش و مهارتهای لازم اجتماعي را براي مشاركت مؤثر و فعال در زندگي گروهي كسب كند (دارائی، 1387، 57-54).
پس آموزشوپرورش بهمنظور اثربخشسازي كاركردهاي فرهنگي و اجتماعي خود، لازم است از طرفي ايجادگر فرهنگي پويا باشد، بهعبارتدیگر در عمل به کارکردهای فرهنگي نقش انتقال صرف نداشته، بلكه با ملاحظه شتاب تغيير و تحولات محيطي و سنجش تاثيرات آنها بهویژه بر حوزه فرهنگي جامعه، اقدام به تحولات نوآورانه و پايدار در عناصر فرهنگي و انطباق آن با نيازهاي كنوني جامعه و نگرشهای نسل جديد نمايد در چنين فرهنگي، آدابورسوم گذشته، يعني ميراث فرهنگي كوركورانه پذيرفته نمیشود، بلكه به تحليل آنها پرداخته میشود و با محك دانش و منطق سنجيده میشود، استقلال فكري و خلاقيت فرهنگي تشويق میشود؛ و از طرف دیگر آموزشوپرورش بهعنوان نهاد فرهنگي هویتساز و الگوبخش، زمینهساز تكوين شخصيت و هويت واقعي افراد در جامعه است، ولي تنها نهاد نيست و نيازمند حمايت جانبي و همسونگري ساير نهادهاي اجتماعي نيز است؛ چنانچه ساير نهادها و متغیرهای دروني و بيروني همسو و همگرا با عملكرد آن در حركت باشند، در بلندمدت قادر به تبيين و روشنگري امتيازات و افتخارات فرهنگ ملي و بومي در جامعه بهویژه بين دانش آموزان خواهد بود (علاقه بند، 1380، 66).
از اینرو آموزشوپرورش چه به مفهوم وسيله انتقال ميراث فرهنگي از يك نسل به نسل ديگر و فرهنگپذير ساختن افراد، چه به مفهوم فراگرد رشد و تكامل انسان و تعالي جامعه و چه به مفهوم فراگرد تغيير و تكامل و غناي فرهنگ در قلب توسعه فرهنگي جاي دارد (دارائی، 1387، 58)؛ میتوان گفت، بايستي مدارس و کلاسهای درس در نظام آموزشي كشور بهعنوان كانون تربيت سرمایههای انساني كشور و نسل جوان آينده، همچون سنگرهاي تعليم علم و تحكيم ايمان، خط مقدم ترویج فرائض اسلامی، بهویژه امربهمعروف و نهیازمنکر، تلقي شود كه میتواند نسل جوان را از آسیبهای احتمالي تهديدات و چالشهای عصر کنونی در حیطههای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و...، مصون نگه دارند.
2. 2. 2. ظرفيت آموزشهای رسمي و غیررسمی
ازآنجاکه اولاً فرهنگسازی و بهعبارتدیگر کار فرهنگی فرايندي تدريجي، نرم، مداوم و درازمدت است، ثانیاً امروزه آموزش و يادگيري امري مادامالعمر بوده و بهصورت مداوم در جامعه جريان دارد و تغييرات رفتاري حاصل از يادگيري و تجارب باگذشت زمان ايجاد میشود؛ ثالثاً از جمله وظايف اصلي نهادهای آموزشي و تربيتي، پرورش افرادي با ویژگیهای مسئولیتپذیری، خلاق، قانونگرا، مشارکتجو، نوآور، كارآفرين، پيشرفت طلب و داراي اعتمادبهنفس است، از اینرو بازدهي تعليم و تربيت در کوتاهمدت و با تکیهبر شیوههای رسمي آموزش و يادگيري سطحي امکانپذیر نبوده و نيازمند بهرهمندی از انواع آموزشهای رسمي و غیررسمی است تا درستانديشي و درست فكر كردن جايگزين انباشتن حافظه افراد از معلومات و اندیشهها شود. در اين راستا میتوان گفت؛ آموزش در هر دو نوع غير رسمي و رسمي قادر است نقش اساسي در فرايند توسعه جوامع ايفا نمايد. از طريق آموزشهای غیررسمی میتوان به افزايش آگاهیهای مردم در زمینههای اعتقادي، ارزشي، فرهنگي و...، اقدام كرد و بدینسان به اعتلاي سطح دانش و تغيير نگرش اعضاي جامعه در مواردي همچون: آموختن شيوه برقراري روابط سالم در بين اعضاي خانواده، چگونگي استفاده از اوقات فراغت، آشنايي با قوانين و مقررات اجتماعي، حقوقي و مدني، معرفي فرهنگ اقوام مختلف به افراد جامعه، آشنا ساختن افراد با ميراث و مفاخر فرهنگي خويش و...، همت گماشت و بدين ترتيب میتوان شهروندان را باقوتهای بنيه فرهنگي و مسائل سياسي و اجتماعي خويش و نيز با اهمیت و کاربرد فرائض اسلامی و دینی، مانند امربهمعروف ونهیازمنکر آشنا ساخت.
همچنين آموزشوپرورش رسمي كه از دوره ابتدائي شروع و تا قبل از تحصيلات دانشگاهي ادامه مییابد و مدرسه شکلدهنده جنبه رسمي آموزش در جامعه تلقي شده، میتواند نقش قابلتوجهی در فرآيند تعليم و تربيت فراگيران درابعاد علمي، فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و نيز در حيطههاي شناختي، نگرشي و رفتاري ايفا نمايد بهطوریکه اين نوع آموزش از سويي زمینهساز رشد و تربيت اجتماعي، اخلاقي، فكري و دانشآموزان میشود و از سوي ديگر جوانان را براي ورود به بازار كار يا ادامه تحصيل در سطح عالي آماده میکند (گل محمدی،1381، 110-106).
2. 2. 3. ظرفیتهای سيستمي آموزشوپرورش
در نگرش سيستمي، آموزشوپرورش بهعنوان يكي از خرده نظامهای نظام اجتماعي كل بهصورت سيستمي فرض میشود كه داراي درون دادهاي نرم و سخت شامل: نيروي انساني و معلمان، دانش آموزان، برنامه درسي، کتابها و وسايل کمکآموزشی و...، است و فرآيندها شامل: تدريس و يادگيري، مديريت و برنامهریزی، مشاوره و راهنمايي، ارزشيابي و...، و بروندادهاي نرم و سخت كه شامل: دانش آموزان باسواد، ماهر، دانا و نيز مهارتهای زباني، ميراث فرهنگي، مشاركت و همكاري است. علاوه بر اين، نهاد آموزشوپرورش بهعنوان يك سيستم با ديگر خرده سیستمهای محيطي و زمینههای جانبي نظير زمینههای فرهنگي، اجتماعي، سياسي، فلسفي، اقتصادي، ديني و جهاني در تعامل قرار دارد. واضح است اگرچه نظام آموزشي كشور ما در برخي از زمینهها و عناصر سيستمي خود بهمنظور تطبيق با اقتضائات محيطي و استقبال از روح تغيير و نوآوري، نيازمند اصلاح و تغييرات بنيادي است. لكن در تمامي عناصر درن دادي، فرآيندي و بروندادي ظرفیتهای لازم بهمنظور پرورش انسانهای مسئول، كارآمد، متعهد، ماهر، مشارکتجو و...تعبيه شده است. بهعنوانمثال فلسفه آموزشوپرورش در كشور ما بر اساس ارزشهای ديني و الهي، مباني فرهنگ ملي و یافتههای علمي تدوين شده؛ از اینرو لذا اهداف و آرمانهای آموزشوپرورش كه در جهت تربيت افراد در جهت قرب و رضاي الهي تدوين میشود نشئتگرفته از فلسفه تربيتي اسلامي است. همچنين اساس برنامهریزی آموزشي و درسي و تدوين محتوي كتب درسي در نظام تربيتي كشور ما بر اساس انطباق با فلسفه رسمي كشور و برگرفته از ارزشهای ملي و ديني است. در حوزه تأمین و تربيت نيروي انساني مورد نياز آموزشوپرورش، ازآنجاکه معلمان در نظام آموزشي بهعنوان عاملان تعليم و تربيت و الگوهاي عيني فراگيران در نظر گرفته میشوند، جذب نيروهاي متخصص، ارزشي، متعهد و شايسته در اولويت قرار میگیرد. زيرا در سايه ايمان و فضيلت اخلاقي معلم است كه تربيت ديني مطلوب و شخصيت اخلاقي سالم در فراگير شكل میگیرد. همچنين در حوزه مديريت و تدريس و يادگيري در كلاس درس، توجه به شأن و حرمت انساني دانشآموز، توجه به علائق و انگیزههای او، ايجاد زمينه و فرصت مناسب براي يادگيري دانشآموز، راهنمايي و مشاوره نظامدار، رعايت عدالت آموزشي، توجه به رشد و تعالي انساني، خلاقيت، خودباوري و كسب مهارتهای اساسي زندگي مورد توجه قرار گرفته است (پژوهشکده تعلیموتربیت،1382، 8-6).
2. 2. 4. ظرفيت حیطههای اقدام
طراحي مؤلفهها و عناصر دروني نظام آموزشي بر مبناي فرهنگ ملي و ارزشهای ديني شکلگرفته و مشكل اصلي در همسويي با خرده نظامهای پيراموني و نحوه بهکارگیری چنين ظرفیتهایی در مواجهه با چالشهای محيطي و جهاني از جمله ترویج و کاربرد امربهمعروف و نهیازمنکر است؛از اینرو در پاسخ به چنين چالشها است كه نياز به تعيين سطوح و حیطههای اهداف و عملكرد مجريان در نظام آموزشي بهمنظور ارتقا ظرفيت بهکارگیری فرایض دینی، مانند امربهمعروف و نهیازمنکر احساس میشود. بر اين اساس حیطههای سهگانه فعالیتها و اقدامات فرهنگي و تربيتي در نهاد آموزشوپرورش عبارتاند از
2. 2. 4. 1. حيطه شناختي
در این حيطه، فعالیتهای تربيتي بر آگاهیبخشي و انتقال دانش و اطلاعات به فراگيران بهمنظور مقايسه، تجزیهوتحلیل و کاربرد آموختهها در عمل متمركز میشود. بهعبارتدیگر در حیطه شناختي پایههای فكري و مبانی معرفتي در مورد شناخت فرهنگ دینی و فرائض آن مانند امربهمعروف و نهیازمنکر شكل میگیرد. اهم فعالیتهایی كه در حيطه شناختي بدین منظور بايد صورت بگيرد، عبارتنداز:
- شناخت دقيق و همهجانبه ابعاد، اهداف، ریشهها و ابزارهاي امربهمعروف و نهیازمنکر و پرهيز از لوثشدن، كمرنگشدن و جنبه شعاري، تبليغاتي و سطحي پيدا كردن موضوع.
- تبيين، توضيح و آگاهي بخشي به دانش آموزان در مورد ماهيت، ابعاد، شیوهها و ابزارهای اجرای امربهمعروف و نهیازمنکر (قرائتی،1376، 133-132).
- شناخت كامل و دقيق ابعاد و عناصر فرهنگي ملي و ديني خود و نيز شناسايي مباني فرهنگ غربي (علیپور،1385، 80).
- استحكام مباني تعليم و تربيت اسلامي و بالا بردن سطح رشد علمي و فكري نوجوانان و جوانان نسبت به مسائل اعتقادي در جهت تربيت ديني و احترام به ارزشهای الهي و انساني.
- ايجاد فضاي نقد و انتقاد و تقویت بينش و بصيرت فراگير و نيز قرار دادن فراگيران در معرض سؤالات بهمنظور افزايش قدرت تحليل، پرسشگري و رفع شبهات ذهني.
- تقويت پایههای تربيتي و اخلاقي افراد در خانواده و مدرسه و ايجاد ارتباط عاطفي بين والدين و کودکان (مدنی،1379، 178-177).
- بهکارگیری جذابیتهای فناوري آموزشي در تدريس و يادگيري مسائل فرهنگي و ديني.
- تنوع بخشيدن به شیوههای تدريس در مورد ترویج امربهمعروف و نهیازمنکر همچون شیوههای: جرئت ورزي، اثر تلقيحي، يادگيري مشاهدهای، نمايش رفتار و...
- فرهنگسازی و آموزش شيوه استفاده از كاربردهاي مثبت فناوري.
- اهميت دادن به رويكردهاي كيفي در مقايسه با ملاکهای كمي و تشويق فراگيران به پژوهش در موضوعات فرهنگي، ارزشي و ديني و... (علی پور،1385، 86).
2. 2. 4. 2. حيطه نگرشي- عاطفي
فعالیتهای تربيتي در این حيطه بر حساسيت و واکنشهای دانش اموزان، احترام و ارزشگذاری آنان و تكوين شخصيت فراگيران بر مبناي ارزشهای آموخته متمركز میشود. به عبارت ديگردرحيطه نگرشي، پایههای شخصيتي و فلسفه زندگي فراگيران بر مبناي پايبندي به ارزشهای مرجح و نگرش مثبت شكل میگیرد. اهم اقدامات حيطه عاطفي-نگرشي بهمنظور تحكيم و تقويت پایههای شخصيتي و نگرشي دانش آموزان عبارتاند از:
- ايجاد حساسيت در فراگيران و جامعه از طريق اثبات اهمیت و لزوم امربهمعروف ونهیازمنکر در جامعه.
- تبليغ، نشر و ترويج مسائلي كه در تشديد عواطف و احساسات ديني مردم تأثیر زيادي دارد، مانند نماز جماعت، جلسات قرآن، هیئتهای مذهبي و ترويج ارزشهای ديني در يك سطح گسترده و فراگير(قرائتی،1376، 137-136).
- تقويت حس ارج نهادن به مفاخر فرهنگي و هنري ملي و احترام به باورها و ارزشهای اعتقادي و ديني.
- تقويت روحيه مشاركت، همكاري و مسئولیتپذیری و احساس تعلق گروهي و اجتماعي ميان دانش آموزان.
- ارج نهادن به عرق ملي و تحكيم مباني هویتسازی و هویتیابی.
- ايجاد محيط گرم خانوادگي و برخورد دوستانه با جوانان.
- احترام به شأن و منزلت انساني فراگيران و پرهيز ازتخريب و تنبيه رواني و فيزيكي آنها.
- تقويت ايمان قلبي فراگير نسبت به باورها و اعتقادات ديني و...(علیپ. ر،1385، 90-89).
2. 2. 4. 3. حيطه رفتاري
اين حيطه دربرگيرنده توانايي بالفعل فراگيران در كاربرد آموختهها در زندگي عملي در سطح مدرسه، خانواده و اجتماع است؛ يعني دانشآموز ضمن داشتن یکپایه شناختي و باور مبتني برنگرش مثبت، میتواند الگوهای رفتاري خويش را در زندگي و جامعه شكل دهد. اهم اقدامات فرهنگي و تربيتي در حيطه عملي-رفتاري عبارتاند از:
- دفاع فراگيران از ارزشهای ملي، ديني، فرهنگي در راستای ترویج امربهمعروف ونهیازمنکر.
- توانايي استفاده از فناوریهای پيشرفته نوين در عرصه ترویج امربهمعروف و نهیازمنکر.
- عضويت فعال فراگيران در تشكلهاي آموزشي، فرهنگي، بسيج و حضور فعال در مناسبتهای ملي و مذهبي.
- رعايت هنجارها و ارزشهای فرهنگي جامعه.
- احساس مسئوليت در جامعه و همكاري و مشاركت در فعالیتهای اجتماعي گوناگون.
- انجام داوطلبانه وظايف و تكاليف شرعي و ديني.
- تبعيت از الگوهاي بومي و هنجارمند در رفتارهاي روزمره زندگي و...
شكل 1- تعيين ظرفیتهای نظام آموزشي در ترویج امربهمعروف و نهیازمنکر
3. روش تحقیق
به دلیل ماهیت مطالعاتی تحقیق حاضر، بهترین روش انجام آن توصیفی است و از بین روشهای توصیفی، روش کتابخانهای که جامعة مورد نظر کتب و مقالات مربوط به رابطة امربهمعروف و نهیازمنکر مورد استفاده قرار گرفت با آموزشوپرورش است. روش تجزیهوتحلیل اطلاعات از نوع تفسیری است که برای تحقیقات کیفی کاربرد دارد.
4. یافتههای تحقیق
آموزشوپرورش بهعنوان نهاد تربيتي علمآموزی و فرهنگسازی در جامعه اولاً به خاطر جاي دادن كودكان، نوجوانان و جواناني كه پایههای اوليه رشد شخصيت و شکلگیری هويت خود را میگذرانند، ثانیاً به دليل ارتباط مستقيم و غیرمستقیم جمعيت كثيري از دانشآموزان، فرهنگيان، والدين و نهادهاي محيطي و ثالثاً به خاطر جريان داشتن فرآيند فعال ياددهي-يادگيري و توسعه پایههای دانش، بينش، نگرش و رفتارهاي عملي فراگيران، بةقین میتوان ادعا كرد كه تنهاترين و يا يكي از مؤثرترین نهادهاي فرهنگي در ترویج فریضة امربهمعروف و نهیازمنکر است. در اين مقاله ظرفیتهای نظام آموزشوپرورش در ترویج این فریضة مهم در قالب ظرفیتهای كاركردي، ظرفیتهای سيستمي و ساختاري، ظرفیتهای آموزشي و ظرفيت حیطههای اقدام صورتبندی شد. برخي راهكارهاي عملي مؤثر كه نظام آموزشوپرورش كشور میتواند ضمن بهرهگیری از ظرفیتهای گوناگون خود، در ترویج فریضة امربهمعروف و نهیازمنکر، موفق شود، عبارتاند از:
4- 1- لازم است «ستاد امربهمعروف ونهیازمنکر» زير نظر حوزه معاونت پرورشي در وزارت آموزشوپرورش، سازمانهای استاني، ادارات منطقهای و مدارس، با مشاركت معاونين پرورشي، مربيان تربيتي، اساتيد دانشگاه، معلمان منتخب، اوليا و مريبان، شوراهای دانشآموزی، كارشناسان رسانهای و نمايندگان برخي از نهادهاي آموزشي و فرهنگي، ايجاد و درراستاي دستورالعملهای مصوب بهطور فعال و مداوم به اجراي اقدامات، ارزيابي و گزارش فعالیتها و موفقیتهای بهعملآمده بپردازند.
4- 2- پيشنهاد میشود واحدهای مشاوره تحصيلي مستقر در مدارس به مشاوره تحصيلي و تربيتي در مقاطع راهنمایی و دبيرستان و بهمنظور پاسخ به پرسشها و شبهات فكري و ذهني دانشآموزان در حوزههای اعتقادي و ديني و سالمسازی فضاي آموزشي از رواج دینگریزی و دنياگرايي، توسعه يابد.
4- 3- ضروري است «منشور ترویج امربهمعروف ونهیازمنکر» با مشاركت، نهادهاي فرهنگي و هنري، سازمانهای علمي و آموزشي، مدارس و دانشگاهها، سازمانهای متولي امور جوانان، بسيج، سازمان پدافند غيرعامل، تشکلهای دانشآموزی و دانشجويي و نمايندگان منتخب اوليا و مربيان، تدوين و سرلوحه مجريان و ساير دستاندرکاران در ستادهاي امربهمعروف و نهیازمنکر قرار گيرد.
4- 4-پيشنهاد میشود وزارت آموزشوپرورش بهمنظور آگاهیبخشي به اوليا و خانوادهها، کارگاههای آموزشي و سمينارهايي با عنوان «چالشهای عرصه امربهمعروف و نهیازمنکر و راهكارهاي مقابله با آن»، «راههای آموزش امربهمعروف ونهیازمنکر به فرزندان» و «الگوهاي مديريت استفاده مطلوب از اوقات فراغت نوجوانان و جوانان» را با همكاري و مشاركت مدارس و انجمنهای اوليا و مربيان طراحي و در جامعه اجرا نمايد.
4- 5- اهمیت دادن به روابط خانه و مدرسه و برگزاری نشستها و همایشهای اولیا و مربیان بهمنظور هماهنگی شیوههای تربیتی و همگرایی در تربیت دینی فرزندان
4- 6-ایجاد فضاهای آموزشی و کلاسی خلاق، جذاب، روحافزا، خوشایند، نشاطانگیز، صمیمی، عاطفی و معنوی بهمنظور افزایش تأثیرگذاری تربیت دینی در روح و جان فراگیر و نيز توسعه فضاها و اماكن تفريحي، فرهنگي، هنري، علمي و ورزشي بهمنظور مديريت اوقات فراغت دانش آموزان.
4- 7- تقويت مشاركت گروهي و جلب همکاریهای دانشآموزان از طريق هستههای علمي و پژوهشي، تشکلها و شوراهاي دانشآموزی، جشنوارهها و همایشهای داخلي و منطقهای (از جمله جشنواره انتخاب برترين انشاها، مقالات، روزنامه ديواري و آثار هنري دانش آموزان در موضوعات ترویج امربهمعروف و نهیازمنکر)، برگزاري مسابقات با محورهاي: هنري ديني، اجتماعي و آموزشي و برگزاري نمایشگاهها در راستاي آگاهي بخشي، تعميق بصيرت و بينش و توسعه اجرای صحیح امربهمعروف و نهیازمنکر به دانشآموزان و لزوم فرهنگسازی و آگاهی بخشی بهمنظور مواجهه با تهدیدات این عرصه در حوزه فرهنگ، هویت و ایمان.
4- 8- توجه ويژه به گنجاندن مواد و محتوي درسي و فعالیتهای يادگيري دربارة پيامدهاي ترک امربهمعروف و نهیازمنکر و راههای مقابله با آن بهویژه در برنامه درسي و كتب دوره متوسطه همچون: مطالعات اجتماعي، مهارتهای زندگي و...
4- 9- طراحي و ترويج بستههای نرمافزاری، بروشورهاي آموزشي، نشريات اطلاعرسانی و کتابهای فرهنگي و مذهبي دربارة راههای ترویج امربهمعروف و نهیازمنکر، ميان والدين، دانش آموزان و معلمان.
4- 10- تقويت و توسعه مهارتهای تخصصي، نگرشي و پایههای شناختي مربی تربيتي و دبيران، بهویژه در مقطع متوسطه در حوزههای اقدامات پدافندي، پژوهشهای علمي و ارائه راهكارهاي مؤثر مديريت چالشها و پيامدهاي ناشي از ترک امربهمعروف ونهیازمنکر.
4- 11- توجه ويژه به برگزاري مراسمات و نشستهای گوناگون فرهنگي تربيتي از جمله: نماز جماعت، عزاداري، جلسات پرسش و پاسخ در جهت روشنگري مزیتها و قوتهای فرهنگ ملي و دینی در قبال فرهنگ بيگانه و فواید و پيامدهاي تربيت ديني در ابعاد فردي و اجتماعي از جمله ترویج امربهمعروف و نهیازمنکر.
4-12- با توجه به اینکه، در امربهمعروف و نهىازمنكر نيز قبل از هر اقدامى بايد انديشه كرد و شيوة صحيح را بـا تـوجـه بـه ویژگیهای فـرد گـنـاهـكـار و نـوع خـطـا پـيـدا نـمـود، مواردی از این قبیل در تاریخ ایران و اسلام در کتب درسی گنجانده شده و توسط مربیان پرورشی نیز تشریح شود.
4-13- مـمكن است عدهای گمان كنند تا وقتیکه منكر اتفاق نيفتاده است و شخص دچار گناه نگرديده است نسبت به او وظيفه امربهمعروف و نهىازمنكر وجود ندارد و اين تكليف تنها بعد از وقوع جرم براى ديگران پيدا میشود، درحالیکه از نظر فقه اسلامى از زمانى كـه آثـار و علامتهای وقـوع جـرم مـشـاهـده میشود و حتى از موقعى كه تصميم گناهكار علنی میشود، وظیفة امربهمعروف و نهىازمنكر ایجاد خواهد شد. این معیار و ملاک مهم از طریق کتب درسی، تفهیم به والدین، تلاش مربیان پرورشی و معلمان و همچنین همکاری مدیران مدارس برای دانش آموزان تفهیم شود.
1. 14. ریشهیابی و از بين بردن زمینههای منكرات
مـنـكـرات از یکسو در نابسامانیهای گناهكار ريشه دارد و از طرف ديگر شـرايـط خارجى در فعال شدن آن ریشهها و بذرافشانیها در آن زمينه كمك میکند؛ ازاینرو ریشهکن سـاخـتـن مـنـكـر بـدون تـوجـه بـه عوامل اصلى بروز گناه امكان ندارد. شناسايى عوامل بروز فساد در عوامل و ابعاد گوناگون فرهنگى اجتماعى و اقتصادى و از بـيـن بـردن آنـهـا راه مـبـارزه بـا فـسـاد اسـت، در بـررسـى عـوامـل و عـلل بـروز مـنـكـرات، بـيـش از هـمـه شـاهـد عوامل زير هستيم: جهالت و نادانى، ضعف ايمان، بیبصیرتی، بیعدالتی و تبعيض، فقر و تنگدستى، بيكارى، نابسامانیهای خانوادگى و دوستان نا اهل؛
بر همین مبنا، باید گفت: آموزشوپرورش بهعنوان نهاد اصلی تعلیموتربیت در جامعه با استفاده از سه عنصر معلم، برنامه درسی و ارتباط مستقیم با خانوادهها میتواند این عوامل را به کودکان و نوجوانان معرفی نموده؛ آنها را در فرصتی که هنوز در وجودشان نهادینه نشده است؛ ریشهکن نماید.
4. 15. اقدام همهجانبه
امربهمعروف و نهیازمنکر ابزارهای گوناگونى دارد كه در هر مورد بر اساس شرايط و اوضاعواحوال میتوان از آن ها بهره گرفت: تنبيه و تشويق، زبان قلم، آشتى و قهرو... مـوفـقـيـت نظام تعلیموتربیت در جامعه اسلامى، براى دعوت بهخوبیها و جلوگيرى از بدیها در گرو آن است كـه از شیوههای گـونـاگون بهصورت هماهنگ استفاده شود و اگر تنها به دعوت لفـظـى و امرونهی زبـانـى بـسـنده كند، بهرة لازم را نخواهد برد.
5- بحث و نتیجهگیری:
امربهمعروف و نهیازمنکر دو مورد از واجبات و فروع دین در تفکر شیعه است که هم در قرآن بر آن تأکید شده و هم سنت و سیره پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار و صحابه بزرگ گواه اهمیت آن است. یکی از ارکان اصلی سلامت بنیان جامعه و زندگی جمعی انسان مراعات قاعده امربهمعروف و نهیازمنکر است و آن است که انسان در جامعهای که زندگی میکند همواره توصیه انجام امر به خیر کند و سعی کند ضمن آنکه خود از گناهان و منکرات و جرائم دوری کند تلاش کند تا دیگران حول این محور نچرخند (مسعودی،1380، 144).
هر چند امروزه به علت گستردگی جامعه و افزایش جمعیت وجود گروهها و نحلهها و فرقههای متعدد که در کنار هم زندگی میکنند طبیعتاً برداشتها نسبت به امربهمعروف و نهیازمنکر متفاوت شده و هر کس بر اساس عقیده مذهبی یا بینش اجتماعی خود به آن نگاه میکند و بر این اساس به آن پایبندی یا عدم پایبندی دارد. اما لازمه زندگی اجتماعی و سلامت این زندگی برای فرد و جامعه پیروی از یک سری دستورات است که تحت عنوان موازین شرعی از طرف شارع مقدس برای مردم ابلاغشدة یا نخبگان جامعه بر اساس شناخت نیازها، دردها و درمانها آنها را بهعنوان قوانین مدنی به مردم ابلاغ کردهاند که همه مردم ملزم به اجرا آن هستند و نهادهایی نیز وجود دارد که ضمانت آن قوانین را بر عهده دارند یا در موقع بروز قانونشکنی و تعدی و تجاوز از این معیارها وظیفه اصلاح امور را بر عهدهدارند. از آنجا که تجربه تاریخ اثبات نموده که بشر هرگز نتوانسته بر مبنای توانایی عصانی و قدرتهای درونی خود تمام نیازها و دستورالعملهای زندگی خود برآورده کند، لطف خداوند ایجاد نموده که هر زمان لازم بوده برنامه هدایتی را از طریق پیامبری در قالب وحی و کتاب خدا برای انسانها بفرستد تا آنها را از سردرگمی و افتادن در مغاک هلاک نجات دهد (موسوی،1384، 156-154).
انسانها هم چون این دستورات را با موازین فکری و فطری خود هم سو دیدهاند آن را بر خلاف ضدیت اولیه، پذیرفتهاند و بهکار بستهاند بهحکم سخن معصوم (ع) که فرموده است: «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته»، از برنامهها و دستورات بسیار ضروری که باعث افزایش آبرو و اعتبار جامعه دینی میشود، امربهمعروف و نهیازمنکر است. هرچند در ظاهر، وظیفه اجرا این مقوله بر عهدة گروهی نهاد و سازمان است. مثلاً در دوران اولیه اسلام خلفا، محتسب و داروغه مسئول اجرای آن بودهاند؛ و امروز پلیس و دادگاه و قاضی مسئولیت اجرا این امر را دارند؛ اما این قاعده، سلب وظیفه از سایر افراد و اقشار و نهادها نمیکند. هر کس باید بر مبنای توانایی و روش زندگی و ارتباطش با جامعه این وظیفه را بر عهده بگیرد؛ حتی در کوچکترین هسته جامعة، یعنی خانواده این امر ضرورت دارد. سرپرست خانواده باید افراد تحت تکفل خود را هدایت به خیر نموده و از بدیها و معاصی بر حذر دارد. در نهادهای بزرگ مانند مدرسه هم این وظیفه بر دوش مدیر و معلم و دستاندرکاران امر آموزشوپرورش گذاشته شده، بهطوریکه آنها احساس کنند که نهفقط آموزش مفاهیم معلومات بر عهده آنهاست، بلکه هدایت اخلاقی و ایمانی نسلهای بعدی نیز از وظایف آنها است. در این میان وظیفة معلم که ارتباط کاملاً نزدیک و مستقیم با فراگیران دارد، بسیار حساس بوده و نمیتوان بهسادگی از آن گذشت (قرائتی،1376، 34-32).
از آنچه در این نوشتار گذشت میتوان دریافت که برای ترویج هر چهبهتر امربهمعروف و نهیازمنکر در جامعة اسلامی، مسئولان نظام آموزشوپرورش کشور باید بیشازپیش بر ترویج آن در همة سطوح نظام تربیتی اعم از معلمان و کارکنان، دانشآموزان، مفاهیم کتب درسی و...، تأکید نمایند. این امر مستلزم توجه به نکات زیر است:
- امربهمعروف و نهیازمنکر، فریضهای عقلانی و خردگرایانه
استدلال مقام معظم رهبری در مورد عقلانیت و خردگرایی نهفته در امربهمعروف و نهیازمنکر، نشاندهندة عمق باور و اعتقاد ایشان به نقش این فریضة مهم در جامعة دینی است که ریشه در عقلانیت و خردگرایی دارد: «هرچند فريضة امربهمعروف و نهیازمنکر يكى از بزرگترین واجبات اسلامى است و توصيه به آن در قرآن و گفتارهاى پيامبر خدا - صلّىاللَّهعليهوآلهوسلّم- و امير مؤمنان و ديگر امامان: داراى لحنى کمنظیر و تکاندهنده است، ولى اگر كسى از اين همه چشمپوشی كند و تنها به نداى خرد انسانى گوش بسپرد، باز هم بیشک اين عمل سازنده را فريضه و تكليف خواهد شمرد. به نيكى خواندن و از بدى بر حذر داشتن را كدام خِرَدِ سالم، ستايش نمیکند؟ و كدام انسان خيرخواه و حسّاس، از آن روى میگرداند؟ هنگامىكه به اين وظيفه عمل شود، به تعداد آمران و ناهيان، دعوت به خير در ميان مردم صورت میگیرد و بيگمان لبیکگویان به اين دعوت نيز كم نخواهند بود» (خامنهای، 1386، ج 2، 78).
- اهمیت مضاعف امربهمعروف و نهیازمنکر در مسائل اجتماعی
جامعة دینی در عرصة اجتماعی بسیار قوی و کارآمد عمل خواهد کرد، اگر فریضة امربهمعروف و نهیازمنکر بهخوبی و صادقانه و از روی نیت خیر و با اعتقاد کامل به آن در جامعه اجرا شود. نظر مقام معظم رهبری در این زمینه چنین است: «امربهمعروف و نهیازمنکر در مسائل اجتماعى - البته در مسائل فردى، تقوا بسيار زياد مورد توصيه اميرالمؤمنين است - اما در زمينه مسائل اجتماعى شايد هيچ خطابى به مردم شديدتر، غلیظتر، زندهتر و پُرهيجانتر از خطاب امربهمعروف و نهیازمنکر نيست. امربهمعروف و نهیازمنکر، يك وظيفه عمومى است. البته ما بايد تأسّف بخوريم از اينكه معناى امربهمعروف و نهیازمنکر درست تشريح نمىشود. امربهمعروف، يعنى ديگران را به كارهاى نيك امر كردن و نهیازمنکر، يعنى ديگران را از كارهاى بد نهى كردن. امرونهی، فقط با زبان و گفتن است. البته يك مرحله قبل از زبان هم دارد كه مرحله قلب است و اگر آن مرحله باشد، امربهمعروف زبانى، كامل خواهد شد. ... اگر خداى نكرده دل با زبان همراه نباشد، آنگاه انسان مشمول اين جمله مىشود كه «لعن اللَّه الامرين بالمعروف التّاركين له». كسى كه مردم را به نيكى امر مىكند، اما خود بدان عمل نمىكند؛ مردم را از بدى نهى مىكند، اما خود او همان بدى را مرتكب مىشود؛ چنين شخصى مشمول لعنت خدا مىشود و سرنوشت بسيار خطرناكى خواهد داشت.» (خامنهای، 1386، 4، 78-77).
- لزوم شناخت جایگاه افراد در مسئله امربهمعروف و نهیازمنکر
اگر امربهمعروف و نهیازمنکر را در تشکیل وحفش جامعه دینی مؤثر بدانیم، این امر در گرو این است که نقش و جایگاه افراد در اجرای این فریضه مشخص باشد و گرنه ممکن است حتی نتیجه معکوس دهد. مقام معظم رهبری در این زمینه میفرمایند: «قشرهاى مختلف، بايد جايگاه خود را در امربهمعروف و نهیازمنکر، پيدا كنند. هر كس جايگاهى دارد. كجا بايد نهیازمنکر كنيد؟ شما در مقابل كدام منكر مىتوانيد مقاومت كنيد و بايستيد؟ كدام رامىشناسيد؟ كار، كار مردمى است. البته، علماى دين بايد مردم را هدايت و راهنمايى كنند؛ كيفيّت نهىازمنكر را بيان كنند و منكر را براى آنها شرح دهند. بايد خطر را بشناسيم. بايد نقاطى را كه خطر، از آن نقاط جامعه اسلامى را تهديد مىكند، درست بشناسيم. آن عبرتهای قضاياى صدر اسلام را براى مردم و براى خودمان، باز كنيم.» (خامنهای، 1386، 3، 89).
- لزوم یادگیری مسائل مربوط به امربهمعروف و نهیازمنکر
حفظ جامعة دینی نهفقط در گروی اجرای فریضة امربهمعروف و نهیازمنکر، بلکه بستگی بهدقت و هوشیاری افراد جامعه و بهویژه علاقهمندان به اجرای این فریضه دارد که دست سوءاستفادهکنندگان و مفسدین را در این حیطه کوتاه کنند: «البته جوان حزباللهی هم بايد باهوش باشد. بايد چشمهایش رابازكند و نگذارد كسى در صفوف او رخنه كند و به نام امربهمعروف و نهیازمنکر، فسادى ايجاد نمايد كه چهرة حزباللَّه را خراب كند. بايد مواظب باشيد. اين، بر عهدة خودتان است. من يقين دارم تا نيروهاى مؤمن حزباللهی براى انجامِ كارى به ميدان مىآيند، يك عدّه عناصر بدلى و دروغين، با نام اينها در گوشهاى فسادى ايجاد مىكنند تا ذهن مسئولان را نسبت به نيروهاى مؤمن و حزباللهی و مردمى چركين كنند، مواظب باشيد. مسئلة امربهمعروف و نهىازمنكر، مثل مسئله نمازاست، يادگرفتنى است؛ بايد برويد ياد بگيريد. مسئله دارد كه كجا و چگونه بايد امربهمعروف و نهى از منكر كرد؟» (خامنهای،1386، 2، 81).
منابع
- پژوهشکده تعلیموتربیت: سند و منشور اصلاح نظام آموزشوپرورش ايران؛ پیشنویس دوم، تهران: وزارت آموزشوپرورش،
- حمیدالله، محمد؛ سلوک بینالمللی دولت اسلامی؛ سید مصطفی محقق داماد، تهران: مرکز نشر علوم اسلامی، 1380.
- خامنهای، سید علی؛ حدیث ولایت؛ تهران: انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی، 1386.
- دارايي، مهري؛ بررسي كاركرد نهادهاي آموزشي و تربيتي در توسعه فرهنگ و هنر كشور؛ ماهنامه مهندسي فرهنگي، سال سوم، شماره 23 و 24، آذر و دي،
- دهخدا، علیاکبر؛ لغتنامه، تهران: دانشگاه تهران، سازمان لغتنامه، 1339.
- ساکت، محمدحسین؛ نهاد دادرسی در اسلام؛ مشهد: آستان قدس رضوی، 1365.
- شعبانی، قاسم؛ حقوق اساسی و ساختار حکومت جمهوری اسلامی ایران؛ تهران: انتشارات اطلاعات، چاپ چهارم، 1374.
- طاعتنژاد، ذوالفقار؛ احکام و مبانی امور حسبیه در فقه امامیه، پایاننامه کارشناسی ارشد؛ دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران: 1380.
- علاقه بند، علي؛ جامعهشناسی آموزشوپرورش؛ تهران: نشر روان، 1380.
- علیپور، یوسف؛ امربهمعروف ونهیازمنکر: تبریز: نشر احرار، 1385.
- قرائتی، محسن؛ امربهمعروف ونهیازمنکر؛ قم: مرکز فرهنگی درس هائی از قرآن، 1376.
- گل محمدي، احمد؛ جهانیشدن فرهنگ، هويت؛ تهران: نشرني، 1381.
- مدنی، سید محمود؛ امربهمعروف ونهي از منكر دو فريضه برتر در سيره معصومين؛ تهران: شرکت نشر معروف،
- مسعودی، محمد اسحاق؛ پژوهشي در امربهمعروف ونهي از منكر از ديدگاه قرآن و روایات؛ تهران: شركت نشر بینالملل،
- موسوی، سید حسن؛ بایدها ونبايد ها (امربهمعروف ونهي از منكر)؛ قم: انتشارات نبوغ،