دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

زندگی در تظاهر اجتماعی زنان

یادداشت | حبیب‌الله اسداللهی

زندگی در تظاهر اجتماعی زنان
زندگی در تظاهر اجتماعی زنان

روز جمعه، تهران به‌مثابه‌ قلب تپنده‌ی ایران اسلامی، روایتگر قصه‌ای آشنا اما تازه بود. «بازگویی ایمان، مقاومت و پیوند ناگسستنی با ریشه‌ها». آخرین جمعه‌ی ماه ذی‌الحجه در سایه‌ی تهدید مداوم ریزپرنده‌ها و بیم حملات موشکی، رنگ‌و‌بویی دیگر به خود گرفت.

 

فضای دانشگاه تهران و خیابان‌های اطراف که پیش از این، بیشتر محلی برای عبادت و شنیدن خطبه بود، اکنون مثل برخی از برهه‌های انقلاب اسلامی، نماد و نمایی است از پایداری و حماسه‌آفرینی ملی؛ از جسارت و امید باورمندی که با خوف و خطر درآمیخته است. 

 

از وجوه آشکار و بارز این ماجرا، «حضور زنان، به‌ویژه مادران همراه با کودکان شیرخوار و نونهال» است. انواع پوشش‌، از چادر سنتی تا مانتوهای کوتاه و بلند کنار هم ایستاده‌اند. فقط صفوف نماز پر نیست؛ بلکه ترکیب نقش «مادر و کودک» شاهکاری از «حیات و امید در دل تهدید» را به تصویر می‌کشد. 

 

این حضور فقط کنشی فردی از سر دین‌داری نیست؛ بلکه می‌شود لایه‌های پیچیده‌ای از فرهنگ، هویت و مقاومت اجتماعی را در آن دید. انگیزه‌های آمدن زنان چیزی است فراتر از ادای فریضه دینی؛ یعنی «اعلام همبستگی اجتماعی و نشان‌دادن ادامه‌ی زندگی».

 

بیفزاییم بر آن‌ها نماد «شفقت» و «حمایت‌گری» را. آنان اگرچه خود در خطرند، امنیت و آرامش را برای کودکان فراهم می‌کنند. این تضاد، قدرت و زیبایی چنین حضوری را دوچندان می‌کند. آوردن کودکان یعنی خلق پدیده‌ای بین نسلی؛ یعنی انتقال ناخودآگاه سرمایه‌های فرهنگی و دینی به نسل‌های بعد. 

 

این کودکان حتی اگر در آن لحظه، مفهوم خطر را درک نکنند، در معرض تجربه‌ای جمعی قرار می‌گیرند که به بخشی از هویت جمعی و فردی آنان تبدیل و در ناخودآگاه‌شان حک می‌شود. پرشماری زنان در این حضور، پرتوی از همبستگی درونی اجتماعی است؛ درست در زمانی که رسانه‌های دشمن، تصویر جامعه‌ی متفرق و مرعوب را القا و برجسته می‌کنند. این، لایه‌ای عمیق‌تر از انسجام و نوعی سرمایه‌ی اجتماعی پنهان است که در اوضاع بحرانی آشکار می‌شود. 

 

در بسیاری از فرهنگ‌ها فضای عمومی به‌ویژه عرصه‌های گره‌خورده با خطر و ناامنی، به‌شدت مردانه ارزیابی می‌شود؛ اما این سطح از حضور زنان، کلیشه‌های سنتی را نیز به چالش می‌کشاند. این زنان خود را در نقش «محافظت‌شونده» نمی‌بینند؛ بنابراین مفهوم شجاعت و پایداری در بستری فراتر از جنسیت بازتعریف می‌شود. 

 

هنگام تشدید و درشتی ناامنی، آن هم در سطح جنگ فعال، این حضور گسترده زنان و کودکان را نباید به رویدادی خبری تنزل داد؛ بلکه این پدیده «تظاهری اجتماعی» است. پدیده‌ای که به افراد کمک می‌کند به بی‌نظمی و بی‌معنایی برخاسته از ناامنی و خشونت جنگ، نظم و معنایی دوباره ببخشد. 

 

چنین حضوری است که به افراد برای فرار از احساس تنهایی و انزوای برآمده از به‌ نهایت‌ رسیدن تهدید دشمن، کمک شایانی می‌کند. نجواهای امیدبخش زنان و کودکان در دل طوفان جنگ تحمیلی اسرائیل بر ایران، هنگام نمازجمعه‌ی خشم و نصرت، تابلویی است زنده از پیچیدگی‌های جامعه ایرانی که به بازشناسی تحلیل‌های جامعه‌شناختی یاری می‌رساند.

 

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

جنگ، حمله آمریکا و موقعیت عبودیّت

جنگ، حمله آمریکا و موقعیت عبودیّت

یادداشت | رضا طراوت

سرایدار

سرایدار

یادداشت | سعید احمدی

زندگی در تظاهر اجتماعی زنان

زندگی در تظاهر اجتماعی زنان

یادداشت | حبیب‌الله اسداللهی

زندگی در تظاهر اجتماعی زنان

زندگی در تظاهر اجتماعی زنان

یادداشت | حبیب‌الله اسداللهی

No image

فرزند خواندگی

پر بازدیدترین ها

سرایدار

سرایدار

یادداشت | سعید احمدی

زندگی در تظاهر اجتماعی زنان

زندگی در تظاهر اجتماعی زنان

یادداشت | حبیب‌الله اسداللهی

Powered by TayaCMS