دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

سلمة بن الأکوع

No image
سلمة بن الأکوع

كلمات كليدي : تاريخ، امويان، سلمه بن عمرو، سلمه بن الأكوع، صحابه پيامبر(ص)، بيت شجره

نویسنده : محمد محمدي

سلمة بن عمرو بن الأکوع(سنان) بن عبدالله بن قشیر ابن خزیمة بن مالک بن سلامان بن الأفصى الأسلمی‌، از آن‌ جایی که الأکوع لقب پدر بزرگ سلمة بود به همین خاطر بیشتر به او سلمة بن الاکوع می‌گفتند.[1] سلمه از صحابه و روات حدیث است. کنیه وی «ابومسلم یا ابوایاس یا ابوعامر»[2] نقل شده است. اما به خاطر اسم پسرش که ایاس بوده است کنیه ابوایاس را بیشتر به کار می‌بردند.[3] سلمه ابتدا در مدینه و سپس در «ربذه» سکنا گزید. سلمه از اصحابی است که در بیعت «تحت الشجره» چند با پیامبر خدا(ص) بیعت کرد.[4] وی مردی شجاع، تیراندازی ماهر و فاضلی خیرخواه بود[5] آن‌قدر تند می‌دوید که در جنگ بر اسب دشمنان پیشی می‌گرفت[6] و جماعتی از مردم مدینه از او نقل حدیث کرده‌اند. پیامبر خدا(ص) در حق وی فرمود: «خیر رجالنا سلمة بن الاکوع؛ سلمة بن اکوع از بهترین مردان ماست.»[7]

سلمه در میدان‌های جهاد

سلمه در هفت غزوه همراه رسول گرامی اسلام مجاهدت نمود.[8] و در دو سریه شرکت داشت،[9] که یکی از آن‌ها، سریّه زید بن حارثه براى کشتن امّ‌قرفه‌ بود.[10] که در این سریه، دختر أمّ‌قرفه را سلمة اسیر گرفت و بعد به رسول خدا بخشید.[11] و دیگری سریّه نجد (سریّه بنى کلاب) بود که در شعبان سال هفتم اتفاق افتاد.

در این سریّه جنگ و زد و خوردى روى داده و سلمة بن أکوع هفت نفر از مشرکین را کشته و دخترى از "فزاریها" را اسیر گرفته است.

رسول خدا همان دختر را از سلمه گرفت و به مکّه فرستاد و در مقابل، اسیرانى از مسلمانان را که در دست مشرکین بودند باز خرید.[12]

سلمه در جنگ ذی قرد

در غزوه «ذی قرد» پیامبر از او تمجید و تجلیل نمود. سلمه در این جنگ شجاعتی بسیار از خود نشان داد در این غزوه یکی از دشمنان پیامبر(ص)، عیینة بن حصن فزارى با عده‌اى از سواران قبیله غطفان (که با رسول خدا(ص) دشمنى دیرینه داشتند) با طراف مدینه حمله‌ور شدند و در جایى موسوم به «غابة» (که نزدیکی‌هاى مدینه و در طرف شام قرار داشت) عده‌اى از شترهاى شیرده رسول خدا(ص) را به غارت بردند، و مردى از بنى غفار را که متصدى نگهدارى شترها بود کشتند و زنش را نیز به اسارت بردند. نخستین کسى که از این جریان مطلع شد سلمة بود[13] که در آن روز بسوى غابة می‌رفت و چون به ثنیة الوداع رسید از جریان خبردار شد و از این رو خود را بجاى بلندى از کوه سلع (که در کنار مدینه قرار دارد) رسانید و با فریادهاى "وا صباحاه"[14] مردم مدینه را از جریان مطلع ساخت.[15] آن‌گاه بسرعت غارت کنندگان را تعقیب کرد، و چون به آن‌ها رسید شروع به تیراندازى کرد و هر گاه عیینه و همراهانش بسوى او حمله‌ور می‌شدند، فرار می‌کرد و چون به ‌مسیر خود باز می‌گشتند دوباره آن‌ها را تعقیب می‌کرد و با تیرهاى پى در پى مزاحمتى در رفتن آن‌ها ایجاد می‌نمود. او با پای پیاده دنبال سوران دشمن می‌دوید و تیر می‌انداخت و هر تیری که می‌انداخت، بلند بانگ می‌زد که:" خذها و أنا ابن الأکوع، الیوم یوم الرّضع."[16]

"بگیر! و منم پسر اکوع، امروز روز نابودى ناکسان است"

او دشمن را تا ذى‌قرد تعقیب کرد که نزدیک خیبر است، شامگاه همان روز پیامبر(ص) و مردم به ذی قرد رسیدند، سلمه از پیامبر(ص) درخواست کرد که "دشمن تشنه است و اگر هم اینک مرا با صد نفر بفرستید، دام‌هایى را که ربوده‌اند جملگى از آنان پس مى‌گیرم و آنان را نیز به اسیرى خواهم گرفت. پیامبر(ص) فرمود: چون پیروز شدى معتدل باش،[17] در این جنگ پیامبر(ص) در مورد سلمه گفت که امروز بهترین پیاده ما سلمه بود[18] و پیامبر(ص) به او دو سهم از غنائم را داد هم سهم سواران و هم سهم پیاده شده‌گان.[19]

بیعت مجدد در روزه حدیبیه

او در روز حدیبیه با پیامبر خدا(ص) تا پای جان بیعت کرد. در نقلی از خود سلمه است که: "من در روز حدیبیه زیر آن درخت با پیامبر(ص) بیعت کردم و کنارى رفتم و چون ازدحام مردم کاسته شد، پیامبر به من فرمودند: اى سلمه چرا بیعت نمى‌کنى؟ گفتم: اى رسول خدا من بیعت کردم. فرمودند: باز هم بیعت کن و من بیعت کردم. در نقلی هم هست که او تا سه بار با پیامبر(ص) بیعت کرد.[20] از او پرسیدند اى ابومسلم به چه چیزى بیعت کردید؟ گفت: تا پاى مرگ."[21] در نقلی است که این آیه از سوره فتح در شان سلمه نازل شد: «لَقَدْ رَضِیَ الله عَنِ الْمُؤْمِنِینَ إِذْ یُبایِعُونَکَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ[22]».[23]

سلمه در جنگ خیبر نیز همراه پیامبر(ص) بود و در این جنگ زخم شدیدی برداشت. او را نزد پیامبر(ص) آوردند و حضرت با دهانش سه بار به محل زخم دمید و زخم سلمه در همان ساعت خوب شد.[24] در این جنگ وقتی پیامبر سراغ علی(ع) را گرفت، سلمه بن الاکوع به دنبال علی(ع) رفت و دست او را گرفت و پیش پیامبر(ص) آورد تا پیامبر(ص) او را مداوا کند.[25] هم‌چنین عموی سلمه که عامر نام داشت، در این جنگ مجروح شد و با این جراحت شهید شد. عامر بن الاکوع شعر می‌سرود و شاعر بود و در این جنگ به امر پیامبر(ص) برای حضرت شعر و رجز خواند.[26]

سلمه بن اکوع صحابی دلاور و با فضیلت به گفته شیخ طوسی از اصحاب امیرمؤمنان(ع) بوده است.[27] کسانی مثل إیاس بن سلمه، و یزید بن أبى‌عبید و یزید بن خصیفة[28] و حسن بن محمد بن حنفیة، و زید بن أسلم[29]‌ روایات زیادی از او نقل کرده‌اند، از سلمه 77 حدیث نقل شده است.[30] بیشترین احادیثی که از او نقل شده است، در مورد علم، نکاح، جهاد و عمره حدیبیه است.[31] هم‌چنین سلمه بن الاکوع یکی از راویان حدیث غدیر[32] و حدیث سفینه نوح است.[33]

نقل است که سلمه همواره در مسجدالنبى به جایى مى‌رفت که به قحف معروف است و در آن تسبیح مى‌گفت و متذکر مى‌شد که پیامبر(ص) بسیار آن جا مى‌رفتند و آن فاصله‌اى میان منبر و دیوار قبله مسجد است و فاصله‌اى است که یک گوسفند مى‌تواند از آن بگذرد.[34]

وی در سال 64[35] و به نقلی 74[36] هجری در سن هشتاد سالگی در مدینه درگذشت.[37]

مقاله

نویسنده محمد محمدي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

No image

فتح مغرب و اندلس

No image

جریر بن عطیه

No image

مصعب بن زبیر

Powered by TayaCMS