24 آبان 1393, 14:6
كلمات كليدي : تاريخ، پهلوي، سليمان بهبودي، رضاخان، معاونت دربار، محمدرضاشاه
نویسنده : سعيده سلطاني مقدم
"سلیمان بهبودی" فرزند "سلمان" در سال 1278ش متولد شد. تحصیلات خود را در مدرسه "اقدسیه" به پایان رسانید و از مدرسه "آلیانس" فرانسه دیپلم خود را گرفت. بهبودی در جوانی وارد خدمات دولتی شد. سپس در زمان سوئدیها به ژاندارمری منتقل شد. از سال 1296 به خدمت نظام رفت و در یکی از جنگهای داخلی واقع در شمال کشور شرکت کرد. پس از کودتای 1299 رضاخان، مورد توجه وی قرار میگیرد و از سال 1201ش برای انجام امور داخلی رضاخان انتخاب میشود. پس از تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی در سال 1304ش از کسوت نظامیگری بیرون رفت و به وزارت دربار منتقل شد و به عنوان رییس سرایدارخانه کاخهای سلطنتی مشغول به کار شد.[1] ضمنا ادارات، نظارتخانهی صندوقخانه، ساختمان باغات و مباشرت خرید را نیز اداره میکرد. در خاطرات بهبودی آمده است: «پس از آنکه "سردار سپه" به مقام سلطنت رسید و "تیمورتاش" وزیر دربار شد به موجب حکمی مرا به عنوان رییس سرایدارخانه در وزارت دربار استخدام کردند؛ در حالی که من سمت مستخدمی شاه را به عهده داشتم و عملا وکیل خرج او و خانوادهاش بودم.»[2] سلیمان بهبودی درباره نوع رابطه خود با رضاشاه در کتاب خاطراتش مینویسد: «اعلیحضرت بارها میفرمودند که سلیمان برای من نوکر نیست جز خانواده ماست همیشه میفرمودند فلانی برای من خیلی ارزش دارد و بدون او زندگی برای من مشکل است. پس از جلوس به سلطنت اعلیحضرت همایونی شروع به مسافرت به ولایات و نقاط مختلف مملکت فرمودند و در اغلب این مسافرتها بنده هم افتخار التزام رکاب ایشان را داشتم. من اگر یگانه شخص نزدیک به دربار نبودم به طور قطع یکی از چند نفری به شمار میآمدم که در زندگی خصوصی معظمله از محرمان محسوب میشدم.»[3]
بهبودی در سال 1319ش با داشتن پایه 9 اداری به سمت آجودانی "محمدرضا پهلوی" انتخاب شد و در سال 1328ش رییس تشریفات دربار شد و در همین سال طبق دستور محمدرضا پهلوی شورای عشایری را تشکیل داد و به سمت نیابت ریاست منصوب گردید.[4]
یکی از مهرههای مهمی که واسطه رضاخان با انگلیسها بود و از محرمانهترین اسرار رضاخان اطلاع داشت و هیچ کس دیگر را سراغ نداریم که به اندازه او درباره وقایع پشت پرده حکومت رضاخان مطلع باشد، سلیمانبهبودی است. وی همان گونه که گفتیم مامور خدمت به خانواده رضاخان شد. وظیفه بهبودی خرید و تهیه مواد غذایی بود؛ اما سلیمان به بهانههای مختلف مثلا زیاد مصرف کردن اقلام و اجناس خانه و یا چیزهای دیگر توسط رضاخان کتک میخورد حتی گاهی، راهی بیمارستان میشد؛ ولی دوباره رضاخان او را میبخشید و دوباره این برنامه تکرار میشد.[5]
بهبودی تا آخرین لحظه با رضاخان بود. با او به تبعید رفت و در آنجا باز هم مسئول تهیه مایحتاج رضاخان بود. "محمدرضا شاه" دو میلیون تومان پول برای هزینه پدر و خانوادهاش را به بهبودی داد و بهبودی یک میلیون و دویست هزارتومان آن را برای اینکه حق خوش خدمتی را خوب ادا کرده باشد، بعد از بازگشت به ایران پس داد. سلیمان در دربار بعدی نیز محرم و خادم شاه بود تا خود را در مقام معاونت دربار رشد داد. پسر او "ناصربهبودی" هم با کمک پدر به نمایندگی مجلس رسید.[6]
سلیمان تا سالهای دهه 40 نیز همچنان یکی از نزدیکان شاه بود؛ اما در قضیه تصویب لایحه اعطای مصونیت قضایی به هیئت مستشاری آمریکا مورد غضب محمدرضاشاه قرار گرفت و خانهنشین شد.[7] قضیه از این قرار بود که نمایندگان مجلس در تصویب این لایحه مردد مانده بودند که آیا این لایحه از طرف دربار طبق موافقت آنها است یا نه. به همین جهت به "ناصر بهبودی" فرزند سلیمان مراجعه میکنند تا از طریق پدر که با دربار بسیار نزدیک است، از نظر آنها مطلع شوند. ناصر بهبودی با پدر تماس میگیرد تا از شاه در این مورد سوال کند. سلیمانبهبودی موفق به دیدار شاه نمیشود. به همین دلیل به پسر خود میگوید نتوانستم شرفیاب شوم؛ ولی دولت لابد بدون اطلاع اعلیحضرت چنین لایحهای به مجلس نمیدهد. ناصر از صحبتهای پدر این چنین استنباط میکند که شاه اصراری به تصویب لایحه ندارد و یا حداقل نخواسته است، اظهارنظر صریحی بکند. بنابراین نمایندگان با جرات بیشتری با این لایحه مخالفت کردند. اما رییس مجلس بدون توجه به رای نمایندگان لایحه را تصویب کرد. این عمل باعث عصبانیت و مخالفت شدید نمایندگان شد و تصویب این لایحه سر و صدای زیادی را به وجود آورد که باعث خشم "محمدرضا" شد. او میخواست این لایحه بدون سر و صدا و در سکوت بدون اینکه حساسیتی را از طرف مردم در بر داشته باشد، در مجلس به تصویب مجلس برسد. در این بین گزارش خبرچینان و یا تلفنچیان مجلس به گوش شاه رسید. او مطلع شد که صدای این مخالفتها به دلیل اطلاعات نادرست و سوء تفاهم سلیمان بهبودی و پسرش بوده است. نتیجه، طرد بهبودی و جلوگیری از تجدید انتخاب عدهای از نمایندگان مخالف بود. البته شاه فکر میکرد بهبودی تحت تاثیر روحانیون این آتش را دامن زده است.[8]
او بعد از این ماجرا و خانه نشینی در پست و مقام دیگری قرار نگرفت و اطلاعات چندانی از او در دست نیست فردوست مینویسد: سلیمان بهبودی در دربار پهلوی فرد معروفی بود و از درباریها کسی نبود که او نشناسد و حتی خانه اش را نداند او تاچندی قبل از انقلاب زنده بود و گاهی به دیدن من می آمد.[9]
ناصر بهبودی فرزند سلیمان در سال 1301ش در تهران به دنیا آمد. تحصیلات دوره متوسطه را در دبیرستان دارالفنون و تحصیلات عالی را در دانشکده فنی دانشگاه تهران گذراند و موفق به اخذ لیسانس در رشته برق شد و عازم خارج از کشور شد و مدرک مهندسی را در رشته مکانیک از دانشگاه بروکسل اخذ کرد. وی پس از مراجعت به ایران مشاغلی از جمله بازرس اداره کل هواپیمایی کشوری، مدیر کل راه آهن، بازرس مخصوص وزیر راه و نماینده مجلس شورای ملی در چهار دوره را عهده دار بود.[10] وی بیشتر متمایل به انگلیس بود. او ابتدا عضو حزب "مردم" و بعد عضو "کانون مهندسین" بود و بعد نیز به عضویت حزب "رستاخیز" درآمد. او عضو جمعیت فراماسونری لژهای "آسیا" "دانش" و "باشگاه ورزشی شاهنشاهی" نیز بود. ناصر بهبودی یک بار نیز به علت سو استفاده مالی به وزارت دادگستری خوانده شد.[11]
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان