كلمات كليدي : تاريخ، پهلوي، جهانباني، امان الله، سپهبد، سميتقو، وزير كشور، وزير جنگ
نویسنده : سيد مرتضي مير تبار
امانالله جهانبانی در سال 1270 در تهران به دنیا آمد. وی فرزند امانالله ضیاءالدوله از نوادگان فتحعلی شاه قاجار است.[1] وی تحصیل کرده مدرسه نظامی پیترزبورگ روسیه است.[2] او در سال 1280 در زمانی که حدود ده سال داشت، برای تحصیل به روسیه رفت و پس از شش سال تحصیل و ممارست با درجه سرگروهبان، دوره دبیرستان را به پایان رساند.[3] وی به همراه غلامرضا نیکپی به دانشکده افسری سن پترزبورگ وارد شد و در رشته توپخانه تحصیل کرد.[4]
در سال 1914م، در زمان شروع جنگ جهانی اول به ایران بازگشت و با درجه سروان وارد بریگارد قزاق شد و توانست به فرماندهای توپخانه پادگان کرمانشاه منصوب شود و مدتی در این کار مشغول بود. در سال 1296 مجددا برای ادامه تحصیل به روسیه رفت و دوره دانشگاه جنگ روسیه را با موفقیت به پایان رساند و مقارن کودتای 1299 به ایران بازگشت[5] و در این کودتا سهمی داشت.
شروع کار جدی او
پس از کودتای 1299 و اتحاد شکل قشون و تطبیق درجات سابق قزاق خانه، به درجه سرتیپی رسید[6] و در دی ماه سال 1300، وی از طرف سردار سپه، وزیر جنگ، به ریاست ارکان حرب تعیین شد.[7] نام واقعی امانالله، نصرتالله بود؛ اما چون با اقتباس نام پدرش عازم روسیه شد، پس از فوت پدر این نام بر وی باقی ماند و به همین اسم مشهور گردید.[8]
در سال 1301 اسماعیل آقا سمیتقو و همدستان وی، آذربایجان و کردستان را مورد تعرض قرار داده و به نیروهای نظامی و ژاندارمری حمله کردند و عده زیادی را کشتند، لذا به دستور رضاخان، سرتیپ حبیبالله خان شیبانی و سرتیپ امانالله جهانبانی از تهران راهی تبریز شدند و قوای قزاق را از اسماعیل آقای امیرفضل که تا آن زمان حاکم تبریز بود، تحویل گرفته و به تبریز حمله کردند و موجبات فرار سمیتقو را فراهم نمودند و سمیتقو به اجبار به روسیه فرار کرد.[9] و آذربایجان و خصوصا قلعه چهریق توسط سپاه ایران فتح شد.[10]
بعد از این جنگ، او به همراه فضلالله زاهدی نشان ذوالفقار را که در آن زمان عالیترین نشان ارتشی بود، از دست رضاخان دریافت نمود.[11] بعد از وقایع قتل خالو قربان و احضار یارانش به تهران، شیبانی به مرکز احضار شد و از سمتش عزل گردید و امانالله جهانبانی به سمت فرماندهی و در عین حال استانداری آذربایجان منصوب گردید. سمیتقو پشیمان از اعمال خود از امانالله تقاضای تأمین خواست؛ ولی با جواب منفی امانالله مواجه شد و به این صورت غائله سمیتقو در آذربایجان به طور کلی خاتمه پیدا کرد[12] و این جریان معروفیت امانالله را به همراه داشت.
در 13 خرداد 1302، چهل و هفت تن از صاحب منصبان قشون، به سرپرستی امانالله میرزا جهانبانی که در آن وقت هنوز رئیس ارکان حرب بود، برای ادامه تحصیل به اروپا رفتند[13] و بعد از مدتی به ایران بازگشتند. امانالله جهانبانی در 19 مرداد 1305 به فرماندهی لشکر شرق منصوب شد.[14] وی به امر رضاخان به خراسان رفت و جای جانمحمدخان امیرعلایی را گرفت،[15] جان محمدخان کسی بود که ملکالشعرای بهار او را فرعون خراسان نامید.[16] وی پس از دو سال خدمت در خراسان، از طرف رضاشاه مفتخر به دریافت درجه سرلشکری شد و در سال 1310 برای طی دوره دانشکده جنگ فرانسه، عازم پاریس شد و بعد از اتمام دوره و بازگشت به ایران، به فرمانده بازرسی ارتش منصوب گردید.
ورود به عرصه کار دولتی
در سال 1315 در کابینه محمود جم به ریاست اداره کل صناعت منصوب شد و دو سال در این سمت بود[17] و از اقدامات او در این سمت، عزل مدیر کل امور تعلیمات صنایع و مدارس صنعتی ایران و انتصاب دکتر ارانی در این پست بود.[18] در سال 1314 برای ارائه آموزشهای مربوط به اصول و روشهای تاکتیکی و اقدامات ستادی، دانشگاه جنگ را تأسیس شد و ریاست آن بر عهده امانالله بود و گروهی شش نفره از افسران فرانسوی تدریس این دانشگاه را بر عهده داشتند.[19] مدتی بعد؛ یعنی در اول مرداد سال 1316، وی از کار برکنار شد و مورد غضب رضاخان قرار گرفت و لذا خلع درجه گردید و روانه زندان شد.[20] دکتر باقر عاقلی علت این برخورد رضاخان با وی را اختلاف امانالله با ضرغامی میداند که به سبب آن، گذشته از خلع درجه و زندانی کردن سرلشکر جهانبانی، رضاخان دستور داد کلیه جهانبانیها را از ارتش اخراج نمایند.
در زمان ترمیم کابینه قوامالسلطنه، وی به عنوان وزیر پست و تلگراف معرفی شد.[21] در سیم شهریور سال 1320 امانالله به عنوان وزیر کشور در کابینه فروغی مشغول به کار شد.[22] از اقدامات او در این زمان که منصب وزارت کشور را بر عهده داشت، دستور و اقدام فوری دستگیری مختاری بود که قصد فرار از ایران را داشت[23] و چند ماه بعد، در آذر ماه همان سال، در کابینه دوم محمد فروغی به سمت وزارت راه رسید و جای دکتر محمد سجادی نشست.[24] وی قبل از سپهبد هدایت، وزیر جنگ دوره زاهدی در سال 1327 به سپهبدی رسید.[25]
در کابینه علی سهیلی نیز وزیر جنگ شد.[26] قبل از دولت زاهدی در طول سی سال فقط هشت نفر به درجه سپهبدی رسیدند که یکی از آنها امانالله جهانبانی بود.[27] وی در کابینه سپهبد فضلالله زاهدی نیز در کابینه حضور داشت و این بار به عنوان معاون وزیر کشور که خود زاهدی بود، مشغول به کار بود و در کابینه دوم زاهدی نیز به عنوان وزیر مشاور شروع به کار کرد.[28] در مهر ماه سال 1333 در مذاکرات نفت، امانالله به عنوان سناتورهای عضو کمیسیون مجلس سنا در این جلسه حضور داشت.[29] سپهبد جهانبانی، از اعضای شورای مرکزی جشن شاهنشاهی ایران هم بود.[30] او از جمله سناتورهایی بود که شش دوره در مجلس سنا شرکت داشت.[31] آقای تفضلی که سرپرستی انتشارات و رادیو را بر عهده داشت، برای بهبود روابط ایران و شوروی، توسط سپهبد جهانبانی نوارهایی از رادیو مسکو گرفت و در رادیو ایران پخش کرد.[32] وی در نهم شهریور ماه سال 1350، به ریاست سنی مجلس سنا انتخاب گردید.[33] به گزارش ساواک وی باعث داخل شدن عمال شوروی و به قول دکتر بهنام، جاسوس شوروی به داخل ارکان ارتش شده است که آن شخص روسی به کمک سپهبد جهانبانی به عنوان کارشناس وارد ارتش ایران شد.[34] او مدتی ریاست کانون افسران بازنشسته را بر عهده داشت و مدتی نیز با ریاست سازمان تربیت بدنی مشغول به کار بود.[35]
ازدواج و مرگ او
در جوانی با دختر قهرمان میرزا سردار اعظم ( خواهرزاده ظلالسلطان) ازدواج کرد و صاحب چند فرزند شد. ازدواج دوم وی با دختر وابسطه اقتصادی روس در ایران بود که از او صاحب شش فرزند شد. سپهبد جهانبانی با همین درجه بازنشسته شد و در نهایت در سن 83 سالگی در سال 1353 در تهران درگذشت.[36]