دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

سید ابوالقاسم کاشانی

No image
سید ابوالقاسم کاشانی

كلمات كليدي : تاريخ، پهلوي، سيد ابوالقاسم كاشاني، مبارزات عراق، استعمارستيزي، مجلس شوراي ملي، پهلوي اول، پهلوي دوم، نهضت ملي نفت، روحانيت مبارز

نویسنده : منيره شريعت جو

سید ابوالقاسم کاشانی در 1260ش/1300ق در خانواده‌‌ای مذهبی و دانش‌پرور که با چند واسطه، انتساب آنان به امام سجاد می‌رسید، در تهران زاده شد.[1] پدرش سید مصطفی نیز از مراجع تقلید زمان خود بود. [2] کاشانی در طول حیات خویش سه همسر اختیار کرد که حاصل آن حدود 18 فرزند بود.[3]

تحصیلات

سید ابوالقاسم تحصیلات مقدماتی و دوره سطح را در تهران فراگرفت و در حدود 16 سالگی پس از مراجعت از سفر مکه، به همراه پدر برای ادامه تحصیلات در عتبات عالیات سکنی گزید و نزد آیات عظامی چون ملامحمد کاظم خراسانی، حاج میرزا حسین و حاج میرزا خلیل در علوم معقول و منقول تبحر یافت.[4] استعداد سرشار کاشانی باعث شد. وی در سن 25 سالگی به اجتهاد رسیده، آیت‌الله میرزای شیرازی اغلب مراجعات خود را به ایشان محول ‌کند.[5] از شخصیت علمی، اجتماعی، سیاسی و استعمار ستیزی ایشان نیز همواره به بزرگی یاد شده است.[6]

فعالیت‌های سیاسی ـ اجتماعی در عراق

از فعالیت‌های کاشانی در عراق تشکیل مدرسه "نوین علوی" در نجف اشرف بود که علاوه بر علوم اسلامی درس‌هایی چون ریاضیات و فنون نظامی نیز در آن تدریس می‌شد.[7] با وجود توان علمی بالا و درخواست آیت‌الله العظمی شیرازی برای نوشتن رساله عملیه[8] ایشان مسؤولیت مرجعیت را به منظور کسب آمادگی برای نبرد مسلحانه با انگلیس، که در آستانه جنگ جهانی اول (1914م) برای نابودی حکومت عثمانی به عراق یورش برده بودند، نپذیرفت.[9] ایشان به همراه پدر به مبارزه با نیروهای اشغالگر پرداخت و در حین همین مبارزات بود که سید مصطفی بر اثر جراحات به شهادت رسید.[10] کاشانی در راستای مبارزه با استعمار از سوی شیخ‌الشریعه اصفهانی مأموریت یافت، در کاظمین "جمعیت اسلامی" را برای جهاد تشکیل دهد.[11] مبارزات ضد استعماری کاشانی تا انقلاب 1920م عراق ادامه داشت و حتی پس از وقوع مشروطه در ایران از سال 1285ش، در عراق سمت مشاور آیت‌الله آخوند خراسانی را ایفا نمود.[12] کاشانی که طی قرارداد 1919 وثوق‌الدوله، در عراق نسبت به ابطال آن قیام کرد،[13] پس از اشغال کامل عراق به دست نیروهای انگلیسی و اعلام آتش‌بس، از جمله هفده نفری بود که تسلیم آنان از شرایط پذیرش صلح توسط انگلیس بود.[14] آیت‌الله کاشانی به دلیل ناامنی در عراق به ایران بازگشت.[15]

فعالیت‌های سیاسی ـ اجتماعی در ایران

آیت‌الله کاشانی به سفارش آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی مورد استقبال علما و مردم ایران قرار گرفت. ورود ایشان در بهمن 1299ش همزمان با پادشاهی احمدشاه قاجار[16] و چند روز بعد از آن کودتای سوم اسفند رضاخان بود.[17] وی در آذر 1304ش به عنوان نماینده تهران در انتخابات مجلس مؤسسان انتخاب شد؛[18] اما پس از بازگشت رضاشاه از ترکیه و سیاست ضد دینی وی، هر چند از معدود کسانی بود که اجازه پوشیدن لباس روحانیت را داشت، لیکن تقریباً در حالت انزوا قرار گرفته، اوقات خوذ را صرف تدریس نمود.[19] پس از برکناری رضاشاه در شهریور 1320ش و روی کار آمدن محمدرضا، کاشانی از فرصت به وجود آمده، استفاده نمود و طی صدور اعلامیه‌ای خواستار اجرای قوانین اسلام شد[20] و به صراحت از حضور بیگانگان در کشور انتقاد می‌کرد.[21] انگلیس که کاشانی را دشمن سرسختی برای خود می‌دید، نام وی را در لیست طرفدار آلمانی‌های تحت تعقیب قرار داد که پس از 9 ماه اختفا در 27 خرداد 1323ش دستگیر شده، به مدت دو سال در زندان‌های انگلیس و روس در ایران به سربرد.[22] در همان حین کاشانی توسط مردم، به نمایندگی مجلس چهاردهم انتخاب گشت؛ اما اعتبارنامه ایشان پذیرفته نشد.[23] سرانجام بعد از جنگ جهانی دوم در 24 مرداد 1324ش از زندان نیروهای متفقین آزاد شد و با استقبال باشکوهی در کرمانشاه، همدان و قم، جمعه 31 شهریور وارد تهران شد؛ اما بار دیگر پس از مدتی توسط دولت قوام در حوالی سبزوار دستگیر شده به بهجت‌آباد قزوین تبعید گشت.[24] اتهام کاشانی تحریک درگیری بین کارگران مسلمان و اعضای حزب توده در 26 تیرماه سمنان بود ـ که بر حسب اتفاق آیت‌الله کاشانی بر سر راه مشهد آن شب را در این شهر سپری ‌کردند ـ اما دلیل واقعی آن را باید در مخالفت‌های کاشانی نسبت به عملکرد قوام و اطرافیانش دانست.[25] سرانجام پس از تلاش مردم و علما از جمله بهبهانی، به ویژه نواب صفوی شاه مجبور شد به خواسته ملت تن داده، پس از 22 ماه تبعید در 21 خرداد 1326ش دستور آزادی ایشان را اعلام کند.[26] کاشانی سپس توسط مردم تهران به نمایندگی دوره پانزدهم مجلس شورای ملی انتخاب شد.[27]

به دنبال برپایی تظاهرات سی تیرماه 1327ش علیه عملیات یهود در فلسطین به دستور کاشانی، و اعلامیه ضد انگلیسی و نیز دولت دست‌نشانده او، هژِیر، در سال 1327ش و به دنبال آن هدف گلوله قرار گرفتن محمدرضا در 15 بهمن در دانشگاه تهران به دست یکی از اعضای حزب توده که البته جان سالم به در برد، کاشانی در این امر مقصر شمرده شده، بار دیگر شبانه دستگیر و به خرم آباد برده شد، سپس روانه لبنان می‌شود.[28] دلیل اصلی این تبعید را نیز در دو علت جلوگیری از مجلس فرمایشی مؤسسان و مقاومت در مقابل تمدید مدت قرارداد نفت با انگلیس دانست.[29] جدایی از ایران باعث بی‌خبری و سکوت او در مقابل اتفاقات داخلی نبود. وی با ارسال نامه به مجلس شورای ملی به نمایندگان هشدار داده، نفت را متعلق به ایران دانست و قرارداد منعقد شده بین ایران و انگلستان را اجباری دانسته، در مقابل تغییر قانون به نفع شاه هشدار داد.[30] زمانی که کاشانی در لبنان بود از طرف مردم تهران به نمایندگی مجلس شانزدهم انتخاب شد و بالا گرفتن اعتراض‌ها نسبت به تبعید و نیز ترور هژیر[31] باعث شد حسنعلی منصور، نخست‌وزیر، بازگشت وی را طی تلگرافی بلامانع اعلام کند و کاشانی سرانجام پس از یک سال و چهارماه در 20 خرداد 1329ش با استقبال مردم به ایران بازگشت.[32]

پس از بازگشت، کاشانی با رزم‌آرای نخست‌وزیر به دلیل حکومت دیکتاتورمآبانه وی، سرسپردگی اجانب و استقراض از شرکت نفت بدون اجازه مجلس شورای ملی که اقدامی غیر قانونی بود با وی به مخالفت پرداخت.[33]

با انتخاب آیت‌الله کاشانی به عنوان نماینده مردم تهران در 31 تیر 1331ش و به دنبال استعفای رئیس مجلس، برای حفظ مصالح مملکت و دوام وحدت مجلس، ریاست را پذیرفت.[34] از جمله تلاش‌های وی تصویب طرحی برای عفو و آزادی خلیل طهماسبی در 22 مرداد بود (به دلیل ثابت شدن خیانت رزم‌آرا،[35] زیرا در آن هنگام که نمایندگان اقلیت مجلس یعنی جبهه ملی و کاشانی در صدد ملی کردن صنعت نفت در مجلس شانزدهم بوده و توانسته بودند نظر بسیاری از علما و مراجع تقلید را برای صدور فتاوا، بیانیه‌ها و دعوت مردم به مبارزه برای ملی کردن صنعت نفت تشویق کنند رزم‌آرا به نخست‌وزیری رسید و به خواسته ملت تن نمی داد.[36] وی گفته بود شما که نمی‌توانید یک لولهنگ بسازید چطور می‌خواهید صنعت نفت را خود به دست بگیرید؟![37] رزم‌آرا سرانجام به دست خلیل طهماسبی از فدائیان اسلام در شانزدهم اسفند 1329ش به قتل رسید. هم‌چنین فردای آن روز کاشانی در مصاحبه‌ای با خبرنگاران خارجی قتل رزم‌آرا را واجب دانست و خلیل طهماسبی را منجی ملت ایران معرفی کرد.[38])

در ملی شدن صنعت نفت ایران که توسط دولت مصدق به انجام رسید، عوامل متعددی دخیل بود که نقش گروه‌ها و اشخاص مختلف از جمله اقدامات آیت‌الله کاشانی را نباید نادیده گرفت.[39] فتوای مراجع از جمله کاشانی در لزوم ملی شدن صنعت نفت.[40] به صحنه کشاندن مردم توسط کاشانی با توجه به پایگاه مردمی وی،[41] حمایت از نخست‌وزیری مصدق در حالی که دربار درصدد بود سید ضیاءالدین طباطبایی را به صدارت بنشاند، حمایت از کابینه مصدق و ایجاد زمینه مساعد برای پیشبرد اهداف وی با برگزاری میتینگ و تظاهرات،[42] فراخوان کسبه و بازاریان برای پرداخت مالیات که یکی از راه‌های کسب درآمد و رفع مشکلات مالی دولت دکتر مصدق بود،[43] تلاش برای بازگشت مجدد مصدق به نخست‌وزیری در پی استعفای مصدق و روی کار آمدن دولت قوام با توجه به تلاش شاه برای جلب نظر کاشانی، غیرقانونی معرفی کردن دولت قوام توسط کاشانی و تظاهرات مردمی به درخواست کاشانی و سرانجام سقوط دولت قوام و روی کار آمدن مجدد مصدق که تنها با تلاش کاشانی در قیام سی تیر 1331ش امکان‌پذیر شد.[44]

با کودتای 28 مرداد 1332ش و سقوط دولت مصدق، دولت امینی قرارداد کنسرسیوم نفتی را در 29 مهر 1333ش با چند شرکت خارجی امضا کرد. کاشانی این قرارداد را ننگین‌تر از قرارداد 1312 رضاشاه خواند و از ملت خواست یأس و ناامیدی را از خود دور ساخته با حفظ وحدت از شرافت و حاکمیت ملی دفاع کنند.[45]

ملی شدن صنعت نفت (کاشانی مبارزه علیه شرکت نفت انگلیسی را یکی از مصادیق اجرای احکام اسلام و مقاومت مسلمانان در برابر ظلم و استثمار می‌دانست[46]) یکی از عوامل نزدیک شدن کاشانی و مصدق به هم بود. اختلافاتی که بعدها بین آن دو به وجود آمد نیز به یکی از شروطی که کاشانی در حمایت از سیاست‌های مصدق مبنی بر پایبندی به مواد قانون ملی شدن نفت بود، بازمی‌گشت.[47] خواستن اختیارات بیشتر از مجلس توسط مصدق و تقاضای تمدید آن برخلاف قانون،[48] انتصاب‌های نابجای مصدق در ارکان دولت هم‌چون تیمسار محمد دفتری، [49]رویگردانی مصدق از جریان مذهبی و در نتیجه از دست دادن حمایت مردمی از جمله مواردی بود که منشأ اختلاف شد.[50]

کاشانی تا لحظات آخر دولت مصدق از وی حمایت کرد (حتی در نامه‌ 27 مرداد، برخلاف نظر عده‌ای که سعی می‌کنند نامه را ساختگی معرفی کنند، برای رفع مشکلات به مصدق هشدار داده و اعلام خطر کرد.)[51] کاشانی در پی اقدام دولت زاهدی در تجدید روابط با انگلستان آن را ذلت خواند و از دخالت دولت به صورت عملی در انتخابات و... انتقاد کرد. در پی آن به بهانه ترور زاهدی در 25 آبان 1334ش به دست فدائیان اسلام، پرونده رزم‌آرا هم به جریان افتاد و کاشانی به اتهام حمایت از ترور رزم‌آرا در حمایت از فدائیان اسلام[52] احضار و تحت بازجویی قرار گرفت. هر چند بعد از مدتی بازجویی قرار منع تعقیب صادر شد؛ اما ایشان در بستر بیماری افتاده، سرانجام در 20 اسفند 1340ش درگذشت و در جوار عبدالعظیم شهر ری دفن گردید.[53] آیت‌الله کاشانی در حالی به دیار باقی شتافت که جز یک منزل که در ازای ده هزار تومان قرض در رهن بود، از خود چیزی از مال دنیا باقی نگذاشت.[54]

دیدگاه‌های سیاسی ـ اجتماعی

پیوند دین و سیاست،[55] پافشاری بر استقلال سیاسی و اقتصادی،[56] خودکفایی[57] نیاز دولت به حمایت مردمی در مقابل فشارهای خارجی،[58] اشاره به نقش مهم زنان در تربیت فرزندان با شهامت، درست‌کردار و...، حافظ ناموس و مال و همسر و در صورت لزوم دفاع در برابر متجاوزین خارجی همپای مردان و نیز مبارزه با سیاست‌های استعماری در خانه با عدم خرید امتعه خارجی،[59] مخالفت با دیکتاتوری و طرفداری از حکومتی که منطبق با مبانی دین اسلام باشد، از جمله مواضع وی بود.[60] هم‌چنین کاشانی هیچ‌گاه با شاه موافق نبود و دلیل مخالفت وی با رفتن شاه از ایران در جریان نهضت ملی نیز این بود که «اکنون شاه هم‌چون موم در دست دولت است؛ اما بعد که با میل اجنبی به ایران می‌آید دیگر دست ما به وی نخواهد رسید.»[61] اتحاد ملل اسلامی و بالاتر از آن اتحاد کلیه کشورهای شرقی مسلمان و غیرمسلمان در برابر سیاست‌های متجاوزانه امپریالیستی و برخورداری از استقلال و آزادی[62] و طرح تشکیل کنگره اتحاد اسلامی،[63] موضع‌گیری نسبت به مواضع استعماری خارجیان در سایر کشورها از جمله اشغال فلسطین و هشدار نسبت به دولت یهود به دولت‌های منطقه، مسائل تونس، مصر و کشمیر و... [64] دیدگاه‌های سیاسی، اجتماعی و... کاشانی را تشکیل می‌دهد. وارد کردن روحانیت در عرصه سیاسی کشور در زمانی که شکست‌های مشروطیت و... دخالت در سیاست برای روحانیت ضد ارزش محسوب می‌شد، از نتایج مثبت حرکت کاشانی بود؛ اما کنار آمدن با نیروهای غیرمذهبی و سرانجام کنار گذاشته شدن توسط آنان تجربه‌ تلخی بود که برای دیگران برجای گذاشت.[65]

مقاله

نویسنده منيره شريعت جو
جایگاه در درختواره تاریخ ایران بعد از اسلام

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS