حسن نجفی[1]
دکتر اکبر رهنما[2]
دکتر محسن فرمهینی فراهانی[3]
چكيده
ضرورت شکلگیری فرهنگ دینی، ذهن را به سوی سبک زندگی خانواده که نخستین آموزشگاه فرد است، رهنمون میسازد. هدف این پژوهش، بررسی راهکارهای کاربردیسازی سبک زندگی اسلامی در نهاد خانواده است. روش انجام پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده و به منظور گردآوری دادههای لازم جهت دستیابی به اهداف پژوهش، منابع و متون حدیثی موجود و مرتبط با موضوع آن انجام شده و همچنین با استفاده از فرمهای فیشبرداری از منابع گردآوری و با شیوه کیفی مورد تحلیل قرار گرفته است. از راهکارهای کاربردیسازی مورد تأکید در این پژوهش، میتوان به تغییر عوامل آسیبزا، تمهید شرایط رشد شخصیت افراد، فراهمسازی تجربه عملی سبک زندگی اسلامی و عوامل محیطی- اجتماعی اشاره نمود. نتایج پژوهش بیانگر آن است که یکی از مهمترین محیطهایی که میتواند بهصورت منظم «سبک زندگی اسلامی» را در درون افراد نهادینه کند و به جامعه رسوخ کند، خانواده است. خانوادهای که سرشار از جاذبه الهی؛ یعنی مودّت، محبّت، رحمت، شفقّت و آرامش روانی است.
واژگان کلیدی: راهکارهای کاربردیسازی، سبک زندگی اسلامی، خانواده، احادیث.
مقدمه
مقاصد و آرمانهاي يك جامعه، بيانگر ميزان رشد و بالندگي آن جامعه هستند و هر اندازه كه متكي بر ارزشهاي والاي الهي و انساني بوده و افق وسيعتري را پيشروي داشته باشند، راه وصول به قلههاي كمال و سعادت را هموارتر خواهند ساخت. امت اسلام و بهویژه جهان تشيع به دليل توان بالايي كه معارف انسانساز الهي در اختيار آن قرار داده است، ظرفيت فراوان و گستردهاي در رسيدن به جامعهاي آرماني و ايدهآل دارد و در این میان، خانواده نهادی پایهای است که یکی از وظایف مهم آن در جوامع ارزشی، هدایت انسان به هستی متعالی(حیات طیبه) است (توانا، مولوی نسب،1391، 60). خانواده، مجری سبک زندگی اسلامی و نظامی پویا است که این نظام ضمن اینکه با ویژگیهای فطری انسان منطبق است، اصول، روشها و کارکردهایش، دائماً هماهنگ با دگرگونیهای محیطی و شرایط زمانه، شاداب نگاه داشته میشوند؛ زیرا روشها، ابزارها و راهکارهای تربیتی، هماهنگ با شرایطی هستند که در به فعلیت رساندنِ استعدادهایِ ظرفیتیافته سرشتی به فرد کمک میکنند (هوشیار، 1365، 22).
از مهمترین ابزارهای پرورش انسان مطلوب در خانواده، میتوان به «سبك زندگى اسلامی» که شامل مجموعهاى به هم پيوسته از الگوهاى رفتارى در حوزههاى مختلف حيات بشرى است، اشاره نمود؛ سبکی که از دل اصول کشف شده از مبانی تربیتی، یعنی هستیها و داراییهای آدمی برمیخیزد و ضمن ايجاد روابط پايدار ميان افراد خانواده و يکسانسازی رويهها در جامعه، نقش بهسزایی در تزکیه روانی، پرورش صفات کمالی، نیل به سعادت و رشد ارزشهاي انساني دارد (کاویانی، 1391، 16).
تبیین راهکارهای کاربردیسازی سبک زندگی اسلامی در نهاد خانواده (تغییر عوامل آسیبزا، تمهید شرایط رشد شخصیت افراد، فراهمسازی تجربه عملی سبک زندگی اسلامی و عوامل محیطی- اجتماعی) که در آموزههای روایی ما مطرح شده، به عنوان هدف اصلی این پژوهش قرار گرفته و یکی از مهمترین عواملی است که میتواند زمینهساز تربیت انساني كامل شود که جايگاهي بسیار عظيم در نظام هستي دارد.
روش پژوهش
روش پژوهش حاضر، توصیفی - تحلیلی است؛ بر این اساس، برخی از آموزههای دینی در قلمرو سبک زندگی اسلامی، توصیف محتوایی شده و راهکارهای کاربردی آنها تبیین میشوند.
جامعه و نمونه پژوهش
جامعه پژوهش حاضر، شامل متون حدیثی مرتبط با مبانی نظری و پژوهشی راهکارهای کاربردیسازی سبک زندگی اسلامی در نهاد خانواده است. از میان متون حدیثی، مواردی که ارتباط بیشتری با اهداف پژوهش داشتند به عنوان نمونه انتخاب شدند.
ابزار گردآوری دادهها
در پژوهش حاضر به منظور گردآوری دادهها از فرمهای فیشبرداری متون حدیثی استفاده شده است.
مبانی نظری
خـانـواده، كـانـونـى مقدس است كه در سايه پيوند زناشويى دو انسان از دو جنس مخالف پـايـهگـذارى شـده و با تولد فـرزنـدان كاملتر مىشود. به عقيده متفکران و اندیشمندان دینی، خانواده از نـخـسـتـين نهادهایی است كه برای پیریزی و تجلی سبک زندگي اسلامی که مبتنی بر فطرت و حرکت است، به سوی فضیلت و کمال بنا شده و سهم بسیار ارزندهای در بنای تمدن انسانی و پرورش نسل جدید، تأمين امنيت و آرامش رواني اعضا، برآورده ساختن نيازهاي عاطفي افراد و تربيت مطلوب فرزندان دارد (شریف قریشی، 1362، 15).
سبک زندگي(Life Style)، نظامواره خاص زندگي است که به يک فرد، خانواده يا جامعه با هويت خاص اختصاص دارد. اين نظامواره، هندسة کلي رفتار بيروني و جوارحي است که افراد، خانوادهها و جوامع را از هم متمايز ميسازد. سبک زندگي اسلامی را ميتوان شیوه زندگی فردی و اجتماعی دانست که همه یا بیشتر معتقدان به اسلام یا قشر مؤثری از جامعه اسلامی به آن عمل میکنند و در رفتارشان منعکس میشود (مصباح، 1392، 6؛ شریفی، 1391، 28؛ مهدوی کنی، 1387، 46- 78). به عبارت دیگر سبک زندگي هر فرد و جامعه، متأثر از نوع باورها(جهانبيني) و ارزشهاي(ايدئولوژي) حاکم بر آن فرد و جامعه است؛ بنابراین دين در گام نخست با ارائة جهانبيني و ايدئولوژي ويژهاي، زيربناي شکلدهي به زيست ديندارانه را ميسازد و در مرحلة بعد با ارائة آداب و دستورالعملهاي خاصي براي همة ابعاد زندگي انسان در حقيقت به دنبال شکلدهي به نوع خاصي از زيست انساني است(نجفی و دیگران، 1392، 2). دستورالعملهاي اخلاقي، حقوقي و فقهي دين، در واقع به منظور ارائة الگويي از زيست ديني و خداپسندانه است. دستورالعملهايي که در حوزة(رفتار با خانواده، رفتار با همسايگان، رفتار با همکيشان و غير همکيشان و تعاملات و ارتباطات بين اديان و بين مذاهبی) دين مطرح شدهاند، همگي براي ساختن سبک زندگي ديني است؛ به تعبير ديگر، سبک زندگي هر فردی متأثر از اهداف يا هدف غايي او است. هدف غايي و نهايي هر کسي به صورت طبيعي، آداب متناسب با خود را بر فرد الزام ميکند؛ يعني الزامات رفتاري و انضباط خاصي را پديد ميآورد. کسي که تقرب به خدا و لقاء الله را هدف نهايي خود ميبيند، همة شئون زندگي خود، از نماز و عبادت تا صله رحم، کسب و کار، تحصيل، تفريح، معاشرت، بهداشت، خوراک، معماري، هنر، سخن گفتن، توليد، مصرف، آراستگي ظاهري و امثال آن را در مسير اين هدف قرار ميدهد و به همة جزئيات زندگي خود صبغة الهي ميبخشد(طباطبائي، 1364، 6، 258). از اينرو است که مقام معظم رهبري، حضرت آيت الله العظمی خامنهاي، توحيد را صرفاً يک نظريۀ فلسفي و فکري ندانستهاند؛ بلکه يک روش و سبک زندگي براي همه انسانها میدانند و از اینرو توصیه میفرمایند که مردم خدا را در زندگي خود حاکم کنند و دست قدرتهاي گوناگون را از سر جامعه کوتاه نمایند (شریفی، 1391، 351).
با توجه به اهمیت بررسی سبک زندگی اسلامی در زمان و شرایط کنونی و نقش محوری خانواده در شکلگیری و تکوّن شخصیت و سبک زندگی عاطفی، اخلاقی و رفتاری فرزندان، در ادامه به تعدادی از راهکارهای کاربردیسازی سبک زندگی اسلامی برگرفته شده از احادیث، اشاره میشود که عبارتنداز:
1. تغییر عوامل آسيبزا
از عوامل مؤثر بر کاربردیسازی سبک زندگی اسلامی در بنیانیترین نهاد تربیتی جامعه اسلامی، مقابله و تغییر عوامل آسيبزایی است که معمولاً خانوادهها با آنها مواجه هستند و به نحوی در رویگردانی آنان از زندگی اسلامی تأثیر میگذارند. این عوامل فراتر از اندیشه و گرایش خانوادهها قرار میگیرند و زمینه کمرنگتر شدن سبک زندگی اسلامی را فراهم میکنند (جوادی آملی، 1391، 233- 250). از جمله عوامل آسیبزایی که در متون حدیثی مورد توجه قرار گرفتهاند و مقابله با آنها لازم دانسته شده، میتوان به عدم شناخت صحیح دین، جمود فکری، یک سونگری و یا دیدگاه انحصارگرایانه به سبک زندگی اسلامی (در برابر دیدگاه جامعگرایانه)، تفسیر به رأی از آموزههای الهی سبک زندگی، سکولاراندیشی، منافی دانستن دین با سبک زندگی در جامعه مدرن، منافی دانستن سبک زندگی اسلامی با زندگی سعادتمندانه در دنیا، تصور ناتوانی سبک زندگی دینی در اداره خانواده و چیرگی هوای نفسانی اشاره نمود(فقیهی، 1385). از راهکارهای مقابلهای با عوامل شناختی آسیبزا و ایجاد تحول اسلامی در سبک زندگی خانوادهها، شناسایی زمینههای دینی سبک زندگی با شیوههای علمی و استدلالی است. بر اساس برداشت از احادیث، بهکارگیری راهکارهای زیر برای شناسایی سبک زندگی اسلامی بسیار مؤثر هستند که عبارتنداز:
1-1. احیای امور فطری
آموزش اصول سبک زندگی اسلامی باید با بازسازی امور طبیعی و فطری در خانوادهها آغاز شود؛ یعنی افراد با علم حضوری، فطرتشان را بیابند و با اندیشههای عقلانی و حصولی، به بازسازی علوم قلبی و شهودی خویش کمک کنند تا با مشاهده واقعیتهای وجودی عالم صغیر و فطرتشان، عالم کبیر و ساحتهای مختلف خود و هستی را ادراک نمایند (جعفری، 1376، 5، 267). در این صورت است که افراد، آگاهانه میپذیرند که با رفتارهای اخلاقی و هماهنگسازی اعمال خویش با احکام دین در زندگی دنیوی، میتوانند برای خویش زندگی سعادتمندانه دائمی را در آخرت بسازند (فروع و روابط اخلاقی، عبادی و احکام) و بر این اساس، سبک زندگی اسلامی را در تعاملات خود با خدا، خویشتن، دیگران و هستی تنظیم نمایند و ایمانشان را کامل کنند (مفید، ترجمه عقیقی بخشایشی، 1389، 275).
1-2. آموزش واقعگرایی، جامعیت و توانمندی سبک زندگی اسلامی
منظور از این راهکار آن است که حقیقت سبک زندگی اسلامی به صورت صحیح آموزش داده شود و نسبت به واقعگرایی، جامعیت و ساحتهای هدایتی و تربیتی آن، در گستره امور عقلانی، معنوی، فردی، اجتماعی، علمی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، حقوقی و اخلاقی شفّافیت ایجاد شود تا افراد به توانمندی سبک زندگی اسلامی در اداره خانواده و جامعه، شناخت یقینی پیدا کنند(مطهری، 1372، 94). آموزش صحیح سبک زندگی اسلامی که به معرفت یقینی بینجامد، باوری زائل ناشدنی را میپروراند و در زوایای ساختار فکری افراد ریشه میدواند و مقاومتی مستحکم در برابر شبهات ناشی از کجفهمی و ادراک غلط که آفت سبک زندگی است، در ایشان پدید میآورد. سبک زندگی اسلامی آن هنگام به یقین و باور پایدار در خانواده میانجامد که آموزههای دینی به صورت استدلالی آموزش داده شوند و هماهنگ بودن دین با علم واقعی روشن شده و همچنین کارایی دین در اداره جامعه مشخص شود و پیامدهای سبک زندگی دینی، نه تنها در زندگی اخروی، بلکه در زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در دنیا نیز شفافتر شوند (فرمهینی فراهانی، پیداد، 1391، 268). اگر موارد تحریفهای شناختی به صورتی شفاف تبیین شوند در این صورت است که اصول سبک زندگی اسلامی از طبیعت انسان برمیخیزند و بر این اساس شناخت فرد بر محور فطرت افزایش مییابد و گرایش عاطفی فرد به سبک زندگی اسلامی تقویت میشود. افزایش این گرایش موجب شده که سبک زندگی دینی و خواستههای فطری، محور تمایلات فرد بشود و به تولّی و محبّت خدا و آنچه که مرتبط با او است، پیوند بخورد و نسبت به آنچه در تعارض با خدا و سبک زندگی اولیای دین قرار میگیرد، تبرّی بجوید (حسینی، 1388، 55-57).
1-3. تشریح هدفمندبودن زندگی
تشریح و توصیف مطلوب معنیدار بودن و هدفمندی حیات انسانی به عنوان وجوهی از ملزومات معرفتی در گستره سبک زندگی اسلامی، علاوه بر سلامت و بهزیستی جسمی برای فرد، احساس رضایت، لذت از کار، خوشبختی، عواطف و احساسات مثبت چون امید، به ارمغان میآورد. به عبارت دیگر هر چه بصیرت فرد در معناداری و هدفمندی زندگی کاملتر باشد، مشکلات و بیماریهای روانی و آسیبهای اجتماعی کاهش مییابد (نبی اللهی، 1391، 27)؛ زیرا برای وی، اهداف زندگی مشخص است و کوشش میکند کارها و فعالیتهای خویش را در زندگی، هماهنگ با آن اهداف سامان دهد و با هدایتهای دین از فعالیتهایی که به نحوی، به سلامت جسمی، روانی و معنویش آسیب بزند، دور بماند (مطهری، 1391، 98).
1-4. تبیین آنچه سبک زندگی اسلامی نیست
برای پیشگیری از انحراف در سبک زندگی، تنها معرفی سبک زندگی اسلامی کافی نیست؛ بلکه لازم است به طور شفّاف مطرح شود که چه اموری، سبک زندگی اسلامی نیست تا خَلطی صورت نگیرد. در احادیث، به آموزههای فراوانی برمیخوریم که به صراحت آسیبزدایی میکند و بیان میدارد که چه باورها و عواطف و عملکردهایی که نه تنها سبک زندگی نیستند بلکه به زندگی فرد نیز آسیب وارد میسازند. در قلمرو سبک زندگی اسلامی، باورهای ناشی از عدم شناخت (مجلسی، 1403ق، 13، 420) و یا بهکار نگرفتن عقل و تقلید کورکورانه از اندیشهها و عقاید کفرآمیز دیگران (همان، 77، 158) و رفتارهايي مانند: فعاليتهاي شيطانپسند (نور،21)، نجوا و برنامهريزي براي گناه(مجادله، 9)، شرابخواري، قماربازي(مائده، 90)، تجسس و غيبت، مسخره كردن، لقب زشت دادن (حجرات، 12)، روزهخواري (مجلسی، 1403ق، 69، 197)، اقدام به جدال غیر احسن (همان، 2، 137)، دروغگویي و تجاوز به حقوق ديگران و نماز نخواندن (همان، 18، 203) با اساس سبک زندگی اسلامی منافات دارد؛ لذا شناخت افراد خانواده نسبت به جنبههای مختلف سبک زندگی اسلامی و تمییز آن از آنچه که سبک زندگی نیست، میتواند در کاربرد سبک زندگی اسلامی مؤثر باشد (باقری،1380، 229-231). البته قابل توجه است که والدین میتوانند با استفاده از شیوههای صحیح، نقش بسیار مهمی را در معرفی صحیح مباحث و مؤلفههای سبک زندگی اسلامی به فرزندان ایفا نمایند.
1-5. تفقه در مفاهيم سبک زندگی اسلامی
هنگامی که شناخت معارف، سطحی باشد و از طریق تقلید و یا الگوگرايى تحميلى از ناحیه گروههای اجتماعی پدید آید و از آن جهت که درک عمیق و همه جانبه از سبک زندگی اسلامی وجود ندارد و با بصیرت عقلانی و عواطف فطری و سرشتی، هماهنگ نیست؛ این سبک پايهای در ساختار درونى فرد ندارد و زود دستخوش تغییر شده و زندگی وی متزلزل میشود. بهویژه، آن هنگام که در جامعه، الگوهای متعارضی وجود داشته باشد، فرد در تحيّر و سرگردانى قرار مىگیرد و چه بسا اعتماد خود را به بعضى ارزشها از دست مىدهد. با فهم عمیق از مفاهیم سبک زندگی اسلامی، شرايط روانی فراهم مىشود تا افراد بر گرايشهاى فطرى، از قبیل فضيلتجويى، حقيقتخواهى و كمالطلبى پاى فشارند و با تغيير شرايط زمانى و مكانى، سبک زندگی دینیشان تغییر نکند (اعرافی و دیگران، 1386، 117- 129). در روايات معصومين(علیهم السّلام) از اين حالت به عنوان برخوردارى از واعظ درونى ياد شده است كه آدمی را در مسیر هدایت دینی همچنان نگه میدارد. درونی کردن این است که هر کس از درون راهنمایی داشته باشد که بصیرت عقلانی را با عواطف انسانی عجین سازد؛ به عبارت دیگر شخص در سایه آن واعظ درون و ملکه باطن که از تفقه عمیق عقلانی در دین بهدست آمده است، به بینشی رسیده باشد که از افکارش، خواستههایش و رفتارش به صورت عمیق و همه جانبه آگاه شده و ارزیابیاش از نتایج امور، واقعبینانه شود و در عین حال به عواطف فطریش پاسخ دهد و سعادت را برای خویش پدید آورد. امام سجاد(علیه السّلام) مىفرمايند: «اى فرزند آدم، تو همواره در مسير خير و خوبى قرار دارى، مادام كه واعظى از درون داشته باشى و مادام كه حسابرسيِ خويشتن از كارهاى اصلى تو باشد»(مجلسی، 1403ق، 75، 137). امام على (عليه السّلام) نیز میفرمایند: «هر كه واعـظى درونـى داشته باشد، او را از جانب خداوند نگهبانى است»(همان، 78، 67). بر اين اساس باید با بینش عمیق و هماهنگی آن با خواستههای درونى و قلبى، رغبت افراد را نسبت به مسائل سبک زندگی اسلامی افزایش داد. اين موضوع، نشان دهندة آن است كه قلب به عنوان كانون ميل و گرايش، نقش مهمى در پذيرش و باور پيامهاى تربيتى دارد. امام علی(علیه السّلام) در حدیثی دیگر در باب این موضوع مىفرمايند:«دلها، روى آوردنى و پشت كردنى هستند، پس دلها را آنگاه به كار واداريد كه خواهشى و میلی دارند؛ زيرا اگر دل را به اجبار به كارىوادارى، كور مىشود» (مجلسی، 1403ق، 62، 78).
1-6. پرورش عقلورزی
قرار داشتن عقل در وجود آدمی یکی از نعمتهای بزرگی است که خداوند متعال در انسان به ودیعت نهاده و وجه تمایز او با سایر موجودات است (مطهری، 1372، 87). از ویژگیهای یک انسان شایسته، این است که تمامی فرایند زندگی اسلامی باید مطابق با عقل باشد و برخی از دستورات و احکام به ظاهر دینی جهان غرب و مکاتب انحرافی لیبرالیست دموکرات و مانند آن که بر ضد قوانین عقلی بوده و برای حیات و سعادت انسان خطرساز هستند، باید از حیطه دستورات تربیتی اسلام خارج شوند (فرمهینی فراهانی،1390، 97-102). بنابراین آموزههای دینی بهویژه سبک زندگی مبتنی بر ادراکات عقلی و پرورش عقلورزی، باعث میشود مسائل دینی سبک زندگی به خوبی تفهیم شوند و درست از نادرست تشخیص داده شده و برای عملیاتی کردن آن، بسترهای لازم فراهم شود. امام علی(علیه السّلام) می فرمایند: «العقل غریزه تزید بالعلم و التجارب»(آمدی تمیمی، شرح خوانساری، 1373، 2، 32)؛ افزایش توانمندیهای عقل از طریق علم و تجربه است. پرورش خرد باعث میشود افراد حقایق هستی و اهداف زندگی مطلوب را شناسایی کنند و فضایل عقلی را در خویش ارتقاء دهند و از جهل و ضدارزشها فاصله گرفته و زمینه را برای عمل صالح مبتنی بر سبک زندگی اسلامی فراهم سازند (طبرسی،1413ق، 283).
2. تمهید شرایط رشد شخصیت افراد
رشد ویژگیهای انسانی و شخصیتی فرد در جنبههای گوناگون و تقویت آنها، باعث افزایش بُعد دینی سبک زندگی میشود؛ زیرا فردی که به ویژگیهای شخصیتی انسانی، متصف میشود و آنها را در خویش تقویت میکند، از سطوح بالای سلامت شناختی، عاطفی و عملکردی، برخوردار میشود و کمال سبک زندگی اسلامی به ارتقای سلامتی در زمینه همین ویژگیهاست. در ادامه به تعدادی از ویژگیهای شخصیتی که در احادیث بر آنها تأکید شده است، میپردازیم:
2-1. پرورش احساس عزت و خودْ ارزشمندی
عزت نفس، عبارت است از احساس ارزشمندبودن که با درکِ توانمندیهای خود و خودباوری واقعی همراه است و فرد با توجه به اهداف ارزشمند خویش، نسبت به زندگی احساس خوبی دارد. خودارزشمندی در واقع به منزله سیستم خودآگاهی ایمن، عمل میکند و مقاومت، قدرت و توانایی لازم را برای بازسازی اخلاقی و تربیتی و پیشرفت ایجاد مینماید (کاوندی، صفورایی پاریزی، 1391، 166-171). بنابراین احساس عزت در افراد، زمینه فعالیتهای تربیتی را فراهم میسازد که بتوانند انسانهای کاملی باشند. عزت اجتماعی و سیاسی جامعه ایمانی اسلام مبتنی بر عزت روانشناختی و احساس ارزشمندی افراد مؤمن در خویشتن است. از اینرو در سبک زندگی اسلامی حاکم بر خانواده، ابتدا باید احساس عزت نفس در افراد پرورش یابد تا به اصحاب انسانهای کامل اسلامی پیوند بخورند (فرمهینی فراهانی و دیگران 1388، 72). امام صادق(علیه السّلام) میفرمایند: «العِزّ أن تذل لِلحَق إذا لَزمَك»(محمدی ری شهری، ترجمه شیخی،1381، 17، 12831). خودْارزشمندی و دیگرارزشمندی، خود به خود، باعث حقپذیری و پایبندی به حق میشود و شخص، ارزشمندی سبک زندگی اسلامی را مییابد و با درک هماهنگی عزتِ نفس با ارزشهای دینی و معنوی، نسبت به قانون پروردگار احساس وظیفهشناسی میکند و به اموری مانند زندگی مبتنی بر آموزههای اسلامی پایبندی نشان میدهد و خود را از جهالت و اعمال ضد اخلاقی که با ذلّت همراه است، برحذر میدارد(همان، 12833).
2-2. پرورش روحیه اخلاقی و ارزشی
از منظر احادیث، باور دینی به آموزههای اسلامی و انجام رفتارهای اخلاقی(عمل صالح) رابطه تعاملی با هم دارند. رشد شناخت یقینی در سوق دادن افراد به انجام رفتارهای نیکو و ارزشیِ مطابقِ با سبک زندگی اسلامی مؤثر است و حُسن اخلاق و ظهور آن در رفتار به صورت مستمر، در تثبیت و افزایش درجات ایمان تأثیر دارد(رهنما، 1378، 196). بنابراین از جمله عواملی که میتواند سطحیترین لایههای زندگی را به عمیقترین لایههای آن پیوند بزند، پرورش صفات و روحیات اخلاقی در افراد خانواده است. از مصادیق رفتارهای اخلاقی که در احادیث رابطه آنها با سبک زندگی اسلامی مطرح شده است، میتوان به حسن ظن (آمدی تمیمی، شرح خوانساری، 1373، 4816)، حقپذیری و پایمال نکردن حقوق دیگران(مجلسی،1403ق، 67، 310)، اصلاح ميان مردم، پارسایی و راستی(نهج البلاغه، حكمت، 458)، کنترل خشم(درایتی، 1343، 35)، تقوا، ورع و گناه نکردن( حیدری،1382، 188) اشاره نمود.
2-3. تبیین دیدگاه خدا و اولیای دین درباره سبک زندگی افراد
از دیگر شرایط تمهیدی برای رشد شخصیت افراد خانواده، تبیین دیدگاه خدا و اولیای دین درباره انسان و سبک زندگی وی است. فرد وقتی شناخت پیدا کند که خدای متعال و اولیای دین، نگاه کرامتی و شخصیتی والا به وی دارند( اسراء، 70) و او را دارای نعمتهای گرانبهایی مانند توانمندیهای عقلانی، عواطف انسانی، مسئولیتپذیری و استقلالطلبی میدانند (متقی الهندی، 1397ق، 43106)، با احساس ارزشمندی از توجه ویژه خدا و اولیای دین به وی، رابطهای نگرشی و عاطفی با خدا و اولیای دین، در دامنه سبک زندگی اسلامی برقرار ساخته و میکوشد بهسوی تعالیم و آموزههای الهی سوق پیدا کند.
2-4. برقراری ارتباط عاطفی
درک و ایجاد ارتباط عاطفی با افراد، در رشد شخصیت و احساس ارزشمندی و روی آوردن وی به امور پسندیده تأثیر دارد؛ از اینرو در متون دینی به این شیوه ارتباطی با افراد توصیه شده است«اوصیکم بالشبّان خیرا»( فریدتنکابنی،1372، 1، 349). ارتباط عاطفی و حمایتی مؤمنان با یکدیگر یکی از مهمترین راهکارهای کاربردیسازی سبک زندگی اسلامی است که قرآن آن را خصیصه افراد مؤمن به عنوان «رحماء بینهم»(فتح، 29) مطرح کرده است. این راهکار به تحول در روابط میان افراد خانواده نظر دارد و درصدد پیوند عاطفی زندگی فرد با زندگی جامعه ایمانی است. آنطور که در تبادل برّ، محبت و مهرورزی نسبت به یکدیگر، همانند یک پیکرند، درد دیگری را درد خود میپندارند و مشکل دیگری را مشکل خویش دانسته و تمام توان خود را در رفع آن بهکار میگیرند (اهوازی،1404ق، 39). ایشان بر محور دوستی، رفتار اجتماعی خودشان را پیریزی میکنند و میکوشند هیچ کلام و عملکردی نسبت به همدیگر نداشته باشند که در آن محبّت و مودّت جلوهگری ننماید؛ چون آنان با هم اخوت دارند و محبّت به یکدیگر را محبّت به خویش میدانند(حجرات،10). این نوع رفتار مودّتی، از بینش و عاطفه درونی و باور قلبی سرچشمه میگیرد و به صورت آبراههای زلال در رگهای جامعه جریان مییابد و سبک زندگی خانواده را حیات میبخشد و برحاکمیت تولّی در جامعه ایمانی، به صورت همهجانبه و عمیق، اثر میگذارد.
2-5. تمهید مثبتنگری
از دیدگاه اسلام تلقی افراد از مثبتنگری و زیبایی در گستره سبک زندگی، کاملاً با سرشت و فطرت انسانها هماهنگ است و از آنجا که فطرت انسانها، فطرتی پاک، الهی و خداجو است، ناخودآگاه مفهوم زیبایی با خداوند متعال پیوند میخورد و تمامی زیباییها در ذات اقدس باری تعالی جمع میشوند. امام خمینی(رحمه الله علیه) در مورد زیباییبینی معتقد است که اگر زیبایینگری و زیباییشناسی هدف تعلیم و تربیت و سبک زندگی آدمی باشد، انسان همواره در جاذبه شعاع ربوبی قرار میگیرد و شکوه و زیبایی همه وجود او را پر میکند و زیبا دیدن آفرینش، زندگی و دنیا بر جان و روحش مستولی میشود (میرزایی رافع و همکاران، 1390، 125- 126). بر این اساس، زیباییبینی انسان در بعد عطوفت و همیاری به انسانها، مبنایی تأثیرگذار در حیطه سبک زندگی اسلامی خواهد بود.
اصولاً دستور دین و تأکید نظام تربیتی و اخلاقی اسلام این است که افراد باید نگاه مثبت به یکدیگر داشته باشند و هنگامی که نسبتهای بدی به مؤمنان داده میشود ایشان را جز به خیر و خوبی یاد نکنند و آشکارا، دروغ بودن نسبت بد را اعلام کنند. بنابراین حسنظن به عنوان یک دستور دینی و اخلاقی در سبک زندگی اسلامی، اهمیتی والا دارد و لازم است افراد خانواده از هر گونه گمان بد به یکدیگر بپرهیزند تا زمینه آرامش و سازگاری آنان هر چه بیشتر فراهم شود (حسین زاده، 1388، 73). در مقابل، نگاه منفي نهتنها منجر به كاهش و از بين رفتن عواطف انساني شده؛ بلكه براساس آموزههاي اسلامی، اين نوع نگاه، مذموم و مورد نكوهش قرار دارد. خداوند ميفرمايد: «یا اَیهَا الَّذینَ ءامَنوُا اِجْتَنِبوُا کَثیراً مِن الْظَنِّ إِنََّ بَعْضَ الْظَنِّ إثْمٌ وَ لاتَجَسَّسوُا...»(حجرات، 12)؛ ای اهل ایمان از بسیار پندارها (و گمان بد) در حق یکدیگر اجتناب کنید که برخی ظن و پندارها (باطل و بیحقیقت) معصیت است و نیز هرگز(از حال درونی هم) تجسس مکنید(و جاسوس بر احوال خلق مگمارید). منفي بافي و ناديدهگرفتن واقعيتهاي موجود، شرایط فرد، خانواده، گروه و جامعه، زندگي خانوادگي و اجتماعي را دچار بحران ميسازند. بسياري از مشكلات و ناهنجاريهاي فراروي جوامع بشري، ريشه در سوءظنهاي ناآگاهانه و طمعآلودي دارد كه افراد نسبت به ديگري، روا ميدارند. از عواملی که سببکاربردیسازی نگرش مثبت در افراد خانواده میشود میتوان به هماندیشی با خوبان (مجلسی، 1403، 71، 197)، ثبات شخصیت واعتماد به نفس(نور، 12)، پرهیز از تجسس و غیبت(حجرات، 12)، احسان و سهلگیری نسبت به هم (نهجالبلاغه، نامه53)، کنترل تفکر منفی(کلینکه، ترجمه محمد خانی،1380، 1، 164) و تخریب یا مبارزه با عقاید و باورهای نادرست (گلدارد، ترجمه حسینیان، 1390، 95) اشاره نمود. با تقویت نگرش مثبت بین افراد خانواده، شخصیت عاطفی آنها در زمینه مثبتنگری، پرورشیافته و رفتارهای مخالف با سبک زندگی اسلامی، همانند غیبت، تهمت، استهزاء و هر نوع رفتارهای ضد اخلاقی که منشأ تمام آنها سوءظن است، کاهش مییابند.
3. فراهمسازی تجربه عملی سبک زندگی اسلامی
فراهمسازی تجربه عملی، بسیار نتیجهبخش است؛ زیرا عطر دلانگیز عمل از فرسنگها راه، مشام مشتاقان را سرمست میکند و باران بهاری آن،کویر تشنه جان آدمیان را سیراب میسازد و بوستانی از ریاحین جانافزا و گلهای شورانگیز میرویاند (فلاحرفیع،1391، 40). در تجربه عملی سبک زندگی اسلامی، فرد میتواند با اندیشه در توانمندیها، ویژگیها، نیازها و خواستههای فطری و فعالسازی علم حضوری بفهمد، هدف از ساختار وجودیش که دارای گرایش او به کمال جاوید، خداخواهی، خیرخواهی، عدالتخواهی و دیگر ارزشهای اخلاقی است، چیست؟ وی چه جایگاهی در گستره گیتی دارد؟ از کجا آمده و برای چه آمده است و به کجا میرود؟ و چه نقشهایی در این جهان دارد؟ اندیشه نظاممندش درباره خویش، نظام آفرینش و زندگیاش در این دنیا چیست؟ و سبک زندگی مبتنی بر آرمانهای فطریش را در رابطه با خودش (مانند لذت و سعادتطلبی، علمجویی، کمالجویی و فضیلتخواهی)، در رابطه با خدا (مانند پرستش، راز و نیاز و استعانت از خدا) و در رابطه با دیگر انسانها (مانند محبّت، احسان و عدالت) و در رابطه با طبیعت و جهان هستی (مانند کشف جهان، بهرهبرداری از آن و مسئول بودن نسبت به مخلوقات) چگونه محقّق سازد؟ و در آزمایش عملی و عملکرد دینی (متعهد بودن در عمل به مباحث سبک زندگی اسلامی) به خوبی از عهده برآید.
4. عوامل محیطی- اجتماعی: معرفی الگوهای برتر در سبک زندگی اسلامی
استفاده از الگو، یکی از بهترین عوامل مؤثّر در کاربردیسازی سبک زندگی اسلامی است. والدین نخستین الگوهای تربیتی فرزندانشان هستند و مسئولیتهای دشواری در این زمینه برعهده دارند؛ مسئولیتی که باعث رشد و شکوفایی عواطف و فضایل اخلاقی خود آنها و به دنبال آن فرزندانشان میشود. والدین با این مسئولیت باید نمونه افراد صالح و شایسته باشند و خوبیها را برای فرزندان، در عمل به نمایش بگذارند تا امیال فطری آنان در جهت سبک زندگی اسلامی جریان یابد؛ چرا که اگر پدر و مادر به این نکته توجه نکنند، نه تنها زندگی فردی خود را با ناپاکیها میآلایند، بلکه زندگیای توأم با ناشایستگیها برای فرزندان خود ترسیم خواهند کرد.
شرط اساسي در اين تأثيرگذاري، برخورداري والدین الگو از شخصیت مطلوب و انجام رفتارهای ارزشی است؛ چراکه بدون آن نمیتوانند این نقش را داشته باشند. اميرالمؤمنين (علیه السّلام) ميفرمايد: «كيف يصلح غيره من لم يصلحنفسه؟»(آمدی تمیمی، شرح خوانساری، 4، 564)؛ چگونه کسی که خود صالح نیست، میتواند دیگری را اصلاح کند؟ در این رابطه هر چه والدین از كمال بيشتري برخوردار باشند، تأثير و قدرت نفوذ آنها در فرزندان بيشتر است. علاوه بر كمال، جامعيت الگوها نيز سهم وافري در اين تأثيرگذاري دارد؛ يعني اگر والدین هم در ابعاد مختلف صلاحيت داشته باشند و هم از هر جهت در حد اعلي از ويژگيها برخوردار باشند، از جاذبيت و تأثير بيشتري برخوردار خواهند بود. در سوره انعام پس از ذكر مطالبي دربارة پيامبران گذشتهکه نمونههای بارز هدایت و شایستگی بودند؛ به پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلّم) ميفرمايد: «اولئك الذين هدي الله فبهديهم اقتده«(انعام،90)؛ چون اینان هدایت شده خدایند، تو اي پيامبر به هدايت آنان اقتدا كن. امام علي(علیه السّلام) مؤمنين را به پيروي از اهل بيت پيامبر(صلی الله علیه و آله وسلّم) به عنوان بهترین الگوی هدایتمند، سفارش ميفرمودند: «به خاندان پيامبرتان بنگريد و بدان سو كه ميروند برويد و پي آنان را بگيريد كه هرگز شما را از راه رستگاري بيرون نخواهند كرد و به هلاكتتان نمياندازند. اگر نشستند، بنشينيد و اگر برخاستند، برخيزيد. بر آنان پيشي مگيريد كه گمراه ميشويد و از آنان پس نمانيد كه تباه ميشوید» (نهج البلاغه، خطبه 97).
هماهنگي ميان افعال و گفتار والدین الگو، نكته ديگري است كه بسيارحائز اهميت است؛ مثلاً اگر الگوهاي گفتاري آنها با الگوي رفتاريشان هماهنگ باشند و قول وفعل يكديگر را تصديق كنند به وحدت رفتار و تثبيت آن در الگوپذير بسياركمك ميكنند. درحالي كه عدم هماهنگي بين آنها منجر به دوگانگي رفتار در متربي خواهد شد. امام علی(علیه السّلام) كه خود الگوي وارسته است به این هماهنگی در گفتار و اعمال خود اشاره کرده و میفرماید: « اي مردم، سوگند به خدا، شما را به طاعتي ترغيب نميكنم، مگر آنكه از شما پيشي ميگيرم و شما را از معصيتي منع نميكنم، مگر آنكه پيش از شما از آن باز ميايستم« (همان، خطبه 175). تداوم و استمرار در الگو بودن والدین نيز، بسيار مهم است؛ زیرا فرزندان، چه بسا به رشد فکری لازم نرسیده باشند و دچار غفلت، تشخیص غلط و یا الگوهای متضاد شوند و در مسير انحرافي با سرعت، به پيش روند. بنابراین الگوی صالح بودن والدین، از مهمترین و اثربخشترین کاربردیسازی سبک زندگی اسلامی است؛ زیرا فرزندان به دلیل آمادگی ذهنی، سادگی و بیآلایشی روحی، پاکی سرشت و انگیزه، گرایشی شدید به انتخاب الگو در زندگی خود داشته و در اولین گام پدر و مادر را سرمشق و الگوی خویش قرار میدهند و در صورت شایسته نبودن الگو آثار نامطلوبی را متحمل میشوند (فلاح رفیع، 1391، 35). والدین مانند همه کسانی که میخواهند در جهت کمالات انسانی قدم بردارند باید بر اساس آیه: «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا»(احزاب،21)؛ با تأسی بر اسوه حسنه رسول الله، خود الگوی مناسبی برای فرزندان و کسانی که با آنها زندگی میکنند، باشند؛ و آنان را به صورت عملی با الگوی برتر دینی که رسول الله(ص) است، آشنا سازند و ایشان را در زوایای زندگی، نصبالعین خویش قرار دهند (میرزابیگی، 1387، 129-130).
از دیگر راهبردهای اجتماعی سبک زندگی اسلامی، ارائه الگوهای عملی به خانوادهها جهت زدودن تحکم و اجبار و حاکمیت بخشیدن به عقلانیت و محبّت در جامعه توسط فرهیختگان جامعه و بهویژه متدینین است. ترمیم و اصلاح آسیبهای شناختی، عاطفی و رفتاری افراد از طریق توجه به مراکز و اماکن مذهبی در ارتباط با اولیای الهی میتواند در سلامت روانی و فکری آنان تأثیرگذار باشد. توجه به الگوهای برتری که اسلامی زندگی میکنند و تمام وجودشان تأسی از امام زمان(علیه السّلام) است، میتواند تحول عظیم تربیتی را پدیدار نماید و آرمانهای فطری وی را در کلیه ابعاد و مباحث سبک زندگی اسلامی محقّق سازد(فیضی، 1392، 35).
5. فرهنگسازی
پیوند زندگی مادی با زندگی معنوی و ارزشی افراد خانواده از طریق توسعه فرهنگ کارهای عبادی و تلقی ارزش عبادی از فعالیتهای مثبت در زندگی، بر اساس آموزههای دینی، از راهکارهای مفید و مؤثر در زمینه کاربردیسازی سبک زندگی اسلامی است. برگزاری مراسم دینی به صورت زیبا و طولانی نکردن اجرای این مراسم، زمینهسازی عضویت افراد خانواده درگروهها و کلوپهای فرهنگی و هنری(مانند گروه شعر و نویسندگی، گروه سرود و تواشیح و امثال آن)، فراهم آوردن امکانات برای برگزاری اردوها و مسافرتهای گروهی از جمله راهبردهای مفید جهت توسعه و تعمیق سبک زندگی اسلامی در فضای خانواده است (کیهان، 1391، 98- 101).
از دیگر شیوههای فرهنگسازی میتوان به بیان آسان بودن اجرای سبک زندگی اسلامی که در آیه185 سوره مبارکه بقره عنوان شده: «یرید الله بکم الیسر و لایرید بکم العسر»، اشاره نمود. رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله وسلّم) در باب این موضوع می فرمایند «دین من، دین آسان است و خدا مرا برای رهبانیت و سختگیری دادن به خود در انجام عبادتهای طولانی و شاق نفرستاده است؛ بلکه با دینی سهل و آسان فرستاده است» (کلینی1391ق، 5، 494).
جمعبندی
با توجه به اهمیت سبک زندگي اسلامی در شکلگیری رفتارهای مطلوب و برقراری ثبات روانی در خانواده، لزوم راهکارهای کاربردی، ضروری به نظر میرسد. تدارک چنین راهکارهایی، نیازمند توجه به مفهوم سبک زندگی به معنای نظامواره خاص زندگي که به يک فرد، خانواده يا جامعه با هويت خاص اختصاص داشته و متأثر از نوع باورها(جهانبيني) و ارزشهاي(ايدئولوژي) مؤمنین است، دارد. از اینرو در فرهنگ دینی، راهکارهایی برای کاربردیسازی سبک زندگی اسلامی به عنوان مجموعهای از ارزشهای جامع، جهانشمول، همیشگی و البته منطبق با قرائت واقعی از ابعاد وجودی انسان، قابل احصاء است که میتواند مبنای محکمی برای سعادتمندی و کامیابی افراد خانواده در مسیر اهداف متعالی اخلاقی، ارزشی و معنوی دین مبین اسلام باشد.
راهکارهای کاربردیسازی سبک زندگی اسلامی در نهاده خانواده که در این پژوهش مورد تأکید واقع شدهاند، عبارتند از:
1. تغییر عوامل آسیبزا: «واکنش در مقابل عواملی که فرا راه اندیشه و گرایش خانوادهها قرار میگیرند و زمینه غفلت از آموزههای دینی و کمرنگ شدن سبک زندگی اسلامی را فراهم میکنند». از راهکارهای زیرمجموعه این روش میتوان به احیای امور فطری، آموزش واقعگرایی، جامعیت و توانمندی سبک زندگی اسلامی، تشریح هدفمند بودن زندگی، تبیین آنچه سبک زندگی اسلامی نیست، تفقه در مفاهيم سبک زندگی اسلامی و پرورش عقلورزی در افراد اشاره نمود.
2. تمهید شرایط رشد شخصیت افراد: «رشد ویژگیهای انسانی و شخصیتی افراد، در جنبههای شناختی، عاطفی و عملکردی است که باعث تقویت و افزایش بعد دینی سبک زندگی خانواده میشود». از راهکارهای زیرمجموعه این روش میتوان به پرورش احساس عزت و خود ارزشمندی، پرورش روحیه اخلاقی و ارزشی، تبیین دیدگاه خدا و اولیای دین درباره سبک زندگی، برقراری ارتباط عاطفی و تمهید مثبتنگری اشاره نمود.
3. فراهمسازی تجربه عملی سبک زندگی اسلامی: «تلفیق تجربه عملی سبک زندگی اسلامی و اندیشه نظاممند در توانمندیها وخواستههای فطری انسان درباره خدا، خویشتن، دیگران و هستی».
4. عوامل محیطی- اجتماعی: معرفی الگوهای برتر در سبک زندگی اسلامی: « الگو بودن اعمال و اندیشههای مطلوب والدین برای فرزندان و ارائه الگوهای عملی به خانوادهها توسط فرهیختگان و متدینین، جهت زدودن تحکم و اجبار و حاکمیت بخشیدن به عقلانیت و محبّت در خانواده و جامعه است».
5. فرهنگسازی: «ترویج نگرش آسان بودن اجرای مباحث و محورهای سبک زندگی اسلامی و استفاده فرهنگی از آموزه های دینی جهت پیوند زندگی مادی و معنوی افراد خانواده از طریق تلقی ارزش عبادی از فعالیتهای مثبت در زندگی».
پيشنهادات کاربردی
با توجه به نقش سبک زندگی اسلامی در سعادتمندی و کامیابی نظام خانواده و برقراری تربیت مطلوب دینی جهت نیل به هدف غایی خلقت«قرب الی الله» پیشنهاد میشود که خانوادهها، کارشناسان و متولیان آموزش و پرورش و مشاوران خانواده و سایر نهادهای فرهنگی، راهکارهای کاربردی پنجگانه (تغییر عوامل آسیبزا، تمهید شرایط رشد شخصیت افراد، فراهمسازی تجربه عملی سبک زندگی اسلامی و عوامل محیطی- اجتماعی: معرفی الگوهای برتر در سبک زندگی اسلامی) را در سیاستگذاریها، برنامهریزیها و جهتگیریهای علمی، فرهنگی، معنوی و سیاسی خود اعمال نمایند تا نسلی فرهیخته، مسئول و منطبق با معیارهای ناب اسلامی تربیت شوند.
منابع
* قرآن کریم؛ ترجمه مهدی الهی قمشهای؛ قم: سپهر نوین، 1386.
* نهج البلاغه؛ ترجمه محمد دشتی؛ قم: جمال، 1387.
1. آمدی تمیمی، عبدالواحد؛ غررالحکم و دررالکلم؛ شرحِ محمدتقی خوانساری؛ تهران: دانشگاه تهران، 1373.
2. اعرافی، علیرضا و دیگران؛ اهداف تربیت از دیدگاه اسلام؛ تهران: سمت، 1386.
3. اهوازی، حسین ابن سعید؛ المومن؛ قم: مدرسه امام مهدی(علیه السّلام)، 1404ق.
4. باقری، خسرو؛ «آسیبشناسی تربیت مهدوی»؛ ماهنامه انتظار موعود، قم: بنياد فرهنگي حضرت مهدي، شماره1، 1380، صص226- 239.
5. توانا، محمدعلی و ملیحه مولوی نسب؛ «وضعیت پستمدرنیسم و ارزشها: نسبتسنجی هستیشناسی و معرفتشناسی پست مدرنیسم با تعلیم و تربیت اسلامی»؛ دو فصلنامه اسلام و پژوهش های تربیتی، قم: مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(رحمه الله علیه)، شماره2، صص59- 84.
6. جوادی آملی، عبدالله؛ مفاتیح الحیاه؛ قم: اسراء، 1391
7. جعفری، محمدتقی؛ ترجمه و تفسیر نهج البلاغه؛ تهران: فرهنگ اسلامی، 1376.
8. حسینی، داود؛ روابط سالم در خانواده؛ قم: بوستان کتاب، 1388.
9. حسینزاده، علی؛ همسران سازگار، راههای سازگاری؛ قم: مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی(رحمه الله علیه)، 1388.
10. حیدری، کمال؛ التربیه الروحیه: بحوث فی جهاد النفس؛ تهران: دار فراق، 1382.
11. درایتی، محمدحسین و ضیاءالدین محمدی؛ الاصول السته عشر من الاصول الاولیه؛ تهران: مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، 1343.
12. رهنما، اکبر؛ « بررسی و تجزیه و تحلیل خاستگاهها، غایات و روشهای تربیت اخلاقی از دیدگاه کانت و خواجه نصیر الدین طوسی»؛ پایاننامه دوره دکتری؛ تهران: دانشگاه تربیت مدرس، 1378.
13. شریفی، احمدحسین؛ هميشه بهار، اخلاق و سبک زندگي اسلامي؛ قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، دفتر نشر معارف، 1391.
14. شریف قریشی، باقر؛ نظام تربیت اسلام؛ تهران: فجر، 1362.
15. طباطبايي، محمدحسين؛ تفسير الميزان في تفسير القرآن؛ ترجمه محمدباقر موسوی همدانی؛ تهران: بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی، 1364.
16. طبرسی، ابی منصور احمد بن علی؛ الاحتجاج علی اهل اللجاج؛ تحقیق: ابراهیم البهادری و محمد هادی؛ تهران: دارالاسوه، 1413ق.
17. فرید تنکابنی، مرتضی؛ الحدیث؛ قم: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1372.
18. فرمهینی فراهانی، محسن؛ تربیت در نهج البلاغه؛ تهران: آییژ، 1390.
19. -----------------؛ مهارتهای زندگی، ده مهارت کلیدی زندگی به همراه مهارتهای زندگی در نهج البلاغه و نهج الفصاحه؛ تهران: شباهنگ، 1391.
20. فرمهینی فراهانی، محسن و دیگران؛ «بررسی تربیت اخلاقی، از منظر امام صادق علیه السّلام، «مبانی، اصول، روش های تربیتی»؛ دو ماهنامه دانشور رفتار، تهران: دانشگاه شاهد، شماره39، 1388، صص 65- 79.
21. فقیهی، علینقی؛ «بررسی الگوی دینداری از منظر قرآن و حدیث»؛ فصلنامه اندیشه دینداری، شیراز: دانشگاه شیراز، شماره19، 1385، صص41- 70.
22. فیضی، مجتبی؛ «درآمدی بر سبک زندگی اسلامی»، ماهنامه معرفت، قم: مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني(رحمه الله علیه)، شماره185، 1392، صص27- 42.
23. کاوندی، زینب و دیگران؛ «عزت نفس، احترامی به ملکوت خویشتن با نگاهی از دریچه روان شناسی و دین»؛ فصلنامه طهورا(مطالعات زنان و خانواده)، قم: جامعة المصطفي(صلی الله علیه و آله وسلّم) العالميه، شماره12، 1391، صص165- 190.
24. کاویانی، محمد؛ سبک زندگی اسلامی و ابزار سنجش آن؛ قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1391.
25. کلینکه، کریس. ال؛ مهارتهای زندگی؛ ترجمه شهرام محمد خانی؛ ج1، تهران: اسپند، 1380.
26. کیهان، مسعود؛ «سبک زندگی و اوقات فراغت در جامعه مدرن»؛ فصلنامه مطالعات جوان و رسانه، قم: مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، شماره8، 1391، صص 98- 123.
27. گلدارد، دیوید؛ مفاهیم و مباحث تخصصی در مشاوره، آموزش و کاربرد مهارتهای خرد در مشاوره؛ ترجمه سیمین حسینیان؛ تهران: دیدار، 1390.
28. متقی الهندی، علی بن حسام الدین؛ کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال؛ تحقیق: حسن رزوق، بیروت: مکتب التراث الاسلامی، 1397ق.
29. مجلسی، محمدباقر؛ بحارالانوار؛ بیروت: مؤسسة الوفاء، 1403ق.
30. محمدی ریشهری، محمد؛ میزان الحکمه؛ ترجمه حمیدرضا شیخی، قم: دارالحدیث، 1381.
31. مصباح ، محمدتقی؛ «سبک زندگی اسلامی، ضرورتها و کاستیها»؛ ماهنامه معرفت، قم: مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(رحمه الله علیه)، شماره185، 1392، صص5- 12.
32. مطهری، مرتضی؛ مقدمهای بر جهانبینی اسلامی؛ مجموعه آثار، تهران: صدرا، 1372.
33. ــــــــــــــــ. ؛ هدف زندگی؛ تهران: صدرا، 1391.
34. مفید، محمد بن محمد؛ امالی؛ ترجمه عبدالرحیم عقیقی بخشایشی؛ قم: نوید اسلام، 1389.
35. مهدویکنی، محمد سعید؛ دین و سبک زندگی؛ تهران: دانشگاه امام صادق(علیه السّلام)، 1387.
36. میرزابیگی، حسنعلی؛ خانواده و امام خمینی(رحمه الله علیه)؛ قم: فراگفت، 1387.
37. میرزایی رافع، مهری و دیگران؛ «لزوم تقویت حس زیباییشناختی از منظر اسلام با تأکید بر دیدگاه امام خمینی رحمه الله علیه»؛ چکیده مقالات همایش ملی امام خمینی(رحمه الله علیه) و تعلیم و تربیت اسلامی، قم: دانشگاه قم، 1391.
38. نبی اللهی، علی؛ «جوان و سبک زندگی مطلوب از دیدگاه قرآن»؛ فصلنامه مطالعات جوان و رسانه، قم: مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، شماره8، 1391، صص 13- 34.
39. نجفی، حسن و دیگران؛ تحلیل محتوای کتابهای دین و زندگی دوره متوسطه از لحاظ میزان توجه به مباحث سبک زندگی اسلامی مبتنی بر سوره مبارکه حجرات؛ در حال چاپ، 1392.
40. هوشیار، محمدباقر؛ اصول آموزش و پرورش؛ تهران: دانشگاه تهران، 1365.
[2]Email:Rahnama_akbar43@yahoo.com دانشیار گروه علوم تربیتی دانشگاه شاهد
[3]Email: farmahinifar@yahoo.com دانشیار گروه علوم تربیتی دانشگاه شاهد