كلمات كليدي : تاريخ، پهلوي، صفي اصفيا، سازمان برنامه و بودجه، وزارت مشاوره، اسدالله علم، هويدا
نویسنده : مرتضي حسني نسب
محمدعلی صفی اصفیاء در سال 1295 هجری شمسی در تهران متولد شد. وی پس از طی تحصیل در مدارس داخل کشور، برای ادامه تحصیلات خود، توسط دولت وقت، به پاریس فرستاده شد و مهندسی خود را در رشته مهندسی معدن و زمینشناسی از دانشگاه پلیتکنیک پاریس دریافت نمود.[1]
پس از پایان تحصیل در کشور فرانسه، وی به ایران بازگشت و چندین سال به تدریس در دانشگاه فنی پرداخت.
وی همزمان با تدریس، برای یکی از شرکتهای مقاطعهکاری شروع به کار نمود و تا قبل از ورود به سازمان برنامه در آن شرکت مشغول به کار بود[2]. همچنین اصفیا در وزارت صنایع و معادن نیز برای مدتی به کار مشغول شد.
اصفیا خدمت سربازی را در دانشکده افسری طی کرد و در سال 1321ه.ش به وزارت فرهنگ منتقل شد.
همچنین او در سال 1324ه.ش به ریاست آزمایشگاه معدنشناسی دانشکده فنی رسید و تا سال 1331ه.ش در آن دانشکده بود.
در سال 1331ه.ش اصفیا به عضویت شورای عالی صنعتی انتخاب شد و علاوه بر بهدست آوردن کرسی استادی زمینشناسی اقتصادی، در سال 1333ه.ش به عنوان مشاور عالی سازمان برنامه و عضو شورای اداری سازمان نقشهبرداری انتخاب شد.
وی برادر زن طاهر ضیایی، (وزیر صنایع و معادن در سالهای 1339-1342 و رئیس اتاق بازرگانی صنایع و معادن در سالهای 1349-1357 و نماینده دوره پنجم تا هفتم مجلس سنا[3]) بود.
ورود به سازمان برنامه
اصفیا در سال 1333ه.ش به درخواست ابوالحسن ابتهاج به سازمان برنامه رفت و برای بخش امور فنی سازمان مشغول به کار شد؛[4] در آن سازمان به سمت مشاور مشغول به کار شد. پس از آن به عنوان معاونت فنی در آن سازمان دست یافت و سپس به معاونت ریاست سازمان ارتقا یافت.[5]
در زمان ورود وی، ریاست سازمان برنامه و بودجه بر عهده ابوالحسن ابتهاج بود[6] و اصفیا به دعوت ابتهاج به سازمان برنامه راه یافته بود. ابوالحسن ابتهاج از سال 1333ه.ش به مدت پنج سال ریاست سازمان برنامه را به عهده داشت که به جهت مخالفت با منوچهر اقبال نخست وزیر، در سال 1338ه.ش از سازمان برنامه کناره گرفت.
پس از رفتن ابتهاج، صفی اصفیا در سازمان برنامه باقی ماند تا اینکه در سال 1341ه.ش و در زمان نخستوزیری اسدالله علم، پس از کنار رفتن احمد آرامش، وی به اصلیترین پست در این سازمان انتخاب گردید.
قائممقامی سازمان برنامه
صفی اصفیا در سال 1341ه.ش به قائممقامی سازمان برنامه رسید و به مدت هفت سال، این منصب را در سازمان به عهده داشت که این دوران مصادف با نخست وزیری اسدالله علم، حسنعلی منصور و امیرعباس هویدا بود.
در ابتدای دوران حضور اصفیا در سازمان برنامه، برنامه سوم توسعه اجتماعی، اقتصادی، سیاسی عصر پهلوی اجرا میشد. تدوین برنامه سوم عمرانی کشور را صفی اصفیا بر عهده داشت.[7]
برنامه چهارم عمرانی کشور را بازهم اصفیاء مدیریت کرد.[8] یکی از مسئولان سازمان برنامه و بودجه پس از انقلاب، برنامه چهارم توسعه را به خاطر اینکه در چارچوب نظام برنامهریزی خاص تهیه شده و عملکرد آن نیز مطلوب بود و همچنین رشد اقتصادی در این برنامه به طور متوسط 6/11درصد و 5/2 برابر هدف تعیین شده محقق شده بود، موفقترین برنامه توسعهای کشور قبل از انقلاب عنوان نمود[9] که حکایت از برتری مسئولان سازمان برنامه آن زمان، مخصوصا صفی اصفیا نسبت به دیگر روسای سازمان برنامه قبل از انقلاب دارد.
صفی اصفیا به عنوان اصلیترین عضو مهمترین نهاد پولی کشور؛ یعنی سازمان برنامه نقش مهمی در پیشبرد اهداف رژیم پهلوی در امور اقتصادی داشت. البته عنوان صفی اصفیا ریاست سازمان نبود؛ بلکه قائم مقام نخستوزیر در سازمان برنامه به حساب میآمد.[10]
برای روشن شدن میزان نقش قائممقام در سازمان برنامه باید گفت که منوچهر اقبال در سال 1338ه.ش که نخستوزیر ایران بود، طرحی را به مجلس داد که در آن نخستوزیر وقت، ریاست سازمان را به عهده داشته باشد و او میتواند برای خود در سازمان قائممقام تعیین نماید.
البته مطمئنا با توجه به مشغولیتهای نخستوزیر در دولت، تمام کارهای سازمان برعهده قائممقام سازمان است و نخستوزیر به عنوان رئیس سازمان، عنوانی تشریفاتی دارد. قبل از تصویب این قانون، رئیس سازمان، اختیارات کامل در امور خود داشت که حتی میتوانست با نخستوزیر نیز مخالفت نماید.[11] با این حال تقریبا صفی اصفیا در سازمان، اختیارات فراوانی را به عهده داشت و در امور اقتصادی کشور نیز بسیار دخیل بود.
در دوره قائممقامی وی در سازمان برنامه و در دوره نخست وزیری علم، از طرف شورای مرکزی جشنهای 2500 ساله از وی خواسته شده بود تا جهت تأمین اعتبار اجرای طرحهای در دست اقدام مبلغ 200 میلیون ریال در اختیار آن شورا قرار دهد؛ اما صفی اصفیا پرداخت این مبلغ را ناممکن دانسته بود. با این حال شاه از وزیر دربار وقت حسین علاء خواسته بود به اسدالله علم تذکر دهد که «دولت فکری برای اجرای برنامه جشنهای 2500 ساله بنماید».
وی در این دوران، در امور اقتصادی کاملا پاک نبود و در برخی از معاملاتی که انجام میگرفت، برای خود درصدی برمیداشت. در جریان واگذاری مقاطعهکاریهای سازمان برنامه، وی ابتدا تمام مقاطعهکاریها را یکجا به پدر فرح داد و سپس آن را با 25 درصد استفاده به دیگران واگذار میکرد.[12]
در سال 1345ه.ش قرار بود که عبدالرضا انصاری وزیر کشور با همکاری دکتر اقبال مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران به سمت قائممقامی سازمان برنامه برسد. صفی اصفیا پس از اطلاع از این ماجرا به وسیله وزیر آب و برق مهندس روحانی، فعالیتهای فراوانی انجام داد و با حمایت تیمسار خاتمی شوهر خواهر محمدرضا شاه پهلوی توانست جایگاه خود را تثبیت کند.[13]
یکی از ماجراهایی که در زمان تصدی وی در قائممقامی سازمان برنامه اتفاق افتاد، درگیری فیزیکی بین عطاءالله خسروانی وزیر کشور و غلامرضا نیکپی وزیر آبادانی و مسکن در دفتر مهندس اصفیا بود.
از زمان انتخاب هویدا به نخستوزیری نوعی درگیری بین وی و عطاءالله خسروانی به وجود آمد.
علت درگیری بین این دو نفر، رقابت آنها برای بهدست آوردن نخستوزیری پس از ترور حسنعلی منصور بود. شاه برای رفع مشکل، هویدا را به سمت نخستوزیر انتخاب نمود و خسروانی را به ریاست حزب ایران نوین برگزید؛[14] همچنین سمت وی به عنوان وزارت کشور تمدید شد.
پس از شروع کار دولت، خسروانی به هیچ وجه از دستورات هویدا اطاعت نمیکرد و برای شخص نخستوزیر مشکلاتی را به وجود میآورد.
هویدا برای راحت شدن از شر وی دست به دامان غلامرضا نیکپی وزیر آبادانی و مسکن شد و از وی خواست تا به نوعی بهانهای برای اخراج وی از کابینه را فراهم آورد.[15]
روزی نیکپی در دفتر صفیاصفیا قائممقام نخستوزیر در سازمان بودجه بر سر بودجه عمرانی روستاها با عطاءالله خسروانی مشاجره پیدا کرد و درگیری آنها به زد و خورد فیزیکی نیز منجر شد.[16] در این بین عینک اصفیا نیز شکست.
هویدا نیز از این ماجرا کمال استفاده را برد و شرح ماجرا را برای محمدرضا شاه پهلوی نقل نمود. پس از اینکه شاه از ماجرا خبردار شد، دستور عزل هر دو وزیر درگیر را صادر کرد؛[17] به این صورت هویدا به لطف غلامرضا نیکپی دوست قدیمی خود، توانست بزرگترین مانع خود را در دولت، از سر راه خود بردارد.
دیگر کارهای سیاسی
صفی اصفیا پس از خروج از سازمان برنامه، مدتی در دولت مشغول به کاری نشد تا این که در سال 1347ه.ش از سوی نخستوزیر وقت امیر عباس هویدا به وزارت مشاوره برگزیده شد.[18]
پس از آن نیز مدتی به سمت نیابت نخستوزیر در امور عمرانی به کار مشغول شد که در این دو سمت مجموعا 9 سال مشغول بود.[19]
از فعالیتهای وی در این دو سمت اطلاع چندانی در دسترس نیست و باید گفت که وی در این سالها در سکوت و خاموشی سیاسی به سر میبرد و انتصاب وی به این کارها، برای نزدیکی به دربار بود و کمتر جنبه عملگرایانه در آنها مدنظر بوده است.
همچنین با تایید محمدرضا پهلوی به عنوان دبیر کل کمیته ملی پیکار ملی پیکار با بیسوادی انتخاب شد.
از دیگر مناصب وی حضور در هیئت امنای دانشگاه جندیشاپور بود. همچنین در سال 356 ه.ش وی در کابینه جمشید آموزگار برای بار دوم به وزارت مشاوره انتخاب گردید.
همچنین وی در هیئت مدیره سازمان خدمات شاهنشاهی عضو بود؛ به عنوان عضو در جلسات هیئت شورای انرژی اتمی شرکت میکرد؛ در شورای مرکزی دانشگاهها، هیئت امنای موسسه برنامهریزی ایران، هیئت امنای موسسه عالی آموزش ارتباطات، هیئت امنای دانشگاه اصفهان، هیئت امنای دانشگاه فارابی، هیئت امنای بنیاد فرهنگ ایران، شورای عالی مرکز طبی کودکان و شورای هیئت امنای سازمان جشن هنر نیز عضویت داشت.[20]
پس از پیروزی انقلاب اسلامی
پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، صفی اصفیا به همراه دیگر کسانی که نتوانسته بودند از کشور فرار نمایند، دستگیر شد و به جرم شرکت در اعمال فاسد دربار پهلوی به مدت چهار سال از عمر خود را در زندان سپری نمود.
وی بقیه عمر خود را در خاموشی گذراند تا اینکه در همایشی در تجلیل از استادان پیشکسوت دانشکده فنی از وی تقدیر به عمل آمد. وی در سال 1387ه.ش در سن 92 سالگی فوت نمود.