مشروعيت چيست؟
سید محمدمهدی توسلی
خبرگزاری فارس: "مشروعیت " همواره از مباحث محوری متفکران اجتماعی و سیاسی بوده و ریشههای این مفهوم را از یونان باستان در نوشته افلاطون که اندیشه عدل را در کتاب جمهور بیان میدارد، میتوان یافت.
مشروعیت
"مشروعیت " همواره از مباحث محوری متفکران اجتماعی و سیاسی بوده و ریشههای این مفهوم را از یونان باستان در نوشته افلاطون که اندیشه عدل را در کتاب جمهور بیان میدارد، میتوان یافت. ارسطو و دیگر شخصیتهای مشرق و مغربزمین به موضوع مشروعیت توجه کرده و به بحث درباره مصادیق حکومتهای مشروع و نامشروع پرداختهاند و بحران مشروعیت بهعنوان یکی از انواع بحرانهایی که در فرآیند گسترش ظرفیت سیستم حکومتی برای پاسخگویی بیشتر از منابع موجود، همواره مطمح نظر است شرط اساسی در زمینه توسعه سیاسی محسوب میشود.
مفهوم لغوی مشروعیت
این واژه از ماده شرع اشتقاق یافته اما در مکاتب و نظامهای سیاسی به معنای مطابق با شرع یا امری نیست که شارع مقدس وضع کرده است. از این رو اختصاص به شریعت ندارد تا بحث درباره آن فحص در متون دینی و از منظر شریعت را لازم بدارد بلکه درباره هر حاکم و حکومتی سوال از مشروعیت مطرح است و همه مکتبهای فلسفه سیاست در برابر چنین پرسشی قرار دارند. مشروعیت در متون سیاسی رایج ترجمه واژه فرنگی Legitimacy است و از صفت Legitimate اشتقاق یافته که از ریشه لاتینی Leg یا Lex به معنای قانون گرفته شده است.
Legitimacy با واژههایی نظیر Legal به معنای قانون، Legislation به معنای وضع قانون یا تقنین و Legtitmate با مفهوم حلالزادگی مترادف است و در بحثهای علوم سیاسی بیشتر با معنای حقانیت مترادف گرفته میشود. در گذشته در اروپای سدههای میانه، مشروعیت به معنی قانونی بودن یا طبق قانون به کار میرفت. "سیسرو " این واژه را برای بیان قانونی بودن قدرت به کار برد. بعدها واژه مشروعیت در اشاره به روشهای سنتی، اصول قانون اساسی و انطباق با سنتها به کار برده شد. بعد از آن هم مرحلهای فرارسید که در آن عنصر "رضایت " به معنی آن افزوده شد و رضایت پایه و اساس فرمانروایی مشروع دانسته شد. در عصر حاضر نخستینبار ماکس وبر مفهوم مشروعیت را به صورت مفهوم عام بیان کرد. به عقیده او مشروعیت بر "باور " مبتنی است و از مردم اطاعت میطلبد. معنی مشروعیت از این به آن عصر تغییر یافته در سدههای میانه برای بیان رضایت و پذیرش یا مخالفت با غصب حکومت به کار برده میشد.
تعریفهای مشروعیت
بحث از مراد اصطلاحی این واژه نیز از دیرباز مورد توجه اندیشوران فلسفه سیاسی بوده و تبیینهای مختلفی از آن ارائه شده است اما آنچه میتوان در این باره بهعنوان فهم صائب به طور خلاصه بیان کرد، اینکه "مشروعیت، توجیه عقلانی حل اعمال قدرت از سوی حکمرانان است ". اصطلاح مشروعیت با تعبیرهای گوناگون و متناسب با رویکردهای خاص به این مقوله، تبیین و تعریف شده است "دال " در این باره گفته است: رهبران نظامهای سیاسی در برخورد با کشاکشها و ابزارهای حکومتی تصمیمات گرفته شده را هم میپذیرند. نه فقط به خاطر ترس از خشونت، مجازات یا اجبار بلکه بر این باور هم که پذیرش تصمیمات از نظر اخلاقی درست و بحق است. بنا بر یکی از موارد کاربرد واژه مشروعیت گفته میشود وقتی حکومت مشروعیت دارد که مردم تحت فرمان اعتقاد راستین داشته باشند بر اینکه ساختار، عملکردها، اقدامات، تصمیمات، سیاستها، مقامات، رهبران یا حکومت از شایستگی، درستکاری یا خیر اخلاقی- از حق صدور قواعد الزامآور- برخوردار باشند. دال با این توصیف نشان میدهد مشروعیت برخورداری از خصوصیات درستکاری، کامیابی یا خیر اخلاقی است. به عقیده "استرنبرگر "، مشروعیت بنیاد قدرت حکومت است که از یکسو حق فرمانروایی را به حکومت میدهد و از سوی دیگر حکومتشوندگان را از چنین حقی آگاه میکند. به عقیده "لیپت " مشروعیت متضمن توانایی نظام به ایجاد و حفظ این باور است که نهادهای سیاسی موجود مناسبترین نهاد برای جامعه است. به گفته "ژان بیندال ": مشروعیت را میتوان چنین تعریف کرد که مردم بهطور طبیعی و بدون تردید سازمانی را که به آن تعلق دارند، میپذیرند. "رابرت " معتقد است: مشروعیت همان اصلی است که دلالت میکند بر پذیرش همگانی دست یافتن شخص یا گروه معینی به مقامی سیاسی بهطور کامل از راه اعمال قدرت یا در برخی موارد ویژه بر این اساس که اعمال قدرت برای دستیابی به آن مقام با برخی اصول و رویههای عمومی اجرای اقتدار هماهنگ است.
از این رو، همه حکومتها میکوشند نشان دهند که اقداماتشان مشروع و بنابراین بر مردم الزامی است. رهبر نظامی هم که کودتا میکند و قدرت را قبضه میکند، میکوشد قابلیت توجیه یا درستی اخلاق عمل خود را نشان دهد. با کسب مشروعیت است که حکومت "دوفاکتو " به حکومت "دوژور " مبدل میشود و این نشان اهمیت مشروعیت است. حکومت دوفاکتو عبارت است از شناخت موجودیت یک دولت یا کشور جدید در مقام دولت و کشوری مستقل و توانا برای کاربرد قدرت در قلمرو خویش اما حکومت دوژور فراتر از حکومت دوفاکتو نهتنها برای کاربرد قدرت در قلمرو خود بلکه برای اجرای تعهدات بینالمللی خود شناسایی میشود.
مشروعیت: نیازمند به نگاه دوبعدی
جدای از آنکه در بحث لغوی واژه مشروعیت (Legitimacy) از ریشه لاتینی Leg به معنای قانون گرفته شده و برخی از نظریهپردازان همچون سیسرو این واژه را برای بیان قانونی بودن قدرت به کار بردهاند، در این واژه علاوه بر مفهوم "برحق بودن " یا "حقانیت " نوعی مفهوم "قانونیت " نهفته است. البته این "قانونیت " با مفهوم قوانین یا حقوق وضعی یکی نیست بلکه قوانین عرفی یا نانوشته را هم شامل میشود.