دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

آتش بهرام Ātaš i bahrām

No image
آتش بهرام Ātaš i bahrām

كلمات كليدي : آتش، آتش بهرام، بلندسود، سروش، كُستي

نویسنده : مجيد طامه

در مراسم دینی زرتشتیان، آتش بزرگﺗرین عامل است. آتش از زمان قدیم در زندگی و عبادات قوم هند و اروپایی عامل مهمی محسوب میﺷده است، ولی زرتشت به آن جنبهﻯ اخلاقی و معنوی داد و آن را علامت و نشانهﻯ زندهﺍی از پاکی و طهارت دانست.[1]

آتش در کتاب اوستا به صورت آتَر و آثر[2] و در فارسی میانه به گونهﻯ آدور[3] و آتَخش آمده است. و واژهﻯ بهرام در اوستا به صورت ورثرغنه[4] به معنی پیروزی است و در فارسی میانه وَهرام، وَرَهرام و وَرَهران گفته میﺷود. و او در دین زردشتی ایزد جنگ و پیروزی است.[5]

سه آتش مقدس در آیین زرتشتی

در حال حاضر سه آتش مقدس در بین زرتشتیان وجود دارد که بر حسب درجه و احترام به ترتیب عبارتند از: آتش بهرام، آتش آذران، آتش دادگاه. آتش بهرام قرنﻫا مقدسﺗرین آتش به شمار میﺭفته و به «پادشاه پیروزگر آتشﻫا» ādurān pādixša pērōzgar موسوم است. شکوه و فر این آتش است که با دروغ و تباهی میﺟنگد و بدون حفاظت این آتش برای هیچ بهدینی زندگی در روی زمین میسر نیست.[6]

از این گذشته، عالیﺗرین درجهﻯ آتش، یا همان آتش بهرام بنا به دو متن پهلوی، دینکرد و روایات پهلوی، این قدرت را دارد که تمامی ایزدان را جلب کند. آتش بهرام دَرِ ارتباطی میان زمین و آسمان است. زمانی که ایزدان مینوی به گیتی میīیند، ابتدا و پیش از بازدید از اماکن دیگر، به نزد آتش بهرام میﺭوند. [7]

اهمیت و جایگاه خاص آتش بهرام در سنت زرتشتی

پارسیان آتشکدهﻫای بزرگ را آتش بهرام گویند که در برابر آن آدران یا آذران یا آگیاری به آتشکدهﻫای کوچک اطلاق میﺷود.[8]

در اوستا، یسنه (17 بند 11)، از پنج نوع آتش نام برده شده و به هریک جداگانه درود فرستاده شده است که نام نخستین آنها «بِرِزی سَوَه[9]» به «بلند سود» ترجمه شده و در تفسیر فارسی میانه بهﻧام عمومی آتش بهرام خوانده شده است.[10]

در کتاب گزیدهﻫای زادسپرم آمده: «بلند سود نیز در آسمان است، آن فره که جایش در آتش بهرام است...» و خویشکاریﻫای او چنین برشمرده شده است: با دروج(=دیو) مینوی ستیز کردن، زدن و سوختن پری پیکرانی که از دریا برآیند و روشنان (=ثوابت) را با گند و آلودگی دشمنی ورزند و با جادوگری آفریدگان را تباه کنند و زدن و شکست دادن جادو و پری و اساساً پاسبانی کردن خفتگان در شب و با سروش[11] پرهیزگار یار بودن.[12]

به عقیدهﻯ مزدیسنان، آتش بهرام از شکوه خاصی برخوردار است، و مزدیسنان در پناه او در روی زمین زیست میﻛنند. در کتاب صد دَرِ نثر دَرِ سی و نهم آمده: «اگر آتش بهرام نهﺑودی، هیچﻛس از شهری نهﺗوانستی شدن، زیرا که از خورَه[13] (=فر) آتش بهرام است که در راهﻫا، کسی به کسی زیادتی نهﺗواند کردن....» و در دَرِ دوم آمده: بر آتش بهرام هیزم و بوی نهند، چنانکه باد بوی آن به برد و دیو فرار کند زیرا از فر آتش ورهرام است که زندگی میﺗوان کرد. در کتاب صد دَرِ بندهش آمده: اندر دین گوید که هر جای که بهدینان، بسته کُستیان[14] نشینند، باید که آتش بهرام، در آن شهر و جایگاه باشد، چه آتش بهرام همﭼون پاسبانی است که آن جایگاه را از همهﻯ آفتﻫا و بلاها نگاه میﺩارد.[15]

انتساب این آتش به بهرام! چرا؟

در چرایی انتساب این آتش بزرگ به بهرام، متون فارسی میانهﻯ متاخر نشان میﺩهند که همهﻯ آتشﻫا را جنگجویانی میﺩانستند که نه فقط در سطح مادی و به صورت مقابله با تاریکی و سرما، بلکه به صورت مینوی و مقابله با نیروهای شر، به سود آفرینش فزونیﺑخش میﺟنگند. از اینﺭو طبیعی میﻧماید که بزرگﺗرین آتش را به «پیروزی»، با روحیهﻯ دلیری و امید اختصاص دهند؛ و بدینﺳان به آسانی درک میﺷود که چرا هنگام عزیمت به نبرد با بیﺩینان، اخگرهایی از آتش بهرام را پیشاپیش سپاه، زردشتیان حمل میکردند.[16]

چگونگی فراهم کردن آتش بهرام و مراحل تهیه آن

آتش بهرام فراوردهﻯ جمعīوری، پاکﺳازی و تبرک شانزده آتش مختلف زمینی است که برای اهداف گوناگون استفاده و در اثر آن کم و بیش آلوده شده است.

تهیه این آتش از ترکیب شانزده آتش دیگر!

این آتش را که بایستی ترکیبی از شانزده آتش متفاوت باشد را میﺗوان بنابر فرایندهایی که در موردش بهﻛار میﺭود، به سه دسته تقسیم کرد:

دستهﻯ اول آتشی است که ناشی از سوختن یک لاشه است و آتشی بیﻧهایت ناپاک است و باید توسط یک غیر زرتشتی و با رویهﺍی بسیار خاص جمعīوری شود: ملاقهﺍی مشبک که با مواد قابل اشتعالی چون چوب صندل یا کندر پر شده است، بر فراز آنچه از هیزم مخصوص آتش زدن مرده باقی مانده نگاه داشته میﺷود. شعلهﻯ آتش نبایستی مستقیم به مواد داخل ملاقه برسد، بلکه بایستی این مواد در اثر حرارت آتش شعلهﻭر شود. از آتش گرفتن این مواد آتشی تازه بهﺩست میīید. این فرایند 91 بار تکرار میﺷود؛ عملی که در خلال آن اورادی را نیز میﺧوانند. آتش پاک شده، در یک آتشدان نگهداری شده و با دقت خاص آن را شعله ور نگاه میﺩارند.

آتشﻫای دستهﻯ دوم و سوم ناپاک نیستند. دستهﻯ دوم از آتش پیشهﻫای گوناگون، از کوزهﮔری، تا چوپانی (سیاههﻯ آن در طول سالﻫا تغییر کرده است) و آتشی که در اثر آذرخش است، تشکیل میﺷود، گفته میﺷود این آتشﻫا خنثی هستند.

دستهﻯ سوم به شانزدهمین گونهﻯ آتش مربوط میﺷود، که نه آلوده است و نه خنثی، بلکه تا حدی مقدس است، زیرا آتش خانهﻯ یک پارسای زرتشتی است. پس از پاک کردن آتش با 40 احتراق پیاپی دو دسته آتش دیگر، یکی به کمک اصطکاک سنگ آتشﺯنه، و دیگری به کمک تکهﻫای چوب، به آن افزوده میﺷود. آتشﻫا یکی میﺷوند و روند 44 احتراق دیگر را میﮔذرانند تا شاید عمل امتزاج کامل شود.

روندهای مذکور به دست افراد معمولی صورت میﮔیرد، سپس دو موبد آنﻫا را از آغاز تا انتها تکرار میﻛنند. سرانجام همهﻯ شانزده آتش برای متبرک شدن آمادهﺍند.

تقدیس آتش توسط موبدان در طی بیش از سه سال!

عمل تبرک که به مانند قبل توسط دو موبد انجام میﮔیرد، عبارت است از گردآوری بخشی از هر آتش و خواندن یسنا و ویدیوداد بر آنﻫا. این آیین، یکﺑار در روز به تعداد دفعاتی که پاکﺳازی صورت گرفته و به احترام ایزدی که آن روز به نامش است انجام میﻳابد. از آنﺟا که این آیین برای 16 گونهﻯ آتش تکرار میﺷود، در صورتی که دو موبد آن را انجام دهند 1128 روز به طول میﺍنجامد.

اعمال پایانی به مراتب سادهﺗر هستند. در اولین روز از روزهای گاهانی، یعنی پنج روزی که سال را آن هم بعد از گذشت 12 ماه 30 روزه کامل میﮔرداند، 16 آتش با هم به یک آتشدان آورده میﺷود. سرانجام آتش را چهار موبد در حالی که چتری بالای آتش دارند و در جلوی آنان موبدانی با گرز و شمشیر در حرکت هستند با مراسم پرشکوهی به آتشکده برده و در آنﺟا در اتاقی که قبلاً با خواندن یسنا و ویدیوداد به مدت سه روز متوالی تبرک یافته به تخت میﻧشانند. تخته سنگی که مجمر آتش بر آن قرار دارد، و محلی که پنجﺑار در روز به آتش دمیده میﺷود و جایگاه همیشگی نگهداری از آن است، تخت شاهی نامیده میﺷود و تاجی بر فراز آن آویزان است.[17]

پس از آنکه مراسم تختﻧشین به اتمام رسید موبدان چند عدد از شمشیرها و گرزها را به دیوار حریم آتش آویزان میﻛنند تا اولاً نشانی از جنگ دائمی بر ضد بدی باشد و ثانیاً در مواقع لزوم در محافظت و دفاع از آتش بهﻛار آید. و در هر یک از گوشهﻫای اتاق زنگی برنجی به زنجیر میīویزند تا در هر یک از پنجﮔاه شبانهﺭوز، هنگام خواندن سرود، آن را به صدا در آورند.[18]

نگهداری از این آتش

آتش بهرام باید همواره حتی در شب با شعلهﻫای درخشان و فروزنده بسوزد. مراسم و عبادات خاصی برای احترام و بزرگداشت آن به عمل میīید و در آغاز هر پنج گاه چوبﻫای خوشبو داخل آن سوزانده میﺷد. فقط موبدی که از هر لحاظ حائز صلاحیت کامل باشد میﺗواند وارد حریم آن آتش شود و فقط ادعیه و نیایشی که مربوط بدان آتش است باید در جوار آن از حفظ تلاوت گردد. بهدینان و موبدان معمولی فقط میﺗوانند آتش بهرام را از میان پنجرهﻫای مشبکی که در دیوار حریم آتش قرار دارد ببینند و از همانﺟا ادعیه و نیایش خوانده و چوبﻫای صندل خوشبو نثار کنند.[19]

لزون حضور آتش بهرام در هر منطقه

طبق سنت زردشتیان، هریک از حوزهﻫای بهدینان باید آتش بهرام داشته باشد. بعضی از دستوران معتقدند که فقط یک آتش بهرام باید باشد؛ چه آن شاه است و چند پادشاه در اقلیمی نگنجند. در ایران مدتﻫا قبل، که تاریخ آن معلوم نیست،دو آتش بهرام در یزد و تهران برپا گردیده است. در هندوستان هشت آتش بهرام شعلهﻭر است.یکی از مهمﺗرین آتشﻫای بهرام، آتشکدهﻯ نوساری است که تقریباً هفتصد سال از بنای آن میﮔذرد.[20]

سه آتش اصلی ایرانیان باسان یعنی آذر فرنبغ، آذر گشنسپ و آذر بُرزینﻣهر از نوع آتش بهرام هستند.[21]

مقاله

نویسنده مجيد طامه
جایگاه در درختواره ادیان غیرابراهیمی - زردشتی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

No image

امشاسپندان amshaspandan

No image

جهی Jahi

No image

دینکرد

No image

مینو minu

No image

آتش بهرام Ātaš i bahrām

Powered by TayaCMS