24 آبان 1393, 14:3
كلمات كليدي : سنجش ناپذيري، قياس ناپذيري، توماس کوهن، پل فايرابند
نویسنده : هادي صمدي
تز سنجش ناپذیری که گاه قیاس ناپذیری خوانده می شود، در سال 1962 توسط توماس کوهن و پل فایرابند به صورت مستقل ارائه شد، هر چند که به جاست این تز را محصول فضای فلسفی اواخر دهه پنجاه و اوایل دهه شصت میلادی بدانیم. سنجش ناپذیری واژهای است که از ریاضیات وام گرفته شده است. قطر و ضلع یک مربع سنجش ناپذیرند، زیرا اگر یکی را با عدد گویا مشخص کنیم، دیگری عددی گنگ خواهد بود. (سنجش ناپذیری به این معنی متفاوت با قیاس ناپذیری است: قطر مربع از ضلع آن بزرگتر است، بنابراین میتوانیم این دو را با هم قیاس کنیم.) تز سنجش ناپذیری در آراء فایرابند به این معناست که معنای واژههای مشاهدتی، وابسته به نظریههایی است که این واژگان در آنها ظهور یافتهاند و از آن جا که این امکان وجود دارد که هستی شناسی پایه و دستگاه مفهومی نظریهها متفاوت باشد، واژههای به کار رفته توسط یک نظریه ممکن است در متن نظریه دیگر قابل تعریف نباشند. نبودن ارتباطات منطقی، که ناشی از تغییر معنایی واژههای استفاده شده توسط نظریهها است، ممکن است باعث شود که نتوانیم محتوای نظریهها را مستقیماً مقایسه کنیم؛ یعنی تز سنجش ناپذیری در آرای فایرابند به این معنا است که امکان دارد نظریههای رقیب فاقد هرگونه نتایج مشاهدتی یا غیر مشاهدتی قابل قیاسی باشند.
تز سنجش ناپذیری در آرای کوهن یکسان به کار نرفته و طی زمان دستخوش تحولاتی شده است. او در کتاب "ساختار انقلابهای علمی"(1962) سنجش ناپذیری را به عنوان تفاوتهای مفهومی روش شناختی و ادراکی بین پارادایمها معرفی میکند، اما در آثار دهه هفتاد، حوزه سنجش ناپذیری را محدودتر انگاشته و به جای سنجش ناپذیری پارادایمها از سنجش ناپذیری نظریهها سخن میگوید. آنچه کوهن در این دوره میگوید شباهت زیادی دارد به آنچه کواین در باب عدم تعین ترجمه میگوید. در دوره سوم که عمدتاً آثار دهه آخر عمر کوهن را شکل میدهد، باز هم حوزه تز سنجش ناپذیری محدودتر شده و میگوید مجموعهای از واژگان که تعریف آنها وابسته به هم است، در زبان تخصصی نظریهها قابل ترجمه نیستند. قرائتهای مختلف از تز سنجش ناپذیری را در چهار گروه میتوان قرار داد:
1- این که محتوای نظریههای علمی قیاس ناپذیرند.
2- این که معنای واژههای علمی تغییر میکند.
3- این که واژگان علمی نظریههای رقیب را نمیتوان به هم ترجمه کرد.
4- این که معیار مشترکی برای ارزیابی نظریهها وجود ندارد.
در متون عمومی فلسفه علم، قرائت دوم از تز سنجش ناپذیری شایعتر است. مطابق با این قرائت، واژه جرم در نظام مکانیک نیوتنی کاملاً متفاوت با واژه جرم در مکانیک نسبیتی است. جرم در مکانیک نیوتنی همواره ثابت بوده و با تغییر سرعت تغییری نمیکند، در حالی که در مکانیک نسبیتی با افزایش سرعت جسم، جرم آن، ولو به نحوی بسیار نامحسوس، تغییر میکند. بنابراین واژه جرم در این دو نوع مکانیک سنجش ناپذیر است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان