24 آبان 1393, 14:6
كلمات كليدي : علت صوري، صورت، صورت جسميه، صورت نوعيه، بالقوه، بالفعل
نویسنده : مهدي افضلي
علت صوری یکی از اقسام عمده و مهم علل به طور عام است. ارسطو مدعی است که پیش از من تنها افلاطون به آن اذعان کرده و در مورد شناخت مُثل و ارباب انواع، بدان تمسک جسته است، ولی سایر فیلسوفان نسبت به آن توجهی نداشتند. در فلسفه اسلامی علت صوری به عنوان یکی از علل در امور مرکب و مادی مورد پذیرش قرار گرفته و زوایای بیشتری از آن باز شده است.
مراد از علت صوری، چیزی است که ملاک فعلیت یافتن جسم و خروج آن از حالت بالقوه میباشد. ویژگیهای موجود در اجسام به همین علت صوری برمیگردد. فیلسوف معاصر مسلمان، محمد تقی مصباح یزدی اطلاق علت به علت صوری را خالی از مسامحه نمیدانند. به نظر ایشان علت مادی و صوری مخصوص معلولهای مادی است و اطلاق علت بر آنها خالی از مسامحه نیست. اما اغلب فلاسفه مسلمان آنرا به عنوان علت حقیقی پذیرفته اند. به طور کلی در فلسفه اسلامی از دو نوع صورت بحث شده است: صورت جسمیه و صورت نوعیه. صورت به معنای صورت جسمیه که همان نیز علت صوری میباشد مورد قبول همه مکاتب فلسفی اسلامی است، ولی صورت به معنای صورت نوعیه که منشأ آثار خاص میشود مورد پذیرش دو مکتب مشاء و حکمت متعالیه میباشد، البته اشراقیون صورت نوعی را میپذیرندولی آن را عرض میدانند نه جوهر. از باب نمونه وقتی ویژگیهایی چون حرارت و برودت را در نظر میگیریم، دیده میشود که منشأ این آثار نمیتواند نوع واحد باشد، لذا آنرا به صورت نوعیه متفاوتشان باز میگردانیم، صورت نوعیه موجود در آتش غیر از صورت نوعیهای است که در هوا موجود است، به همین دلیل هریک منشأ اثری میشود که دیگری فاقد آن است، گرچه هردو در جسمیت اشتراک دارند؛ لیکن به نظر حکمت اشراق همه این آثار بازگشت به خود جسم و صورت جسمیه و ویژگی اجسام میکند و نیازی به صور نوعیه نداریم.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان