دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

اسلام به وحدت کلمه توصیه می کند

گفت‌وگو با آیت‌الله محمدعلی تسخیری دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی
اسلام به وحدت کلمه توصیه می کند
اسلام به وحدت کلمه توصیه می کند

گفت‌وگو با آیت‌الله محمدعلی تسخیری دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی

اشاره: با توجه به آنچه در جهان اسلام می‌گذرد و هم‌پیمانی و همداستانی دشمنان مشترک مسلمانان، بر کسی پوشیده نیست که همگرایی و وحدت امت اسلام یکی از واجبات است؛ ولی متأسفانه به دلایلی و تحت تأثیر عوامل متعدد داخلی و خارجی، این اصل مهم که در متون دینی ما نیز بدان توصیه و تأکید فراوان شده است، در بسیاری اوقات مورد غفلت قرار می‌گیرد و گاهی حتی خلاف آن عمل می‌شود. رسیدن به این اصل دوران‌ساز در طول تاریخ اسلام، یکی از آرزوهای نخبگان و دانشوران دلسوز بوده و در سده اخیر و به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، فرهیختگان امت اسلام برای تحقق آن راهکارهای مؤثری ارائه داده‌اند که یکی از آنها، تشکیل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی بوده است. آنچه در پی می‌آید، گفتگو با دبیر کل محترم آن نهاد است که پیشتر در پیک تقریب به چاپ رسیده است.

خاستگاه وحدت در قرآن و حدیث چیست؟

خاستگاه وحدت هم در قرآن مجید، هم در حدیث شریف، و هم در سیره ائمه اطهار(ع) متجلی است. اصولا قرآن و حدیث برنامه جامعی برای بشریت به ارمغان آورده که بدون تردید حکمت‌های فراوانی در بر دارد و هرگاه این برنامه گرانسنگ با اصول اساسی مشترک مذاهب همراه شود، نه تنها خاستگاه مطلوب را تشکیل خواهد داد، بلکه عموم بشریت از جمله مسلمانان از برکات لایتناهی آن برخوردار و متنعم خواهند بود؛ چه، خطاب «یا ایهاالذین آمنوا» خطابی عام است و تمامی مسلمانان را از هر گروه و فرقه و نحله شامل می‌شود.

هر یک از آیات و احادیث گرانقدر بر جنبه و بعد خاصی تأکید دارند. «إن هذه امتکم امه واحده» در بیان اینکه وحدت از صفات امت است؛ «حبل الله» در بیان محور وحدت است: «واذکروا نعمه الله علیکم إذکنتم أعداء فألف بین قلوبکم فأصبحتم بنعمته إخوانا و کنتم علی شفا حفره من النار فأنقذکم منها» در یادآوری آثار و برکات وحدت است؛ «خلقکم من نفس واحده» در بیان وحدت اصل خلقت و آفرینش از نفس واحده است؛ «شرع لکم من الدین ما وصی به نوحا و الذی أوحینا إلیک و ما وصّینا به ابراهیم و موسی و عیسی أن أقیموا الدین و لاتتفرقوا فیه» در بیان وحدت مسیر است و دهها آیه دیگر در باب عدم برتری انسان‌ها بر یکدیگر جز با معیار و ملاک علم، تقوا و جهاد و توکل و توسل به ذات ربوبی و نیز تلاش در تهذیب و تزکیه نفس و عمل به عبادات و نفی هرگونه شرک و الحاد، احساس تکلیف و مسئولیت، مماشات و مدارا، درک ناراحتی و درد دیگران، گفت‌وگو با ادبیات قرآن و حدیث و...، همه اینها از مصادیق خاستگاه وحدت است.

مشخصه‌های تقریب مقبول و مطلوب چیست؟

ما گاهی از وحدت سخن می‌گوییم، گاهی از انسجام و گاهی از تقریب. مقصود ما از تقریب، تقریب اندیشه‌هاست؛ یعنی تقریب بین اندیشه‌های مذاهب اسلامی. تقریب مقدمه تحقق انسجام اسلامی یا وحدت است. این هدف ناظر به موضع‌گیری‌های عملی است. داعیه انسجام مربوط به موضع‌گیری‌های عملی همه افراد امت اسلامی نسبت به چالش‌های فراروی امت است، چه چالش‌های خارجی و چه چالش‌های داخلی، مسائل بزرگ امت، مسئله فقر، حقوق بشر، خانواده، اقتصاد و... و مسائل وارداتی مثل سکولاریسم، جهانی‌سازی، تهاجمات فرهنگی و ...، در مورد همه اینها امت اسلامی باید یک موضع منسجم داشته باشد. مقام معظم رهبری کلمه «انسجام» را به کار برده است؛ زیرا برای تحقق وحدت، راههای گوناگونی وجود دارد، اما مهم، انسجام همه این امت در قبال این چالش‌هاست.

پس منظور ما از وحدت، وحدت موضع‌گیری‌های عملی است و راهی که این امکان را به وجود می‌آورد، تقریب مذاهب است. در مسئله تقریب، ما این داعیه را نداریم که مذاهب از مواضع خودشان عقب‌نشینی کنند، بلکه همه مذاهب باید با قوت و استدلال و منطق از موضع‌گیری‌ها و از خطوط اصلی خود دفاع کنند. ما در فراخوانی به تقریب، به عقب‌نشینی دعوت نمی‌کنیم.

اصولا تقریب در چهار مرحله انجام می‌گیرد: نخست، جستجوی مشترکات است؛ یعنی به این سمت برویم که حوزه مشترک بین مذاهب را کشف کنیم. برخی از محققان مدعی هستند که نود درصد مساحت زندگی مسلمانان، از نظر فکری، تمدنی و رفتاری، مشترک است. گاهی بعضی از محققان این مساحت مشترک را به سطح نود و پنج درصد می‌رسانند و برخی هم حتی بالاتر، حالا ما بیاییم هشتاد و پنج درصد را در نظر بگیریم که این خود مساحت عظیمی است که باید کشف شود. ما با این هدف تقریبا بیست جلد کتاب از روایات مشترک را چاپ کرده‌ایم.

مرحله دوم، مرحله توسعه این دایره است. من احساس می‌کنم که مجال توسعه خیلی باز است، حتی در اصول فقه، نه فقط در فقه و جزئیاتش. در اصول فقه هم اگر همدیگر را خوب بشناسیم، می‌بینیم که خیلی زمینه‌های مشترک وجود دارد. من به عنوان نمونه، به یک مسئله از اصول فقه و یک مورد از حدیث اشاره می‌کنم. درخصوص اصول فقه شما به قیاس توجه کنید. اجتهادها و قیاس‌های ما و آنها خیلی به هم نزدیک است. در موارد کمی از قیاس‌ها ما با هم اختلاف داریم. در مسئله استحسان هم همین طور است. اگر تعریف‌های استحسان را ببینیم، بعضی از تعریف‌ها را، هم ما و هم اهل سنت رد می‌کنیم، مثل «ما یستحسنه المجتهد بعقله» این را نه اهل سنت قبول دارند و نه ما. برخی‌ها را هم ما قبول داریم و هم آنها: «تقدیم اهم الدلیلین». این یکی از تعاریف استحسان است.

در اجلاس بزرگی در مسقط،‌ این مسئله در مجمع الفقه کنفرانس اسلامی مطرح شد. ما ادله‌مان را بیان کردیم و آنها هم ادله‌شان را. جلسه‌ای طولانی بود. بالاخره بعد از مناقشات زیاد، به یک تعریف مشترک رسیدیم و همه آن را امضا کردند. جا دارد که در اصول فقه که تأثیر زیادی در فقه دارد، ما بحث و گفت‌و‌گو کنیم و به ایده‌های مشترک برسیم. اگر ما بیاییم و با این منطق عقلانی برخورد کنیم، می‌توانیم به نتایج مشترک برسیم. پس مرحله دوم، مرحله توسعه این محدوده از راه تفهیم و تفاهم و شناخت موضع‌گیری‌های دو طرف است.

مرحله سوم، همکاری فی‌مابین همه مذاهب برای تحقق این مشترکات است.

مرحله چهارم، مرحله معذور دانستن است. اگر در یک مساحتی اختلاف باقی ماند، همدیگر را معذور بداریم و بدانیم. ما هرگز نمی‌توانیم اختلاف نظر را از بین ببریم. اختلاف، امری طبیعی است. ما هیچ نصی نداریم که بگوید شما اختلاف نظر نداشته باشید یا اختلاف نظر را مذمت کرده باشد. از تفرقه منع شده، از نزاع منع شده، چون اسلام، دینی فطری است و تعالیم قرآن، فطری است. اختلاف نظر، امری طبیعی و فطری است و اسلام هم آن را به رسمیت شناخته است. بیاییم این حسن ظن را داشته باشیم که همه از روی اعتقاد قلبی خودمان، روی مواضع خودمان پافشاری کرده‌ایم، نه از روی عناد و جنگ، و همه با هم در آن دایره بزرگ اسلام خواهیم ماند. ما باید به جایی برسیم که همدیگر را معذور بدانیم و بگوییم که من به اینجا رسیدم، شما هم به آنجا رسیدید، هر دو هم می‌خواهیم حقیقت را کشف کنیم. مانعی نیست که هر مذهبی بگوید که من مذهب حق هستم و باید هم این طور بگوید ولی باید بنشینیم و مشترکات خودمان را به دست بیاوریم.

آیا می‌توان گفت که با شناخت دیگر مذاهب، نقاط قوت و ضعف مذهب خودمان را بهتر می‌توانیم بشناسیم؟

بله، شناخت دیگر آرا، به شناخت ما از مذهب خودمان عمق بیشتری می‌دهد. ما حتی برای شناخت مذهب خودمان و ایمان بیشتر به عمق ادله خودمان، باید نظر دیگران را بدانیم. آنها هم همین طور. اگر انسان بخواهد به راه و خطش مطمئن باشد باید نظرهای دیگران را هم بشنود. هیچ عالمی نمی‌تواند مجتهد باشد، مگر اینکه آرای دیگران را هم بداند. آیت‌الله بروجردی معتقد بودند که برای شناخت بهتر روایات خودمان، باید روایات یا آرای فقهی اهل سنت را بشناسیم. برخی از روایات ما ناظر به آرای آنهاست و برخی آرای آنها می‌تواند قرینه‌ای باشد که به ما در فهم روایاتمان کمک کند. علامه طباطبائی در جایی می‌فرماید: آن چیزی که ضروری اسلام است، شهادتین است. بقیه مسائل، ضروری هر فرقه‌ای است، آن هم بنا به تفسیر خودش. ما می‌گوییم که ما در اصول یکی هستیم. آنچه چهارچوب امت اسلامی را شکل می‌دهد و مسلمانان بر آن اتفاق دارند، عبارت است از اصول؛ آنچه پذیرفتن آن به معنای ورود به حریم امت است و نپذیرفتن آن به معنای خروج از امت. در این اصول ما مشترک هستیم و اتفاقا قرآن هم این اصول را معین کرده است: ایمان به خداوند و روز جزا، ایمان به پیغمبر اکرم(ص) و ایمان به پیامبران و کتاب‌های آسمانی و فرشتگان. ما در اصول با هیچ کدام از اهل قبله اختلاف نداریم.

امامان و علمای شیعه تا چه حد در پی وحدت و تقریب مسلمین بوده‌اند؟

بدون تردید ائمه علیهم‌السلام نخستین پیروان و رهروان قرآن کریم و احادیث شریف نبوی به شمار می‌روند و از آنجا که این دو منـــبع گرانسنگ، امت اسلامی را امت واحــده خوانده و آنان را به وحدت و اخوت، الفت و مودت و پرهیز از تفرقه، اختلاف، نزاع، عداوت و خصومت، فراخوانده است، ائمه اطهار علیهم‌السلام نیز که خود در خط و مسیر قرآن و هادیان جامعه بوده‌اند، به تبع قرآن مجید و احادیث نبوی از نخستین منادیان وحدت و تقریب بوده‌اند. موضع‌گیری حضرت امیر مومنان علی(ع) در قبال تحرکات و تحریکات ابوسفیان پس از سقیفه، موضع‌گیری آن حضرت در زمان خلفا برای تقویت دولت اسلامی، و ده‌ها کلام و گفتار آن حضرت در نهج‌البلاغه در همین راستا، موضع‌گیری امام زین‌العابدین(ع) در رابطه با اهل ثغور، موضع‌گیری امام محمدباقر(ع) در مورد ضرب سکه اسلامی، شیوه تعامل امام صادق(ع) با دیگران و... همه مؤید وحدت‌گرایی ائمه اطهار علیهم‌السلام است.

در دهه پنجاه میلادی هم در «الازهر» و هم در سایر اقطار اسلامی، بزرگان دین و علمای گرانقدر سنی و شیعی سعی وافری در برافراشتن پرچم تقریب داشتند، از جمله مرحوم استاد شیخ مراغی، شیخ مصطفی عبدالرزاق، شیخ عبدالمجید سلیم و مفتی اعظم مصر شیخ محمود شلتوت از اهل سنت، مرحوم آیت‌الله العظمی شیخ محمدحسین آل کاشف‌الغطاء، دانشمند بزرگ سیدشرف‌الدین موسوی، آیت‌الله العظمی بروجردی، اندیشمند گرانقدر سیدهبه‌الدین شهرستانی و روحانی جلیل آقای شیخ محمدتقی قمی از علمای شیعه، طلایه‌داران و پیشتازان حرکت تقریب مذاهب بودند و گام‌های مؤثری در این راه برداشتند که هرگز قابل انکار نیست.

مقام معظم رهبری در راستای تحقق همین اهداف متعالی، امر به تأسیس «مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی» فرمودند که به بخشهایی از بیانات ارزشمند معظم له به عنوان فصل الخطاب اشاره می‌کنیم. قبل از تأسیس مجمع التقریب فرموده‌اند: «به منظور ایجاد وحدت و انسجام بیش از پیش میان مسلمانان و نزدیک ساختن مذاهب مختلف اسلامی از طریق بحث‌های کلامی و فقهی میان علما و اندیشمندان جهان اسلام، جمهوری اسلامی ایران آماده است دارالتقریب بین المذاهب را تأسیس و میزبان شخصیت‌های علمی اسلامی باشد.» در باب تأسیس مجمع التقریب فرموده‌اند: «هدف از تأسیس مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در جمهوری اسلامی ایران، ایجاد همکاری میان مذاهب اسلامی در سطح جهان و برگزاری مجالس بحث و مشورت‌های علمی و فقهی می‌باشد». در باب هدف از تقریب مذاهب فرموده‌اند: «غرض از تقریب بین مذاهب اسلامی، نزدیک‌شدن فرق مختلف اسلامی در بعد فکری به یکدیگر است و با این امر سوء‌تفاهم برطرف شده و اندیشه‌های تند تعدیل خواهد شد.»

چگونه می‌توان وحدت‌گرایی را نهادینه کرد؟

همان‌گونه که گفته شد، تمامی مذاهب و ادیان الهی، منادی وحدت بوده و بشریت را به یگانگی و وحدت فراخوانده‌اند، از جمله اسلام که کامل‌ترین ادیان آسمانی است بیش از دیگر ادیان امت خود را به وحدت دعوت کرده است. پیامبر اکرم(ص) از نخستین روزهای بعثت، برنامه‌های عملی وحدت را با برپایی نماز جماعت و حضور در مساجد فراهم و اجرا فرمود که آثار و برکات فراوانی به همراه داشت.

آیین مقدس اسلام، آیین توحید است و به وحدت کلمه توصیه می‌کند، قرآن مجید خطاب به پیامبر(ص) می‌گوید ما به همه انبیا توصیه کردیم که دین را به پا دارند و از تفرق بپرهیزند. بسیاری از احکام عبادی سیاسی اسلام بر پایه و مبنای وحدت استوار است و با همین وحدت بود که مسلمانان توانستند در کوتاه‌ترین مدت، پرچم مبارک و مقدس توحید را در دیار کفر به اهتزاز درآورند. اکنون نیز اگر مسلمانان بخواهند از توطئه‌های استعمارگران در امان باشند و یکپارچگی و اخوت خود را حفظ کنند، راهی جز وحدت متصور نیست. به ویژه در شرایط و اوضاع و احوال بسیار حساس کنونی که جهان اسلام بیش از هر زمان دیگری به وحدت کلمه و اتحاد امت نیازمند است. درخصوص نهادینه ‌کردن اندیشه وحدت، راهکارها بسیار است. انجام گفت‌و‌‌گوی سازنده با پیروان دیگر مذاهب، ادامه آن، و ترغیب سایرین به این مهم؛ توجه عمیق به سیره و مرام ائمه اطهار(ع) در برخورد با پیروان سایر ادیان و آیین‌ها؛ تبیین واقع‌بینانه و بیشتر اهداف والای اسلام و اقتضائات زمان؛‌ اشاعه بحث‌های فقهی،‌ اصولی، فکری مقارن با تکیه بر مشترکات و دوری از مفترقات؛ ارتقای سطح دانش و بینش مسلمانان نسبت به جهان اسلام و چالش‌های فراروی آن؛ برخی از این راهکارهاست.

موانع نظری و عملی تقریب چیست؟

موانع تقریب مذاهب چند چیز است: یکی عامل خارجی است. دشمنان امت اسلامی دائما وارد صحنه شده و مانع نزدیکی مسلمانان شده‌اند. بعد از جنگ 33 روزه لبنان دیدیم که چه فتنه عظیمی را در جهان اسلام راه‌ انداختند و بین شیعه و سنی در عراق و در کشورهای دیگر درگیری به وجود آوردند. ما در اجلاس‌های مختلفی حاضر شدیم و تلاش کردیم که بر این فتنه‌ها فائق آییم. مهمترین اجلاس، اجلاس دوحه بود که تقریبا فتنه را خاموش کرد. عامل دوم، شناخت وارونه از همدیگر است. شناخت معکوس خودش عواملی دارد.

یکی از این عوامل، مطالعه آرای دیگران از روی کتاب‌های مخالفان آنها یا هر کسی غیر از خود آنهاست. روابط تاریخی گذشته همواره تأثیرات خود را داشته است.

به هر نحو، شناخت وارونه از همدیگر عامل خیلی مهمی است. سنی‌ها تصور می‌کنند که شیعه‌ها فرقه‌ای خارج از اجماع امت هستند، لذا برخی از آنها به ناحق عقایدی را به شیعه نسبت می‌دهند.

یک عالم سنی به من می‌گفت: «همه شما قائل به تحریف قرآن هستید.» گفتم: «از کجا این حرف را می‌زنید؟» گفت: «از کتابی که یکی از اصول شماست.» گفتم: «این کتاب چیست؟» گفت: کتاب «فصل‌الخطاب!» این نوشته جزوه‌ای است که محدث نوری در نجف تهیه کرد و ضربه بزرگی هم به شیعه زد. این را آن عالم سنی به عنوان اصلی از اصول تشیع تلقی می‌کرد. وقتی به او گفتم که علمای ما از گذشته تا آیت‌الله خوئی در رد این مدعا چه گفته و چه نوشته‌اند، گویی این فرد سنی تازه به کشف عظیم و جدیدی رسید. ما هم گاهی تصور می‌کنیم که مثلا همه اهل سنت ناصبی و دشمن اهل بیت‌اند. بعضی از روحانیون ما هم و غمشان فقط مجادله و درگیری با اهل سنت است.

برای پیشبرد تقریب چه باید کرد؟

با اندکی تفکر و تأمل می‌توان دریافت که امروزه استکبار به این واقعیت پی برده که امت اسلامی همه عناصر خیزش و همگرایی را از جمله مکتب انسانی و واقع‌گرا، عناصر مادی و نیروی انسانی، رهبری حقیقی که تجربه پرشکوهی را پشت سر دارد، تأییدات الهی و بنیادهای واقعی وحدت و ده‌ها عنصر دیگر را در خود دارد، و با توجه به اینکه توان تغییر هیچ یک از این عناصر جز وحدت را ندارد، تمام توان و نقشه‌های شوم و توطئه‌های شیطانی خود را با سو‌ء‌استفاده از جهل و نادانی و ساده‌اندیشی برخی مسلمانان و تعصب و خشک ‌اندیشی بعضی دیگر، متوجه همین عنصر اساسی یعنی وحدت و همگرایی مسلمانان کرده و برای تحقق اهداف پلید خود، از به کارگیری هیچ امکان و ابزاری دریغ نمی‌ورزد. برای تحقق تقریب و انسجام، راهکارهای مختلفی وجود دارد.

به نظر من، امام خمینی(ره) همه راهکارها را به کار گرفت. اولا باید تقریب را به فرهنگ عمومی مسلمانان تبدیل کنیم. هر فرد مسلمان باید به دیگر مسلمانان به عنوان برادر نگاه کند. حقوق آنها محترم است، هر چند بین ما اختلاف مذهبی وجود دارد. نگوییم که چون او از فرقه من نیست، پس می‌توانم غیبت او را بکنم، او را کنار بگذارم و... باید فرهنگ تقریب را از علما به توده‌های مسلمان گسترش داد. باید همه آموزشگاه‌ها، دانشگاه‌ها، علما،‌منبری‌ها، نویسندگان و... این فرهنگ را در ذهن افراد مسلمان جا بیندازند.

یکی دیگر از راهکارها، تعمیق شعائر وحدت‌آفرین است، مثل حج، نمازهای جمعه و جماعت و... لذا امام خمینی(ره) مسئله وحدت و مسئله برائت از مشرکین را در حج مطرح کرد و این عین هدف انبیاست.

بزرگترین هنر امام این بود که بیداری اسلامی را رهبری کرد و رشد و توسعه داد و مقام معظم رهبری هم بر همین تأکید دارند.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

نیازی خطیر به نام هویت ملی

نیازی خطیر به نام هویت ملی

پژوهشکده تاریخ اسلام، نشست «هویت ملی در روند تاریخ از منظر روان شناسی»را با سخنرانی دکتر حسین مجتهدی برگزار کرد.
لزوم غرب شناسی

لزوم غرب شناسی

برای خودآگاهی، برای فهم نسبتی که با غرب داریم، برای شناخت اینکه در نظم ایجاد شده دنیای جدید چقدر گرفتار و در بند مبانی غربی هستیم، بی شک باید «غرب» را بشناسیم.
رمالی و ارتباط با جن از دیدگاه عرفان و فلسفه؛

رمالی و ارتباط با جن از دیدگاه عرفان و فلسفه؛

خبرگزاری فارس: استاد عرفان حوزه علمیه قم معتقد است که نفس مرتاض به وسیله ریاضت‌ها قوت پیدا می‌کند و در نتیجه دست به کارهای عجیب و غریب می‌زند، این قوت پیدا کردن نفْس، غیر از کامل شدن انسان است.
شگفت انگیز مثل عاشقی

شگفت انگیز مثل عاشقی

چه بسیار حلاج‌ها بر دار کردند به جرم او و چه بسیار مجنون‌ها که جان دادند با زمزمه اش و چه بسیار فرهادها در گور شدند از ترس فقدانش و چه بسیار زلیخاها پشت به دنیا کردند از غمش و چه بسیار شیرین‌ها به خواب ابدی رفتند با بیدادش و این طبیعت شگفت انگیز او بود که پود سرنوشت وفادارترین پیروانش را با تار رنج گره زند بر دار زمان.
آزاداندیشی

آزاداندیشی

رابطه میان سنت و مدرنیته یکی از دغدغه‌های اساسی روشنفکران ایران طی صد سال اخیر بوده است

پر بازدیدترین ها

تربیت اخلاقی در فرد و جامعه

تربیت اخلاقی در فرد و جامعه

خبرگزاری رسا ـ عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیان داشت: تأکید و تکرار و توجه مستمر به یک موضوع در عرصه اجتماع ما را به آستانه عملیاتی شدن نزدیک می کند.
اسلام به وحدت کلمه توصیه می کند

اسلام به وحدت کلمه توصیه می کند

گفت‌وگو با آیت‌الله محمدعلی تسخیری دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی
رنسانس اسلامی

رنسانس اسلامی

دکتر نمازی : کمبود اساتید اسلام شناس مانع اصلی تحول علوم انسانی است
رمالی و ارتباط با جن از دیدگاه عرفان و فلسفه؛

رمالی و ارتباط با جن از دیدگاه عرفان و فلسفه؛

خبرگزاری فارس: استاد عرفان حوزه علمیه قم معتقد است که نفس مرتاض به وسیله ریاضت‌ها قوت پیدا می‌کند و در نتیجه دست به کارهای عجیب و غریب می‌زند، این قوت پیدا کردن نفْس، غیر از کامل شدن انسان است.
آزاداندیشی

آزاداندیشی

رابطه میان سنت و مدرنیته یکی از دغدغه‌های اساسی روشنفکران ایران طی صد سال اخیر بوده است
Powered by TayaCMS