دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

منبر و محراب پیامبر اکرم(ص)

No image
منبر و محراب پیامبر اکرم(ص)

كلمات كليدي : تاريخ، منبر، محراب، پيامبراكرم(ص)، مسجد¬النبي، ستون حنانه

نویسنده : یدالله حاجی‌زاده

یکی از مکان‌های مقدس و قابل احترام در مسجدالنبی(ص)، محل منبر رسول‌خدا(ص) می‌باشد. پیامبر‌اکرم(ص) ابتدا و به هنگام سخنرانی در مسجد مدینه به نیم تنه‌ای از درخت خرما تکیه می‌داد و به ایراد سخن می‌پرداخت. سپس به عللی که به آنها اشاره می‌شود، منبری برای ایشان ساخته شد.[1]

نقل شده، پیامبر(ص) روزهاى جمعه کنار ستونى در مسجد ایستاده خطبه می‌خواند، چون ایستادن برای حضرت مشکل بود یکی از اصحاب گفت: آیا براى شما منبرى به آن گونه که در شام دیده‌ام، بسازم؟ پیامبر(ص) پس از مشورت با مسلمانان به این کار راضی شد. عباس بن عبدالمطلب پیشنهاد کرد غلامش که در این کار مهارت دارد، آن را بسازد. پیامبر(ص) فرمود: به او بگو بسازد. غلام عباس عموی پیامبر(ص) منبر را ساخت. این منبر دو پله داشت و جایگاهى براى نشستن، غلام آن را در مسجد قرار داد.[2]

همچنین از سهل بن سعد نقل شده است که پیامبر(ص) به سراغ یکى از بانوان فرستاد و فرمود به خدمت کارت که نجار است دستور بده براى من از چوب وسیله‌اى بسازد که هنگام گفتگوى با مردم بر آن بنشینم، بانوى مذکور دستور داد و خدمتکارش منبر را با چوب‌هائى ساخت. پیامبر(ص) دستور فرمود، تا منبر را در محلش بگذارند و روى به مردم کرد و فرمود: «اى مردم این منبر را ساختم که متوجه من باشید و کیفیت نماز گزاردن را فرا گیرید».[3]

انس بن مالک این روایت را چنین آورده است که «روزهاى جمعه پیامبر(ص) معمولا به تنه خرمائى که در مسجد نصب کرده بودند، تکیه می‌داد و خطبه ایراد مى‌فرمود، مردى رومى پیش آمد و گفت آیا اجازه می‌دهید که براى شما چیزى تهیه کنم که بر آن بنشینید و مثل این که ایستاده باشید سخنرانى نمائید؟ و پس از اجازه منبرى ساخت که دو پله داشت و آن حضرت در مرتبه سوم آن مى‌نشستند.»[4]

به هر حال، «تجلیل خاص قرآن از پیامبراکرم(ص) باعث شد که بعضى از اطرافیان و اصحاب آن حضرت به ایشان پیشنهاد کنند که به خاطر کثرت جمعیت مسلمانان‌ و این که آنها دوست دارند به هنگام سخنرانى، ایشان را ببینند، منبری ساخته شود[5] و این کار انجام شد.

زمان ساختن منبر

از طبری نقل شده که منبر پیامبر(ص) در سال هفتم هجری ساخته شده است و «هم در این سال منبر پیامبر(ص) که از آن جا براى کسان سخن مى‌کرد، ساخته شد که دو پله و جایى براى نشستن داشت. به قولى منبر به سال هشتم ساخته شد؛ اما درست، همان سال هفتم است.»[6] در نقلی دیگر هم آمده است: «منبر پیامبراکرم(ص) در سال هشتم و به نقلی هفتم هجری ساخته شد.»‌[7] منبر رسول‌خدا(ص) روز جمعه، اوایل سال هشتم هجرى به مسجد آورده شد.[8]

ستون حنانه

پس از ساخت منبر ستونی که پیامبراکرم(ص) هنگام ایراد سخنرانی به آن تکیه می‌کرد، ناله‌ای سر داد که نشان از ناراحتی او از فراق رسول‌خدا(ص) بوده است. در منابع آمده است: «ستونی که پیامبر(ص) به آن تکیه می‌کرد صداى ناله‌ای سر داد، به طورى که تمام مسجد به لرزه در آمد. پیامبر(ص) از منبر پایین آمد و خود را به ستون چسباند. ستون آرام گرفت، پیامبر(ص) فرمود: سوگند به کسى که جان من در دست اوست اگر خود را به او نمی‌رساندم، تا روز قیامت همچنان بانگ اندوه او ادامه داشت. سپس امر فرمود که آن را دفن نمودند.»[9] این ستون به ستون «حنانه» شهرت یافته است.

ابن عمر هم مى‌گوید که پیامبر(ص) هنگام سخنرانى و ایراد خطبه به پایه‌اى که تنه درخت خرمائى بود، تکیه می‌داد و چون منبر آماده شد و حضرت براى خطبه به آن سو رفتند آن ستون نالید تا آن که پیامبر بازگشت و به آن دست کشید.[10] شیخ مفید ناله این ستون را به عنوان یکی از معجزات آن حضرت دانسته است.[11]

فضیلت منبر پیامبر(ص)

پس از ساخت منبر پیامبر(ص) آمد و روى آن ایستاد و فرمود: این منبر من در کنار جویبارى از جویبارهاى بهشت قرار دارد و پایه‌هایش در بهشت استوار است، و فرمود: منبر من کنار حوض من قرار خواهد داشت و فرمود: میان منبر و خانه من باغى از باغ‌هاى بهشت است.[12] از ام‌سلمه همسر گرامى پیامبر(ص) روایت شده است که پیامبر مى‌فرمود: پایه‌هاى منبرم در بهشت هم، بر افراشته است، یا در بهشت استوار است.[13]

پیامبر(ص) دستور داده بود مراسم سوگند خوردن در موارد حقوقى، کنار منبر انجام شود و مى‌فرمود: هر کس کنار منبرم سوگند دروغی بخورد، هر چند براى یک چوبه مسواک باشد، جایگاه او در آتش خواهد بود.[14]

حاکمان اموی و انتقال منبر از مدینه به شام

در برخی از نقلها به تلاش بی‌ثمر معاویه و برخی دیگر از حاکمان اموی برای انتقال منبر پیامبر(ص) از مدینه به شام مطالبی ذکر شده است. طبری به نقل از سعید بن دینار آورده است: معاویه گفت: «نظر من این است که منبر پیغمبرخدا(ص) در مدینه نَماند که مردم آن جا قاتلان و دشمنان امیرمؤمنان عثمان بوده‌اند.» ابوهریره و جابر بن عبداللَّه پیش معاویه آمدند و او را از این کار باز داشتند. معاویه کوتاه آمد و شش پله بر منبر افزود که اکنون(زمان طبری) هشت پله دارد و از کارى که کرده بود از مردم عذر خواست.[15]

عبدالملک و ولید نیز قصد این کار را داشتند؛ اما به عللی منصرف شدند.[16]

محراب پیامبر(ص)

کلمه«محراب» به معناى جایى است که مخصوص عبادت باشد، حال چه در مسجد باشد، و چه در خانه.[17] در زمان پیامبر چیزی به نام محراب وجود نداشت و مسلمانان تنها با نام آن که در آیات قرآن (در خصوص حضرت مریم(ع) و زکریا(ع) و داوود(ع) آمده بود)،[18] آشنا بودند؛ تا این که در زمان ولید بن عبدالملک و به دستور او توسط عمر بن عبدالعزیز محرابی برای مسجدالنبی(ص) ساخته شد.[19] شکی نیست که محراب کنونی جایی است که پیامبر(ص) در آنجا نماز می‌خوانده است. بنابراین قداست این مکان به واسطه این است که پیامبر(ص) سالها در این مکان نماز خوانده است. ساخت محراب به تقلید از کلیساهای نصارا در شام بوده است.[20]

محراب تهجّد

تهجّد به معنی نماز و عبادت و شب زنده‌دارى است. محراب تهجد مکانى در کنار ستونى است که بعدها به ستون «تهجد» شهرت یافت. در قرون بعدى، در آن مکان به پاس احترام به پیامبر(ص)، محرابى ساختند که به محراب تهجد معروف گردید.[21]

پیامبر اسلام(ص) جهت برگزارى نماز شب به آن جا مى‌‌رفته و عبادت مى‌کرده است. محراب تهجّد توسط حکومت سعودى برچیده شده است.[22]

محراب فاطمه(س)

این محراب در جنوب محراب «تهجّد»، داخل مقصوره، یا حجره حضرت فاطمه(س)‌ قرار دارد و بناى آن از پشت پنجره‌ها براى هر زائرى نمایان است. در روایات اهل بیت علیهم السّلام به مناسبت‌هاى مختلفى از این محراب یاد شده است.

امام مجتبى(ع) مى‌فرماید: «مادرم فاطمه علیها السّلام را شب جمعه‌اى در محراب عبادتش دیدم که تا طلیعه صبح ایستاده و نام مردان و زنان مؤمن را به زبان مى‌آورد و برایشان بسیار دعا مى‌کرد و براى خود دعا نمى‌کرد، گفتم:

مادر! چرا براى خود دعا نکردى؟ فرمود: پسرم! اوّل همسایه و سپس اهل خانه.»[23] در روایات دیگر از درخشش نور از چهره آن حضرت به هنگام عبادت در محراب سخن به میان آمده است.[24]

علاوه بر محراب اصلی دو محراب دیگر در سمت قبله مسجدالنبی(ص) وجود دارد، یکی محراب عثمانی است منسوب به سلاطین عثمانی و دیگری محراب سلیمانی که به نام سلطان سلیمان عثمانی می‌باشد. این محراب پس از سال 860 ساخته شده است.[25]

مقاله

نویسنده یدالله حاجی‌زاده

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

مطلب مکمل

سلسله کتب موسوعه كلمات الرسول الاعظم (ص) ⠕ جلدي)

سلسله کتب موسوعه كلمات الرسول الاعظم (ص) (15 جلدي)

پيامبر اعظم (صلي الله عليه و آله) روح همه انبياء اولياء و شهدا بوده و جان اين جهان است. شريعت او كامل ترين و جامع ترين شريعت ها و در بردارندة همة جنبه هاي فردي و اجتماعي آنان مي باشد، از اين رو چون خود، اعظم رسولان است شريعت او نيز اعظم شرايع است و سيره هاي رفتاري و سلوك هاي فردي و اجتماعي او آيينة تمام نماي انبياي الهي است و سخنان او پيام رسان عظيم ترين مفاهيم الهي و راهنماي كمال و سعادت براي انسان ها است؛ فهم سخنانش انسان ها را از ظلمت ها جهل به نور هدايت مي كشاند و فرموده هايش با فطرت انسان ها هموار بوده و به دل و جان آنها روح عبوديت و ذكر حق القا مي كند.

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS