دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مهدیقلی علوی مقدم

No image
مهدیقلی علوی مقدم

كلمات كليدي : تاريخ، پهلوي، مهدي قلي علوي مقدم، فراماسونري، شوراي امنيت ملي، مصدق، شريف امامي، دكتر اقبال، دكتر اميني، 30 تير، كودتاي 28 مرداد

نویسنده : منصوره رضايي

مهدیقلی علوی مقدم فرزند سرتیپ علیقلی علوی مقدم در سال 1282ش در تهران به دنیا آمد. او تحصیلات خود را در مدرسۀ علوم سیاسی تهران به پایان رساند.[1] و وارد مدرسۀ نظام شد. بعد به فرانسه رفت و در آن‌جا بیطاری(دامپزشکی) را فراگرفت.[2]

ایشان پس از به پایان رساندن دوره های سواره نظام و ایلخی در سال 1308ش به ایران بازگشت. و در مشاغل بزرگی مشغول به کار شد.[3] او در سال 1314ش با خانم افخمی ازدواج کرد و حاصل آن یک پسر و یک دختر بود.[4]

نسب خانوادگی

پدرش سید علیقلی خان علوی (حشمت نظام) میرپنج توپخانه بود و از وقتی که با خاندان مقدم وصلت کرد، پسوند مقدم را نیز به شهرت خود اضافه نمود. مادرش درخشنده خانم فرزند محمدباقر اعتمادالسلطنه (از مقربان ناصرالدین شاه قاجار) بود.[5]

آثار مهدیقلی علوی مقدم

یکی از کارهای علوی مقدم تالیف و ترجمۀ کتاب آسیب‌شناسی به سفارش سرتیپ شقاقی است که در سال 1308 در تهران به چاپ رسید و حدودا شامل 249 صفحه می‌باشد.[6]

خلق و خوی

به گفتۀ یکی از همکلاسی‌هایش او در مدرسه خوش خلق و شوخ بود؛ اما بعد از رفتن به مدرسۀ نظام و پوشیدن لباس نظامی خلق و خوی او نیز عوض شد. تا جایی که دیگر آن روحیه قبلی را نداشت. مرتضی رسولی‌پور از زبان کاظم خوشبین (همکلاسی علوی‌مقدم در مدرسۀ سیاسی) می‌نویسد: «قبلا خوشبین تعریف کرده بود که بعد از مدرسۀ سیاسی هر چند وقت یک بار در تابستان همۀ دوستان سابق برای پیک نیک به خارج شهر، یا دهات اطراف تهران می‌رفتند، یکی از آن روزها از دکان یک بقالی مقداری خوراکی احتیاج داشتند، خریدند. علوی مقدم با دکاندار سر قیمت انگور اختلاف پیدا کرد و برای قدرت نمایی سیلی به صورت بقال زد. کاظم از همان‌جا به خانه برگشت و نه فقط آن روز بلکه دیگر در هیچ مجلسی که علوی مقدم بود، شرکت نمی‌کرد و می‌گفت؛ او در مدرسه خوش خلق و شوخ بود؛ ولی اگر لباس نظام آن‌قدر او را عوض کرده که از آن سوء استفاده کند. دیگر قابل معاشرت با ما نیست.»[7]

البته بعدها ویژگی‌های دیگری نیز به اخلاقیات او اضافه شد که می‌توان آن را جزء مفاسد اخلاقی او شمرد. یا به عبارت بهتر می‌توان گفت، او دو نقطه ضعف بزرگ داشت که یکی پول و دومی زن بود. که از جانب هر دو هم ظربه‌های سنگینی را متحمل شد.

بدون تردید باید گفت در دورۀ سلطنت پهلوی فساد مالی در کشور وجود داشت، مخصوصا از زمانی که درآمد نفت به طور نجومی بالا رفت ناگهان ثروت اندوزان مانند مگسان گرد شیرینی از داخل و خارج به سوی تهران هجوم آوردند.[8] در این میان افراد زیادی سعی گردند، از این فرصت‌ها نهایت استفاده را ببرند که علوی مقدم از جملۀ این افراد است.[9] بیشترین پرونده فساد مالی او مربوط به دوران ریاست او در شهربانی است[10] که نهایتا باعث بازداشت او در دورۀ دکتر امینی شد.[11]

و از طرف دیگر به علت ارتباط نامشروع با زن معروفه‌ایی که توسط سرتیپ پرورش رئیس سابق باشگاه افسران ارتش معرفی شده بود، نیز بارها مورد اخاذی و سوء استفاده قرار گرفت.[12]

شغل علوی مقدم

علوی مقدم در سال 1308 به ایران بازگشت و در مشاغل مختلف نظامی مشغول به کار شد که به طور خلاصه مشاغل عمدۀ ایشان تا سال 1331ش عبارت است از؛ معلمی صاحب منصبان بیطار،[13] عضویت دائمی انجمن پرورش اسب، [14] اجودانی دبیرستان نظام، ریاست سر رشته‌داری ارتش، ریاست امور دواب و ایلخی، فرمانده گارد مرزی و گمرک، نمایندۀ فوق العادۀ دولت در جنوب و فرمانده ژاندارمری.[15] اما جدای از مشاغلی که نام برده شد، ایشان سمت‌های سیاسی و نظامی دیگری نیز بدست آورد. به عنوان مثال ایشان در شهریور سال 1332 به عنوان رئیس شهربانی کل کشور انتخاب شد.[16] در مهر ماه سال 1337 به درجۀ سپهبدی نائل[17] و در شهریور ماه سال 1339 توسط شریف امامی به عنوان وزیر کشور به هیئت دولت معرفی شد.[18]

فعالیت‌های سیاسی مهدیقلی علوی مقدم

علوی مقدم و فراماسونری

فردوست در کتاب خاطرات خود به نکته‌ای اشاره می‌کند که نشان از فعالیت سیاسی علوی مقدم در فراماسونری می‌دهد. او بیان می‌کند که؛«پرون از بنیان‌گذاران فراماسونری و لژ پهلوی بود... افزود که اشخاص مهمی از جمله بسیاری از نظامیان در سازمان ایشان اسم نوشته‌اند... و مهدیقلی علوی مقدم را نیز نام برد.»[19]

علوی مقدم و شورای امنیت ملی

کمیتۀ مشترک اطلاعاتی (j.c.c) با نام شورای امنیت کشور تشکیل شد و به تصویب محمدرضا پهلوی مقرر شده بود که جلسات آن به طور هفتگی در ساختمان درونی محوطۀ کاخ مرمر که محل کار ادارۀ دوم ارتش بود تشکیل شود که در لیست اسامی شرکت کننده در این جلسات نام علوی مقدم در کنار اشخاصی چون سپهبد حاجی علی کیا (رئیس ادارۀ دوم ارتش) و سپهبد تیمور بختیار (رئیس ساواک)، فردوست ودیگر افراد مهم دیده می شود.[20]

علوی مقدم و مصدق

مهدیقلی علوی مقدم در 30 تیر سال 1331 فرماندار نظامی تهران بود و در کشتار مردم تظاهر کننده نقش اصلی داشت. پس از صعود مجدد مصدق، او به اتفاق سر لشگر گرزن رئیس ستاد ارتش به عنوان مسئولین درجه اول حادثه در باشگاه افسران بازداشت و پس از چند روز آزاد شدند. مصدق به جای علوی مقدم سرتیپ افشارپور را که خود از عوامل کشتار 30 تیر بود به فرمانداری نظامی گمارد؛[21] اما کار بدین‌جا ختم نشد. مصدق در اوایل شهریور سال 1331 علوی مقدم را به همراه سپهبد شاه بختی و سرلشگر گرزن و دیگر افراد، بازنشسته کرد. هرچند این امر زمان زیادی طول نکشید و حکم بازنشستگی آن‌ها در شهریور سال 1332 لغو گردید، و آن‌ها به خدمت بازگشتند.[22] اما علوی مقدم کینۀ مصدق را در دل داشت و دنبال فرصتی مناسب می‌گشت تا تلافی کند. در نتیجه او به همراه سرلشگر گرزن و سپهبد زاهدی اداره کنندۀ کانون افسران بازنشسته، مرکز توطئه علیه مصدق را تشکیل داده[23] و طی آن بر ضد او فعالیت‌های زیادی انجام دادند.

جالب‌تر اینکه علوی مقدم از چهره‌های فعال در کودتای 28 مرداد 1332 بود. و به پاس این خدمت توسط محمدرضا پهلوی به ریاست شهربانی کل کشور گمارده شد.[24]

علوی مقدم در دورۀ شریف امامی، اقبال و دکتر امینی

جعفر شریف امامی زمانی که هیئت وزیران خود را تعیین کرد. مهدیقلی علوی مقدم را به عنوان وزیر کشور انتخاب نمود و در نتیجه ایشان در شهریور ماه سال 1339 به عنوان وزیر کشور مشغول به کار شد و چند سالی در این سمت فعالیت کرد.[25] البته دور از نظر نماند که علوی مقدم طی دوران ریاست بر شهربانی نفوذ و قدرت زیادی کسب کرده بود و این امر سبب شد که محمدرضا پهلوی در شهریور ماه 1339 او را محترمانه از پایگاه قدرتش دور کند و در دولت شریف امامی در پست وزارت کشور بگمارد.[26]

در زمان نخست وزیری شریف امامی انتخابات دوره بیستم انجام شد.[27] سپهبد علوی مقدم که در آن زمان وزیر کشور بود، در انتخابات اعمال نفوذ زیادی کرد.[28] به این صورت که رابطۀ دکتر اقبال و شریف امامی هیچ‌گاه خوب نبود. دکتر اقبال می‌کوشید حزب ملییون در انتخابات اکثر کرسی‌های مجلس را ببرد؛ ولی علوی مقدم هم که با دکتر اقبال سر ناسازگاری داشت، نمی‌گذاشت که دوستان دکتر اقبال در انتخابات پیروز شوند؛ اما هیچ‌گاه در ظاهر آن را بروز نداد.[29] الموتی راجع به این قضیه می‌نویسد: «وقتی به دیدار علوی مقدم رفتم. او که رل انتخابات را در دست داشت. اتاقش پر از داوطلبان نمایندگی مجلس بود. مرا پذیرفت و با سوابقی که در زمان دولت دکتر اقبال با او داشتم جریان انتخابات رودبار الموت را پرسید. برخورد صمیمانه‌ایی داشت و گفت از ناحیۀ من مطمئن باشید. که دخالتی در کار انتخابات نخواهم کرد. اگر رقیب شما می‌گوید. من از او طرفداری می‌کنم، دروغ است...؛ ولی از طریق دوستانی که در دستگاه‌های مختلف داشتم. مرتب مطلع می‌شدم که اقداماتی علیه من و به نفع رقیب صورت می‌گیرد. سرانجام توانستم با زخمت فراوان در انتخابات زمستانی پیروز شده و نصرالله مقدم را در انتخابات شکست دهم. بعدا که مقدم را دیدم قسم خورد که علوی مقدم او را وادار کرده که وارد انتخابات شود و از این حیث خسارات مالی فراوان هم به او وارد شده بود.»[30]

البته با آغاز نخست وزیری دکتر منوچهر اقبال، علوی مقدم رقابت شدیدی را با او آغاز کرده بود و در عین حال در ستیز جدی با تیمور بختیار رئیس ساواک هم قرار داشت. تمام این عوامل نشان از اوج‌گیری جاه طلبی‌های علوی مقدم دارد. این درگیری‌ها تا جایی شد که به دستور محمدرضا پهلوی او را تحت نظر داشتند و حتی تلفن او را کنترل می‌کردند.[31]

دکتر علی امینی در تاریخ 17 اردیبهشت سال 1340 به قدرت رسید. البته با نارضایتی محمدرضا پهلوی، که توسط دولت آمریکا تحت فشار قرار گرفته بود. تا هر چه سریع‌تر امینی را با اختیارات کامل به نخست وزیری منصوب کند. دوران یک و نیم سالۀ صدارت امینی از پر هیاهوترین مقاطع تاریخ ایران است. او در این دوران به اقدامات نمایشی فراوان دست زد.[32] امینی پس از ایراد چند نطق جنجالی دربارۀ ورشکستگی اقتصادی کشور و خالی بودن خزانه و فساد مالی مسئولین دستور توقیف عده‌ای از مقامات عالی کشور را داد که سپهبد علوی مقدم وزیر سابق کشور یکی از آنان بود.[33] در ادامۀ این بگیر و ببندها افراد و افسران برجستۀ بسیاری به پای میز محاکمه کشیده شدند. به عنوان مثال سرتیپ آجودانی مدیر عامل سازمان برق از طرف دیوان کیفر بازداشت گردید و سرتیپ نویسی مدیر عامل سازمان شیلات با اعضای هیات مدیره توقیف شدند و سپهبد علوی مقدم و سرلشگر حسن اخوی و سر لشگر محمد دفتری، علی قریب و محمدعلی خزاعی نیز توقیف و باز نشسته شدند.[34]

این قانون «از کجا آورده‌ای؟» در دورۀ دولت‌های قبل بارها مطرح شده بود و به قولی فقط حرفش بود و در زمان دکتر اقبال از تصویب مجلس گذشت که کلیۀ مقامات دولتی مکلف شدند. صورت اموال و دارایی‌های خود را ارائه بدهند؛ اما هیچ گاه به پرسشنامه‌ها رسیدگی نشد و در همین حد باقی ماند و هیچ ماموری هم مورد تعقیب قرار نگرفت؛ اما همانطور که بیان شد، در دولت امینی عده‌ایی از مقامات عالی کشور و سران سیاسی و نظامی بازداشت و باز خواست شدند.[35] هر چند این عمل او نیز جنبۀ نمایشی داشت؛ اما دشمنی‌های افراد زیادی را به جان خرید. تا جایی که عوامل وابسته به بازداشت شدگان و عده‌ایی از نمایندگان مجلس و متنفذینی که به نحوی در این سوء استفاده‌ها و اقدامات خلاف شرکت داشتند. به منظور جلوگیری از برنامه‌های دولت و عقیم گذاردن اقدامات اصلاحی تصمیم به مبارزه و کارشکنی علیه دولت گرفتند.[36] به عنوان مثال اسدالله رشیدیان فتح‌الله فرود، محمدعلی مسعودی و سید مهدی میراشرفی و دیگران، با نفوذی که در اصناف مختلف چون صنف نانوایی‌ها و یا صنف کارگران و کامیون داران داشتند. سعی در بر هم زدن نظم و ایجاد اغتشاش و تشنج در کشور کردند. در این میان علوی مقدم هم بیکار نبود، او هم در شرکت اتوبوسرانی و دیگر صنف‌ها نفوذ زیادی داشت، و جزو محرکین بود و با ایجاد اغتشاش و اعتصاب هرج و مرج سعی در برهم زدن نظم عمومی داشت.[37]

در نهایت

سرانجام مهدیقلی علوی مقدم در زمان انقلاب اسلامی که موفق به فرار از کشور نشده بود، پس از چند سال زندگی مخفی دستگیر و به دادستانی انقلاب اسلامی تحویل داده شد که به علت کهولت سن مورد عفو حکومت جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت.[38]

مقاله

نویسنده منصوره رضايي
جایگاه در درختواره تاریخ ایران بعد از اسلام

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS