دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

آداب همراهی با صاحبان عزا از منظر آموزه های دينی

No image
آداب همراهی با صاحبان عزا از منظر آموزه های دينی

نويسنده: علی پوريا

انسان موجودی اجتماعی و عاطفی است و نياز به ديگری برای نيازهای گوناگون، امری طبيعی در ساختار نظام دنيوی به شمار می رود. اين نياز به ويژه در زمان های بحرانی و بروز مصيبت بسيار تشديد می شود و انسان گاه چنان به ديگری نياز پيدا می کند که نوزادی به مادر. برخی ها با قدرت درونی خود می توانند شرايط بحرانی را از سر بگذرانند، ولی باز نياز به ديگری در مقام نصرت و ياری دارند، همانند کودکی که تازه راه افتاده است. در مصيبت ها انسان با توجه به روحيه و رويه متفاوت خود نيازمند ياری ديگران است.

آنچه در پی می آيد اشاره ای گذراست به برخی آداب مربوط به نحوه برخورد با صاحبان عزا و مصيبت که با بهره گيری از آيات و روايات به اين موضوع پرداخته شده است.

سنت عمومی و فراگيری در ميان همه مردمان جهان وجود دارد که از آن به سنت تسليت و تعزيت ياد می شود. تسلی دادن به معنای آرامش بخشيدن به شخص مصيبت زده است. اين کاری است که مردم انجام می دهند تا اندکی از فشار مصيبت و فقدان از دست دادن کسی و حتی گاه چيزی کاسته شود و شخص از نظر روحی و روانی با موضوع و مسئله کنار بيايد و تعادل خويش را باز يابد.

شيوه های گوناگونی برای تسليت به افراد در جوامع گوناگون به کار گرفته می شود. از آنجا که انسان مصيبت زده به ويژه در مرگ عزيزان، با فشار سهمگين روحی و روانی مواجه است، مصيبت زده دوست دارد هم فقدان آن را به شکلی معقول و مقبول بپذيرد و هم ارتباط خود را با مرحوم حفظ کند؛ زيرا احساس می کند هنوز به نحوی به مرحوم نياز دارد. ايجاد رابطه با مرحوم و حفظ اين ارتباط موجب می شود تا در اين دوره خواب ها به سراغ افراد مصيبت زده بيايد. همچنين دلبستگی و علاقه نشان دادن به يادگاری های مرحوم در اين دوره بيشتر خودنمايی می کند و شخص تلاش می کند تا عکس ها و وسايل و اشيای مرحوم را در کنار خود داشته باشد تا اين فقدان را با اين حضور تا حدودی جبران کند و نيز با خواندن اذکار و دعا و قرآن و انجام احسان و خيرات، او را از خود خشنود سازد و موجب راحتی ميت در عالم پس از مرگ شود.

از نظر روايات چنين ارتباطی ميان مصيبت زده و مرحوم، امری طبيعی و بايسته است. روايت می گويد: روح متوفی از ترحم و استغفاری که (بازماندگان و دوستان) برايش انجام می‌دهند خشنود می شود؛ همان طور که انسان زنده از هديه آوردن دوستانش خوشحال می شود.» (قمی، عباس، سفينه البحار، ج2، ص555، ماده موت.)

در کتاب سفينه البحار از کتاب جامع الاخبار راوی از پيامبر(ص) نقل می کند ارواح مؤمنين هر شب جمعه اطراف خانه های خود می آيند و با صدای غمناک و گريان ندا می کنند، ای اهل بيت من، ای فرزندانم، ای پدر و ای مادر و ای خويشان من، به من ترحم کنيد با انفاق يک درهم، يا لباسی به فقير بپوشانيد که خداوند هم لباسی بهشتی به شما می پوشاند. پس پيامبر گريه کرد و ما حاضرين در جلسه هم با پيامبر گريه کرديم و گريه حضرت چنان شديد بود که ديگر قدرت بر سخن گفتن نداشت و بعد از گفتار زيادی که پيامبر از نگرانی و انتظار آنها سخن گفت فرمود: ارواح با حسرت و پشيمانی، برمی گردند. (همان، ص556-557.)

همچنين در سفينه الابحار از کتاب (لب الباب) راوندی روايتی نقل می کند که شب های جمعه ماه رمضان ارواح مردگان نزد بازماندگان و خويشانشان حاضر می شوند. هر کدام با ناله سوزناک و گريان اعلام می کنند: ای اهل بيت من و فرزندانم و خويشانم، به ما التفات کنيد تا خدا به شما ترحم کند! به ياد ما باشيد ما را فراموش نکنيد و برای ما دعا کنيد! به غربت ما ترحم کنيد! ما در زندان تنگ قرار گرفتيم، غصه ما طولانی و شديد است، به ما ترحم نمائيد قبل از اينکه مثل ما شويد! از دعای در حق ما و صدقه در حق ما بخل نکنيد، شايد خداوند به ما رحم کند! ای حسرت و اندوه بر ما که قادر به کار خير بوديم همان طور که شما قادر هستيد (ولی کار نکرديم)! ای بندگان خدا، کلام ما را بشنويد و ما را فراموش نکنيد و به همين نزديکی ها و فردای نزديک می فهميد ما چه می گوئيم و اين اموال زيادی که در دست شما است قبلاً در دست ما بود، ما آن را در راه خدا انفاق نکرديم و مانع از انفاق در راه حق شديم و اکنون آن اموال برای ما مايه وبال و بدبختی شده و برای ديگران موجب منفعت شده است. به ما التفات و توجه و مهربانی کنيد با انفاق در راه خدا به يک درهم پول يا يک گرده نانی و يا به پوششی، اما در آخر کار با ندائی اعلام می کنند چقدر نزديک است گريه کردن شما بر حال خودتان ولی آن گريه فايده ای به حال شما ندارد همان طور که گريه ما به حال ما فايده ای ندارد، در کار خير سعی و کوشش کنيد قبل از آنکه مثل ما شويد! (همان، ص556).

برگزاری مراسم و مجالس ترحيم يکی از شيوه هايی است که می تواند در راستای اين حضور و پذيرش اندک اندک فراق مؤثر باشد. ترحيم، مجلسی است که خانواده و خويشان شخص در گذشته به منظور آموزش خواهی برای وی ترتيب می دهند.

ترحيم در لغت به معنای «مهربانی کردن بر کسی»، «طلب آمرزش کردن»، «درود فرستادن برای ميت» و «رحمة الله گفتن برای کسی» است. پس برگزاری اين مجالس در راستای حفظ حضور و بقای ارتباط است تا فقدان يک باره، ضربه روحی و روانی به بازماندگان وارد نسازد. در عربی به مجلس ترحيم، تابين، حفلةً التابين، فاتحه و تعزيه و مانند آن گفته می شود.

اهميت تسلی دادن و دلداری به مصيب زدگان

اسلام بر همدردی و تسليت و تعزيت دادن به مصيبت زده و مصيبت ديده تأکيد دارد؛ زيرا شرايط ويژه او به گونه ای است که نيازمند همدردی و پشتيبانی معنوی و روحی است. اين گونه است که در آموزه های وحيانی قرآن و اسلام اصطلاحی به عنوان تسليت و تعزيت مطرح شده است.

تسليت و تعزيت به معنای همدردی و غمگساری با مصيبت زده برای کاهش فشار سنگين مصيبت است که بر جان و دلش سنگينی می کند و گاه تاب و تحملش را می گيرد و ممکن است بی تابی و بی صبری کند. اما با تسليت ما، او به آرامش نسبی دست می يابد.

در آيات قرآن از دلداری فرشتگان به حضرت ابراهيم(ع) در پی ايجاد خوف در ايشان سخن به ميان آمده است؛ يعنی زمانی که حضرت ابراهيم(ع) با جوانان تنومندی مواجه شد که دست به غذای ميزبان نبردند، ترس در دلش آمد. در اين زمان بود که آنان ضمن معرفی خود به عنوان فرشته علت نخوردن غذا را تبيين می کنند و اين گونه تسلی خاطر او را فراهم می‌آورند. (هود، آيات 69 و 70؛ ذاريات، آيات 24 تا 28)

دلداری اسماعيل(ع) به پدرش ابراهيم(ع)، در پی احساس نگرانی پدر از احتمال مخالفت او با ذبح خودش از ديگر نمونه هايی است که قرآن به آن اشاره کرده است. (صافات، آيه102)

همچنين دلداری خدا به پيامبران، با وعده هلاکت ستمگران، در پی تهديد آنان از سوی کافران از ديگر نمونه هايی است که در قرآن به آن اشاره شده است. (ابراهيم، آيات 13 و 14) در آيه 69 سوره يوسف نيز حضرت يوسف(ع) با معرفی خود به برادرش نگرانی او را برطرف می کند و به او دلداری می دهد.

وقتی حضرت موسی(ع) در شب تاريک و سرد در بيابان و کوه طور با همسرش گرفتار می‌شود، به همسرش دلداری می دهد تا با به دست آوردن آتشی گرم، از اين بيابان بيرون روند. (نمل، آيه7)

همچنين خداوند در آيات 155 تا 157 سوره بقره خود تسلی بخش مؤمنان صابر مصيبت ديده می شود و آنان را با بشارت به مقامی والا و برخورداری از درود و رحمت و هدايت خويش دلداری و تسلی می دهد.

پس تسلی دادن و دلداری با ديگران به اشکال گوناگون مورد تأکيد و امری پسنديده است. بهترين شيوه تسليت دادن به فرد مصيبت زده آن است که آينده خوبی را ترسيم کرده و مصيبت کنونی را ابزاری برای رسيدن به کمالی معرفی کنيم که خود شخصيت مصيبت ديده با آن روبه رو خواهد شد. به عبارت ديگر به او بيان کنيم که اگر چيزی را از دست داده ايم چيزی بهتر نصيب و بهره ما خواهد بود به شرط آنکه مصيبت، ما را از حالت طبيعی بيرون نبرد و به کفر و کفرگويی نکشاند و صبر و شکيبايی را پيشه سازيم.

آثار تسلی دادن

تعزيت گفتن و همدردی و دلداری دادن آثاری برای مصيبت زده به گونه ای و برای تسليت‌دهنده به گونه ای ديگر دارد.

برخی از آثاری که برای همدردی و تسلی دادن و دلداری برای مصيبت زده و تسليت‌دهنده می توان برشمرد عبارتند از:

1- برطرف شدن حزن: خداوند در آيات 7 تا 10 سوره قصص دلداری را موجب برطرف شدن حزن و اندوه از مصيبت زده می داند. پس کاری که تسليت دادن انجام می دهد برطرف کردن اندوهی است که شخص مصيبت زده به آن دچار می شود. اين امر موجب می شود تا شخص مصيبت زده دچار افسردگی و ناراحتی روحی و روانی نشود و بتواند بار سنگين مصيبت را به آرامی از دوش بر زمين نهد و از آن مرحله بگذرد و به آرامش دست يابد؛ چرا که پس از مدتی امر نسيان به کمک بشر می آيد و مصيبت سنگين از يادها و خاطره ها خواهد رفت. عبور از دوره بحران مصيبت و رسيدن به آرامش روحی مهم ترين کارکرد و اثری است که برای تسليت می توان برشمرد. تسليتی که خداوند از طريق وحی و الهام به مادر موسی(ع) می دهد موجب می شود تا مادر بتواند مصيبت رها کردن فرزند در دريای نيل را بهتر تحمل کند و از حزن و اندوه برهد و به آرامش دست يابد.

2- رفع ترس: چنان که گفته شد يکی از مهم ترين آثار مصيبت ترس از حال و آينده است. از اين رو تسليت می تواند اين ترس را بردارد. چنانکه خداوند در آيات بسيار به اين کارکرد تسليت اشاره کرده است. پس دلداری، موجب برطرف شدن ترس می شود. (هود، آيات 69 تا 74)

3- اجر و ثواب: امام صادق(ع) به نقل از پيامبر اکرم(ص) می فرمايد: من عزی مصابا کان له مثل اجره من غير ان ينقص من اجر المصاب شیء؛ کسی که مصيبت ديده ای را تعزيب دهد از پاداشی به مانند پاداش او برخوردار خواهد شد، بدون اينکه از پاداش مصيبت ديده کم شود. (ثواب الاعمال، شيخ صدوق)

4- جامه بهشتی شادی آفرين: از امام صادق(ع) از پيامبر نقل شده که فرمود: کسی که به اندوهگينی، تسليت گويد، در روز قيامت لباس فاخری بر اندام او بپوشانند که مايه شادمانی و سرافرازی او گردد. (همان)

لزوم مراعات حال صاحبان عزا

متأسفانه آداب مجالس عزاداری امروزه از مسير اصلی و اسلامی خود خارج شده و مصيبت بلکه مصيبت های ديگر را بر مصيبت زده تحميل می کند؛ زيرا افزون بر صرف هزينه‌های سنگين برای خريد قبر و تهيه وسايل کفن و دفن، مصيبت زده بايد پذيرای افرادی باشد که برای تسلای خاطر و تعزيت بر مصيبت زده وارد می شوند. از نظر آموزه های اسلام، تحميل هزينه پذيرايی از مردم بر مصيبت زده، از سنت های غيرعقلانی است.

امام صادق(ع) در مجلس گروهی عزادار وارد شده و خطاب به آنان اظهار داشتند: پروردگار، مصيبت وارد شده بر شما را جبران فرمايد، به جبران صبر و تحملتان پاداش خوبی به شما دهد و شخص متوفی را نيز در سايه رحمت خويش قرار دهد. سپس از مجلس خارج شدند. (وسائل الشيعه، ج 3، ص 218)

اين روايت بيانگر آن است که بايد مراسم ترحيم را به سادگی برگزار کرد و آشنايان و دوستان به ابراز همدردی با صاحبان عزا بسنده کنند و اگر به دلايلی چون برگرداندن آرامش روحی، تصميم به حضور بيشتر در کنار آنان دارند، نبايد به خانواده مصيبت ديده اين اجازه را بدهند که برای پذيرايی از آنها دچار تکلف و دردسر شود، بلکه بايد تلاش کنند که در اين مدت، اين خانواده ها حتی دغدغه خورد و خوراک خويش را نيز نداشته باشند و خود اطرافيان و بستگان متکفل تهيه غذا برای مصيبت زده شوند.

امام صادق(ع) می فرمايد: الاکل عند اهل المصيبةً من عمل الجاهلیةً و السنةً البعث اليهم بالطعام؛ غذا خوردن نزد مصيبت زدگان و با خرج آنان، از رفتارهای جاهليت است و سنت پيامبر(ص) فرستادن غذا برای مصيبت زدگان است (من لايحضره الفقيه، ج 1، ص 182)

براساس حديث فوق، پس از شهادت جعفربن ابيطالب (جعفر طيار) پيامبر(ص) دستور داد سه روز به خانه جعفر غذا بفرستند تا خانواده اش جز مصيبت از دست دادن جعفر دغدغه ديگری نداشته باشند. براساس سنت پيامبر، اگر حتی صاحبان عزا ديگران را برای غذا خوردن در خانه متوفی دعوت کنند شايسته نيست بروند زيرا غذا خوردن نزد اهل مصيبت و در منزلشان از اعمال مردم قبل از ظهور اسلام و دوره جاهليت بوده است.

همچنين در حديث آمده: لما قتل جعفر بن ابيطالب(ع) امر رسول الله(ص) فاطمه(س) ان تاتی اسماء بنت عميس و نسائها و ان تصنع لهم طعاماً ثلاثةً ايام فجرت بذلک السنه، زمانی که حضرت جعفر طيار(ع) در جنگ موته شهيد شد پيامبر(ص) از حضرت فاطمه(س) خواست که به نزد اسماء همسر جعفر و خانواده اش برود و سه روز برايشان غذا تهيه کند، بعد از اين دستور پيامبر، ميان مسلمانان رسم شد که وقتی کسی دچار مصيبت می شد همسايگان و خويشان او سه روز برايش غذا تهيه کرده و می بردند. (من لايحضره الفقيه، ج 1 ص 48)

سنت عقلانی و قرآنی اسلام اقتضا می کند تا در جهت همدردی با مصيبت زده و کاهش فشار روحی و روانی شرايط به گونه ای فراهم شود که او در مدت عزاداری دغدغه ديگری نداشته باشد.

در روايات شيعی و سنی با استناد به حديثی از پيامبر اکرم(ص) در شهادت جعفر بن ابی‌طالب، تصريح شده که مستحب است خويشان و نزديکان متوفی به مدت سه روز در تهيه غذا و فراهم آوردن برخی امکانات، به خانواده او که دچار تألمات روحی شده اند ياری رسانند و از آنان مراقبت و به آنها مهربانی کنند. به فرموده امام صادق(ع) از همان زمان، اين کار به صورت «سنت» درآمد. (سنن ابی داود، ج 3، ص 497، ش 3132؛ سنن ابن ماجه، ج 1، ص 511، ش 1601؛ سنن الترمذی، ج 3، ص 323، ش 998؛ وسائل الشيعة، ج 3، ص 238-235).

امام صادق(ع) درباره حضور در خانه و مجالس ميت برای تسلی بخشی به بازماندگان می‌فرمايد: التعزيةً الواجبةً بعد الدفن و کفاک من التعزيةً ان يراک صاحب المصيبةً؛ تسليت دادن به خانواده مردگان که واجبی دينی (مستحب مؤکد) است، بايد بعد از دفن مرده انجام شود و مقدار تسليت آن است که در مجلسی حاضر شوی تا صاحب عزا تو را ببيند (وسايل الشيعه، ج 3، ص 216، ح 3448)

در توضيح المسائل مراجع عظام نيز چنين آمده است: بعد از دفن، مستحب است صاحبان عزا را سر سلامتی دهند ولی اگر مدتی گذشته است که به واسطه سرسلامتی دادن مصيبت، يادشان می آيد، ترک آن بهتر است و نيز مستحب است تا سه روز برای اهل خانه ميت غذا بفرستند و غذا خوردن نزد آنان و در منزلشان مکروه است.

اکنون اين سؤال پيش می آيد که: آيا غذا خوردن در منزل صاحب مصيبت حرام است يا نه؟ در پاسخ بايد گفت: برخی از فقيهان شيعی به دليل برخی از روايات، می گويند: غذا خوردن در منزل متوفی در سه روز اول فوت متوفی، کراهت دارد و يا حداکثر خوردنش اشکال دارد.

صرف هزينه اطعام در امور خير

البته مناسب است صاحبان عزا پس از کاهش آلام روحی و روانی ناشی از مصيبت وارده، هزينه اطعامی را که در چند روز اول مصيبت، قصد انجام آن را داشتند به نيت متوفی صرف امور خيريه و مستمندان و رفع حاجت نيازمندان و درماندگان و کارهای خير ديگر چون تهيه جهيزيه برای افرادی بی بضاعت و غيره کنند.

چنانکه اکنون در برخی شهرها مشاهده می شود صاحبان عزا هزينه مراسم هفتم و چهلم و سال را به نيت متوفی صرف امور خير می کنند و به اين ترتيب از برگزاری مراسم و آيين هائی که چه بسا سودی برای متوفی ندارد و اسباب زحمت آشنايان و دوستان بستگان می شود، پرهيز می کنند.

همچنين ديده شده و صاحبان عزا در برخی شهرها تنها به برگزاری مراسم ترحيم برای متوفای خود اکتفا می کنند و اعلام می دارند که هزينه اطعام و تالار و پذيرائی به نيت ميت صرف نيازمندان خواهد شد. اين امر، شيوه ای عقلانی و پسنديده و مطابق سنت پيامبر و تأکيد امام صادق(ع) است و جا دارد رفته رفته اين روش در همه شهرها نهادينه شود تا برای هميشه هم صاحب عزا و مصيبت، دغدغه پذيرايی و اطعام و صرف هزينه سنگين نداشته باشد و هم خدمتی باشد برای مصيبت زدگانی که وضع مالی خوبی ندارند و در کنار مصيبت خود، نگران هزينه سنگين اطعام مهمانان و آشنايان هستند.

در پايان اين نوشتار جا دارد به سنت خوبی که در يکی از مناطق کشور (گيلان) مرسوم بوده و شايسته است در همه جا گسترش يابد اشاره کنيم.

سابقاً در منطقه گيلان معمول بود که اگر شخصی ديده از جهان فرو می بست به خلاف روش و سنتی که در ساير مناطق ايران متداول است برای مدت يک هفته تمام تسهيلات زندگی را برای بازماندگان متوفی تدارک می ديدند تا از اين رهگذر تصديع و مزاحمتی مزيد بر تألمات روحی و سوگ عزيز از دست رفته احساس نکنند، بدين ترتيب که همسايگان و بستگان متوفی متناوباً شام و ناهار تهيه کرده و به خانه عزادار می فرستادند و به فراخور شأن و مقام متوفی از تسليت گويندگان و عزاداران پذيرايی می کردند و به صاحبان عزا علاوه بر رنج از دست دادن عزيز خود، رنج پذيرائی از مهمانان که معمولاً کم هم نبودند اضافه نمی‌شد.

بدين ترتيب مدت يک هفته در خانه صاحبان عزا و داغديدگان، به اصطلاح محلی برنجی خيس نمی شد و دودی از آشپزخانه آنها متصاعد نمی گرديد.

اين رويه، رسمی نيکو و شيوه ای پسنديده بود زيرا اخلاقاً صحيح نيست که پس از وقوع مرگ و مصيبتی، آحاد و افراد مردم تحت عنوان تسليت و همدردی همه روزه به خانه متوفی بروند و عرصه را آنچنان بر ماتم زدگان تنگ کنند که غم مرده را فراموش کرده در مقام التيام جراحتی که از ناحيه دوستان غافل و بی توجه وارد آمده است برآيند. تسليت يک بار، همدردی هم يک بار. تردد و رفت و آمد روزان و شبان و خوردن ناهار و شام در خانه متوفی، جز آنکه برای عزاداران مزيد بر علت شود موردی ندارد، علاجی بايد کرد که از دلهايشان خون نيايد نه آنکه قوزی بالای قوز و غمی بر غمها علاوه شود.

روزنامه كيهان، شماره 21576 به تاريخ 14/12/95، صفحه 8 (معارف)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

پرسش و پاسخ چگونگی یاری کردن اهل بیت(ع) بخش اول

پرسش و پاسخ چگونگی یاری کردن اهل بیت(ع) بخش اول

در آموزه‌های اهل بیت(ع) به ویژه ائمه اطهار(ع) طلب یاری کردن توسط آن بزرگواران مطرح شده است.
پیامدهای تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی چه بود؟

پیامدهای تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی چه بود؟

دوره پهلوی را می‌توان دوره رشد و گسترش بهائیت دانست. بسیاری از چهره‌های شاخص بهائیت در این دوره، با بهره‌مندی از حمایت‌های ویژه شاه، سمت‌های سیاسی و اقتصادی متعددی را به دست آوردند.
چگونه عاشورا مسیر اسلامِ شیعی و شیعیانِ ایرانی را تغییر داد؟

چگونه عاشورا مسیر اسلامِ شیعی و شیعیانِ ایرانی را تغییر داد؟

درباره عوامل گرایش ایرانیان به علویان و مذهب تشیع، مورخان و پژوهشگران نظرات متفاوتی بیان کرده‌اند.
چگونگی متخلق شدن به اخلاق فاضله(کیمیای اخلاق)

چگونگی متخلق شدن به اخلاق فاضله(کیمیای اخلاق)

انسان چگونه خودش را به اخلاق فاضله متخلق کند و از رذایل اخلاقی دوری نماید؟ چگونه این معنا را در مرحله عمل پیاده کند؟ علمای اخلاق می‌گویند: ابتدا انسان باید حالت موجود نفس را حفظ کند و سپس به تهذیب رذایل و جبران ضررهای گذشته بپردازد.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
رساله حقوق امام سجاد(ع)

رساله حقوق امام سجاد(ع)

اشاره: برخی محققان میراث علمی امام سجاد(ع) را به سه بخش تقسیم کرده‌اند: روایات، ادعیه (به‌ویژه در صحیفه سجادیه)و رساله حقوق.
فلسفه چیست؟

فلسفه چیست؟

فلسفه حوزه‌ای از دانش بشری است که به پرسش و پاسخ درباره مسائل بسیار کلی و جایگاه انسان در آن می‌پردازد؛ مثلاً این که آیا جهان و ترکیب و فرآیندهای آن به طور کامل مادی است؟
رابطه علم و عمل

رابطه علم و عمل

علم و دانش بشری زمانی برای جامعه و مردم سودمند و مفید است که با عمل و اجرا همراه گردد یعنی عالم به علم و دانسته‌های خود عمل کرده و آن را با اشتیاق به دیگران نیز بیاموزد.
الخیر فی ماوقع

الخیر فی ماوقع

برای خیلی‌ها این پرسش مطرح می‌شود که چرا ما هر گاه با مصیبت و گرفتاری مواجه می‌شویم، و نخستین تحلیل و توصیف ما از آن این است که در آن خیری بوده است؟
Powered by TayaCMS