دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

ارزش امنيت فردی و اجتماعی

No image
ارزش امنيت فردی و اجتماعی

نويسنده: علی پوريا

در مطلب حاضر نويسنده با اشاره به اهميت امنيت فردي و اجتماعي و نگاه اسلام به اين مقوله، درباره راهکارهاي اوليه و اصلي تأمين امنيت بر اساس آيات قرآن و روايات سخن گفته است.

***

امنيت از مهم ترين دغدغه هاي بشر است؛ زيرا حفظ و بقاي جان آدمي به امنيت بستگي دارد و مهمترين چيزي که انسان از آن مي هراسد و مي ترسد، ترس از دست دادن جان است.

البته هر انساني مي داند و مي بيند که مرگ جان آدمي را مي گيرد و جسدي بي جان را به جا مي گذارد. پس در زندگي دنيوي، ترس از مرگ حقيقت و واقعيتي گريز ناپذير است و انسان در نهايت بايد اين دنياي فاني را به سوي آخرت ابدي ترک کند و رحل اقامت در سراي ديگر افکند؛ اما تلاش انسان همواره معطوف به اين معنا است که خود را در شرايطي قرار دهد که بيشترين عمر ممکن را بکند و اگر توانست تا هزار سال عمر کند. خداوند درباره گرايش يهوديان به زندگي دنيوي و فرار از مرگ به هر طريقي مي فرمايد: وَلَتَجِدَنَّهُمْ اَحْرَصَ النَّاسِ عَلَي حَيَاةً وَمِنَ الَّذِينَ اَشْرَكُوا يَوَدُّ اَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ اَلْفَ سَنَةً؛ و آنان را مسلماً آزمندترين مردم به زندگي و حتي حريص تر از كساني كه شرك مي ورزند خواهي يافت هر يك از ايشان آرزو دارد كه كاش هزار سال عمر كند.(بقره، آيه 96)

از نظر قرآن، مهمترين اقسام امنيت براي انسان همان امنيت فردي و امنيت اجتماعي است؛ زيرا هر انساني در جهان مادي دنيوي داراي دو نياز است که در قالب فردي و اجتماعي تأمين مي شود.

امنيت فردي، حالتي است که در آن شخص از لحاظ جسمي و روحي، فارغ از ترس نسبت به آسيب رسيدن به جان، مال يا آبروي خود يا از دست دادن آنها زندگي کند.

مهمترين مسأله در امنيت فردي تأمين و حفظ جان و بقاي آن در حالت مطلوب و آرماني است؛ زيرا انسان مال را براي حفظ و بقاي جان خويش مي خواهد و آن را مايه بقاي حيات خود مي داند. البته در مرتبه دوم، از نظر هر فرد انساني، مال تأمين کننده آسايش و رفاه در زندگي است؛ ولي در گام نخست مهمترين ارزشي که براي مال قائل است همان تأمين و حفظ حيات و جان خويش است.

از آنجا که انسان موجودي اجتماعي است و تنها از طريق اجتماع و بده و بستان هاي اجتماعي است که مي تواند برخي از نيازهاي مهم به ويژه عاطفي خويش را برطرف کند، ناچار است تا از اين جهت نيز احساس امنيت بکند و در جامعه کوچک خانواده که گاه ترکيبي از همسر و گاه همسر و فرزندان است، احساس امنيت بکند و بتواند در اجتماع و از طريق آن، نيازهاي عاطفي و معنوي خويش را برآورده سازد و به کمالاتي دست يابد که جز از راه اجتماع دست يافتني نيست.

البته آنچه از امنيت اجتماعي در متون اسلامي و غير اسلامي مراد است، امنيت اجتماعي فراتر از اجتماع خانوادگي است؛ زيرا مراد و مفهوم از امنيت اجتماعي، همان امنيت جان، مال، آبرو و موقعيت شخص از جانب عوامل اجتماعي است. هر شخصي داراي موقعيت‌هاي اجتماعي است و دوست مي دارد تا از سوي اجتماع به گونه اي با او رفتار شود که جان و مال و عرض او در امان و امنيت باشد و چيزي آن را به مخاطره نيندازد.

بايد توجه داشت که امنيت اجتماعي در اين مفهوم، از فراگيري و جامعيتي برخوردار است که ديگر اقسام و انواع امنيت را نيز دربر مي گيرد؛ زيرا امنيت سياسي، امنيت نظامي، امنيت انتظامي، امنيت شغلي، امنيت اخلاقي و ديگر امنيت ها از مصاديق امنيت اجتماعي است؛ چرا که هر يک از اين اقسام و انواع تأمين کننده امنيت جان، مال و عرض شخص است که مهمترين دغدغه اجتماعي انسان است. بنابراين، مباحث امنيت در دو قسم اصلي امنيت فردي و امنيت اجتماعي محدود مي شود.

نقش ايمان و عمل صالح در تأمين امنيت

از نظر قرآن، مهمترين عامل در تأمين امنيت، ايمان است. از اين رو واژه «امن» در دو امر ايمان و امنيت به کار گرفته شده است. به سخن ديگر، تنها کسي احساس امنيت و امان خواهد کرد که داراي ايمان باشد و کسي که فاقد ايمان است، فاقد امنيت خواهد بود.(فصلت، آيه 40) پس اگر فاقد ايمان، احساس امنيت کند، بايد آن را از مصاديق احساس امنيت کاذب و دروغين دانست که شخص را گرفتار توهم احساس امنيت کرده است.

بايد گفت ارتباط ايمان و امنيت، ارتباط لازم و ملزومي است که هيچ گونه جدايي از هم ندارد. پس هر جا امنيتي هست ايمان نيز وجود دارد و هر جايي که ايمان باشد امنيت است. از اين رو خداوند در آيات بسياري بيان مي کند که اهل ايمان، هرگز گرفتار خوف و ترسي از آينده نيستند؛ چنانکه حزن و اندوهي نسبت به گذشته ندارند؛ زيرا ايمان ايشان تأمين کننده امنيت کاملي است که هر گونه حزن و خوفي را بر مي دارد.

البته بايد توجه داشت که اين ايمان نمي تواند يک عقد قلبي و عقيده بي عمل باشد، بلکه چون عقيده و عقد قلب است، به طور طبيعي همراه با عمل است. از اين رو، در هر جايي که سخن از ايمان است، سخن از عمل صالح نيز هست و از نظر قرآن، فرد تنها در چنين حالتي است که احساس امنيت جامع و مطلق و کامل مي کند.(بقره، آيات 112 و 262 و 277؛ آل عمران، آيه 170)

  ايمان حالتي در انسان است که تمام فکر و عمل او را تحت تأثير قرار مي دهد. براي دستيابي به چنين ايماني سازوکارهايي در آيات و روايات بيان شده است که بايد بدان عمل کرد. از مهمترين اين ساز و کارها دستيابي به عبوديتي است که از راه عمل به آموزه هاي وحياني و شرعي اسلام ايجاد مي شود و موجب دستيابي انسان به تقوايي مي شود(بقره، آيه 21) که تعليمات مستقيم الهي را در پي خواهد داشت (بقره، آيه 282؛ انفال، آيه 29؛ طلاق، آيات 2 و 3) و انسان را به يقين و شاخه هاي سه گانه آن مي رساند.(تکاثر، آيات 5 و 7؛ واقعه، آيه 95) به عنوان نمونه از نظر امام صادق (ع) ورع و پارسايي، ايمان را در بنده، استوار کرده و طمع و آزمندي، ايمان را از دل بيرون مي کند؛ همچنان که علايم پنجگانه مؤمن از ديدگاه امام سجاد(ع)، پارسايي در خلوت، صدقه دادن هنگام تنگدستي، صبر هنگام مصيبت، حلم‌ورزی هنگام عصبانيت و صداقت در زمان خوف(ميزان الحکمه، محمدي ري شهري، 1362، ج1: 34) موجب مي شود تا انسان در چنين مرتبه اي از تقواي عملي و ايماني قرار گيرد.

بر اساس آموزه هاي اسلام، کسب امنيت کامل و مطلق و جامع تنها در ايمان همراه با عمل صالح است. براي به دست آوردن آن نيز سازوکارهايي بيان شده که برخي از آنها عبارتند از: عبادت شرعي، تقواي الهي، اقامه عدالت و قسط، رعايت حرمت و حقوق انسانها، دفاع از مظلومان، برخورد با مفسدان و مجرمان، رفع فقر از جامعه، تأمين رفاه و معيشت مردم، حفظ آزاديهاي مشروع، حاکميت عادلانه، حقاني و قانوني و همه آن چيزي که در قالب احکام پنج‌گانه شرعي (واجب، حرام، مستحب، مکروه و مباح) بيان شده است.

    از نظر اسلام، نگاه شخص به مفهوم کرامتي انسان موجب مي شود تا فراتر از «حيوان ناطق» او را «موجود متأله» و خدايي ببيند و در جايگاه خليفة الله و جانشين خدا با او تعامل داشته باشد. بر اين اساس، هر کسي خود را موظف مي داند تا ديگري را به عنوان خليفة الله بشناسد و با او رفتار و معاشرت داشته باشد. کسي که اهل ايمان است و به عنوان مؤمن شناخته مي شود، داراي ارزش و جايگاهي برتر است و بايد به گونه اي ديگر با او برخورد کرد و معاشرت داشت. امام صادق (ع) در تبيين کرامت اکتسابي مؤمن مي فرمايد: «المؤمن اعظم حرمة من الکعبه؛ حرمت مؤمن از کعبه بيشتر است» (بحارالانوار، ج67: 71 و ج68: 16).

روايت شده که پيامبر اکرم (ص) به کعبه نگاه کرد و فرمود: « آفرين به تو خانه؛ چقدر نزد خدا ارجمند و محترمي! اما به خدا قسم حرمت مؤمن از تو بيشتر است؛ زيرا خداوند از تو يک چيز را حرام کرد و از مؤمن سه چيز را: مالش را، خونش را و گمان بد بردن به او را. (همان، ج 67: 71) ايشان همچنين فرمودند: همان گونه که مرد را زن و فرزندانش مي شناسند، مؤمن در آسمان شناخته مي شود. او نزد خدا، از فرشته مقرب، گرامي تر است» (همان، ج 68: 19).

بر اساس آموزه هاي اسلام، هر انساني داراي يک کرامت تکويني است. (اسراء، آيه 70) در اين ميان کسي که شهادتين را بر زبان راند و در جامعه اسلامي به عنوان شهروند امت اسلام شناخته شد، از يک درجه برتري از کرامت برخوردار خواهد بود که کرامت اکتسابي است. بنابراين، شهادت گو در اسلام داراي کرامت اکتسابي است و درجه او برتر از کسي است که تنها از کرامت تکويني برخوردار است. در همين چارچوب هر مسلماني به عنوان اهل اسلام از امنيت فراگيري در جامعه برخوردار بوده و امت و امام بايد حافظ اين امنيت باشند. پيامبر(ص) مي فرمايد: «کل المسلم علي المسلم حرام ماله و عرضه و دمه، حسب امرء من الشرّ ان يحقر اخاه المسلم؛ همه چيز مسلمان، از مال و آبرو و خونش بر مسلمان حرام است. براي مرد همين شر بس که برادر مسلمان خويش را تحقير کند» (نهج الفصاحه، تنکابني، 1374: 138).

بنابراين، کسي نمي تواند متعرض امنيت مؤمن شود و با ادعاي تکفير امنيت او را به خطر افکند. از آنجا که اسلام و ايمان امري باطني و دروني است کسي نمي تواند مدعي شود که چه کسي در کدام مرتبه است؟ يا کسي را متهم به شرک و کفر و نفاق کند، مگر آنکه خداوند باشد يا علائم و نشانه هاي قطعي در کار نمايان گردد. خداوند به صراحت در اين باره به مسلمانان هشدار مي دهد و مي فرمايد: يَا اَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ اَلْقَي إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُوْمِنًا تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَيَاهًِْ الدُّنْيَا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَهًْ كَذَلِكَ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَتَبَيَّنُوا إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا؛ اي كساني كه ايمان آورده ايد! چون در راه خدا سفر مي كنيد، خوب رسيدگي كنيد و به كسي كه نزد شما اظهار اسلام مي كند، مگوييد: تو مؤمن نيستي! تا بدين بهانه متاع زندگي دنيا را بجوييد؛ چرا كه غنيمتهاي فراوان نزد خداست. قبلاً خودتان نيز همين گونه بوديد و خدا بر شما منت نهاد و مسلمان و مؤمن شديد. پس خوب رسيدگي كنيد كه خدا همواره به آنچه انجام مي دهيد آگاه است.(نساء، آيه ۹۴)

در آيات قرآن بيان شده که اسلام گام نخست است که با شهادتين آغاز مي شود و سپس با آزمون هاي الهي اين اسلام در قلب چنان رخنه مي کند که ايمان تحقق مي يابد و با عبادت و اعمال صالح اين ايمان رشد مي کند. خداوند مي فرمايد: برخي از اعراب و باديه نشينان گفتند: ايمان آورديم. بگو: ايمان نياورده ايد، ليكن بگوييد: اسلام آورديم؛ و هنوز در دلهاي شما ايمان داخل نشده است و اگر خدا و پيامبر او را فرمان بريد از ارزش كرده هايتان چيزي كم نمی‌كند. خدا آمرزنده مهربان است.(حجرات، آيه 14)

از نظر قرآن، مراتب ايمان و تقواي سه گانه سه نوع يقين را نيز به دنبال خواهد داشت. خداوند مي فرمايد: لَيْسَ عَلَي الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جُنَاحٌ فِيمَا طَعِمُوا إِذَا مَا اتَّقَوْا وَآمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ ثُمَّ اتَّقَوْا وَآمَنُوا ثُمَّ اتَّقَوْا وَاَحْسَنُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ؛ بر كساني كه ايمان آورده و كارهاي شايسته كرده اند، گناهي در آنچه قبلاً خورده اند، نيست در صورتي كه تقوا پيشه كنند و ايمان بياورند و كارهاي شايسته كنند. سپس تقوا پيشه كنند و ايمان بياورند آنگاه تقوا پيشه كنند و احسان نمايند و خدا نيكوكاران را دوست مي دارد.(مائده، آيه ۹۳)

پس مرتبه سوم از ايمان و تقوا مرتبه احسان و دستيابي به مقام محسنان است که در اين مرتبه حق اليقين نصيب شخص مي شود.

حرمت اذيت مؤمنان و انسانها

به هر حال، هر انساني به سبب کرامت ذاتي و تکويني داراي امنيت است و به سبب کرامت اکتسابي از امنيت فراگيري در دنيا و آخرت بهره مند خواهد شد. بنابراين، اذيت و آزار مسلمان و مؤمن جايز نيست و مسلمان و مؤمن نبايد ديگري را آزار رساند و سلب امنيت کند. در بسياري از روايات، حفظ امنيت ساير افراد و به تعبير ديگر، عدم آزاررساني از نشانه هاي مؤمنين شمرده شده است؛ تا جايي که صفاتي مانند تعرض، خشونت، آبروريزي سايرين، ايجاد ناامني و رعب و هراس در تقابل کامل با ايمان و رفتار مؤمنانه به حساب آمده است. امام حسين (ع) در اين باره فرمودند: «مؤمن کسي است که همسايه اش از شرّ او در امان باشد. راوي از امام پرسيد: منظور از شر چيست؟ امام فرمود: يعني از ظلم و جور و غضب او ايمن باشد» (وسايل الشيعه، الحر العاملي، 1409ق، ج12: 126).

پيامبر اکرم (ص) نيز مي فرمايد: « الا اُنَبئکم لم سمّي المؤمن مومناً؟ لايمانه الناس علي انفسهم و اموالهم؛ آيا به شما بگويم که چرا مؤمن، مؤمن ناميده شده است؛ چون جان و مال مردم از (تعرض) او در امان است»(همان، ج67: 60).

همچنين آن حضرت (ص) فرموده اند:‍ «روا نيست که مسلماني مسلمان ديگر را بترساند... مسلمان را مترسانيد که ترسانيدن مسلمان، ستمي بزرگ است.... هر که به خدا و روز جزا مؤمن است، مسلماني را نترساند.... هر که مؤمني را بترساند بر خدا واجب است روز قيامت ايمنش نکند» (نهج الفصاحه، تنکابني، ص139).

ملاحظه مي شود که امنيت در تفکر اسلامي، نه تنها در مورد جان و مال و عمل و حقوق و آزاديهاي مربوط به اين موارد صادق است، بلکه شامل شخصيت و شرف و حيثيت نيز مي شود؛ تا جايي که پيامبر خاتم(ص) فرموده است: «من اهان مؤمناً فقد بارزني بالحرب؛ کسي که به مؤمني اهانت کند، به تحقيق با من به جنگ پرداخته است» (تفسير قمي، ج1: 41)

اين گونه احاديث به طور کامل و صريح بر حرمت و حفظ امنيت اشخاص تأکيد دارند؛ به گونه‌اي که حتي لطمه واردکردن به حيثيت، شرف و شخصيت مؤمن براي خودش نيز جايز نيست. در روايت است: ان الله فوض الي المؤمن اموره کلها و لم يفوض اليه ان يکون ذليلاً؛ خداوند امور مؤمن را به خودش واگذار کرده است ولي به او اجازه نداده تا خود را ذليل و خوار کند.(وسايل‌الشيعه، الحر العاملي، 1409ق، ج11: 424).

چنان که گفته شد، کرامت انساني از نوع ذاتي براي همگان است و بايد به پاس اين کرامت، هر کسي در امنيت باشد. بنابراين حرمت داشتن امنيت فردي و اجتماعي افراد، تنها مختص مسلمانان نيست؛ بلکه تمامي کساني که در پناه کشور اسلامي زندگي مي کنند؛ اعم از مسلمان يا غير مسلمان را شامل مي شود.

بهترين نمونه اين نگرش، اظهار ناراحتي و تأسف امام علي (ع) از تعدي به زنان مسلمان و غير مسلماني است که در جنگ مورد هجوم قرار گرفته و زيورها و خلخالهاي آنان توسط مهاجمين ربوده شده بود. امام از نبردهاي موسوم به غارات (شبيخون ها) به دليل آنکه حرمت انسانها، از مسلمان و غير مسلمان شکسته مي شد، رنج مي برد. آن حضرت هنگامي که نيروهاي فرماندار معاويه (سفيان بن عوف غامدي) به شهر انبار حمله کردند و پس از قتل فرمانده منطقه (اشرش)، دست به تعدي و تجاوز نسبت به مردم زدند، چنين فرمود: «و اينک، فرمانده معاويه (مرد غامدي) با لشکرش وارد شهر انبار شده و فرمانده [منصوب] من (حسان بن حسان بکري) را کشته و سربازان شما را از مواضع مرزي بيرون رانده است. به من خبر رسيد که مردي از لشکر شام به خانه زني مسلمان و زني غير مسلمان که در پناه حکومت اسلام بوده وارد شده و خلخال و دستبند و گردنبند و گوشواره هاي آنها را به غارت برده است؛ در حالي که هيچ وسيله اي براي دفاع، جز گريه و التماس کردن نداشته اند.... اگر براي اين حادثة تلخ، مسلماني از روي تأسف بميرد، ملامت نخواهد شد و از نظر من سزاوار است» (نهج‌البلاغه، خطبه 27).

پس براي تأمين امنيت افراد انساني بايد بر اصل کرامت و ارزش والاي انسان و حفظ حرمت، شرافت، شخصيت، حيثيت و حريم او در همه ابعاد فردي و اجتماعي تأکيد کرد و از هرگونه تعدي به اين کرامت و حرمت جلوگيري کرد.

با توجه به اينکه اسلام و آموزه هاي آن، خاستگاه امنيت را خدا و ريشه و اساس آن را ايمان همراه با عمل صالح مي داند، بايد براي دستيابي به اين مهم بسترسازي انجام گيرد. در اين راستا، بسترسازي حيات معنوي و حيات مادي افراد جامعه و تلاش در جهت تقويت، بالندگي و تکامل ايمان مردم در حيات فردي و اجتماعي و افزايش تربيت، تهذيب و تزکيه آحاد اجتماع و تشويق آنها به انجام اعمال صالح، مانند: ايثارگري، امانتداري، آبروداري، خيرخواهي، سودرساني، ملايمت در رفتار، رازپوشي، چشم پوشي از انتقام و مسالمت جويي حتي در برخورد با جاهلان مي تواند به عنوان سازوکاري براي تأمين امنيت در فرد و اجتماع مد نظر قرار گيرد. در همين ارتباط، تأمين نظم متکي بر عدالت که در آن حقوق انسانها از هر نوع تجاوز و تعرضي مصون باشد؛ و نيز مقابله با ظلم، فساد و اِفساد و ايجاد هر نوع بي نظمي و اختلال در روابط فردي و اجتماعي و محيط نظام سياسي و مقابله قانوني با خائنين، منافقين، مجرمين، بزهکاران و توطئه گران و تهديدکنندگان امنيت بايد در دستور کار قرار گيرد. بديهي است که نظام سياسي، وظيفه دارد تا با انجام بهينه وظايف محوله و با برنامه ريزي هاي صحيح و وضع قوانين تشويقي و تنبيهي، زمينه هاي لازم براي تحقق اين راهکارها را در حوزه امنيت فردي و اجتماعي فراهم کند.

   روزنامه كيهان، شماره 21660 به تاريخ 11/4/96، صفحه 8 (معارف)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

پرسش و پاسخ چگونگی یاری کردن اهل بیت(ع) بخش اول

پرسش و پاسخ چگونگی یاری کردن اهل بیت(ع) بخش اول

در آموزه‌های اهل بیت(ع) به ویژه ائمه اطهار(ع) طلب یاری کردن توسط آن بزرگواران مطرح شده است.
پیامدهای تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی چه بود؟

پیامدهای تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی چه بود؟

دوره پهلوی را می‌توان دوره رشد و گسترش بهائیت دانست. بسیاری از چهره‌های شاخص بهائیت در این دوره، با بهره‌مندی از حمایت‌های ویژه شاه، سمت‌های سیاسی و اقتصادی متعددی را به دست آوردند.
چگونه عاشورا مسیر اسلامِ شیعی و شیعیانِ ایرانی را تغییر داد؟

چگونه عاشورا مسیر اسلامِ شیعی و شیعیانِ ایرانی را تغییر داد؟

درباره عوامل گرایش ایرانیان به علویان و مذهب تشیع، مورخان و پژوهشگران نظرات متفاوتی بیان کرده‌اند.
چگونگی متخلق شدن به اخلاق فاضله(کیمیای اخلاق)

چگونگی متخلق شدن به اخلاق فاضله(کیمیای اخلاق)

انسان چگونه خودش را به اخلاق فاضله متخلق کند و از رذایل اخلاقی دوری نماید؟ چگونه این معنا را در مرحله عمل پیاده کند؟ علمای اخلاق می‌گویند: ابتدا انسان باید حالت موجود نفس را حفظ کند و سپس به تهذیب رذایل و جبران ضررهای گذشته بپردازد.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
رساله حقوق امام سجاد(ع)

رساله حقوق امام سجاد(ع)

اشاره: برخی محققان میراث علمی امام سجاد(ع) را به سه بخش تقسیم کرده‌اند: روایات، ادعیه (به‌ویژه در صحیفه سجادیه)و رساله حقوق.
فلسفه چیست؟

فلسفه چیست؟

فلسفه حوزه‌ای از دانش بشری است که به پرسش و پاسخ درباره مسائل بسیار کلی و جایگاه انسان در آن می‌پردازد؛ مثلاً این که آیا جهان و ترکیب و فرآیندهای آن به طور کامل مادی است؟
رابطه علم و عمل

رابطه علم و عمل

علم و دانش بشری زمانی برای جامعه و مردم سودمند و مفید است که با عمل و اجرا همراه گردد یعنی عالم به علم و دانسته‌های خود عمل کرده و آن را با اشتیاق به دیگران نیز بیاموزد.
الخیر فی ماوقع

الخیر فی ماوقع

برای خیلی‌ها این پرسش مطرح می‌شود که چرا ما هر گاه با مصیبت و گرفتاری مواجه می‌شویم، و نخستین تحلیل و توصیف ما از آن این است که در آن خیری بوده است؟
Powered by TayaCMS